ورود پوتین به مذاکرات/ابتکار عمل ترامپ
با روی کار آمدن دوباره ترامپ در کاخسفید، تاکنون پنج دور گفتوگوی هستهای بین نمایندگان ایران و آمریکا به پایمردی عمان انجام شد.

علی آهنگر نویسنده و پژوهشگر تاریخ: با روی کار آمدن دوباره ترامپ در کاخسفید، تاکنون پنج دور گفتوگوی هستهای بین نمایندگان ایران و آمریکا به پایمردی عمان انجام شد. هیچکس از محتوای گفتوگوها و آنچه که در مسقط و رم گذشت آگاهی روشنی ندارد. آنچه که در رسانههای خارجی و داخلی گفته میشود، یا برخاسته از گمانهزنی یا درز گوشه و کنار اخبار است. بر پایه گمانهها و شواهد، به نظر میآید دور پنجم این نشستها در رم پیشرفتی نداشته و بر اساس پارهای اظهارنظرها به بنبست خورده است.
علت اساسی پیشنرفتن گفتوگوها اصرار طرف آمریکایی بر توقف کامل غنیسازی است؛ درحالیکه ایران این خواسته را «غیرواقعی» میداند. بیایید واقعگرا باشیم: آیا طرف آمریکایی انتظار دارد کشوری که سه دهه برای توسعه فناوری هستهای صلحآمیز تلاش کرده، بهسادگی از آن دست بکشد؟ آیا باور دارند ایران در منطقهای پرآشوب و مملو از تهدید، توان دفاعی خود را کنار بگذارد درحالیکه در تحریم همهجانبه تسلیحات نظامی قرار دارد؟ حقیقت این است که این انتظارها با «واقعیتهای منطقه» و با «منطق بقا» در تضاد است.
غنیسازی: تهدید یا حق مشروع؟
طبق پیمان منع گسترش تسلیحات هستهای، ایران مانند برزیل، ژاپن، آرژانتین، کره جنوبی و چند کشور دیگر، حق دارد اورانیوم را برای هدفهای صلحآمیز غنیسازی کند. برای ایران، این تنها یک فناوری نیست؛ نشانهای از استقلال ملی و توان بومی است. نگرانیها درباره ذخایر ۶۰درصدی نیز میتواند با چارچوبی شفاف و نظارتهای مستمر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و حتی بازرسان آمریکایی مدیریت شود.
نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، نگرانیهای مشروع جامعه بینالملل از تسلیحاتی شدن فعالیتهای صلحآمیز هستهای ایران را برطرف میکند. طرف آمریکایی چرا بهجای اصرار بر توقف کامل غنیسازی که برای ایران غیرقابل پذیرش است، بر محدودسازی سطح غنیسازی و بازرسیهای اطمینانبخش تمرکز نمیکند؟ اگر دیپلماسی به جای ایدئولوژیک بودن در مسیر واقعگرایی قدم بردارد، همواره برای پیچیدهترین گرهها راه گشایشی پیدا میکند.
دو مسیر: همکاری یا تقابل
آمریکا اکنون در یک نقطه تصمیمگیری تاریخی ایستادهاست. مسیر نخست دیپلماسی فعال است: پذیرش ایران بهعنوان کشوری با برنامه صلحآمیز، ادغام اقتصادی ایران در نظم جهانی و همکاری منطقهای، که چهره منطقه و جهان را تغییر میدهد؛ مسیری که میتواند برای منطقه صلحی پایدار و همیشگی به ارمغان بیاورد. اما مسیر دوم، همان چرخه آشناست: تهدید، تحریم و در نهایت، بیثباتی بیشتر و جنگ. ایران فشار حداکثری را سالهاست که آزموده است. ایران زیستن در تحریم را یاد گرفته است. اما گزینه نظامی در برابر ایران، نسخهای فاجعهبار برای منطقه است.
خاورمیانه منطقهای نیست که بشود جنگی ویرانگر را در آن آزمود. چنان که تاکر کارلسون در تازهترین بیانیه طولانی خود اظهار داشت: افسران پنتاگون نیز بر این باورند که جنگ با ایران به سادگی ممکن است به جنگی جهانی بدل شود. تجربیات عراق و افغانستان نیز نشان داد که دستاوردهای جنگجویانهی آمریکا از این دو جنگ منطقهای، خیلی افتخارآمیزتر از جنگ ویتنام نبود. در زبان فارسی مثلی است که میگوید: آزموده را آزمودن خطاست. در فرهنگ آمریکایی نیز مثلهایی با مضمون مشابه وجود دارد؛ اما گویی در سیاست خارجی آمریکا این درس ساده از تجربههای پیشین کمتر جدی گرفته میشود. شاید زمان آن رسیده باشد که به این تجربهها با نگاهی تازه نگریسته شود.
کنسرسیوم صلح و دوستی
ترامپ در گفتوگویی رسانهای اظهار داشت میخواهد آزمایشگاههای هستهای ایران را منفحر کند! اما چرا انفجار؟! راهی که پیشینیان او نیز میخواستند، اما نتوانستند. پیشنهاد ما این است: به جای اعزام غیرممکن عوامل تخریب، مهندسان و کارشناسان سازندهی خود را به صنایع هستهای ما بفرستند تا در کنار دانشمندان ما، برگی تازه در تاریخ همکاریهای صلحآمیز هستهای ایجاد شود. مهندسان آمریکایی و دانشمندان ما میتوانند در کنار یکدیگر، کنسرسیومی از همکاری، تعامل و آشتی و امنیت در منطقه و جهان بیافرینند. آیا کنسرسیوم صلح و دوستی بهتر از تنهایی جنگ و انفجار نیست؟
دیپلماسی چندجانبه
رئیسجمهور ترامپ با درک بنبست پیشآمده، روز چهارشنبه ۱۴خرداد در یک گفتوگوی ۷۵دقیقهای با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، مشارکت روسیه در این گفتوگو را مفید دانسته است. روسیه کشور بزرگ و همسایه ماست. ایران نیز مانند رئیسجمهور آمریکا، حضور روسیه در این گفتوگوی به بنبست رسیده را مفید میداند. علاوه براین، آقای ترامپ بهتازگی از شیجینپینگ، رئیسجمهور چین، به نیکی یاد کرده و گفته است ایشان را دوست دارد.
او اشتیاق خود را برای گفتوگوی سازنده با چین اعلام داشت؛ هرچند که این گفتوگو را «سخت» دانست. برای آغاز گفتوگو و همکاری با چین، چه جایی بهتر از ایران؟ ما پیشنهاد میکنیم در کنار روسیه، کشور چین و حتی سه کشور همکار اروپایی نیز برای رفع نگرانیهای خود، به این گفتوگو وارد شوند. بیگمان، آنچه از چنین مذاکراتی به دست میآید، به نفع منطقه و جهان خواهد بود.