آلمان به دنبال چیست؟
تصمیم آلمان برای استقرار نیروی دائمی متشکل از ۵ هزار سرباز در لیتوانی بسیار مهم است زیرا نشانگر مرحله بعدی یک دوره ژئوپلیتیکی جدید است.

جورج فریدمن استراتژیست: تصمیم آلمان برای استقرار نیروی دائمی متشکل از 5 هزار سرباز در لیتوانی بسیار مهم است زیرا نشانگر مرحله بعدی یک دوره ژئوپلیتیکی جدید است. یکی از اساسیترین سوالات این دوره، میزان محدود شدن حضور نظامی و مالی ایالات متحده در سیستم جهانی است. به همین منظور، واشنگتن از اروپا خواسته است که مسئولیت اصلی امنیت خود را بر عهده بگیرد و تلاشهای اولیهای را برای تغییر شکل نظم اقتصادی بینالمللی که از زمان جنگ جهانی دوم برقرار بوده، انجام داده است تا این تغییر را تسهیل کند. ما منتظر بودیم تا ببینیم اروپا چگونه واکنش نشان میدهد.
استقرار نیروهای نظامی آلمان اولین واکنش است. البته اندازه این استقرار برای مقاومت در برابر حمله کامل روسیه طراحی نشده، اما قرار است واکنش گستردهای را در اروپا ایجاد کند و حس احتیاط را در روسیه القا کند. با توجه به اینکه آلمان بدین ترتیب یک تعهد نظامی مشخص در اروپا ایجاد کرده، اکنون سوال این است که آیا این استقرار نیرو اولین اقدام از سری اقدامات متعدد اروپاییها است یا صرفاً یک اقدام انفرادی است؟ همانطور که استدلال کردم، اروپا صرفاً نام یک قاره است. سرزمینی کمی بزرگتر از ایالات متحده که شامل ۴۴ کشور مستقل است.
یک واکنش هماهنگ اروپایی یک معنا دارد اما ۴۴ واکنش انفرادی کاملاً معنی دیگری خواهد داشت. مهم نیست که ببینیم کل ناتو چگونه واکنش نشان میدهد، بلکه مهم این است که ببینیم بریتانیا، آلمان، فرانسه و لهستان - قویترین و از نظر جغرافیایی مرتبطترین اعضای اتحادیه اروپا و ناتو - چگونه واکنش نشان میدهند. اگرچه بعید است که آنها نیروهای نظامی را به طور دائم در مواضعی برای جلوگیری از حمله روسیه به سمت غرب مستقر کنند اما جنگ اوکراین چشمانداز چنین اقدامی را محتمل ساخته است. اما حتی اگر اقدام آلمان یک اقدام انفرادی بوده باشد، باز هم یک تغییر اساسی در اروپا محسوب میشود.
آلمان از زمان جنگ جهانی دوم – و از زمان جنگ جهانی اول - یک کشور منفور بوده است، هرچند تنفر از آلمان به تدریج رو به کاهش گذاشته است. این کشور در هر دو جنگ، علیه کشورهایی که اکنون عضو ناتو هستند، علیه کشورهایی که اکنون خارج از این اتحاد هستند و مهمتر از همه، علیه اتحاد جماهیر شوروی، جنگ را آغاز کرد. آلمان پس از جنگ جهانی دوم نه به عنوان یک کشور مستقل، بلکه به عنوان یک سرزمین تقسیم شده، که تا دهه ۱۹۹۰ توسط غرب و اتحاد جماهیر شوروی اشغال شده بود، ظهور کرد.
پس از اتحاد مجدد، به سرعت به مرکز ثقل اقتصادی قاره اروپا تبدیل شد و اگرچه وزن اقتصادی آن، این کشور را در میان کشورهای همتراز در اتحادیه اروپا در رتبه اول قرار میدهد، اما همیشه مراقب بوده است که از اعمال قدرت نظامی خودداری کند. اروپا حافظه طولانیمدتی دارد و قرنهاست که تاریخ آن، تاریخ «جنگ همه علیه همه» بوده است. تصمیم آلمان برای استقرار نیرو در اروپا - که مورد استقبال ایالات متحده و همچنین سایر کشورهای اروپایی قرار گرفته است - تعهد این کشور به دوری از حرکت به سمت به دست گرفتن رهبری اروپا را نقض میکند.
به عبارت سادهتر، استقرار نیرو در لیتوانی میتواند نشاندهنده ظهور مجدد آلمان به عنوان یک نیروی ژئوپلیتیک در اروپا باشد. اگر بریتانیا، فرانسه یا لهستان تعهد نظامی داده بودند، و بعد این تصمیم را میگرفتند، چندان مهم نبود اما این آلمان بود که تعهد نظامی داد و حالا تصمیم به استقرار نیرو گرفته است، بنابراین اکنون اروپا نهتنها باید آنچه ایالات متحده میخواهد، بلکه آنچه آلمان ممکن است به آن تبدیل شود را نیز در نظر بگیرد. ممکن است برخی بگویند ترس از قدرت آلمان از میان رفته است، اما من گمان میکنم که اینطور نیست. مسئله روسیه نیز وجود دارد که باید در نظر گرفته شود.
لیتوانی با لتونی، لهستان و بلاروس هممرز است. هیچ مرزی با روسیه یا اوکراین ندارد. در صورتی که روسیه به سرعت اوکراین را اشغال کند و سپس کشورهایی را که بخشی از اتحاد جماهیر شوروی بودند، بازپس گیرد، یا برای بازپسگیری نفوذ در اقمار اروپایی که زمانی اشغال کرده بود، اقدام کند، یک تیپ زرهی آلمانی که به طور دائم در لیتوانی مستقر است، خطر درگیری را افزایش میدهد. یک تیپ آلمانی به تنهایی نمیتواند تمام وزن ارتش روسیه را متوقف کند، اما حمله به لیتوانی از طریق بلاروس خطر مداخله ناتو و در نتیجه ایالات متحده را افزایش میدهد.
این مکان، مکان مناسبی برای استقرار نیروها و برگرداندن خطر به روسیه است. در عین حال، نه آلمان و نه لیتوانی با اوکراین هممرز نیستند، بنابراین مسکو نمیتواند این اقدام را به عنوان یک تهدید نظامی برای اوکراین ببیند و همچنین نمیتواند لیتوانی را تهدید کند بدون اینکه دیگر کشورها بفهمند. این روند به ناتو، اروپا و ایالات متحده زمان میدهد تا واکنش نشان دهند. آلمان همچنین ممکن است طرحی برای دفاع از خود در اروپا ارائه داده باشد: استقرار نیروها در مواضع نزدیک اما نه در مرز روسیه نشان میدهد که اقدامات فراتر از اوکراین به کشورهای اروپایی فرصتی برای اقدام سریع میدهد و در عین حال گزینههایی برای واکنش به ناتو میدهد.