| کد مطلب: ۱۵۳۸۵
استعفا، تغییر شغل و ترک کار پرستاران

استعفا، تغییر شغل و ترک کار پرستاران

گروهی از پرستاران بیمارستان‌های شهدای تجریش تهران، بیمارستان طالقانی چالوس، بیمارستان طالقانی آبادان و پرستاران چندین مرکز درمانی یزد، با استعفای دسته‌جمعی‌شان در ماه‌های گذشته، خبرساز شده‌اند. آنها در اعتراض به وخیم شدن شرایط‌شان تصمیم به ترک کار گرفتند؛ اتفاقی که در یک‌سال گذشته بارها در ابعاد مختلف، در مراکز درمانی رخ داد و عمق بحران را در بیمارستان‌ها و شبکه بهداشت و درمان نشان داد.

به بهار سال گذشته برمی‌گردیم؛ زمانی که 20 پرستار در بیمارستان امیراعلم تهران استعفا دادند. تا پیش از این جامعه پرستاری تنها معترض بود؛ به میزان حقوق دریافتی، به قانونی که اجرا نمی‌شد، به شیفت‌های طولانی، به کمبود نیرو و تبعیض‌ها. اما حالا «استعفای دسته‌جمعی» به دایره اعتراضات‌شان اضافه شده است. از دی‌ماه سال گذشته تا فروردین‌ماه امسال موارد متعددی از این اقدام اعتراضی در بیمارستان‌ها و شهرهای مختلف تکرار شد؛ از ترک کار تعداد زیادی از پرستاران یزد تا استعفای پرستاران از شبکه بهداشت و درمان چالوس. حالا باید به این موارد استعفای دسته‌جمعی 43 نفر از پرستاران اتاق عمل و بیهوشی بیمارستان شهدای تجریش را هم اضافه کنیم.

در نامه‌ استعفای اعتراضی پرستاران بیمارستان شهدای تجریش، اما به چندین نکته اشاره شده بود: «رسیدگی نکردن به پیگیری‌های مکرر درباره مطالباتی مانند نرخ‌های پایین اضافه‌کاری، حقوق و کارانه، پرداخت نکردن تعرفه طبق دستورالعمل مصوب، حق اشعه، حق لباس و حق مسکن مصوب وزارت کار بخشی.» اینها بخشی از دلایل استعفایشان بود که در نامه استعفای پرستاران دیگر هم می‌توان همین دلایل را دید. شیفت‌های سنگین کاری، کمبود نیروی انسانی و فقدان احترام در محیط کار، انجام کارهای بی‌ارتباط و خارج از حیطه شرح وظایف مانند کارهای مرتبط با داروخانه، منشی و کمک‌بهیار هم در متن استعفای پرستاران بیمارستان شهدای تجریش دیده می‌‌شود.  

چند روز قبل از استعفای پرستاران بیمارستان شهدای تجریش، نامه استعفای دیگری از طرف پرستاران بیمارستان طالقانی آبادان امضاء شد و امضای 30 نفر از آنها پای آن نشست. بخشی از دلایل استعفای آنها درست مشابه پرستاران بیمارستان شهدای تجریش بود. آنها دلیل استعفای خود را شیفت‌های سنگین، تعداد نیروهای کم در شیفت‌های کاری اعلام کرده بودند. آنها در این نامه تاکید کرده بودند که توان جسمی و روحی ادامه همکاری در چنین شرایطی را ندارند.

در همین یک‌ماه اخیر هم پرستاران بیمارستان‌های گلستان و بقاییِ اهواز و بیمارستان باغملک، اعتراض کردند. ترک کار نیروهای پرستاری از طرف معاونت پرستاری وزارت بهداشت هم تایید شده است؛ عباس عبادی، آبان‌ماه سال گذشته اعلام کرده بود که ۲۱۰ هزار نفر در گروه پرستاری شاغلند. عمده این افراد پرستاران زن هستند که بعد از مدتی حدود ۱۵ درصد آنها به‌دلایل مختلف ازجمله سختی کار، مشکلات معیشتی یا دلایل دیگر ترک خدمت می‌کنند. ا

و گفته بود: «در مجموعه نظام سلامت سالانه حدود ۴ تا ۵ هزار نفر شامل پزشک، کارمند عادی،‌ پرستار و… بازنشسته می‌شوند. برخی از پرستاران هم ممکن است پس از پایان طرح، تمایل به اشتغال نداشته باشند؛ چراکه پرستاری یک حرفه سخت و پرمشقت است و شیفت‌های طولانی دارد.»

