| کد مطلب: ۲۱۵۵۳

بررسی انتصاب محمد مخبر به عنوان دستیار رهبری و مسئولیتی که طبق حکم به او محول شده است

مأمور تغییر نسل مدیران

مأمور تغییر نسل مدیران

«مقام معظم رهبری در حکمی دکتر محمد مخبر را به‌عنوان مشاور و دستیار رهبری منصوب و وظیفه ایشان را امتداد سیاست مدبرانه دولت شهید رئیسی برای شناسایی و به‌کارگیری نیروهای جوان و نخبه جهت کمک به دستگاه‌های مختلف، تعیین کردند.»

خبری که روز گذشته منتشر شد. در متن حکم رهبری خطاب به مخبر آمده است:«بسم‌الله الرحمن‌الرحیم، جناب آقای دکتر محمد مخبر، دام توفیقه، با عنایت به خدمات متعهدانه و تأثیرگذار جناب‌عالی در عرصه‌های مدیریتی و اقتصادی به‌ویژه در دولت شهید رئیسی، و سیاست درست و مدبرانه‌ی به‌کارگیری نخبگان و جوانان پرانگیزه و تلاشگر در اجرای طرح‌های گوناگون، شما را به عنوان مشاور و دستیار رهبری منصوب می‌کنم. انتظار می‌رود در امتداد سیاست مزبور، شناسایی نیروهای جوان و همکاری با آنان را با برنامه‌ریزی منطقی، پی گرفته و در کمک به دستگاه‌های دولتی و غیره از آن بهره‌برداری نمائید. توفیقات شما را از خداوند متعال مسألت می‌کنم.»

نگاهی به کارنامه مخبر: از مخابرات تا کفالت ریاست‌جمهوری

محمدرضا مخبر سیاستمدار اهل دزفول است که دکترای خود را در رشته مدیریت و برنامه‌ریزی توسعه اقتصادی گذرانده است. او همچنین دارای کارشناسی‌ارشد مدیریت است که با گرایش سیستم‌ها و کارشناسی در رشته مهندسی برق تحصیل کرده‌ است. مخبر دارای کارشناسی ارشد و دکتری حقوق بین‌الملل هم هست.

او ریاست ستاد اجرایی فرمان امام، معاونت بازرگانی و حمل و نقل بنیاد مستضعفان، ریاست هیئت‌مدیره بانک سینا و معاونت استانداری خوزستان را در کارنامه کاری خود دارد. مخبر پیش از فعالیت در بنیاد مستضعفان، در سمت معاون اجرایی و مدیرعامل شرکت مخابرات خوزستان و مدیرعامل شرکت مخابرات دزفول هم مشغول به کار بود.

وقوع منجر به فوت، برای ابراهیم رئیسی،‌ سیزدهمین رئیس‌جمهور ایران و تعدادی از همراهان او که در تاریخ ۳۱ اردیبهشت‌ماه رخ داد،‌ مخبر را که به‌عنوان معاون اول رئیسی مشغول فعالیت بود، به کفالت ریاست‌جمهوری رساند؛ وظیفه‌ای که او حدود سه ماه و تا پایان یافتن انتخابات ریاست‌جمهوری و پیروزی مسعود پزشکیان عهده‌دار شد و اتفاقاً با وجود شرایط خاص ایجادشده از عهده مدیریت هیئت دولت و برگزاری بدون چالش انتخابات زودهنگام ریاست‌‌جمهوری برآمد؛ چنانکه رهبری در دیدار آقای مخبر سرپرست ریاست‌جمهوری و اعضای هیئت دولت سیزدهم، از او تشکر کردند و علت این قدردانی را هم به دلیل همراهی با دولت سه‌ساله شهید رئیسی و هم به علت اداره «انصافاً خوب» امور اجرایی کشور توصیف کردند. ایشان در ادامه خطاب به مخبر تاکید کردند:«تا آخرین لحظه کاری به این فعالیت‌ها ادامه دهید که این نیز یک الگوست؛ البته طبعاً تشکیلات دولت تغییراتی خواهد کرد اما خدمات شما نه‌تنها در چارچوب عناوین و مدیریت‌های خاص بلکه در همه شرایط می‌تواند ادامه یابد.»

