| کد مطلب: ۳۱۹۷۸

چین در قلب دیپلماسی عربستان/چین چگونه به تقویت جایگاه عربستان در خاورمیانه کمک می‌‏کند ؟

از نظر سیاسی، رهبران عربستان موانعی که می‌‏تواند توسعه روابط چین با پادشاهی را به‏‌خطر بیندازد با هم‌سوسازی با مواضع چین در امور داخلی خود، حذف کرده‌‏اند. به‏‌عنوان مثال، در جولای ۲۰۱۹، عربستان به همراه سفرای ۳۷ کشور دیگر نام‌ه‏ای را برای شورای حقوق بشر سازمان ملل فرستاد و از سیاست‏‌های چین در قبال اقلیت‌‏های مسلمان اویغور در شین‏‌جیانگ حمایت کرد.

چین در قلب دیپلماسی عربستان/چین چگونه به تقویت جایگاه عربستان در خاورمیانه کمک می‌‏کند ؟

ایوان‌ای فیگن‌بام معاون مطالعات اندیشکده کارنگی

پس از رونمایی پادشاهی عربستان از ابتکار «چشم‌انداز 2030»، الگوی همکاری چین به سمت همسو شدن با اولویت‌های عربستان سعودی پیش رفت. با اینکه چین در سال 2013 از ابتکار کمربند و جاده رونمایی کرد، اما توسعه روابط پس از رسیدن ملک سلمان به پادشاهی عربستان در سال 2015 و فشارهای ریاض به پکن برای برآورده کردن نیازهای عربستان آغاز شد. 

چین امروز به یک قدرت جهانی تبدیل شده اما از چگونگی این اتفاق و معنای آن خیلی کم گفته می‌شود. خیلی‌ها استدلال می‌کنند چین الگوی توسعه‌گرانه خود را صادر و آن را بر دیگر کشورها تحمیل می‌کند. اما درعین حال بازیگران چینی از طریق همکاری با بازیگران و نهادهای محلی نفوذ خود را گسترش می‌دهند و همزمان الگوها، نرم‌ها و عادت‌های سنتی کشورهای دیگر را جذب و خود را با آنها تطبیق می‌دهند. 

اندیشکده کارنگی با دریافت کمک‌های مالی هنگفت چندین‌ساله از سوی بنیاد فورد، مجموعه‌ای از تحقیقات مبتکرانه را درباره استراتژی تعاملات چینی‌ها در هفت منطقه از جهان شامل آفریقا، آسیای مرکزی، آمریکای لاتین، خاورمیانه و شمال آفریقا، اقیانوسیه، جنوب آسیا و جنوب‌شرق آسیا آغاز کرده است.

از طریق مجموعه‌ای از تحقیقات و برگزاری گردهمایی‌های استراتژیک، این پروژه به بررسی داینامیک‌های پیچیده شامل شیوه‌های انطباق شرکت‌های چینی با قوانین بومی کار در آمریکای لاتین، روش‌هایی که بانک‌ها و صندوق‌های اعتباری چینی برای کاوش در ارائه خدمات مالی و اعتباری اسلامی سنتی در جنوب شرق آسیا به‌کار می‌گیرند و شیوه‌های کمک به کارگران بومی از سوی بازیگران چینی برای تقویت مهارت‌های خود در آسیای مرکزی پرداخته است. این استراتژی‌های انطباق‌پذیری چینی‌ها با واقعیت‌های بومی کار، عمدتاً از سوی قانون‌گذاران غربی نادیده گرفته می‌شوند. 

درنهایت این پروژه قصد دارد تا درک و مباحثه درباره نقش چین در جهان را گسترده‌تر و ایده‌هایی برای خط‌‌ و مشی سیاسی مبتکرانه تولید کند. این رویه می‌تواند شامل کمک به بازیگران داخلی برای سوق دادن بهتر انرژی چینی‌ها به سمت کمک به جامعه و اقتصادشان باشد، درس‌هایی را برای تعامل بهتر کشورهای غربی سراسر جهان، به‌ویژه در توسعه کشورها داشته باشد و در نهایت به جامعه سیاست‌گذار چین برای یادگیری از تجربیات گوناگون چینی‌ها و احتمالاً کاهش شکاف‌ها کمک کند. 

نقش چین در محاسبات عربستان سعودی

عربستان سعودی برخلاف روابط خود با دیگر کشورها، اخیراً روابط خود را با چین نسبتاً توسعه داده است. از سال 1949، زمانی که جمهوری خلق چین شکل گرفت، تا سال 1990 زمانی که روابط دیپلماتیک با عربستان سعودی شکل گرفت، دو کشور به‌دلیل تفاوت‌های ایدئولوژیکی و داینامیک‌های جنگ سرد به‌یکدیگر با شک و تردید نگاه می‌کردند. 

حمایت چین از خیزش ظفار در عمان در اواخر سال‌های 1960 و رای مخالف عربستان سعودی در سال 1971 به پذیرش جمهوری خلق چین در سازمان ملل روابط بین این دوکشور را پیچیده‌تر کرده بود. در حقیقت، عربستان سعودی آخرین کشور از شورای همکاری خلیج‌فارس بود که روابط دیپلماتیک خود را در سال 1990 با جمهوری خلق چین برقرار کرد (با کویت در سال 1971، با عمان در سال 1978، با امارات در سال 1984، با قطر در سال 1988 و با بحرین در سال 1989). 

نقطه آغاز روابط بین عربستان سعودی و چین ناشی از همگرایی استراتژیک نبود بلکه نسبتاً به اختلاف‌نظرهای ریاض با آمریکا برمی‌گشت. در دوران جنگ ایران و عراق (1980 تا 1988)، عربستان سعودی برای دفاع از خود به‌دنبال خرید موشک‌های پرشینگ از آمریکا بود اما جواب رد گرفت. پادشاهی عربستان در اوایل دهه 80 میلادی با توسل به روابط غیررسمی از طریق دیپلماسی حج، در سال 1985 سراغ چین رفت تا موشک‌های بالستیک دانگ فنگ-3/سی‌اس‌اس-2 را خریداری کند. 

سال 1986، چین توافق کرد تا 50 موشک را به‌ازای 3/5 میلیارد دلار به عربستان سعودی بفروشد و راه را برای روابط دیپلماتیک چند سال آینده باز کند. تنها مسئله چین به‌رسمیت شناختن «جمهوری چین در تایوان» به‌جای «جمهوری خلق چین در پکن» از سوی عربستان سعودی بود. این موضوع نیز زمانی که عربستان سعودی سفارت خود در تایپه را به دفتر فرهنگی و اقتصادی تغییر داد حل شد. 

از آن زمان، پیشرفت روابط بین دو کشور با ثباتی همراه شد و از روابط حاشیه‌ای به تشکیل روابط راهبردی جامع در سال 2016 رسید. مثلاً در سال 1990، تجارت بین این دوکشور به 417 میلیون دلار رسید اما در سال 2022 به 105 میلیارد دلار نزدیک شد. روابط بین چین و عربستان از 3 فاز عبور کرده است. اولین فاز بین سال‌های 1990 تا 2005 رخ داد. در این سال‌ها روابط اقتصادی بین دو کشور معتدل باقی ماند. بخشی از دلیل آن این بود که چین ظرفیت پالایش برای فرآیندهای نفت خام سعودی را نداشت. در این دوران، عربستان سعودی نفت خام و محصولات پتروشیمی را به چین صادر می‌کرد و از چین عمدتاً الیاف و ماشین‌آلات وارد می‌کرد. 

فاز بعدی از سال 2006 تا 2015 بود که اساس آن نیاز چین به نفت خاورمیانه برای ثبات رشد اقتصاد و درک عربستان از این بود که تقاضای جهانی برای نفت به‌سمت آسیا به‌ویژه چین تغییر کرده است. در این دوران، همکاری‌ها در بخش انرژی و زیرساخت‌ها تقویت شد و رهبران دو کشور دیدارهایی در سطح مقامات عالی‌رتبه برگزار کردند. 

سال 1999، جیانگ زمین، رئیس‌جمهور وقت، اولین رهبر چین بود که از ریاض دیدار کرد و نتیجه آن توافقنامه همکاری‌های راهبردی در حوزه نفت بود که به عربستان اجازه می‌داد در پالایشگاه‌های چین سرمایه‌گذاری کند و در عوض کمپانی‌های چینی هم در بازار نفت داخلی عربستان امکان سرمایه‌گذاری پیدا می‌کردند. در سال 2005، آرامکو قراردادی را با سینوپک، یکی از سه کمپانی نفتی دولتی چین امضا کرد تا پالایشگاه‌های موجود خود در استان فیجوان را توسعه دهد و 600 پمپ‌بنزین را مدیریت کند. علاوه بر آن، آرامکو توافقی را با سینوپک به‌مذاکره گذاشت تا پالایشگاه دومی را در چینگ‌دائو، در استان شاندونگ مذاکره کند که در سال 2007 به سرانجام رسید. 

ملک عبدالله پس از روی کار آمدن، اولین سفر خارجی خود را در سال 2006 به چین اختصاص داد. سفر او با سیاست تجاری «نگاه به شرق» به 5 توافقنامه منجر شد که همکاری در حوزه‌هایی مانند نفت، گاز طبیعی و مواد معدنی و همچنین همکاری‌های اقتصادی، تجاری و فناوری را در پی داشت. بعدها در همان سال هو جینتائو، جانشین جیانگ شد و به عربستان سعودی رفت و در خطابه خود در مجلس شورای سعودی وعده ادامه «دیالوگ انرژی» را داد تا سرمایه‌گذاری‌های مشترک در زیرساخت‌ها گسترش پیدا کنند. او سال 2009 دوباره به عربستان بازگشت تا روابط نفتی را تقویت کند و در جشن بازگشایی یک کارخانه سیمان در عربستان شرکت کند. 

این دوران همچنین شامل مشارکت‌های قابل‌توجه چین در پروژه‌های زیرساخت‌های عربستان بود. از سال 2007 امضای «یادداشت تفاهم» به کمپانی‌های چینی اجازه داد تا مناقصه‌های خود را برای انعقاد قرارداد در عربستان به‌طور مستقیم انجام دهند. طبق داده‌های عمومی سازمان «ردیابی سرمایه‌گذاری جهانی چین» ارزش قراردادهای ساخت‌وساز چینی‌ها در عربستان بین سال‌های 2005 تا 2013 به حدوداً 16 میلیارد دلار رسید. 

در میان پروژه‌های برجسته می‌توان به خط ریل جده-مدینه-مکه در سال 2009 اشاره کرد که ساخت بخشی از آن را «شرکت ساخت و ساز راه‌آهن چین» برعهده داشت تا زائران را در طول حج جابه‌جا کند. پروژه راه‌آهن مکه ضررهای مالی را برای چین در پی داشت چون مناقصه‌گران اولیه چینی نمی‌توانستند آن را مدیریت کنند و این پروژه از نظر سیاسی آنقدر مهم بود که شکست نخورد. این موضوع به‌ویژه به خط مترو مشاعر مقدسه که بخشی از سیستم متروی مکه را تشکیل می‌دهد، برمی‌گردد. در نوامبر 2010، شرکت ساخت و ساز راه‌آهن چین گزارش داد ضررهای مالی به 4/15 میلیارد یوآن (حدود 600 میلیون دلار) در قرارداد 1/77 میلیارد دلاری رسید که عمدتاً به‌دلیل تغییرات مشتری‌‌محوری بود که به‌طور ویژه‌ای عملیات خاک‌برداری را از 2 میلیون مترمکعب به 5 میلیون مترمکعب افزایش داد. 

در سال 2012 همچنین یک شرکت چینی به ساخت بزرگترین نیروگاه خاورمیانه در شمال جده کمک کرد. سال 2009 شهرک مهندسی بین‌المللی سینومای چین برای دو برابر کردن ظرفیت کارخانه سیمان ریاض مشارکت داشت. 

با اینکه چین در سال 2013 از ابتکار کمربند و جاده رونمایی کرد، توسعه بزرگ روابط چین و عربستان برای گسترش روابط مشترک در فاز سوم و پس از روی کار آمدن ملک سلمان در سال 2015 اتفاق افتاد که تا به‌امروز ادامه دارد. در این دوران چین استراتژی خود را برای برطرف‌کردن نیازهای عربستان سعودی همانگونه که در «چشم‌انداز 2030» نشان داده شد، همسو کرد. 

استراتژی سازگاری بومی چین در عربستان

ابتکار کمربند و جاده بزرگترین پروژه زیرساختی چین است که برای اتصال پکن به جهان از طریق شبکه گسترده‌ای از بزرگراه‌ها، راه‌آهن، بنادر دریایی، خط لوله انرژی و مناطق صنعتی طراحی شده است. سال 2015، چین «جاده ابریشم دیجیتال»‌ را معرفی کرد تا ارتباط دیجیتال جهانی را با سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌های دیجیتال خارجی مانند شبکه تلفن همراه نسل بعدی، کابل‌های فیبر نوری و مراکز داده‌ها توسعه دهد. جاده ابریشم دیجیتال همچنین شامل توسعه فناوری‌های پیشرفته مانند سیستم‌های هدایت ماهواره‌ای، هوش مصنوعی، محاسبات کوناتوم و شهرهای هوشمند و همچنین ترویج تجارت الکترونیک از طریق مناطق تجارت آزاد دیجیتال است. 

چین فراتر از نیاز به نفت، به عربستان به‌عنوان مسیر ارتباطی مهم به منطقه اوراسیا و پایگاهی برای ارتباط چین با بازار آفریقا نیاز دارد. برای یکپارچگی کشورهای عربی به این چارچوب، شی‌جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین استراتژی فرمول «1+2+3» را در مجمع همکاری چین و کشورهای عربی معرفی کرد. این استراتژی انرژی را به‌عنوان هسته همکاری شناسایی می‌کند که توسط ساختِ زیرساخت‌ها حمایت می‌شوند و تجارت و سرمایه‌گذاری در مرحله دوم همکاری قرار می‌گیرند. «سه پیشرفت» به همکاری‌های آینده در انرژی هسته‌ای، انرژی‌های جدید و پاک و هوا فضا اشاره می‌کند. 

ابتکار کمربند و جاده به‌عنوان چارچوب جامعی برای استراتژی «1+2+3» عمل می‌کند و جزئیات آن در «سند سیاست چین در قبال اعراب» که کمی پیش از سفر شی به عربستان در ژانویه 2016 منتشر شد، مطرح شده است. این سند در زمینه گسترش همکاری‌ها با کشورهای عربی به‌ویژه عربستان سعودی در حوزه‌هایی شامل سیاست، انرژی، زیرساخت، فضا، انرژی هسته‌ای، اقتصاد، توسعه اجتماعی و امنیت تنظیم شده است. این سند همچنین تاکید می‌کند که برای توسعه روابط با کشورهای عربی و سازمان‌های منطقه‌ای پذیرش قاعده «چین واحد» برای پکن امری حیاتی است. 

سفر شی در سال 2016 به عربستان روابط دوجانبه را به سمت همکاری استراتژیک جامع تقویت کرد و منجر به تشکیل «کمیته مشترک عالی‌رتبه سینو-سعودی» برای توسعه برنامه‌های مشارکتی شد. این کمیته که با ریاست محمد بن‌سلمان ولیعهد عربستان و جانگ گائولی رهبر چین هدایت می‌شد، مسئولیت بحث و گفت‌وگو درباره همکاری استراتژیک و تصمیم‌گیری را برعهده داشت. 

شانس هم‌افزایی الگوی پیشنهادی چین برای همکاری با اولویت‌های عربستان سعودی در آوریل 2016 ظهور کرد؛ زمانی که پادشاهی عربستان از برنامه «چشم‌انداز 2030» رونمایی کرد. عربستان با این ابتکار به‌دنبال این است که خود را به یک قدرت سرمایه‌گذاری جهانی تبدیل کند و اقتصاد خود را فراتر از نفت با تقویت صنایع غیرنفتی تنوع ببخشد.

جنبه‌های کلیدی این برنامه شامل توسعه نوآوری فناوری در هوش مصنوعی، انرژی‌های تجدیدپذیر و بیوتکنولوژی، توسعه زیرساخت‌های باکیفیت برای حمل و نقل، لجستیک، ارتباط دیجیتال و گردشگری، اختصاص نیمی از بودجه دفاعی به صنایع داخلی، تقویت توسعه جامعه در زمینه‌هایی مانند کیفیت سطح زندگی، آموزش، بهداشت و تقویت جایگاه زنان، ترویج توسعه پایدار محیط زیست با تقویت ابزارهای محافظت از آن و گذار به اقتصاد کم‌کربن است. 

چین فوراً از ابتکار«چشم‌انداز 2030» استقبال کرد و پتانسیل آن برای سازگاری با ابتکار کمربند و جاده و شکل‌دهی به طرح‌های خود در چارچوب دیدگاه سعودی‌ها را به‌رسمیت شناخت. 

در سپتامبر 2016، لی هواشین، سفیر چین در عربستان بر اهمیت تقویت تعاملات بین ابتکار کمربند و جاده و چشم‌انداز 2030 تاکید کرد. در سفر ملک سلمان در سال 2017 به چین، شی بر حمایت و تعهد به اجرای ابتکار «چشم‌انداز 2030» تاکید کرد. کارشناسان چینی همچنین استدلال می‌کنند که اهداف ابتکار کمربند و جاده به‌خوبی با اهداف «چشم‌انداز 2030» برای تنوع‌بخشیدن به اقتصاد عربستان سازگاری دارد. 

در سفر ملک سلمان در سال 2017 به چین، دو کشور 14 توافقنامه به ارزش 65 میلیارد دلار را امضا کردند که شامل قراردادهایی در حوزه انرژی، آموزش و علوم هوا و فضاست. از آگوست 2016، نشست‌های کمیته مشترک عالی‌رتبه استراتژی، توسعه همکاری بر اساس «ابتکار کمربند و جاده» و «چشم‌انداز 2030» را آغاز کردند. این منجر به تاسیس کمیته‌های فرعی و طراحی نهادهایی برای تسهیل همکاری دوجانبه در مناطق به‌خصوصی شد. این کمیته‌ها بر امور سیاسی و دیپلماتیک، زیرساخت‌های مرتبط با ابتکار کمربند و جاده، فرهنگ، فناوری و گردشگری، امنیت و مقابله با تروریسم، اقتصاد و دارایی متمرکز بودند. 

تاثیر «چشم‌انداز 2030» بر تعامل چین با عربستان از داده‌های مالی کاملاً مشهود است. بین سال 2005 تا ژوئن 2024، میزان کل سرمایه‌گذاری چین در پروژه‌های زیرساخت‌ها در عربستان به 53/85 میلیارد دلار رسید که میزان عمده آن (31/45 میلیارد دلار) بین سال‌های 2016 تا 2024 اختصاص داده شده بود. از سال 2005 تا ژوئن 2024 میزان کل سرمایه‌گذاری چین در عربستان به 13/93 میلیارد دلار رسید. این ارقام نشان می‌دهند که بخش قابل‌توجهی از پروژه‌های زیرساخت‌های چین و سرمایه‌گذاری در عربستان بر حمایت از مفهومی از ابتکار «چشم‌انداز 2030»  متمرکز شده است. 

ویترین: انرژی تجدیدپذیر

داده‌ها نشان می‌دهند که انرژی، هسته مرکزی همکاری بین چین و عربستان است که دلیل آن عمدتاً این است که 40درصد از کل واردات چین از کشورهای عربی است و عربستان بزرگترین تامین‌کننده آن است. با این حال تمرکز بر همکاری در زمینه انرژی تا جایی گسترش یافته که شامل سرمایه‌گذاری در انرژی‌های تجدیدپذیر می‌شود و بازتابی از رویکرد متنوع‌تری است. 

به‌عنوان مثال ابتکار «چشم‌انداز 2030» سرمایه‌گذاری در زمینه انرژی‌های تجدید‌پذیر را به‌عنوان یکی از اهداف کلیدی در اولویت قرار داده است. اهداف آن ترویج توسعه پایدار، تنوع‌بخشی به منابع انرژی، کاهش مصرف داخلی نفت، رواج صنایع انرژی برای ایجاد مشاغل جدید، انتشار کربن کمتر و تضمین این است که عربستان یکی از بازیگران اصلی بازار جهانی انرژی باقی می‌ماند. 

برای دستیابی به این اهداف، عربستان «دفتر توسعه پروژه انرژی تجدیدپذیر» را در سال 2017 تاسیس کرد تا بر «برنامه انرژی تجدیدپذیر ملی» که در سال 2016 اجرایی شد، نظارت داشته باشد. سال 2021 عربستان اعلام کرد که 16 میلیارد دلار در انرژی تجدیدپذیر سرمایه‌گذاری می‌کند. علاوه بر آن، طبق گفته‌های عبدالعزیز بن‌سلمان، وزیر انرژی، عربستان برنامه دارد تا سال 2030، 50درصد از برق خود را از انرژی‌های تجدیدپذیر تامین کند. 

استراتژی چین برای همسو شدن با برنامه انرژی تجدیدپذیر عربستان شامل 4 رویکرد اصلی است: 1. سرمایه‌گذاری مستقیم، 2. قراردادهای ساخت و ساز و ذخیره‌سازی، 3. بومی‌سازی صنایع تجدیدپذیر در داخل عربستان، 4. سرمایه‌گذاری مشترک در کشورهای سوم.  

ریاض چگونه استراتژی همسوسازی چین را تشویق کرد؟ 

رهبران عربستان همواره از تلاش‌های چین برای همسوسازی خود با ابتکار «چشم‌انداز 2030» حمایت کرده‌اند و اغلب گفت‌وگوهایی را برای همکاری بین این دو ابتکار برگزار کرده‌اند و از عبور از خطوط اصطکاک سیاسی با چین اجتناب کرده و سرمایه‌گذاری در چین را توسعه داده‌اند. به‌عنوان مثال، فیصل بن‌فرحان، وزیر امور خارجه عربستان در سفر خود تمایل این کشور را برای یکپارچگی ابتکار «چشم‌انداز 2030» با ابتکار «کمربند و جاده» چین اعلام کرد.

او در مارس 2022 در دیدار خود با وانگ‌یی، وزیر خارجه چین در حاشیه نشست سازمان همکاری اسلامی در اسلام‌آباد بر این تعهد خود تاکید کرد و از آمادگی عربستان برای تعمیق این همسوسازی و توسعه همکاری در سراسر حوزه‌های مختلف خبر داد. 

از نظر سیاسی، رهبران عربستان موانعی که می‌تواند توسعه روابط چین با پادشاهی را به‌خطر بیندازد با همسوسازی با مواضع چین در امور داخلی خود، حذف کرده‌اند. به‌عنوان مثال، در جولای 2019، عربستان به همراه سفرای 37 کشور دیگر نامه‌ای را برای شورای حقوق بشر سازمان ملل فرستاد و از سیاست‌های چین در قبال اقلیت‌های مسلمان اویغور در شین‌جیانگ حمایت کرد.

یک سال بعد، پادشاهی عربستان همچنین از قوانین امنیت ملی چین درقبال هنگ‌کنگ در سازمان ملل حمایت کرد. محمد بن‌سلمان ولیعهد عربستان در سفر خود به چین از مخالفت عربستان با دخالت در امور داخلی چین به هر بهانه‌ای خبر داد. مشابه آن در سال 2022 فیصل بن‌فرحان وزیر امور خارجه در سفر خود به چین حمایت قاطعانه خود از اصول «چین واحد» و موضع چین در قبال هنگ‌کنگ، شین‌جیانگ و مسائل حقوق بشر را اعلام کرد.

علاوه بر آن، در دسامبر 2022 در نشست اعراب و چینی‌ها در ریاض، عربستان از کشورهای عربی خواست تا از موضع چین در قبال تایوان حمایت کنند. برای تقویت روابط با پکن، ریاض همچنین در سازمان همکاری شانگهای به‌رهبری چین به‌عنوان عضو ناظر شرکت کرد. 

پادشاهی عربستان همچنین برای تقویت همکاری فرهنگی خود با چین چندین گام برداشت و به‌دنبال گردشگران چینی و تقویت روابط اقتصادی و سیاسی بود. ابتکار «چشم‌انداز 2030» گردشگری را پتانسیل کلیدی منبع درآمد شناسایی می‌کند که انتظار می‌رود نزدیک به 10درصد از تولید ناخالص داخلی عربستان را تشکیل دهد. این طرح شامل جذب 150 میلیون گردشگر تا سال 2030 با هدف جلب 3 میلیون نفر از آنها از چین است.

برای رسیدن به این هدف، عربستان دستورزبان چینی را در برنامه درسی بیش از 700 دبیرستان جای داد و دپارتمان زبان چینی را در دانشگاه‌هایی مانند دانشگاه ملک سعود راه‌اندازی کرد. علاوه بر آن، توافق آموزشی با چین برای مبادله معلمان زبان و ارسال 800 دانش‌آموز سعودی به چین تا سال 2028 به‌دست آمد. عربستان سعودی همچنین جایزه محمد بن‌سلمان برای همکاری فرهنگی با چین را راه انداخت و با 700 نهاد چینی شامل پلتفرم‌هایی مانند Trip.com  و WeChat برای جذب گردشگران چینی همکاری کرد. 

پادشاهی عربستان همچنین سیاست‌ها و روند اعطای ویزا برای شهروندان چینی را آسان‌تر کرده است. باید به این نکته هم اشاه کرد که در دوران سفر شی به عربستان سعودی در سال 2022 چین تصمیم گرفت تا عربستان را به‌عنوان یکی از مقاصد گردشگری برای مسافران چینی تبدیل کند. 

در آخر، عربستان سرمایه‌گذاری‌های خود را در چین تقویت کرده است. به‌عنوان مثال، در سفر محمد بن‌سلمان به چین در سال 2019، آرامکو که کمپانی نفتی دولت عربستان است توافقی را با چین امضا کرد تا یک پالایشگاه پتروشیمی به ارزش 10 میلیارد دلار را با دو شرکت چینی توسعه دهد و آن را به بزرگترین سرمایه‌گذاری مشترک در چین تبدیل کند.

آرامکو و شرکت صنایع اساسی سعودی فروش رو به رشد خود در چین را از طریق همکاری با شرکت‌های دولتی و خصوصی تقویت کردند. به‌گفته دونگمی چن، پژوهشگر چینی در «مرکز تحقیقات و مطالعات نفتی ملک عبدالله»، هزینه کل سرمایه‌گذاری‌های عربستان در پروژه‌های پتروشیمی در چین 35 میلیارد دلار است که کل خروجی پیش‌بینی شده آن تا سال 2025 به 21/7 میلیون تن می‌رسد. 

نگاه رو به جلو

در دهه‌های گذشته روابط عربستان و چین از روابط ثانوی به همکاری جامع استراتژیک تغییر کرده که شامل چندین حوزه از جمله انرژی، زیرساخت و فناوری می‌شود. استراتژی همسوسازی چین با ابتکار «چشم‌انداز 2030» با سرمایه‌گذاری‌ها و قراردادهای قابل‌توجه، به‌ویژه در انرژی تجدیدپذیر شناخته می‌شوند که بازتابی از تعهد به حمایت از اهداف جاه‌طلبانه عربستان برای تنوع‌بخشی اقتصادی و توسعه پایدار است. با بومی کردن صنایع و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های پیشرفته، چین به عربستان کمک می‌کند تا وابستگی نفتی این کشور کاهش یابد و حضور آن در خاورمیانه مستحکم‌تر. 

از طرف دیگر حمایت فعالانه عربستان از ابتکار کمربند و جاده، تمایل پادشاهی را برای تعمیق یکپارچگی خود با اقتصاد جهانی نشان می‌دهد. با حذف موانع سیاسی، توسعه تبادلات فرهنگی و تقویت سرمایه‌گذاری در چین، عربستان چین را تشویق می‌کند تا به حمایت خود از ابتکار «چشم‌انداز 2030» ادامه دهد. 

هم‌افزایی ابتکار کمربند و جاده و چشم‌‌انداز 2030 بر یک مشارکت آینده‌نگر تاکید می‌کند که برای بازتعریف داینامیک‌های منطقه‌ای آمادگی دارد. چنانچه هر دو کشور به تعمیق روابط خود ادامه می‌دهند، همکاری آنها الگویی است از اینکه انطباق استراتژیک چگونه می‌تواند رشد اقتصادی، پیشرفت فناوری و درک فرهنگی را ترویج دهد. مشارکت در حال تکامل نه‌تنها روابط دوجانبه را تقویت می‌کند بلکه زمینه را برای همکاری‌های آینده که بر اقتصاد جهانی و چشم‌اندازهای سیاسی، تاثیر می‌گذارند، آماده می‌کند. 

دیدگاه

ویژه بین‌الملل
آخرین اخبار