| کد مطلب: ۲۹۳۰۸

راهبرد جدید ایران در منطقه

با پایان حکومت بشار اسد در سوریه، اینکه ایران چه بهره‌برداری‌ای از هر سناریو خواهد داشت، مسئله حائز اهمیتی است که در شکل‌گیری نقشه‌ی راه جدید منطقه در راستای تأمین منافع ملی و ثبات و امنیت داخل و همسایگان، نقش مؤثری دارد

راهبرد جدید ایران در منطقه

با پایان حکومت بشار اسد در سوریه، گمانه‌زنی‌ها و واکنش‌های گوناگونی از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران در قبال این اتفاق و تحولات منطقه صورت گرفته است اما بی‌شک مهم‌ترین این واکنش‌ها مربوط به بیانات روز چهارشنبه، بیست‌و‌یکم آذرماه رهبری بود که نقشه‌ی راهِ راهبرد جدید منطقه‌ای ایران را تاحدودی تعیین کرد.

هرچند به‌مانند قبل، تفاسیر و تعابیر مختلفی از سخنان ایشان در محافل سیاسی با مشی و رویکردهای متفاوت مطرح شد اما شاید بتوان مهم‌ترین فراز از این بیانات را با تغییر نگاه راهبردی جمهوری اسلامی به منطقه دانست. اشاره به دولتی در همسایگی سوریه که در تعامل و هماهنگی با آمریکا و اسرائیل دست به مداخله گسترده در امور داخلی سیاسی سوریه زدند، موضوعی است که این روزها به‌طور مشخص بازتاب فراگیری در رسانه‌های مرجع جهان داشته است.

حملات روزهای گذشته ارتش رژیم صهیونیستی به مواضع متعددی از محل استقرار ادوات سنگین نظامی ارتش سوریه و نابودی کامل تجهیزات نظامی آنها، یورش و تجاوز به بخش‌هایی از خاک سوریه، عدم پایبندی اسرائیل به معاهدات بین‌المللی و دور زدن قنیطره جهت دستیابی به اراضی و شهرهای نزدیک به 19کیلومتری دمشق و حملات نامنظم گروه تحریرالشام به دیرالزور که مدت‌ها تحت تصرف گروه قَسَد بود و تصرف کامل استان کردنشین دیرالزور با پشتیبانی ترکیه و کمک پایگاه‌های نظامی آمریکا در منطقه جنوب سوریه، همه مهر تأییدی بر این نگاه است که مسئول اصلی تحولات سوریه را آمریکا، اسرائیل و دولتی در همسایگی سوریه که همانا ترکیه است، معرفی کرد.

آغاز گفت‌وگوهای دیپلماتیک و اعلام شرایط به بشار اسد از ابتدای سال جاری، محور دیگری از این بیانات بود که نشان می‌دهد، ایران اشراف و آگاهی کامل نسبت به تغییر اوضاع سیاسی و تحرکات نظامی در سوریه داشته و مطابق این سخنان، موضوع پیش‌ازاین، در ماه‌های اردیبهشت و خرداد به مقامات سوری اطلاع داده‌شده بود.

اینکه آن مقامات موضوع را به اسد رسانده بودند یا خیر، نکته‌ی مغفول دیگری است که در این صورت روشن می‌شود سطح ارتباط دیپلماتیک سیاسی ایران و سوریه، ماه‌هاست که کاهش‌یافته و سفرهای اخیر علی لاریجانی به‌عنوان نماینده رهبری و سیدعباس عراقچی، وزیر امورخارجه، به این کشور جهت دیدار با بشار اسد، بیشتر حول محور مذاکره درباره جهت‌گیری رخدادهای سوریه و تعیین تکلیف اوضاع این کشور در دوران گذار پسااسد بوده است.

با توجه به اظهارنظر اخیر مقامات روسی و بیانات اخیر رهبری، پایان حکومت اسد در سوریه از ماه‌ها قبل پیش‌بینی‌شده بود، اما سوال اساسی این است که آیا کارکرد او برای کشورهای ذی‌نفع و بازیگران اصلی منطقه تمام‌شده بود یا صرف هزینه‌ی بیشتر از حفظ حکومت او مقرون‌به‌صرفه نبود؟ تجربه جهان سیاست به ما می‌گوید به‌مثابه سن تئاتر، گاهی باید بازیگر اصلی بود، گاهی بازیگر مکمل و گاهی در پشت‌صحنه نقش‌آفرینی کرد.

«جاخالی» دادن نوعی مهارت سیاسی است که بارها کشورها آن را در زمین تحولات بین‌الملل آزموده‌اند. دور دوم دوران ریاست‌جمهوری باراک اوباما در آمریکا، با سیاست جاخالی دادن در قبال اتفاقات سوریه پیوند خورده است و آمریکا کمترین نقش را در کنترل و جلوگیری از جولان داعش در عراق و سوریه ایفا کرد؛ تا جایی که دونالد ترامپ، در کارزارهای انتخاباتی دور نخست ریاست‌جمهوری خود، مستمراً هیلاری کلینتون را که وزیر امورخارجه باراک اوباما در دور نخست ریاست‌جمهوری او بود، به تأسیس و سازماندهی داعش متهم کرد.