نگاه رهبری و دولت به تربیت نسل جدید مدیران

این مسئله که رهبری در حکم اخیر مخبر بر شناسایی نیروهای جوان و همکاری با آنها با برنامه‌ریزی منطقی تاکید کرده بودند، نشان‌دهنده اهمیت و ضرورت تربیت و به‌کارگیری نسل جدید مدیران برای مدیریت اکنون و آینده کشور است؛ به‌ویژه آنکه آیت‌الله خامنه‌ای پیش‌‌تر هم نکاتی را در این‌باره مطرح کرده بودند. ایشان ۶ شهریورماه در اولین دیدار خود با رئیس‌جمهور و دولت چهاردهم، نکاتی را درباره انتخاب همکاران دولت جدید مطرح کرده بودند:«همکاران جوان، مومن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه را انتخاب کنید تا گره‌ها را باز کنند و با پرورش آنها در مدیریت‌های رده‌های مختلف از پایین، به‌تدریج نسلی از مدیران برجسته و پرانگیزه برای فردای کشور شکل گیرد. صد جوان با این خصوصیات را به‌کار گیرید و در پایان دولت، صد مدیر قوی و آماده تحویل دهید که این کار بسیار بزرگی خواهد بود.»

موضوع به‌کارگیری مدیران متخصص و تربیت نسل جدیدی از مدیران برای جامعه‌ای که هر روز مسائل و نیازهای آن تازه می‌شود، موضوعی است که البته مورد تاکید رئیس‌جمهوری نیز قرار داشته و او بارها بر آن تاکید کرده است. به‌ویژه آنکه تجربه نشان داده است اغلب مدیران کشور در هر سطح و جایگاهی نه استعفا می‌دهند و نه کنار گذاشته می‌شوند بلکه از مقامی به مقام دیگر تغییر جایگاه می‌دهند. مانند اظهاراتی که مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور، در تاریخ ۳۱ مرداد و در اولین جلسه هیئت دولت چهاردهم بیان کرد:«برای انتخاب و انتصاب مدیران و معاونین دستگاه‌های اجرایی شاخص‌هایی تدوین خواهد شد و کمیته‌هایی مسئول تطبیق توانمندی افراد معرفی‌شده برای مسئولیت‌های مختلف با این شاخص‌ها و ارزیابی تعهد آنها به اجرای سند چشم‌انداز، سیاست‌های کلی و قانون برنامه خواهند بود. افراد معرفی‌شده برای معاونت‌ها و مدیریت بخش‌های مختلف دستگاه‌های اجرایی فارغ از قومیت، جنسیت و مذهب، صرفاً بر اساس توانمندی، شایستگی و تعهد به اجرای اسناد کلان انتخاب و منصوب می‌شوند و انتخاب مدیران به‌هیچ‌وجه براساس رفاقت و انتساب افراد به گروه‌ها یا جناح‌ها انجام نخواهد شد.»

او همچنین در دیدارهایی با مجامع نمایندگان استان‌های مرکزی، گیلان و مازندران به‌کارگیری افراد توانمند به دور از نگاه‌های جناحی و سیاسی را تحولی در روند اداره امور کشور برای رفع نقائص و حل مشکلات دانست و از نمایندگان مجلس خواست دولت را در تدوین شاخص‌های انتخاب و انتصاب مدیران اجرایی متخصص، کارآمد و تحول‌گرا کمک کنند. پزشکیان همچنین ملاک و معیار انتخاب مدیران در دولت چهاردهم را شایسته‌گزینی براساس شاخص‌های تعیین‌شده عنوان کرده بود:«طبیعتا اگر مدیری در ارزیابی‌ها رتبه قابل قبولی کسب کرد، باقی خواهد ماند و مدیرانی که بدون تخصص و شایستگی منصوب شده‌اند، کنار گذاشته خواهند شد.»