گفت‌وگو با پرستاران جوان و باسابقه نشان می‌دهد که این روند همچنان ادامه دارد و نیروهای پرستاری به‌دلیل فشار کاری زیاد و بی‌عدالتی در پرداخت‌ها تمایل زیادی به خروج از سیستم درمانی پیدا کرده‌اند. آنها در گفت‌‌وگو با هم‌میهن از دلایل استعفای خود می‌گویند.

با وجود استعفا، ترک کار نکرده‌ایم

یکی از پرستارانی که در جریان استعفای پرستاران بیمارستان شهدای تجریش قرار دارد و تمایلی ندارد نامش در گزارش بیاید، به هم‌میهن می‌گوید که هیچ‌یک از پرستارانی که این نامه را امضاء کرده‌اند، هنوز ترک کار نکرده و البته هنوز هم بازخوردی از این اعتراض دریافت نکرده‌اند. این ماجرا هم فقط مربوط به پرستاران بخش اتاق عمل بوده است.

این پرستار حدود 15 سال سابقه‌ کار دارد و پیش از استعفای دسته‌جمعی، تصمیم گرفته بود این بیمارستان را ترک کند: «بیشترین مسئله‌ای که گروه پرستاری با آن درگیر است مربوط به مسائل معیشتی می‌شود. حقوقی که آنها دریافت می‌کنند برای گذران زندگی سخت است، این افراد مجبورند در دو یا سه مرکز درمانی کار کنند. سال 96-95 که حقوق ما حدود سه میلیون تومان بود، قیمت دلار 3500 تومان بود، در آن دوره بسیاری از همکاران می‌توانستند با کار کردن در دو مرکز یا با حقوق یک زوج و کمک وام، یک خانه یا ماشین بخرند، اما حالا دیگر امکانش وجود ندارد. در این شرایط حتی گروه پزشکی هم مشکل دارند.»

او تاکید می‌کند که اعتراضات اخیر، جنبه سیاسی ندارد و تمام همکاران به‌دنبال حقوق خودشان هستند: «در دوران کرونا مرکز ما بیمار کرونایی پذیرش می‌کرد و این بیماران به بخش ارجاع داده می‌شدند. آمار مرگ‌ومیر بالا بود و همه می‌ترسیدند، اما با وجود این شرایط کار خودمان را انجام می‌دادیم و ترک کار نکردیم.»

این پرستار می‌گوید که حقوقش با 15 سال سابقه کار، درمجموع 15 میلیون تومان است: «تعرفه یک‌ساعت اضافه‌کاری پرستاران بسیار پایین است، مثلاً این تعرفه برای پرستارانی که استخدام دانشگاه علوم‌پزشکی هستند، بین 18 تا 28 هزار تومان است؛ یعنی من اگر 10 ساعت اضافه‌کاری داشته باشم درنهایت 250 هزار تومان بابت آن دریافت می‌کنم که با آن نمی‌شود حتی یک‌کیلو گوشت خرید.»

این پرستار توضیح می‌دهد که پرستاران برخی گروه‌ها به‌دلیل کمبود نیرو، باید اضافه‌کاری اجباری داشته باشند: «ما سابقه کاری بیشتری داریم اما اضافه‌کاری بالایی نمی‌کنیم و ترجیح می‌دهیم در مراکز دیگر کار کنیم تا درآمد بیشتری هم داشته باشیم. من تصمیم به اعتراض نداشتم، قرار بود استعفا دهم و به مرکزی بروم که درآمد بیشتری داشته باشم.

بیمارستان‌های دولتی قبلاً نسبت به بخش خصوصی پرداختی بهتری داشتند، اما حالا وضعیت برعکس شده و آنها افزایش حقوق بیشتری دارند. پرستاری که مهارت داشته باشد، می‌تواند خارج از بیمارستان درآمد بیشتری داشته باشد. حتی اگر مهاجرت کنند هم ساعت کاری کمتر و حقوق بیشتری دارند. اگر در رشته ما تعرفه اضافه‌کار منطقی باشد، پرستار در بخش دیگری کار نمی‌کند.»

