| کد مطلب: ۱۷۴۶۰
نامزدها، حقوق سیاسی و آزادی مردم

نامزدها، حقوق سیاسی و آزادی مردم

با بررسی گفت‌وگوها و مطالب منتشرشده از سوی نامزدان انتخابات ریاست‌جمهوری، می‌توان به یک خروجی ساده رسید و آن مغفول افتادن حقوق سیاسی و آزادی‌های عمومی شهروندان است.

تعریف موضوعاتی مانند سیاست خارجی، مسئله‌ی حجاب، نحوه‌ی تعامل با کشورهای منطقه و... ذیل عناوینی مانند میزگردهای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و... اگرچه سبب بیان مطالب قابل تأملی می‌شود اما آنچه که مستند به اصول قانون اساسی ذیل وظایف و اختیارات ریاست‌جمهوری به‌عنوان مجری قانون اساسی می‌بایست بیشتر مورد توجه پرسشگران  قرار گیرد، اهمیت آزادی‌های سیاسی و حقوق عمومی مردم است.

آزادی بیان، حق تجمع و تظاهرات و راه‌پیمایی اعتراضی، آزادی مطبوعات، حق دسترسی به اطلاعات و تامین مقدمات استیفاء این حق و... از جمله حقوقی هستند که از آنها به‌عنوان مصادیق حقوق سیاسی و آزادی‌های عمومی یاد می‌شود. با نگاهی گذرا به حوادث دو سه سال گذشته، آنچه به وضوح قابل احراز است نادیده انگاشتن این حقوق و بی‌توجهی سیستم به ضرورت تامین این امتیازات ابتدایی بشر است که ادامه‌ی چنین بی‌توجهی را می‌توان در شعارها و مطالب منتشرشده از سوی نامزدان انتخابات آتی دید.

حق‌ها و امتیازاتی که یک انسان بنا به فطرت و طبیعت انسانی‌اش می‌بایست از آن بهره‌مند شود در هیبت حقوق اساسی، حقوق شهروندی، حقوق بشر و یا عبارات و اصطلاحاتی از این دست تعرفه و مصادیق آن تجزیه و تحلیل می‌شود. به‌رغم اینکه در غالب رژیم‌های سیاسی مردم به عنوان یک رکن از ارکان تشکیل‌دهنده جغرافیای سیاسی، صلاحیت و به عبارتی اهلیت دارا شدن و استیفاء این حقوق را دارند اما به گواه وقایع تاریخی چه بسیار مردمانی که از حداقل‌های این حقوق محروم بوده، در مسیر تحصیل آنچه که از آن به حقوق ابتدایی انسان‌ها یاد می‌شود جان شیرین خویش را از دست داده‌اند! جامعه‌ی ایرانی و شهروندان ایرانی تحت حاکمیت قانونی با عنوان قانون اساسی مشمول و بهره‌مند از حقوق و امتیازاتی هستند که از آن به حقوق اساسی ملت یاد می‌شود. از اصول تصریح‌شده ذیل فصل سوم قانون اساسی تا مقررات مصرح در منشور حقوق شهروندی شاهد مقرراتی هستیم که خروجی آن همانا حفظ کرامت انسانی و رعایت حقوق اساسی و ابتدایی ملت است.

از اصول قانون اساسی به منزله‌ی میثاق مدنی یک جامعه به پایه‌های شکل‌گیری یک رژیم سیاسی یاد می‌شود و از این ادعا چنین تفسیر می‌شود که تحقق  اهداف و اصول اساسی حاکمیت در گرو فعلیت یافتن مفاد اصول قانون اساسی است. توجه به این حقوق از این حیث قابل اهمیت و ضروری است که:

تنظیم رابطه‌ی فرد با حکومت همواره بر دو محور اساسی و بنیادین حقوق فردی_اجتماعی شهروندان و تکلیف قوه‌ی حاکمه استوار بوده، نوع بشر همواره در صدد یافتن طریقی صواب در تامین نیازهای ابتدایی خویش در تقابل با نهاد قدرت بوده، آنچه امروز تحت عنوان حقوق اساسی از آن یاد می‌شود با اندک اغماضی همان خواسته و تمنایی است که بشر از دوران باستان تا به امروز در پی آن بوده و برای دست یافتن به آن از هیچ کوششی دریغ نکرده است.

نکته‌ی قابل تأمل آنجاست که هرگاه رابطه‌ی قوه‌ی حاکمه با افراد جامعه بر مدار یک رابطه‌ی تعریف‌شده‌ی شفاف و روشن و البته مورد پذیرش و احترام از سوی هر دو طرف بوده، بالاترین رضایتمندی نزد مردم و حاکمیت بروز کرده آن جامعه بیشترین مشترکات عینی با اوصاف مدینه فاضله را

داشته است.

لذا لازم است بخشی از مطالبات و سوالات پرسشگران برنامه‌های تلویزیونی و مطبوعاتی در گفت‌وگو با نامزدان تصدی کرسی ریاست‌جمهوری به دیدگاه ایشان در برخورد با حقوق سیاسی و آزادی‌های عمومی مردم اختصاص یابد.

دیدگاه

ویژه تیتر یک
  • نشست فصلی شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، روز گذشته در وین آغاز به کار کرد. پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی تروئیکای…

  • هرچند تعبیر دوشنبه‌های ملاقاتی و سه‌شنبه‌های نظارتی و چهارشنبه‌های درایتی به طعنه به کار رفته اما اتفاقاً شاهد…

  • نمایندگان مجلس با تقاضای یک فوریت بررسی لایحه «اصلاح قانون نحوه انتصاب اشخاص در مشاغل حساس» با ۳۸ رأی موافق، ۲۰۷ رأی…

سرمقاله
پربازدیدترین
آخرین اخبار