محمدرضا عارف، معاون اول رئیس‌جمهوری هم در ادامه سیاست انتخاب و تربیت مدیران جدید ۲۳ مردادماه در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «طی روزهای اخیر که افتخار حضور در مراسم معارفه همکارانم در دولت را داشتم دو خواسته اصلی را مطرح کردم. ۱. در انتخاب مدیران خود حتماً از جوانان و زنان شایسته استفاده کنند؛ ۲. لزوم تربیت جوانان متخصص برای تصدی مشاغل کلیدی؛ چراکه نظام مدیریتی ما هیچ راهی جز پوست‌اندازی در این عرصه ندارد.

او در مراسم تودیع و معارفه دهقانی فیروزآبادی و حسین افشین، معاونان پیشین و جدید علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست‌جمهوری هم گفته بود:«در پایان این دوره، ۵۰۰ جوان با تجربه و توانمند را تحویل کشور و دولت بعد می‌دهیم، آن‌ها باید شایستگی‌های لازم را داشته باشند و از نظر تفکری طوری نباشند که اگر دولت بعد دارای تفکر جدیدی بود، همگی عوض شوند. از همه دستگاه‌ها می‌خواهم که در انتخاب معاونین و مدیران کل، جوانگرایی را جدی بگیرند. معاونت علمی یکی از محل‌هایی است که می‌تواند برای حکمرانی نیرو تربیت کند.»

پیرسالاری مدیریتی رخت نبسته است

karbaschi gholamhosein

غلامحسین کرباسچی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب و مدیرمسئول روزنامه هم‌میهن هم پیش‌تر با تاکید بر اینکه پزشکیان باید بتواند همه ابعاد مسائل اداری را در نظر بگیرد، گفته بود:«متاسفانه در اثر یکنواختی جریان مدیریت در کشور یک عده از مدیران ما گویا برای خودشان بازنشستگی در نظر نمی‌گیرند اما برای همه در نظر می‌گیرند. از آن طرف رئیس‌جمهور می‌گوید متوسط سن همین ۴۵، ۵۵ و۶۰ باشد اما اگر کسی که معاون رئیس‌جمهور یا وزیر یا رئیس جاهای مختلفی بوده، هجوم بیاورد و بگوید حتماً باید این و آن باشد، این محذوریت درست می‌کند که در این وادی نیروهای جوان مقایسه و تخریب می‌شوند.»

او همچنین گفته بود:«به دلیل اینکه پیرسالاری از ما مدعیان هنوز رخت بر نبسته است، این خانم‌ها و این‌ها در رده‌های مختلف مدیریت میدان پیدا نمی‌کنند و می‌گویند تجربه ندارند. توصیه‌ام این است که تمام کسانی که در انقلاب کار کرده‌اند، زحمت کشیده‌اند و الان از شصت سال به بالا هستند واقعاً خودشان را از کار اجرایی جدا کنند. این به نفع کشور است.» کرباسچی آن زمان به پزشکیان توصیه کرد که خود را از پیرسالاری نجات دهد.

ضرورت و چالش‌های پیش‌روی تربیت نسل جدید و کارآمدی از مدیران کشور بود که باعث شد در اولین نشست خبری رئیس‌جمهور، «هم‌میهن» سوال خود را از پزشکیان به همین موضوع اختصاص دهد: «زمانی که مدیریت را آغاز کردید، یک مدیر جوان بودید. شما به شورای راهبری دستور دادید که متوسط سنی افراد ۵۵ سال باشد. در حال حاضر میانگین سنی وزرا 59/8 و میانگین سنی معاونین 59/5 است. ۱۱ وزیر ۶۰ سال و بیشتر سن دارند. دو معاون بالای ۷۰ سال هستند. درحالی‌که سن بازنشستگی در کشور ما حدوداً ۶۰ سالگی ا‌ست. آیا از نیروهای جوان به‌عنوان استاندار، فرماندار، معاون وزیر و در جایگاه‌های دیگر مثل رؤسای دانشگاه‌ها استفاده خواهد شد؟»

سوالی که رئیس‌جمهور در پاسخ به آن گفت: «بنا را بر این گذاشته بودیم که میانگین سنی وزرا ۵۵ سال باشد. ولی در فراخوان‌هایی که دادیم و عزیزانی که برای ما سوابق فرستادند و تیم‌هایی که این سوابق را بررسی می‌کردند، حدود ۲۰ تیم بودند و به همه کسانی که گفته بودیم می‌توانند به ما کمک کنند، شرح حال ارائه بدهند. افرادی که خود را نامزد کرده بودند یا آنهایی که جریان‌ها و جناح‌ها معرفی کرده بودند، در ارزیابی‌ها شد آنچه را که امروز می‌بینید.»

