«نمیدانم» نافی مسئولیت نیست / درباره پیامکهای حجاب و واکنش سخنگوی دولت
امروز در شبکههای اجتماعی و بهطور مشخص در توئیتر دیدم در کنار موضوع انفجار هولناک اسکله شهید رجایی بندرعباس و مذاکرات ایران و آمریکا، موضوع پیامکهای حجاب هم داغ شده است.

امروز در شبکههای اجتماعی و بهطور مشخص در توئیتر دیدم در کنار موضوع انفجار هولناک اسکله شهید رجایی بندرعباس و مذاکرات ایران و آمریکا، موضوع پیامکهای حجاب هم داغ شده است. کمی بالا و پایین که کردم متوجه شدم برای شهروندان عادی که نه خودرو دارند، نه سوار ماشین شدهاند و نه اصلاً در فضای بیرون از خانه رفتوآمد کردهاند، پیامک حجاب دادهاند که «نسبت به رعایت حجاب اسلامی بکوشند و... ». کسی فعلاً نمیداند بر چه اساسی و با چه سیستم و سازوکاری مخاطبان این پیامکها را شناسایی میکنند و اصلاً کدام ارگان، نهاد و سازمانی پشت این کار است.
کسی هم نمیداند پایگاه داده فرستندگان پیامکهای حجاب، شماره تلفن همراه چندده میلیون شهروند را در اختیار دارند. آیا ستاد امر به معروف و نهی از منکر که همه نگاهها به او دوخته شده، مجوز قانونی برای این کار را دارد یا نه. فقط منِ نویسنده این یادداشت نیستم که خبر ندارم پشت پرده این پیامکها چیست. حتی شما خوانندگان هم ممکن است دانستههایتان در حد حدس و گمان باشد.
سخنگوی محترم دولت هم گویا خبر ندارد ماجرای این پیامکها چیست. خانم مهاجرانی دیروز در نشست خبری هفتگیاش در برابر پرسش یکی از همکاران رسانهای ما که درباره این موضوع از او سوال کرده بود، جواب دادهاند که اطلاعی از این موضوع ندارند. در ادامه خبرنگار میپرسد، موضوع را پیگیری هم نمیکنید که اینبار جوابشان این است: چرا، پیگیری میکنیم. چرا نکنیم؟ وظیفهمان است پیگیری کنیم.» همین و تمام. کاری به اینکه لحن و بیان خانم سخنگو خودش به اندازه کافی گویای همهچیز است ندارم، سوالم این است که برای موضوعی به این مهمی که درباره حریم خصوصی و حقوق شهروندی مردم است، باید اینقدر بیتفاوت و با حالت از سر خود باز کردن جواب داد که نمیدانم و پیگیری میکنیم.
ما که قبلاً هم دیدهایم این مدل پیگیریها به جایی نمیرسد، لااقل خانم سخنگو جور دیگری جواب میدادند. یعنی جز اینکه اعلام کنند اطلاعی ندارند، خودشان حرفی، سخنی، تفسیری و نظری اضافه بر سازمان نداشتند که اضافه کنند. مگر نه این است که همین الان برای بسیاری از شهروندانی که شما سخنگوی دولتشان هستید، پیامک حجاب رفته و قاعدتاً باید کسی در دولت پیدا بشود که خبر داشته باشد ماجرا از چه قرار است؟ عجیبتر اینکه اصلاً موضوع پیامکها مربوط به دیروز نیست که ادعای بیخبری سخنگوی محترم توجیهپذیر باشد و با گفتن جمله «خبر ندارم» درباره موضوعی به این مهمی مفری برای در امان ماندن از انتقادات یافت. اتفاقاً اینکه بدتر است. از دو حالت خارج نیست.
یا سخنگوی محترم واقعاً خبر ندارد که در این صورت وامصیبتا. در این یکی، دو بخشی از صحبت روزمره همه اعم از زن و مرد در این مملکت این شده که پیامک حجاب دیگر چه صیغهای است و همه با ابهام، تعجب و حالی که حاکی از دلخوری است، بهسر میبرند اما سخنگوی دولت که اینهمه وزارتخانه، دستگاه و نهاد اطلاعاتی و نظارتی زیر نظرش کار میکند، میگوید خبر ندارد. عجیبتر اینکه سخنگوی دولت میز کنفرانس خبریاش را بعد از جلسه وزرا در حیاط پاستور علم میکند و به سوالهای خبرنگاران جواب میدهد.
حکماً در جلسه وزرا با رئیسجمهور، درباره موضوع صحبت شده است. در این صورت به حالت فرضی دوم میرسیم: خانم سخنگو واقعاً خبر داشته اما جوابی دیگرگونه داده که این خطایی بزرگتر است. هرطور که نگاه میکنم، فرستادن پیامک حجاب و واکنش سخنگوی دولت با هیچ برهان منطقی و اخلاقیای جور درنمیآید. در شرایطی که مردم در شوک حادثه تلخ جانباختن هموطنانشان در بندرعباس هستند و ششدانگ حواسشان نیز به مذاکرات هستهای است، یک سازمان و نهادی نامشخص پیدا میشود و پیامک تذکر حجاب میدهد و نماینده دولت موضعی دربرابرش نمیگیرد.
این آشکارا با حق آگاهی و شفافیت اطلاعات در تناقض است. متاسفانه خانم سخنگو در این باب نهتنها هیچ کوششی برای شفافسازی نکرد، که ادعای بیاطلاعی کرد. اگر فرستادن پیامکهای حجاب بدون اطلاع، شفافیت و مبنای قانونی روشن، آشکارا نقض اصل احترام به حقوق شهروندی است، اطلاعیافتن هم به همان اندازه اصل و حقی بدیهی است؛ حق شهروندان و وظیفه دولت. مسئولیتپذیری اخلاقی و سیاسی صاحبان قدرت چنین ایجاب میکند که خانم سخنگو موضعشان را در برابر یکی از مبهمترین و حیثیتیترین موضوعات این روزهای شهروندان بیان کنند، نه اینکه با شانهخالیکردن، فشار روانی و اجتماعی بیشتری وارد کنند.