| کد مطلب: ۳۶۴۹۸

تمایزها و تفاوت‌های پاپ آرژانتینی با اسلاف اروپایی

پاپ فقید که صبح دوشنبه اول اردیبهشت و در پی یک دوره بیماری درگذشت آرژانتینی بود و برای خود عنوان «پاپ فرانسیس» را برگزیده بود و ۱۰تفاوت یا تمایز با اسلاف خود داشت.

تمایزها و تفاوت‌های پاپ آرژانتینی با اسلاف اروپایی

خورخه ماریو برگولیو؛ این نام بیشتر یادآور یک بازیکن فوتبال یا یک نویسندۀ آمریکای لاتین است تا رهبر واتیکان چون مطابق عادت مألوف پاپ‌ها اروپایی‌اند و همین که پاپ فقید آرژانتینی بود خرق عادت کلیسای کاتولیک به حساب می‌آمد.

هنوز هم تا کلمۀ «پاپ» را می‌شنویم بیشتر به یاد پاپ ژان پل دوم لهستانی می‌افتیم که 20 سال قبل درگذشت و جای خود را به مرد آلمانی داد که لقب «بندیکت شانزدهم» را برای خود برگزید.

هر اسقف یا کاردینالی که به رهبری واتیکان انتخاب می‌شود بر اساس الگویی که در تاریخ واتیکان در نظر دارد عنوانی برای خود برمی‌گزیند و این‌گونه است که بعد از پاپ ژان پل دوم شاهد پاپ بندیکت شانزدهم هستیم نه پاپ ژان پل سوم! و بعد از پاپ بندیکت شانزدهم با پاپ فرانسیس روبه‌رو می‌شویم نه پاپ بندیکت هفدهم!

پاپ فقید که صبح دوشنبه اول اردیبهشت و در پی یک دوره بیماری درگذشت آرژانتینی بود و برای خود عنوان «پاپ فرانسیس» را برگزیده بود و 10تفاوت یا تمایز با اسلاف خود داشت:

1- مهمترین وجه تفاوت اینکه در حیات یک پاپ و در پی استعفای او از این جایگاه برگزیده شد درحالی‌که عالی‌ترین مقامات ادیان که به عنوان نمایندگان خداوند معرفی می‌شوند معمولاً کناره نمی‌گیرند. انتخاب در حیات یک پاپ و نه در ممات او از همان ابتدا سیمای یک رهبر متفاوت را در واتیکان ترسیم کرد.

2- از ضرب‌المثل‌های ماست که دو درویش در یک گلیم می‌گنجند و دو پادشاه در یک اقلیم نه اما پاپ آلمانی قبلی به کشور خود بازنگشت و با همان جامۀ مخصوص سپیدرنگ پاپ در واتیکان به زندگی خود ادامه داد تا بدانیم دو پادشاه گاه در یک اقلیم می‌گنجند کما اینکه مرد آلمانی (کاردینال جوزف آلویسیو راتزینگر) و مرد آرژانتینی (خورخه ماریو برگولیو) گنجیدند و البته دست یکی از قدرت و ثروت کوتاه بود.

3- پاپ فرانسیس آرژانتینی بود درحالی‌که اسلاف او اروپایی بودند. کلیسای کاتولیک اتفاقاً در آمریکای لاتین بیشتر نفوذ دارد تا اروپا که از مسیحیت کاتولیک دور شده و بیشتر مسیحی پروتستان هستند. انتخاب یک غیراروپایی برای حاکمیت بر واتیکان یادآور دوران قبل از رنسانس است که رابطه دولت – ملت نه بر اساس مرزهای جغرافیایی که بر پایه ادیان و مذاهب شکل گرفته بود و البته حالا بیشتر جنبه نمادین دارد و زور پاپ به حکومت ایتالیا هم نمی‌رسد چه رسد به دیگر نقاط جهان.

4- مسیحیت موجود را می‌توان به دو بخش شرقی و غربی تقسیم کرد. مسیحیت شرقی با کلیسای ارتدوکس شناخته می‌شود و روسیه مدعی آن است و مسیحیت غربی با کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها. با این نگاه دیدار رهبر کلیسای کاتولیک با رهبر مسیحیان پروتستان که سلسله‌مراتب کلیسای کاتولیک را قبول ندارند از اتفاقات مهم دوران رهبری پاپ فرانسیس فقید بود.

5- یکی از دلایل اشتهار پاپ فرانسیس بی‌تردید فیلم دیدنی «دو پاپ» بود. فیلمی ساختۀ «فرناندو میرلس» کارگردان برزیلی و محصول 2019 که  ما را به درون واتیکان می‌برد اگرچه نقدی بر آن وارد نمی‌کند. نقش پاپ قبلی را آنتونی هاپکینز بازی می‌کرد و نقش مقابل یا همین پاپ آرژانتینی را هم جاناتن پرایس. شاهکار فیلم صحنه‌ای است که اسقف اعظم آرژانتین به رم می‌رود تا در واتیکان اعلام بازنشستگی کند اما آن که بازنشسته می‌شود پاپ بندیکت است که زمینۀ جانشینی منتقد خود را فراهم می‌سازد و راز استعفای خود را برای اسقف اعظم آرژانتین فاش می‌کند: صدای خدا را دیگر نمی‌شنوم.

6- از بندیکت شانزدهم جملاتی در نقد اسلام شنیده شد که خاطر مسلمانان را آزرده کرد اگرچه بعدتر درصدد جبران برآمد اما از پاپ فرانسیس چنین سخنانی نشنیدیم که طبعاً به خاطر تفاوت در خاستگاه و زادگاه و جغرافیای پرورش بود.

7- برخی از باورهای پاپ فرانسیس برای چهره‌های سنتی کلیسا غیرقابل قبول بود؛ از جمله جمله‌ای که «اوجینو اسکالفاری» صاحب روزنامه «لارپوبلیکا»ی ایتالیا درباره گفت‌وگوی خود با پاپ فرانسیس درباره جهنم به او نسبت داد و جنجال بزرگی به پا کرد. این روزنامه‌نگار که خود خداناباور است در مقاله‌ای مدعی شد پاپ فرانسیس به جهنم باور ندارد بلکه معتقد است «ارواحی که توبه کنند از سوی خداوند بخشیده می‌شوند و ارواحی که توبه نکنند ناپدید خواهند شد و جهنمی برای مجازات ارواح بد در کار نیست.» واتیکان البته به این مقاله واکنش نشان داد و در بیانیه‌ای تأکید کرد: برداشت نویسنده است نه گفته پاپ و عین کلمات بر زبان آمده پدر مقدس نیست.

8- با این که پاپ فرانسیس فقید به نسبت سلف خود اسلام‌ستیز نبود و مردمی‌تر به نظر می‌رسید اما در قبال کشتار مسلمانان در غزه نقش مورد انتظار را ایفا نکرد و به دعا برای ختم کشتار بسنده کرد. انتقادها بیشتر به خاطر آن بود که جو بایدن رئیس‌جمهوری سابق آمریکا کاتولیک بود و از پاپ فرانسیس انتظار می‌رفت از این منظر با او وارد گفت‌وگو شود.

9- از رفتارهای متفاوت پاپ فرانسیس فقید می‌توان به سفر بی‌سابقه او به نجف در 4 اسفند 1399 به قصد دیدار با مرجع عالی شیعیان اشاره کرد.  رهبر واتیکان پای پیاده، خیابان ضلع جنوبی حرم امام علی علیه‌السلام را طی کرد تا به خانۀ آیت‌الله سیدعلی سیستانی برود و شرط مرجع عالی برای حاضر نبودن هیچ‌یک از مقامات ارشد عراقی هم برآورده شد و قریب یک ساعت با هم گفت‌و‌گو کردند. این دو بر سر موارد اختلافی مانند توحید یا تثلیث، مصلوب شدن یا نشدن عیسی مسیح، تحریف شدن یا نشدن انجیل و موارد متعدد دیگر بحث نکردند بلکه قرائت آقای سیستانی از اسلام را با اندیشه صلح سازگار دانست و بر تبلیغات داعش‌محور مهر بطلان زد.

خاطره این دیدار بر آیت‌الله هم شیرین نشست چندان که دیروز دفتر آیت‌الله سیستانی در نجف اشرف در بیانیه‌ای درگذشت پاپ فرانسیس را تسلیت گفت و «پاپ فرانسیس» را رهبری توصیف کرد که «از جایگاه معنوی والایی در میان مردم برخوردار بود و احترام گسترده‌ای در میان جهانیان داشت» و اهمیت دیدار پیش‌گفته را در این امر دانست که  طرفین بر «نقش بنیادی ایمان در زندگی بشر» تأکید ورزیده بودند. 

یادمان باشد هر چند در روزگار ما مسلمانان با یهودیان بیشتر مشکل دارند تا با مسیحیان ولی الهیات یهود به اسلام نزدیک‌تر است تا الهیات مسیحیت چندان که الهیات اسلام و مسیحیت بر سر عیسی فرزند خدا، به صلیب کشیده شدن او، تقدیس شراب و مهم‌تر از همه سه‌گانه «پدر و پسر و روح‌القدس» اختلاف دارند در حالی که روح اسلام نفی هر «اله» و معبود دیگر و تأکید بر «الله» است و از عیسی مسیح هم به عنوان «روح‌الله» یاد می‌شود و با معبود دیگری نسبت برقرار نمی‌کند چندان که ابراهیم خلیل‌الله است و موسی کلیم‌الله در سوره مریم در حالی که از «رب» گفته می‌شود و مریم خداوند را با عنوان «الرحمن» خطاب می‌کند از عیسی به‌عنوان فرستاده الله یاد می‌شود و طبعاً هیچ‌یک از این موارد در باورهای مسیحیان نیست اما هم پاپ فرانسیس و هم آقای سیستانی به جای تأکید بر این اختلافات به نقش بنیادین ایمان در زندگی انسان پرداختند. 

10- دهم و سرانجام این که جایگاه جهانی و سیاسی واتیکان در دوران پاپ فرانسیس به رغم محبوبیت او در آمریکای لاتین تنزل یافته بود و از این رو انتظار می‌رود پاپ جدید برای ارتقای آن بکوشد. ژان پل دوم لهستانی بود و آمریکا و اروپای پروتستان در مقابل اتحاد شوروی با او متحد شدند.  مرد آلمانی جانشین او در فضایی دیگر سیر می‌کرد و پاپ آرژانتینی هم مایل نبود تقابل با شوروی لامذهب را در قالب مقابله با روسیه مدعی تبعیت از مسیحیت ارتدوکس بازتولید کند. باید دید پاپ بعدی کدام راه را ادامه می‌دهد.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه تیتر یک
آخرین اخبار