او در ادامه با بیان اینکه در دستور خود به وزرا گفته‌ایم از نخبگان، دانشجویان و افراد جوان استفاده کنند، افزود: «این رویه سبب خواهد شد همراه معاونان تجربه‌ای کسب کنند؛ در مراحل پایین‌تر هم به جوانان میدان بدهند تا رشد کنند ضمن آنکه در حین رشد، آموزش‌های لازم را ببینند. قول می‌دهیم حتماً از جوانان، خواهران، مذاهب و قومیت‌ها براساس شایستگی در مدیریت‌ها استفاده کنیم.»

به هر روی اظهارات رهبری و حکم اخیر ایشان برای محمد مخبر در کنار رویکرد و تاکید مداوم رئیس‌دولت چهاردهم بر تربیت مدیران جدید نشان از آن دارد که تغییر نسل مدیران در شرایط کنونی برای همه بخش‌های ساختار حکمرانی کشور و حتی عالی‌ترین مقام آن حیاتی است.

ترس مدیران پیر از ارزش‌های مدیران جوان

صادق پیوسته جامعه شناس

صادق پیوسته، جامعه‌شناس سیاسی در این‌باره به هم‌میهن می‌گوید:«اگر قرار باشد اداره امور کشور به عموم مردم سپرده شود این موضوع نیازمند مشارکت همه مردم و افراد مختلف است؛ وقتی این اتفاق بیفتد تعداد زیادی از این افراد تبدیل به مدیر می‌شوند، یعنی افرادی که در اداره امور نقش دارند. با توجه به اینکه انسان‌ها عمر جاودان ندارند با پیر شدن نسل قبلی ضروری است که نسلی جدید جایگزین آن شود. بنابراین بدیهی است که قبل از چنین رخدادی افرادی را از پیش برای مدیریت کشور آماده کرده باشیم.

بنابراین باید از افرادی کم‌سن‌تر در جایگاه‌های پایین‌تر استفاده کنیم تا با کسب تجربه بتوانند در آینده در جایگاه‌های حساس‌تری قرار بگیرند.» او درباره اینکه چه تفاوتی باید میان مدیران قدیم و جدید وجود داشته باشد،‌ اظهار می‌کند:«مهم‌ترین موضوعی که این تغییر را ایجاد می‌کند، موضوع تکنولوژی است. یعنی با توجه به اینکه فناوری‌ها نو می‌شوند باید افراد و مدیران با این فناوری آشناتر باشند. نسل قدیمی‌تر با فناوری‌های جدیدتر آشنایی کمتری دارد زیرا آنها با فناوری‌های مربوط به زمان خودشان انس گرفته‌اند و برایشان سخت است به موارد جدید آن توجه کنند.»

این جامعه‌شناس مقوله سبک زندگی را هم در این تفاوت مؤثر می‌داند:«سبک زندگی موضوعی ساده نیست و مجموعه‌ای از ارزش‌ها و هنجارها را در برمی‌گیرد. بنابراین وقتی جامعه دچار تغییرات اساسی می‌شود و نسل جدیدی در جامعه شکل می‌‌گیرد قاعدتاً این نسل علاقه‌مند است که مدیرانی که نقش جدی در اداره امور کشور دارند متوجه تغییرات باشند.

بنابراین مدیران باید به فناوری‌ها و ارزش‌های نسل جدید آگاه‌تر باشند. در حوزه سیاسی هم به همین صورت است و اگر از مردم ایران و سایر کشورها در سال‌های گذشته سوال می‌کردید می‌گفتند که یک نفر باید کشور را اداره کند اما به تدریج ذهنیت‌های سیاسی تغییر کرد و افراد متوجه شدند که باید همه با هم تصمیم بگیرند. این تغییرات خود را در حوزه دانش‌، شکل رفتار مردم و حتی فناوری‌ها نشان می‌دهد. بنابراین مدیران جدید باید با این تغییرات آشنا باشند.» او به اهمیت مسئله جایگزینی مدیران جدید و قدیم هم اشاره می‌کند: «باید روشی برای جایگزینی مدیران داشته باشیم، به این ترتیب به صورت خودکار مدیرانی عهده‌‌دار امور می‌شوند که آشنایی بیشتر و بهتری با مسائل جدید دارند.»