اما در دور دوم سیاست آمریکا مبنی بر کاهش سطح مداخلات مستقیم نظامی و تغذیه غیرمستقیم این گروه تروریستی با ایجاد کانال امن خرید نفت از آنها توسط اسرائیل و ترکیه چرخش کرد. این راهبرد عملاً ایران و روسیه را در مواجهه‌ی مستقیم با گروه‌های نظامی و مسلح معارض دولت اسد در سوریه و گروه تروریستی داعش که ساخته‌وپرداخته بازمانده‌های القاعده در عراق و جنوب سوریه بود، قرار داد تا با درگیری این بازیگران اصلی منطقه‌ای برای دفاع از امنیت و منافع خود در این دو کشور، به استمرار غارت منابع و انرژی و بهانه‌تراشی برای تأسیس پایگاه نظامی بیشتر بپردازد.

بااین‌حال، سیاست دونالد ترامپ در خاورمیانه، بر محوریت کاهش سطح تنش‌ها و نوعی باج‌گیری از کشورهای ثروتمند نظیر عربستان سعودی و امارات برای تأمین امنیت آنان و مداخله برای از میان بردن داعش جهت کاهش هزینه‌های غیرمتعارف بود که باتجربه جورج بوش در عراق، می‌توانست آمریکا را با رکود اقتصادی به‌مانند بحران سال2008 روبه‌رو کند و از سوی دیگر تقابل روسیه را با آمریکا به‌طور چشمگیری افزایش یابد. اما معامله‌ی ترامپ با پوتین موجب شد تا آمریکا به این عملیات انهدام و پاک‌سازی داعش از منطقه اضافه شود. درنهایت تصمیمی که در ارتباط با نابودی داعش اتخاذ شد، این بود که ایران در میدان و روسیه در حوزه لُجستیک و پشتیبانی، به کابوس داعش پایان دهند.

با استفاده از این تجربه، در آستانه‌ی بازگشت ترامپ به صحنه‌ی قدرت سیاسی آمریکا، سه اتفاق مهم شامل صلح خاورمیانه و کنترل اسرائیل، پایان جنگ روسیه و اوکراین و اعمال سیاست نقش‌آفرینی در سوریه و مهار ترکیه در مسیر سیاست خارجی او قرار دارد که باید در ماه‌های نخست حضورش به این امور رسیدگی کند. خروج ایران از پازل مداخله مستقیم و تغییر راهبرد به سمت ایجاد کانال‌های دیپلماتیک جدید برای مدیریت شرایط که با تقویت مؤلفه‌های اقتصادی و صنعتی داخلی ایجاد خواهد شد، راهبرد دقیقی در شرایط پرالتهاب منطقه است که با ورود بازیگران جدید، منجر به تنش‌های فزاینده و بالا گرفتن درگیری‌ها برای کسب قدرت و سهم‌خواهی بیشتر می‌شود.

تعارضات ایدئولوژیک و تفکری میان این گروه‌ها، به‌خصوص اخوان‌المسلمین، گروه‌های سلفی تندرو و اولیگارش یهودی دارای قدرتِ مستقر در سرزمین‌های اشغالی، روزانه صحنه‌ی جدیدی از وقایع را به نمایش می‌گذارد که غیرقابل‌کنترل است و باید در انتظار حوادث مهمی در تعیین سرنوشت تقسیم قدرت در سوریه بود. اینکه چه سناریوهایی برای سوریه پیش روست در حال حاضر قابل ارزیابی نیست. اما اینکه ایران چه بهره‌برداری‌ای از هر سناریو خواهد داشت، مسئله حائز اهمیتی است که در شکل‌گیری نقشه‌ی راه جدید منطقه در راستای تأمین منافع ملی و ثبات و امنیت داخل و همسایگان، نقش مؤثری دارد.

بی‌تردید پایان حکمرانی بشار اسد در سوریه، آغاز دوران ساخت بهشت برین در این کشور نیست، اما او نشان داد یک سیاستمدار، هر میزان که باتجربه باشد می‌تواند استاد فرصت‌سوزی تا حد سقوط یک حکومت شود.

خطاهای راهبردی اسد در جریانات پساجنگ داخلی و مبارزه با تروریسم، در عدم بهره‌برداری از دستاوردهای سیاسی و گفت‌وگو با گروه‌های معارض و مخالف داخل کشور برای دستیابی به یک‌راه‌حل نجات ملی و تشکیل دولت مقتدر ائتلافی، بر پایه تقسیم قدرت میان تمام گروه‌های صلح‌طلب با گرایش‌های دینی و سیاسی متفاوت به‌مانند مدل عراق، موجب شد تا سرنوشتی مشابه حکومت سابق افغانستان برای او پدیدار شود و اقلیتی صاحب ادوات نظامی، با پشتیبانی قدرت‌های خارجی شهر به شهر سوریه را فتح کنند تا آینده‌ای مبهم را برای این کشور رقم بزنند.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
  • قالیباف و شمخانی در میانه خط یک (میانه‌روها) و خط دو (تندروها) نقش «خط۳» را بازی می‌کنند؛ عنوانی که در صف‌بندی‌های…

  • سخنرانی روز گذشته مقام رهبری که نخستین اظهارنظر عمومی ایشان پس از تحولات اخیر سوریه بود، محورهای مهمی از رویدادهای…

  • روزنامه کیهان در یادداشت روزِ شماره دوشنبه ۱۹ آذر، «آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است، با دوستان مروت با دشمنان…

پربازدیدترین
آخرین اخبار