با آسیب به حزبالله، اسرائیل هم پیروز نهایی نخواهد بود
فاجعه برای هر دو طرف جنگ
تشدید درگیریها میان اسرائیل و حزبالله لبنان، در نهادِ خود، رقابت ارادهها بین ایران و اسرائیل است. تهران قصد دارد با برقرار کردن ارتباط نظامی و وابستگی متقابل بالقوه بین میادین نبرد در غزه، عراق، سوریه، لبنان و یمن، یک واقعیت استراتژیک جدید را بر اسرائیل تحمیل کند و اسرائیل در تلاش است با این طرحِ ایران، با استفاده از شدیدترین حملات نظامی پاسخ دهد. نتیجه این رویارویی تاکنون یک ناکارآمدی استراتژیک و کشته شدن هزاران غیرنظامی و آوارگی صدها هزار نفر و ویرانی فیزیکی بوده است.
در حال حاضر بهرغم حملاتی که گروههای مقاومت از عراق و یمن به اسرائیل صورت میدهند، میدان اصلی نبرد همچنان غزه و جنوب لبنان است. حزبالله لبنان یک روز پس از حمله هفتم اکتبر حماس، در راستای دکترین دفاع نامتقارن ایران، حملاتی را به اسرائیل صورت داد. در آن زمان حزبالله اعلام کرد که این حملات را در حمایت از غزه و تا زمان برقراری آتشبس ادامه خواهد داد. تا به اینجای کار هیچ برنده واقعی در این درگیری وجود ندارد و احتمالاً این درگیری برندهای نخواهد داشت. توانایی نظامی حماس به شدت تضعیف شده است و حزبالله نیز در روزهای اخیر ضربات سختی را متحمل شده و در مقابل اسرائیل نیز به مدت یک سال است در وضعیت بغرنجی به سر برده و ضربات سختی را متحمل شده است. بهرغم اینکه اسرائیل پیروزیهای تاکتیکی به دست آورده اما بههیچعنوان به تحقق دستاوردهای استراتژیک نزدیک نیست. شمال اسرائیل تقریباً خالی از سکنه شده است، اعتبار و شهرت بینالمللی اسرائیل به واسطه کشتار غیرنظامیان فلسطینی به شدت آسیب دیده است، اقتصاد اسرائیل در وضعیت بسیار بدی قرار گرفته و در عرصه سیاسی داخلی نیز اسرائیل با آشفتگی روبهرو است.
در غیاب یک استراتژی دیپلماتیک، اسرائیل همچنان مشغول حمله به حماس و حزبالله است. هرچند این حملات به لحاظ سیاسی به نفع بنیامین نتانیاهو است اما چالشهای فوقالذکرِ اسرائیل را به هیچ وجه برطرف نخواهد کرد. بلکه برعکس، وابستگی اسرائیل به استفاده از ابزار نظامی صرف، موجب امنترشدناش نخواهد شد. دهها رویارویی با نیروهای مقاومت خود گواهی بر صحت این مدعا است. منطقی است اگر مطرح شود که اسرائیل سعی دارد با تضعیف حماس و حزبالله تا آنجا که ممکن باشد، آنها را مجبور کند که به راهحل دیپلماتیک تن دهند. بر روی کاغذ، ممکن است این رویکرد، یک استراتژی منطقی و کلاسیک به نظر بیاید. در واقع اسرائیل میخواهد به دنیا بگوید: مقتضای مذاکره این است که در ابتدا دست طرف مقابل را ضعیف کنید.
اما در این مورد بهخصوص، ممکن است اسرائیل به ورطه زیادهروی کردن افتاده باشد. اسرائیل به خودداری از پذیرش آتشبس در غزه که پیشنیاز رسیدن به کاهش تنش با حزبالله است، منطقه را به سمت یک جنگ فراگیر پیش برده است. اینکه چرا نتانیاهو از پذیرش آتشبس خودداری میکند واضح است. نجات سیاسی نتانیاهو به حفظ شرایط جنگی بستگی دارد؛ حتی اگر قرار باشد این شرایط جنگی به فاجعه ختم شود. نتانیاهو خوب این را میداند و واقعیت را دستکاری میکند. او میداند که جامعه اسرائیل نخستوزیری را که در شرایط جنگی بر سر کار است برکنار نمیکند.
حتی ایالات متحده آمریکا بهعنوان نزدیکترین متحد اسرائیل نیز به صورت علنی از کاهش همکاریهای نتانیاهو ابراز خشم کرده است اما اگر هر زمان که اقدامات اسرائیل در غزه موجبات مرگ و ویرانی بیشتر را فراهم میکرد آمریکا اقدامات مؤثری انجام داده بود، حالا مجبور نبود که ابراز خستگی و خشم کند. این کار خیلی هم دشوار نیست. ماشین جنگی اسرائیل نمیتواند بدون کمکهای نظامی آمریکا به کار خود ادامه دهد بنابراین آمریکا میتوانست از این اهرم بر علیه دولت یهود استفاده کند و آن را وادار کند که به جای اقدامات نظامی به دیپلماسی روی آورد. اما بعید است که رهبری آمریکا تا قبل از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری دست به چنین کاری بزند و به لحاظ دیپلماتیک اقدامی جدی صورت دهد.
در ماههای گذشته طرح جدید ایران برای محاصره اسرائیل به وسیله متحدین مسلح منطقهای موفقیت کاملی نداشته است. حماس، متحد فلسطینی ایران ضربات سختی را متحمل شده و سالها طول خواهد کشید تا خودش را بازسازی کند. حزبالله که کارت برنده ایران در ساختار شبکه مقاومت است، طی روزهای آینده ضربات سختی متحمل شده و فرماندهان نظامی و رهبران سیاسیاش توسط اسرائیل ترور شدهاند. شبکه ارتباطی حزبالله نیز به شدت مختل شده و فناوری شنود و رصد اطلاعاتی اسرائیل موجب میشود ارتباط مؤثر میان فرماندهان باقیمانده حزبالله به سختی انجام شود. تا پیش از این حزبالله هرگز چنین ضربه مهلکی را متحمل نشده بود. از دست رفتن سیدحسن نصرالله مسلماً آسیب بزرگی برای حزبالله محسوب میشود. او محور اصلی حزبالله و قلب تپنده این گروه بود. او مردی بود که نفوذ و کاریزمای زیادی در لبنان و فراتر از مرزهای لبنان داشت. اینکه حزبالله چطور و چه زمانی میتواند از این ضربه بهبود یابد، سوال بسیار بزرگی است که تنها گذر زمان پاسخ آن را مشخص خواهد کرد. اما اشتباه است اگر فکر کنیم که حزبالله در شرایط فعلی بدون کمک و ناچار باقی مانده است. فلسفه وجودی حزبالله با این تصور در تناقض است. حتی اسرائیل نیز پس از حملات اخیرش اعلام کرده که حزبالله همچنان از توانایی نظامی زیادی برخوردار است. حزبالله همچنان این توانایی را دارد که آسیب سختی به اسرائیل وارد آورد. موشکهای دقیق حزبالله میتواند به تاسیسات استراتژیک اسرائیل و مراکز شهری آسیب بزند. در نتیجه اسرائیل در شرایط فعلی بر سر یک دوراهی است: اگر اسرائیل به افزایش تنش و حمله به حزبالله ادامه دهد و حزبالله موجودیت خودش را در خطر ببیند، احتمالاً به گونهای پاسخ اسرائیل را خواهد داد که تاکنون ندیدهایم. در هر صورت اگر قرار باشد حزبالله وجود خارجی نداشته باشد و نتواند در مقابل اسرائیل قد علم کند، اساساً بازدارندگی حزبالله چه اهمیتی خواهد داشت؟ در نتیجه در صورت وقوع تهدید موجودیتی برای حزبالله منافع ایران نیز ایجاب میکند که حزبالله با شدت بسیار زیادی به اسرائیل پاسخ دهد.
اسرائیل در شرایط فعلی سرمست برخی موفقیتهای تاکتیکیاش است و تصور میکند که آنچه که با حماس کرد را میتواند بر سر حزبالله نیز بیاورد. اما حزبالله ماهی بزرگی است که به راحتی صید نمیشود. اسرائیل باید خیلی احمق باشد که حمله زمینی به جنوب لبنان را اجرا کند. برخی از رهبران سیاسی اسرائیل نیز در این خصوص هشدار دادهاند. حمله زمینی اسرائیل به جنوب موجب خواهد شد که حزبالله دست برتر را داشته باشد. حزبالله جنوب لبنان را بهخوبی میشناسد و برای نبرد مؤثر در این منطقه آموزش دیده است. کوهها و درههای جنوب لبنان قابل مقایسه با مناطق شهری غزه نیست. البته درست است که ارتش اسرائیل نیز درسهای زیادی از نبرد سیوسهروزه سال 2006 آموخته است اما حزبالله نیز از این نبرد تجربه اندوخته است. سوال این است که آیا اسرائیل از 18 سال اشغال جنوب لبنان درسی آموخته است یا خیر.
حالا وقت مناسبی برای پیگیری دیپلماسی است و این دیپلماسی فقط با برقراری آتشبس در غزه کلید میخورد. آتشبس در غزه میتواند به توافقی دیپلماتیک بین اسرائیل و حزبالله براساس قطعنامه 1701 منجر شود و حزبالله به پشت رودخانه لیتانی عقبنشینی کند. اما رسیدن به این نقطه نیازمند عملی شدن دو اتفاق است: نخست همکاری نتانیاهو و اینکه آیا واشنگتن اقدام درست را در قبال اسرائیل صورت خواهد داد و مانع از وقوع فاجعه خواهد شد یا خیر. در شرایط فعلی، نشانههای اندکی برای خوشبین بودن وجود دارد.