آیا جایگزینی مدیران جدید با مدیران نسل قدیم تنها در رده مدیران میانی ضرورت دارد یا درباره مدیران ارشد کشور هم ضرورت دارد؟ پیوسته در پاسخ به این سوال می‌گوید: «حتماً این مسئله برای سطوح بالای مدیریتی هم ضرورت دارد. زیرا با عدم وجود چنین رویکردی تصمیم‌گیری‌های ضروری برای کشور در سطح گذشته باقی مانده و باعث ایجاد شکاف ارزشی میان نسل جدید جامعه و مدیران می‌شود و اعتراضات جدی در این حوزه را رقم می‌زند. متاسفانه هر قدر سطح مدیریت در ایران بالاتر باشد جایگزینی مدیران جدید با مدیران قدیمی کمتر رخ می‌دهد و به‌ویژه در جایگاه‌های نظارتی و سطح وزرا این تغییرات کمتر رخ می‌دهد و مدیران کمتر حاضر به کناره‌گیری هستند.»

او تاکید می‌کند که این مسئله نشان می‌دهد، مدیران سن و سال‌دار در ایران دوست ندارند کنار بروند و علاقه‌مند هستند که جامعه را با رویکردهای خودشان اداره کنند:«امیدوارم که علوم جایگزینی ایجاد شود و افراد خود را چنان نخبه و ژن برتر نبینند که گمان کنند تنها خودشان می‌توانند امور را اداره کنند.»

این جامعه‌شناس سیاسی از چالش‌های جایگزینی مدیران جدید هم می‌گوید؛ رخدادی که در همه کشورهایی که آشنایی کمتری با دموکراسی دارند یا تجربه کمتری از این موضوع دارند رخ می‌دهد:«یکی از مهم‌ترین این چالش‌ها وجود ارزش‌ها و هنجارهای متفاوت میان نسل‌ جدید و قدیم است. در این شرایط بعد از اینکه افراد قدیمی‌تر از مدیریت کنار می‌روند احساس می‌کنند که تغییرات جدی ارزشی و هنجاری ایجاد می‌شود که مورد پذیرش آنها نیست. به بیان دیگر مدیران قدیمی می‌ترسند که با استفاده از نسل جدید در جایگاه‌های مدیریتی تغییرات عمده هنجاری و ارزشی ایجاد شود که با اعتقادات آنها تناسبی ندارد و فکر می‌کنند که مشخص نیست این نسل آینده کشور را به کدام سمت می‌برند.»

او چالش دیگر در این زمینه را عدم اعتماد قدیمی‌ترها به فناوری می‌داند: «معمولاً افرادی با سن بالاتر با فناوری‌های جدید آشنا نیستند. سال‌هاست تاکید می‌کنیم که شمار آرا در انتخابات ریاست‌جمهوری به صورت الکترونیکی باشد اما چنین اتفاقی رخ نداده است. علت این اتفاق ترس نسل قدیم مدیران از فناوری جدید است. موضوع دیگر مقوله‌های تکنیکی است. یعنی آنقدر مطالب تکنیکی در سازمان‌ها شکل گرفته و حفظ شده است که باعث ایجاد آداب سازمانی خاص شده است. مدیران جدید قاعدتاً با تکنیک‌های مدیران قدیم آشنا نیستند حتی با نحوه رفتار و کدهای نسل قبل‌تر هم آشنا نیستند. اما موضوع دیگر مربوط به شکل‌گیری باندها و گروه‌هایی در سازمان‌هاست که با افراد معمول خود راحت‌ترند و این باندها چرخش مدیران و ورود افراد جدید را سخت می‌کند.»

اخبار مرتبط
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی