در نشست اخیر بریکس در روسیه مشکلات همیشگی آشکار بود و پیشنهادات عملی اندک
بریکس از رویا تا واقعیت
برای رهبرانی مانند ولادیمیر پوتین و شیجینپینگ، اجلاس سالانه بریکس فرصتی مناسب برای ارائه چشماندازی از جهانی است که در آن ایالات متحده آمریکا دیگر ابرقدرت نیست.
برای رهبرانی مانند ولادیمیر پوتین و شیجینپینگ، اجلاس سالانه بریکس فرصتی مناسب برای ارائه چشماندازی از جهانی است که در آن ایالات متحده آمریکا دیگر ابرقدرت نیست. با این حال، هر نشست گروه بریکس اینگونه مینماید که این گروه همچنان در عرصه عملی گام مهمی برنداشته و بیشتر به اعلام مواضع میپردازد.
در گردهمایی اخیر اعضای بریکس در کازان روسیه، برای نخستین بار کشورهایی نظیر مصر، اتیوپی، ایران و امارات نیز به عنوان اعضای جدید شرکت داشتند. برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی دیگر اعضای کامل بریکس هستند. قبل از این رویداد، رسانههای کشورهای عضو بریکس بر اهمیت این نشست در تقویت نظم چندقطبی و ایجاد یک معماری مالی جدید که کمتر به دلار آمریکا وابسته است، تاکید کردند.
اینها موضوعات جدیدی برای بریکس نیستند. در واقع، اجلاس سال گذشته در آفریقای جنوبی بر همین موضوعات متمرکز بود. آنها همچنین با استراتژی چین برای ایجاد پیوندهای قوی سیاسی و اقتصادی با کشورهای در حال توسعه از طریق برنامههایی مانند ابتکار کمربند و جاده سازگار هستند. با این حال، یک سری تحولات ناخوشایند منتهی به این گردهمایی موجب شد که این اجلاس آنطور که باید کارآمد نباشد.
چندین کشور که انتظار میرفت به بلوک بریکس بپیوندند عقبنشینی کردهاند و ممکن است هرگز درخواست عضویت نکنند. الجزایر با رد دعوت بریکس در اجلاس سال گذشته، رسماً در اوایل ماه جاری پیشنهاد عضویت خود را پس گرفت. آرژانتین دعوت بریکس را پذیرفت، اما پس از انتخاب خاویر میلی بهعنوان رئیسجمهور، مسیر خود را تغییر داد. عربستان سعودی نیز همچنان مردد است. با توجه به اینکه ریاض مشارکت دفاعی و امنیتی با واشنگتن را در اولویت دارد و با توجه به مزایای نامشخص عضویت در بریکس، بعید است که سعودیها به این زودی به بریکس بپیوندند.
و شاید شگفتی بزرگتر - حداقل برای روسیه - تصمیم قزاقستان در این ماه برای عدم عضویت در بریکس بود. قاسم توکایف، رئیسجمهور قزاقستان به این اجلاس رفت و از اصلاح ساختار سازمان ملل متحد، بهویژه برای تقویت صدای قدرتهای متوسط مانند قزاقستان، حمایت کرد. این کشور در حال حاضر عضو سایر سازمانهای منطقهای مانند اتحادیه اقتصادی اوراسیا و سازمان همکاری شانگهای است که روابط قوی با روسیه و چین را تضمین میکند و فرصتهای فراوانی را برای همکاری بدون نیاز به عضویت رسمی بریکس فراهم میکند.
رهبری قزاقستان همچنین نگران است که پیوستن به بریکس سیاست خارجی قزاقستان را بسیار با چین و روسیه نزدیک کند و شرکای استراتژیک غربی را در زمانی که علاقهمند به سرمایهگذاری در منطقه هستند از خود دور کند.
بهعنوان مثال، ایالات متحده و اروپا در حال مطالعه اجرای پروژههای زیرساختی مانند کریدور میانی هستند که از قزاقستان عبور میکند و جایگزینهایی برای کریدور شمالی (که از چین و روسیه میگذرد) و کریدور بینالمللی شمال-جنوب تحت حمایت روسیه و ایران ارائه میکند. تصمیم قزاقستان باعث عصبانیت دولت روسیه شد که - احتمالاً در تلافی - بلافاصله پس از اعلام آستانه برای عدم عضویت در بریکس، واردات برخی از کالاهای کشاورزی قزاقستان را ممنوع کرد.
کرملین ابراز امیدواری کرده که این اجلاس سیگنالی قوی برای جهان و مردم روسیه باشد، که بلوک بریکس نزد آنها کاملاً محبوب است و نشان دهد آنطور که دولتهای غربی میخواهند، روسیه منزوی نیست و همچنان میتواند سیاستهای جهانی را شکل دهد. حتی ترتیبات اجلاس نیز بخشی از پیامی بود که روسیه میخواست به غرب ارسال کند.
ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، برای جلوگیری از ایجاد مشکل دیپلماتیک برای آفریقای جنوبی، در اجلاس سران بریکس سال گذشته در ژوهانسبورگ شرکت نکرد، زیرا حکم بازداشت دادگاه کیفری بینالمللی علیه او به اتهام جنایات جنگی در اوکراین صادر شده بود. غیبت او دیگر رهبران بریکس این امکان را داد که از بحث مستقیم درباره اوکراین چشمپوشی کنند.
در کازان اما رهبر روسیه توانست با همتایان خود رو در رو ملاقات کند. با این وجود، بحثها تا حد زیادی شامل موضوع اوکراین نشد که احتمالاً کرملین از این مسئله دلخور شد. پوتین از این گردهمایی برای انتقاد از تحریمهای غرب علیه کشورش و برجسته کردن پتانسیل بریکس برای به چالش کشیدن سلطه اقتصادی و مالی غرب استفاده کرد. اما وقتی نوبت به موضوع شکاف روسیه با غرب رسید، پوتین نظر مسکو را ارائه کرد و گفت که تهاجم به اوکراین برای امنیت روسیه ضروری است و با توجه به پیچیدگی درگیری، دستیابی به راهحل زمان میبرد.
شیجینپینگ، رئیسجمهور چین، اگرچه از انتقاد روسیه از هژمونی غرب حمایت کرد و بر اهمیت نظم جهانی چندقطبی تأکید کرد، اما بر ضرورت اجتناب از «جنگ سرد جدید» تاکید کرد و خواستار همزیستی مسالمتآمیز شد. او گفت که کشورهای بریکس باید در زمینه تغییرات آب و هوایی، رشد اقتصادی و توسعه فناوری با یکدیگر همکاری کنند.
در جایی که پوتین از رویارویی با غرب حمایت میکرد، شی خواستار همکاری شد و به طور ماهرانه تمایل چین برای نشان دادن خود بهعنوان یک میانجی صلحطلب را تقویت کرد. به همین ترتیب، نارندرا مودی، نخستوزیر هند، به سیاست خارجی طولانیمدت هند مبنی بر عدم تعهد پایبند بود و اظهارات خود را بر نیاز به صلح و ثبات متمرکز کرد و از دیپلماسی برای حل منازعات حمایت کرد.
در نهایت، اعضای بریکس در مورد اهداف خود برای ایجاد جایگزینی در راستای سیستم پولی جهانی تحت سلطه دلار که تقریباً در هر اجلاس تکرار میشود، بحث کردند. با این حال، اقدامات مشخصی برای تبدیل این رویا به واقعیت وجود ندارد. مهمتر از همه، ابتدا چین باید مایل به باز کردن حسابهای سرمایه و بازارهای مالی خود باشد و کشورهای عضو باید اعتماد متقابل را پرورش دهند. در واقع، پیشرفت واقعی در زمینه همکاریهای اقتصادی غیرممکن خواهد بود، تا زمانی که دو اقتصاد بزرگ بلوک بریکس، یعنی چین و هند، بر اختلافات خود غلبه کرده و در طرحهای مشترک با یکدیگر همکاری کنند.
روسیه یک ابتکار ملموس را معرفی کرد: ایجاد بورس غلات بریکس، با هدف تسهیل تجارت غلات و سایر کالاهای کشاورزی در داخل بلوک بریکس. این پلتفرم وابستگی به بازارهای تحت سلطه غرب را کاهش میدهد، تجارت درون بریکس و امنیت غذایی را تقویت میکند و حائلی در برابر خطرات، از تحریمها گرفته تا نوسانات قیمت، ایجاد میکند. روسیه به عنوان بزرگترین صادرکننده گندم در جهان، رهبری این ابتکار را بر عهده دارد.
پوتین پیشنهاد کرد که بورس غلات میتواند به یک بورس کالای تمامعیار تبدیل شود. اما اگرچه این ایده معقول است، در عین حال چندین چالش برای اجرایش وجود دارد. مهمتر از همه، تحریمهای غرب، روسیه را از دسترسی به بودجه بانک توسعه بریکس از سال 2022 منع کرده است و سوالاتی را در مورد مکانیسمهای مالی مورد نیاز برای تحقق این چشمانداز ایجاد کرده است.
اجلاس بریکس به طور نمادین موفقیتآمیز بود و تبلیغاتی برای روسیه، بهویژه فرصتهایی برای عکس گرفتن پوتین فراهم کرد تا در کنار دیگر رهبران بریکس بایستد و مشترکاً ناامیدیهای خود را در مورد عدم حضور کشورهایشان در نهادهای حاکمیتی جهانی ابراز کند. اما در هر نشست بریکس این اتفاق میافتد. تا به امروز، بریکس نتوانسته هیچگونه اصلاحاتی را در نهادهای بینالمللی پیش ببرد یا مدل جدیدی را برای چندجانبهگرایی اجرا کند. در عوض، جنگ اوکراین و ظهور حمایتگرایی و ناسیونالیسم - در غرب و بریکس - هر گونه امید به همکاری چندجانبه سودمند متقابل را تضعیف کرده است.