تهدید اروپا به استقرار نیروی نظامی در اوکراین
با وجود تمایل اروپا و آمریکا برای استقرار نیروی نظامی در اوکراین، اما آنها بر حمایت غیرمستقیم از اوکراین، تحریمهای اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک بیشتر بر مسکو و در بهترین حالت، پیشنهاد استقرار ناظران بیطرف در اوکراین تاکید دارند.

با وجود تمایل اروپا و آمریکا برای استقرار نیروی نظامی در اوکراین، اما آنها بر حمایت غیرمستقیم از اوکراین، تحریمهای اقتصادی و فشارهای دیپلماتیک بیشتر بر مسکو و در بهترین حالت، پیشنهاد استقرار ناظران بیطرف در اوکراین تاکید دارند. به نظر نمیرسد در کوتاهمدت و حتی در میانمدت، قرارداد آتشبس در اوکراین به نتیجه برسد، و تصویر تحقق صلح میان روسیه و اوکراین بسیار دور از دسترس است. در شرایط کنونی، طرح ایده استقرار نیروهای اروپایی در اوکراین پس از شروع روند صلح میان کییف و مسکو به عنوان نیروهای حافظ صلح در حد انتقال موشکهای دوربرد به کییف برای هدف قراردادن مراکز شهری در عمق خاک روسیه، جنگطلبانه تلقی میشود.
اصولاً از منظر مسکو، یکی از مهمترین دلایل شروع جنگ اوکراین، حضور نیروهای ناتو در خاک اوکراین و در مجاورت مرزهای این کشور برخلاف قراردادهای مینسک و پیشروی ناتو به شرق بود. حضور نیروهای ائتلاف از کشورهای اروپایی با هر عنوانی در خاک اوکراین نهتنها نگرانیهای امنیتی روسیه را برطرف نخواهد کرد، بلکه بر ادامه و گسترش جنگ میان روسیه و دیگر کشورهای اروپایی که عضو ناتو هستند، منجر خواهد شد.
ولادیمیر پوتین در سخنرانی اخیر خود در مجمع اقتصادی شرق در ولادیوستوک (2025)، به وضوح از تصمیم روسیه برای هدف قراردادن هر نیروی خارجی در خاک اوکراین با هر عنوان و ماموریتی تحت عنوان هدف مشروع برای مسکو پرده برداشت. این موضعگیری، در پاسخ به نشست ائتلاف دوستان اوکراین بود که چند هفته قبل در پاریس برگزار شده بود. اول اینکه مسکو میخواهد حضور نیروهای غربی در خاک اوکراین را به عنوان خط قرمز خود مطرح کند که از نظر روسیه مستلزم پاسخی نظامی است.
براین اساس، کرملین اجازه نخواهد داد که خاک اوکراین به پایگاه دائمی غرب (ناتو) تبدیل شود. تجربه گسترش ناتو به شرق اروپا (از بالتیک تا لهستان) در ذهن تاریخی کرملین به عنوان «تهدیدی» عمیق حک شده و هر تلاشی از سوی غرب برای استقرار نیروی نظامی در اوکراین را در راستای تکرار همان الگو میبیند. دوم اینکه پوتین با این سخنان تلاش میکند توجیه بینالمللی و سیاسی حضور هر نوع نیروی خارجی در خاک اوکراین را زیر سوال ببرد و در کنار آن، هزینههای سیاسی و نظامی استقرار نیرو در اوکراین را برای غرب افزایش دهد.
از بعد دیگر، کرملین با تکرار چنین سخنانی، عملاً مشروعیت «نیروهای حافظ صلح غربی» را زیر سوال میبرد. از منظر مسکو نیروهای غربی نه حافظ صلح بلکه «نیروهای اشغالگر» خواهند بود. این گفتمانسازی از منظر روانی و تبلیغاتی نیز حائز اهمیت است، زیرا جامعه هدف داخلی و غیرغربی روسیه را متقاعد میکند که مسکو در حال دفاع مشروع است. این سخنان پوتین را باید یک «اعلام خط قرمز راهبردی» دانست. مسکو با این موضع، دو هدف را دنبال میکند: نخست، بازدارندگی عملیاتی. یعنی غرب پیش از اعزام نیروهای خود باید تهدیدهای احتمالی درگیری مستقیم با روسیه را در نظر بگیرد.
دوم، مشروعیتسازی. یعنی با زدن برچسب «هدف مشروع» به نیروهای خارجی، روسیه تلاش میکند تا پاسخ احتمالیاش را از هماکنون در دفاع از خود «مشروع» جلوه دهد. تجربههای گذشته نشان داده است که روسیه در دفاع از امنیت و منافع ملی خود هیچ خط قرمزی را از سوی کشورهای دیگر مشروع نمیداند. مسکو ابزارهای نظامی برای عملیات محدود و هدفمند در اختیار دارد.
از موشکهای دوربرد مانند «اورشنیک» گرفته تا پهپادها و حملات سایبری. با این حال، کرملین بهخوبی میداند که درگیری مستقیم با ناتو میتواند دامنه بحران را از منطقه فراتر ببرد و پیامدهایی غیرقابل پیشبینی را رقم بزند. بنابراین محتملترین سناریو در برخورد با نیروهای خارجی در اوکراین، انجام حملات محدود و دقیق علیه پایگاهها یا تجهیزات مرتبط با نیروهای خارجی خواهد بود، نه یک رویارویی تمامعیار. مواضع سخت روسیه در برابر هر نوع نیرویی تحت عنوان «حافظان صلح» غربی، جنگ را به سمت یک بنبست راهبردی برای کییف و حامیانش میکشاند.
پوتین با این تهدید، خط قرمز خود را ترسیم کرده است. هرگونه استقرار نیروهای خارجی، مجوز برای «حمله» به آن نیروها است، که میتواند شامل حملات دقیق پهپادی یا موشکی باشد، و این میتواند به شکلی انجام شود که بدون ورود به جنگ تمامعیار با طرف اروپایی محقق شود. ادامه تصرف تدریجی شرق اوکراین توسط روسیه، با توجه به خستگی عمومی در اروپا (با گسترش اعتراضات ضدجنگ در آلمان و فرانسه) و فشار ترامپ برای انجام یک «معامله» با روسیه، درنهایت غرب را وادار به عقبنشینی خواهد کرد. بهطور کلی، استمرار این شرایط، به تقویت مواضع روسیه منجر میشود.