به گفته او، تعداد زیادی از پرستاران، شیفت شب را در یک بیمارستان می‌گذرانند و شیفت صبح به بیمارستان دیگری می‌روند: «این موضوع تنها مربوط به بیمارستان ما نمی‌شود؛ بحث بالادستی و مربوط به وزارتخانه است. برای مثال قرار بود تعرفه‌گذاری براساس خدمات گروه پرستاری انجام شود، اما یا انجام نشده یا تعرفه درنظر گرفته‌شده ناچیز بوده است.»

محمد نظافتی، یکی از پرستارانی است که سال گذشته از همین بیمارستان استعفا داد؛ او یکی از دلایل تصمیم به خروج از این بیمارستان را فشار کاری زیاد می‌داند. او درباره دلیل استعفای دسته‌جمعی پرستاران بیمارستان شهدای تجریش هم اطلاعاتی دارد و می‌گوید که دلیل این تصمیم، فشار کاری بالای پرستاران بود: «این بیمارستان اتندهای جراحی معروفی دارد و رزیدنت‌ها هم کار جراحی را انجام می‌دهند. تعداد نیرو کم است، درنتیجه باید شیفت‌ها و فشار کاری بیشتری را تحمل کنند. بیمار هنوز از اتاق عمل بیرون نیامده، رزیدنت به کادر اتاق عمل می‌سپارد که کارهای او را انجام دهد تا یک بیمار دیگر پذیرش شود؛ یعنی قبل از اینکه کار بیمار قبلی تمام شود، رزیدنت آماده جراحی بعدی می‌شود. دلیل آن هم نگاه مالی به ماجراست، اقدامات درمانی با کمترین امکانات و در سریع‌ترین زمان انجام می‌شود.»

او ادامه می‌دهد که فشار کاری در این بیمارستان روی کادر اتاق عمل و اورژانس زیاد است و به‌همین‌دلیل موارد ترکِ کار هم زیاد دیده می‌شود: «قبل از استعفای دسته‌جمعی هم تعدادی از پرسنل اورژانس استعفا دادند و ترک کار کردند. مواردی از اعتصاب هم بود، اما متاسفانه این اقدامات به نتیجه نمی‌رسد. زمانی که وارد اورژانس شدم، تعداد پرسنل این بخش حدود 70 نفر بود، اما کم‌کم تعداد پرستاران کمتر ‌شد. گروهی از آنها استعفا می‌دادند یا به بخش‌های دیگر منتقل می‌شدند، کسی حاضر نبود در بخش اورژانس کار کند. وقتی تصمیم گرفتیم مسائل  را به‌صورت قانونی بیان کنیم و بگوییم اضافه‌کار اجباری نیست، با مسئولان بیمارستان درگیری پیدا کردیم، در مقابل فشارهایی هم به ما وارد می‌شد، اما نفعی برایمان نداشت.»

نظافتی می‌گوید که علاوه بر پرستاران و کمک‌بهیاران، پزشکان دانشجو هم تحت فشار زیادی قرار دارند: «ما می‌گفتیم برخی از موارد اورژانسی نیستند و نباید بستری کنید، اما این کار را انجام می‌دادند. مدیریت بیمارستان درِ اورژانس را باز گذاشته بود تا جایی که حتی یک صندلی برای بیمار بدحال هم پیدا نمی‌شد. مجبور می‌شدیم، پتو و کارتن یخچال روی زمین بیندازیم و بیمار را روی آن قرار دهیم. اگر می‌خواستیم علیه این وضعیت اعتراض کنیم، قبل از اینکه مدیریت متوجه شود، دفتر پرستاری به این قضیه خاتمه می‌داد. مجموعه این شرایط منجر به استعفایم شد.»

ورود کادر پرستاری به حوزه زیبایی

به غیر از تمایل پزشکان به فعالیت در حوزه زیبایی، پرستاران هم ترجیح می‌دهند، کار در بیمارستان را رها کنند و در شغل‌های دیگری مانند کار در کلینیک‌های زیبایی و کاشت مو مشغول شوند. یکی از پرستاران جوان گیلانی که مدتی پیش از کار در بیمارستانی خصوصی در این استان استعفا داد، می‌گوید که پرستاران تمایلی به کار در مراکز درمانی ندارند.

او چهار سال سابقه کار دارد که نیمی از آن را در بخش آی.سی.یو یکی از بیمارستان‌های خصوصی استان گیلان گذرانده و بعد از مدتی به‌دلیل فشار کاری سنگین و پرداختی نامتناسب با آن، استعفا داد: «من در آن مرکز خصوصی بی‌احترامی زیادی می‌دیدم. بسیاری از کارهایی که پرستاران انجام می‌دادند، به‌نام پزشک ثبت می‌شد. ما به این موضوع اعتراض کردیم، اما برخورد بسیار نامناسبی داشتند. من هم دیگر توان ادامه همکاری با این شرایط را نداشتم و استعفا دادم، اما بسیاری از همکاران من با همین شرایط و به‌دلیل وضعیت اقتصادی همچنان به همکاری خود ادامه می‌دهند.»

او می‌گوید که در آن مرکز درمانی خصوصی، اجازه استفاده از مرخصی داده نمی‌شد و حق مرخصی سالیانه هم پرداخت نمی‌شد: «طبق قانونی که در بیشتر مراکز درمانی خصوصی وجود دارد، اگر پرستاری 10 شب شیفت داشته باشد، باید 25 درصد پایه حقوق را هم در پایان ماه دریافت کند. برای بسیاری از پرستاران این شیفت‌ها گذاشته می‌شد، اما یک شبِ آن به دستور پرستاری آف می‌شد و آن 25 درصد هم پرداخت نمی‌شد.

استاندارد فعالیت نیروی پرستاری در بخش آی.سی.یو دو پرستار به‌ازای هر بیمار است، اما ما برای مراقبت از هشت بیمار، دو پرستار داشتیم. این نکته را هم باید اضافه کرد که بیمارستان برای افزایش درآمد خود تعداد نیروهای خدماتی را هم کم کرده بود؛ درحالی‌که باید در هر شیفت آی.سی.یو حداقل دو نیروی خدماتی حاضر باشند. بخشی از اعتراض ما این بود که بیمار از این سیستم آسیب می‌بیند؛ آن هم بیماری که با سطح هوشیاری سطح 5 بستری شده و اینتوبه است و باید هر دو ساعت یک‌بار ماساژ، فیزیوتراپی و تغییر پوزیشن داشته باشد، اما هیچ‌کدام از این کارها انجام نمی‌شد، چون نیروی خدماتی نداشتیم و تعداد پرستاران هم کم بود.

علاوه بر این، حجم بالای گزارش‌های مکتوب مانع از ارائه خدمات به بیماران می‌شد. نیروی کمک بهیار هم فقط برای آن شیفت وجود داشت. در یک آی.سی.یو با شرایط عادی، پرستار نقش نظارتی دارد و بخش زیادی از کارها برعهده کمک‌بهیار و کمک‌پرستار است. ما باید همزمان از چهار بیمار مراقبت می‌کردیم، گزارش‌ها را ثبت و آزمایش‌ها را انجام می‌دادیم، همچنین با پزشک بیمار هم باید ارتباط داشتیم. در مواردی هم نظافت بیمار را انجام می‌دادیم.»

در همان بازه زمانی که این پرستار از کارش در بیمارستان خصوصی استعفا داده بود، حداقل شش نفر از دوستانش هم یا استعفا دادند یا شغل‌شان را تغییر دادند: «بخش زیادی از این مشکلات بعد از اتمام رسمی کرونا و پایان پیک پنجم در زمستان 1400 رخ داد. تا این دوره شرایط تقریباً عادی بود؛ چون افزایش حقوق‌هایی داشتیم و گزینه‌هایی به دریافتی‌ها اضافه شده بود و از پرستاران قدردانی می‌شد. از طرف دیگر قول‌هایی هم برای استخدام نیروهای پذیرفته‌شده در این دوران، مطرح شده بود. با اتمام دوران کرونا، پایان کار بسیاری از پرستاران طرحی زده شد و به قول‌هایشان عمل نکردند.»

اشاره او به مواردی مانند حق فوق‌العاده خاص و شیوه نادرست تعرفه‌گذاری است: «از آن زمان به بعد حداقل پنج نفر از همکلاسی‌های من مهاجرت کردند و رفتند. چند مورد هم ترک کار و استعفا داشتیم. اکثراً هم پرستاران زن ترکِ کار می‌کنند و میلی به کار در مراکز درمانی ندارند. من پرستاری را می‌شناسم که با بیش از 24 سال سابقه کار، به آلمان مهاجرت کرد. مادر خودم هم با 25 سال سابقه کار پرستاری، با پایان دوران کرونا درخواست بازنشستگی داد و گفت دیگر نمی‌توانم در این فضا کار کنم.»

او به شرایط کاری در چند بیمارستان دولتی شهر رشت هم اشاره می‌کند و می‌گوید: «در بخش مردان یکی از این بیمارستان‌ها، پرستار باید از 32 بیمار در شیفت کاری خود مراقبت کند. این یک فاجعه است. در این شرایط نمی‌شود از نیرو انتظار داشت خدمات درستی ارائه دهد. به‌همین‌دلیل احتمال خطا بالا می‌رود و نیرو مجبور است از بخش دیگری بزند تا به سایر کارهایش برسد.»

او هم از تغییر شرایط کاری در بخش دولتی و خصوصی و تمایل پرستاران برای انجام کارهای سبک‌تر با پول بیشتر می‌گوید: «بسیاری از پرستاران هم‌دوره‌ای‌ من با گذراندن یک دوره آموزش خدمات زیبایی، تزریق فیلر و کاشت مو، از بخش درمان جدا شدند. برای مثال پزشک یک مرکز کاشت مو در شیراز، ماهی یک‌بار به رشت می‌آید و پرستارانی از همین شهر با این مرکز کار می‌کنند و به‌ازای دو هفته کار، 15 میلیون دریافت می‌کنند. ممکن است یک دستگاه لیزر را به‌صورت قسطی یا با همکاری هم تهیه ‌کنند و با آن، مرکز لیزر راه بیاندازند. الان گزینه کار برای پرستاران زیاد است و دیگر مجبور به کار در بیمارستان نیستند. مسئولان بیمارستان نمی‌توانند هرچقدر که خواستند به آنها فشار وارد کنند. دورانی که نیرو «بله، چشم» می‌گفت ،تمام شده!»

شرایط کاری این پرستار که حالا در استخدام سازمان اورژانس است، کمی بهتر شده، اما همچنان با اضافه‌کاری بالا روبه‌رو است: «درحالی‌که باید هفت شیفت 24 ساعته در طول یک‌ماه داشته باشیم، 10 شیفت برایمان درنظر گرفته می‌شود. بابت این موضوع هم اعتراض کردیم اما با تعدیل و جابه‌جایی محل کار پاسخ دادند. هزینه اضافه‌کاری پرداخت می‌شود، اما رقم بالایی نیست.»

خروج نیروهای باسابقه

ترک کار فقط در میان پرستاران جوان مراکز درمانی نیست و دامنه آن به نیروهای باسابقه‌تر هم رسیده است که ترجیح می‌دهند با وجود سابقه کار بالا، استعفا دهند. یکی از این نیروها که تمایلی ندارد نامی از او در گزارش برده شود، با 25 سال سابقه کار در  بخش اورژانس یکی از بیمارستان‌های استان گیلان، اواخر سال گذشته استعفا داد و دیگر حاضر نیست به کار پرستاری برگردد. او می‌گوید: «نیرویی که یک‌سوم من سابقه کار دارد، پست ستادی می‌گیرد و پشت‌میزنشین است، اما من با 50 سال سن باید شب‌کاری داشته باشم. سیستم کارگزینی‌ بیمارستان‌ها هم ناکارآمد است. برای مثال شهر محل سکونت من تا بیمارستان یک‌ساعت فاصله دارد و با در نظر گرفتن ترافیک شهرهای شمالی ممکن است دو ساعت طول بکشد تا به محل کارم برسم، اما بیمارستان به‌ازای هر یک‌دقیقه تاخیر، 16دقیقه کسری حقوق رد می‌کرد. در کدام بخش قانون خدمات کشوری به این موضوع اشاره شده است؟ حتی ممکن بود یک شیفت عصر و شب را در پایان ماه حساب نکنند. می‌گفتند دستگاه تشخیص چهره، دو بار چهره شما را تشخیص داده است.»

او ادامه می‌دهد: «اگر بگویند بین خوردن قرص برنج و سیانور یا برگشتن به کار پرستاری یکی را انتخاب کن، من گزینه اول را انتخاب می‌کنم. مرگ یک‌بار، شیون یک‌بار! مشکل اصلی کمبود نیرو است. بیمارستان ما بیماران هفت شهر را در گیلان پوشش می‌دهد. جمعیت تحت پوشش بسیار زیاد است، آن هم درشرایطی که امکانات و پرسنل به میزان کافی وجود ندارد و فحش آن را به ما می‌دهند. در دو، سه ماه گذشته چند متخصص کتک خوردند. یک بیمارستان کوچک بدون امکانات درست کرده‌اند و مردم هم زورشان فقط به پرستار و پزشک عمومی می‌رسد.

من تجربه زیادی داشتم و به‌همین‌دلیل کارهای سخت بخش به من سپرده می‌شد؛ کارهایی مانند رگ‌گیری‌ها و شوک‌دادن‌های سخت که خطر بالایی داشت را قبول می‌کردم، اما الان پرستاران زن جوانی که تازه استخدام می‌شوند، کارشان این شده که فقط گریه کنند و بگویند که چرا این رشته را انتخاب کردیم؟ بیمارستان‌ها در حال جمع‌کردن داروخانه‌های داخل بیمارستان هستند، در این شرایط بیماری که نسخه اورژانسی دارد، باید داروها را از بیرون مراکز تهیه کند و معترض است. من هم وقتی دارو ندارم با چه چیزی بیمار را درمان کنم؟ این بحران بسیار عمیق است و بودجه کافی به زیرساخت‌های درمانی اختصاص نداده‌اند. در این شرایط تصمیم گرفتم استعفا دهم. الان در این شرایط پرستاران جوان‌تر نمی‌توانند بیماران با وضعیت‌های وخیم را مراقبت کنند و همه‌چیز باید توسط آنها انجام شود.»

این پرستار سیستم ستادی و اداری بیمارستان‌ها را به‌شدت ناکارآمد و به‌ضرر پرستاران می‌داند: «سال‌های 1400 و 1401 من بیماران بدحال را از بیمارستان خودمان به رشت منتقل می‌کردم، اما ماموریت‌های من را در این دو سال مردود اعلام کردند و هزینه هیچ‌کدام را ندادند. در بخش اورژانس یک بیمارستان، پرستار فقط باید بدود که به بیماران رسیدگی کند و ممکن است 35 تا 40 بیمار برای رسیدگی داشته باشد، در آخر هم حق و حقوقش را نمی‌دهند.»

او می‌گوید پرستاران با سابقه و مهارت دیگری هم پیش از او استعفا دادند و از سیستم درمان خارج شدند؛ درحالی‌که این نیروها می‌توانند یک بخش با تعداد بیمار بالا را مدیریت کنند، اما وقتی پرستاران ماهر را از دست می‌دهی، فشار کار روی نیروهای دیگر بیشتر می‌شود: «پاسخ کمبودهای بیمارستانی را کادر درمان می‌پردازند. ما در بیمارستان نزدیک دوماه‌ونیم دستگاه سی.تی‌اسکن نداشتیم و در طول این‌مدت فقط از طرف بیماران فحش می‌خوردیم. آمبولانس‌های بیمارستانی بسیار فرسوده است.

بیمار شکستگی لگن را با این آمبولانس‌ها در جاده‌های پر از دست‌انداز اعزام می‌کردند، او فریاد می‌کشید و همراهش می‌خواست ما را کتک بزند. ما شرایطی را دیدیم که هیچ انسانی نمی‌تواند تحمل کند. 90 درصد پرستاران، قرص اعصاب می‌خورند. فشار کار زیادی روی آنهاست و اگر بیمار فوت کند، پرونده‌های سنگینی برایشان درست می‌شود. من در این 25 سال هیچ موردی از خطای پزشکی و شاکی نداشتم، ولی با این سابقه از سیستم درمانی خارج شدم.»

آغاز ترک کار پرستاران در دهه 90

تا امروز مسئولان وزارت بهداشت واکنشی به افزایش موارد استعفای پرستاران نداشته‌اند و مدتی پیش هم یکی از اعضای کمیسیون بهداشت مجلس گفته بود، اطلاعی از جریان استعفای پرستاران شهدای تجریش ندارد. تنها واکنش‌های رسمی مربوط به فعالان صنفی پرستاری است که می‌گویند موارد ترک کار در بیمارستانهای کوچک هم در حال افزایش است.

محمد شریفی‌مقدم، دبیرکل خانه پرستار، به هم‌میهن می‌گوید که در شرایط فعلی با هر بیمارستانی صحبت کنید، به شما می‌گویند که تعدادی پرستار رفته‌اند یا گروهی در حال آماده‌شدن برای مهاجرت هستند: «پرستارانی که مهاجرت نمی‌کنند و ترجیح می‌دهند کار نکنند. این پرستاران می‌گویند ما در ماه 12 میلیون درآمد داریم که با کارانه به 14 میلیون می‌رسد، با این شرایط اگر در خانه بمانیم استهلاک کمتری داریم. آنها به‌دلیل تنش‌های شغلی ترجیح می‌دهند کار را رها کنند و در خانه بمانند. این سیستم با پاک‌کردن صورت‌مسئله حل نمی‌شود. ترک خدمت و مهاجرت پرستاران باید به‌صورت یک پدیده از سوی سیستم مدیریتی پذیرفته شود و بعد به دنبال راهکاری برای آن باشیم. ما سال‌هاست می‌گوییم که بیمار از کمبود پرستار آسیب می‌بیند، اما کسی توجهی نمی‌کند. حالا پرستاران عنوان می‌کنند که فرصت برای انجام برخی کارها ندارند، اما مسئولان می‌گویند اگر هم کاری را انجام ندادید، در پرونده آن را ثبت کنید، درحالی‌که این اقدام برای بیمار انجام نشده است. ما سال‌ها قبل این موارد را می‌دانستیم، اما حالا پرستار آن را مطرح می‌کند.»

او ادامه می‌دهد: «آمار 15 درصدی ترک کار پرستاران تکان‌دهنده است و تصور می‌کنم که این آمار ترک کار در میان پرستاران مرد بیشتر است. بدون شک نرخ ترک کار پرستاران در دهه 90 به‌مراتب سال‌های قبل از آن بیشتر است. پرستاران ما گاهی سه شیفت هم کار می‌کنند. پرستاری که خسته و بی‌انگیزه است و بی‌عدالتی می‌بیند، مردم از این روند خسارت می‌بینند.

بخش زیادی از جامعه پرستاری ناراضی است و به ستوه آمده است. این پرستار نارضایتی خود را چطور اعلام کند؟ این موضوع در طول سال‌های گذشته بارها به مدیران و مسئولان اعلام شده اما نتیجه‌ای نداشته است و حالا هم اگر اعتراض کنند توبیخ و اخراج می‌شوند. سازمان بهداشت جهانی می‌گوید، حداقل استاندارد تعداد پرستار سه نفر در ازای هر هزار نفر جمعیت است و هرچقدر کمتر باشد، به همان نسبت با مرگ‌ومیر بیماران ارتباط مستقیم دارد.»

شریفی‌مقدم اضافه می‌کند که هنوز بسیاری از بخش‌های بیمارستان مهدی‌کلینیک به‌دلیل کمبود پرستار فعال نشده است. فراخوانی برای جذب 500 بیمار داده شده، اما کسی استقبال نمی‌کند. همکارانی که به خارج از کشور رفته‌اند، می‌گویند با وجود اینکه کار در این کشورها سخت است، اما در پایان ماه رقم خوبی بابت کار به پرستار داده می‌شود و می‌توانند سختی کار را تحمل کنند.

او درباره موارد استعفای ترک کار هم می‌گوید: «ترک کار همیشه وجود داشته اما در سه، چهار سال گذشته شیب تندتری پیدا کرده است. استعفاهای اعتراضی و نمادین اخیر هم، جدید و برای نشان‌دادن اعتراضات جمعی پرستاران است. پرستار می‌گوید حالا که می‌خواهم بروم، باید دیگران هم در جریان قرار بگیرند.»

دیدگاه

ویژه جامعه
  • عده‌ای فکر می‌کنند با پند و اندرز و کارهای اخلاقی می‌توان به صلح رسید؛ اما واقعیت می‌گوید که اینگونه نیست.

  • در غیاب آمارهای رسمی مربوط به خشونت علیه زنان، این گزارش‌های غیررسمی، رسانه‌ای و اطلاعات منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی…

  • روز گذشته یکی از کسب‌وکارها در حوزه فناوری، نشستی برگزار کرد تا پس از پنج سال هم از تولید محصولش که یک ردیاب خودروست،…

سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار