| کد مطلب: ۳۱۵۵۳

«سیاست‌ورزی» آری؛ «سیاست‌بازی» نه/مصایب وزیر اقتصاد بودن ایران به بهانه مصاحبه اخیر عبدالناصر همتی

اگر دولت و حکومت می‌خواهند کشور به توسعه دست یابد؛ اگر دولت و حکومت می‌خواهند به اهداف برنامه هفتم برسند و اگر دولت و حکومت می‌خواهند بخش خصوصی قوی داشته باشند که اهرم بسیار مهمی در راه رسیدن به توسعه است، چاره‌ای ندارند جز آنکه «سیاست‌بازی» را که گروه‌های ضدتوسعه چه در مجلس و چه در بخش‌های دیگر حکومتی از جمله رسانه ملی راه انداخته‌اند، مهار کنند و به جای آن، «سیاست‌ورزی» کنند. نیاز ایران در حال حاضر نه «سیاست‌بازی» که «سیاست‌ورزی» است و آنچه که دستاوردهای مهم کشور در سال‌های گذشته را به باد داده، همین «سیاست‌بازی»‌ها بوده است.

«سیاست‌ورزی» آری؛ «سیاست‌بازی» نه/مصایب وزیر اقتصاد بودن ایران به بهانه مصاحبه اخیر عبدالناصر همتی

دو مسئولیت در دولت ایران بسیار پرمخاطره است؛ اولی: وزیر امور خارجه و دومی: وزیر امور اقتصادی و دارایی. این دو مسئولیت از هر جهت که بررسی و نگاه کنید، خالی از مخاطره نیست. وزیر امورخارجه در حالی مسئولیت سیاست خارجی را برعهده دارد که دیگران برایش برنامه می‌ریزند و او باید اجرا کند. البته، به نحو احسن اجرا کردن هم خیلی مهم است و وزیر امور اقتصادی هم درعین‌حال که می‌خواهد خود برنامه‌ریزی برای بهبود اقتصاد کند، شرایطی برایش فراهم می‌شود که می‌تواند برنامه‌ریزی‌های او را به‌هم بریزد.

گفت‌وگوی ویژه دوشنبه‌شب عبدالناصر همتی، وزیر امور اقتصادی و دارایی، نشان داد که او تا چه اندازه زیر فشار است. برنامه‌ریزی رشد اقتصادی 8درصدی در برنامه هفتم را دولت در حالی باید به سرانجام برساند که 2/5درصد از آن برعهده بهره‌وری است. آن‌هم درحالی‌که نرخ بالای تورم، بالا رفتن قیمت ارز در داخل (حدود 60درصد از شهریورماه تا به امروز) و مهم‌تر از همه اینها تحریم‌هایی که بر اقتصاد اعمال می‌شود، از پارامترهایی هستند که بر اقتصاد و سیاست ایران سایه افکنده‌اند.

اما بااین‌حال، وزیر امور اقتصادی و دارایی با توجه به همه این شرایط و مصایب توانسته است گام‌های مهمی را در مسیر صحیح اقتصاد بردارد. حرکت به سمت تک‌نرخی کردن ارز، تقویت بخش خصوصی و مهم‌تر از همه اینها مشارکت دادن آنها در سیاستگذاری اقتصادی کشور و جلوگیری از دلالی بانک‌ها در اقتصاد از مهم‌ترین رویدادهایی است که در سیاستگذاری اقتصادی کشور رخ داده است.

ولی به‌رغم همه اینها، هنوز اقتصاد ایران با نقطه تعادل فاصله زیادی دارد. رسیدن به نقطه تعادل اقتصاد ایران فقط برعهده وزیر امور اقتصادی و دارایی نیست. همه دستگاه‌ها اعم از اجرایی و تقنینی و قضایی باید در این مسیر مشارکت کنند. زیرا راه توسعه مستلزم تلاش و همیاری بخش‌های سیاسی و قضایی است. این مسیر را دارون عجم اوغلو و جیمز رابینسون در کتاب «چرا ملت‌ها شکست می‌خورند» به‌وضوح با بیان‌های تاریخی نشان داده‌اند.

اگر دولت و حکومت می‌خواهند کشور به توسعه دست یابد؛ اگر دولت و حکومت می‌خواهند به اهداف برنامه هفتم برسند و اگر دولت و حکومت می‌خواهند بخش خصوصی قوی داشته باشند که اهرم بسیار مهمی در راه رسیدن به توسعه است، چاره‌ای ندارند جز آنکه «سیاست‌بازی» را که گروه‌های ضدتوسعه چه در مجلس و چه در بخش‌های دیگر حکومتی از جمله رسانه ملی راه انداخته‌اند، مهار کنند و به جای آن، «سیاست‌ورزی» کنند.

نیاز ایران در حال حاضر نه «سیاست‌بازی» که «سیاست‌ورزی» است و آنچه که دستاوردهای مهم کشور در سال‌های گذشته را به باد داده، همین «سیاست‌بازی»‌ها بوده است.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
پربازدیدترین
آخرین اخبار