| کد مطلب: ۲۶۳۱۱
این نیز نسل‏‌کشی است

مروری بر اعتراض‏‌های روشنفکران و دانشگاهیان به جنایات اسرائیل در غزه

این نیز نسل‏‌کشی است

به تازگی شماری از دانشگاهیان و روشنفکران جهان فراخوانی منتشر کرده و در آن به نقد مواضع دولت آلمان در قبال اسرائیل پرداخته‌‌اند.

به تازگی شماری از دانشگاهیان و روشنفکران جهان فراخوانی منتشر کرده و در آن به نقد مواضع دولت آلمان در قبال اسرائیل پرداخته‌‌اند. تاکنون بیش از 500 نفر نظیر دبورا فلدمان (نویسنده آلمانی‌آمریکایی)، توماس پیکتی (اقتصاددان فرانسوی)، آمیرا هاس (روزنامه‌نگار اسرائیلی)، راز سگال (تاریخ‌نگار اسرائیلی)، مایکل بارن‌بویم (موسیقی‌شناس فرانسوی‌آلمانی) و هانا هایفر (پژوهشگر صلح) این فراخوان را امضاء کرده‌ و از دولت آلمان خواسته‌اند که در مواضعش در قبال اسرائیل بازنگری کند.

به‌زعم امضاءکنندگان «دولت آلمان اکنون بیش از یک سال است که فعالانه در کشتن و زیرپاگذاشتن حرمت انسانی فلسطینی‌ها سهیم است، آن‌هم از طریق پشتیبانی سیاسی، مالی، نظامی و حقوقی از اسرائیل». آنها این رویه را مسبب «حاشیه‌نشینی» این کشور دانسته‌اند. از نظر آنها عمل صحیح اما آن است که دولت آلمان «همواره در کنار عدالت و قوانین بین‌المللی بایستد و به‌گونه‌ای بر اسرائیل فشار بیاورد که کشتار و نابودی فلسطینی‌ها را متوقف کند.»

در این فراخوان بدین نکته نیز اشاره شده که «اسرائیل مرتکب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت و نقض قوانین بین‌المللی شده است» و اتصاف «نسل‌کشی» به «حملات کنونی اسرائیل» ناروا نیست. 

نخستین واکنش‌ها به بحران غزه؛ از ژیژک تا هابرماس

این فراخوان البته نخستین‌باری نیست که دانشگاهیان و روشنفکران جهان نسبت به حوادث غزه واکنش نشان می‌دهند. در ماه‌های نخست در دانشگاه‌های آمریکا اعتراضاتی برگزار شد که وجه مشترک آنها را می‌توان خواست آتش‌بس دائمی در غزه، قطع کمک نظامی آمریکا به اسرائیل، پایان همکاری پژوهشی دانشگاه‌ها با تامین‌کنندگان سلاح و شرکت‌های منتفع از جنگ و بازگشت دانشجویان و اساتیدی دانست که به‌دلیل اعتراض به حمایت‌ها از اسرائیل، تنبیه یا اخراج شده‌اند.

برخی از مشهورترین روشنفکران چون اسلاوی ژیژک و یورگن هابرماس هم ضمن محکومیت حمله حماس به اسرائیل و به‌رسمیت شناختن حق اسرائیل برای دفاع از خود، از لزوم اجتناب از افتادن در ورطه قضاوت‌های یکجانبه سخن گفتند. ژیژک گفت، باید بنیادگرایان اسرائیلی و فلسطینی، هر دو، از نگرش‌های افراطی نژادی و مذهبی دست بکشند.

هابرماس اما در بیانیه‌ای مشترک با سه نفر دیگر از محققان حقوق و علوم سیاسی، ضمن موجه دانستن «تلافی متقابل» اسرائیل، از این سخن گفت که باید در این امر، «متناسب بودن اقدام، اجتناب از قربانیان غیرنظامی و پیشبرد جنگ با چشم‌انداز صلح در آینده» رعایت شود. او البته با «وجود تمام نگرانی‌ها نسبت به سرنوشت فلسطینیان در درگیری‌های جاری»، اتهام «نسل‌کشی» به اسرائیل را نادرست دانست و در عین حال هرگونه یهودی‌ستیزی در پوشش نقد رفتار فعلی دولت اسرائیل را نافی «درک دموکراتیک» قلمداد کرد. 

نقد آصف بیات به هابرماس

نامه هابرماس البته بی‌پاسخ نماند. برای نمونه آصف بیات استاد دانشگاه ایلینوی آمریکا در نامه‌ای به هابرماس، «خونسردی اخلاقی» او و سکوت بیانیه نسبت به «حق وجود فلسطین» را ملامت کرد و در ضمن کوشید تناقض‌های میان اندیشه این فیلسوف و آن بیانیه را پررنگ کند: «ایده‌های اصلی شما در مورد حقیقت و کنش ارتباطی، جهان‌وطن‌گرایی، شهروندی برابر، دموکراسی مشورتی و کرامت انسانی بسیار مهم است. اما این‌طور که پیداست اروپامداری شما، استثناگرایی آلمانی و متوقف‌شدن بحث آزاد در مورد اسرائیل و فلسطین که شما در آن سهیم هستید، با این ایده‌ها در تضاد است. ترس من از این است که دانش و آگاهی صرف کافی نباشد.»

بیات نامه‌اش را با نقل قولی از آنتونیوگرامشی و پرسش مهم او مبنی بر اینکه «یک روشنفکر چگونه می‌تواند بدون «درک‌کردن بشناسد» و بدون «احساس‌کردن» درک کند؟» به پایان رسانید: «در این دنیای نابه‌سامان تنها زمانی می‌توانیم امیدوار باشیم که از راه همدلی، رنج یکدیگر را «احساس کنیم.»

 بیانیه 2047 جامعه‌شناس

فعالیت‌های بیات در این زمینه، البته منحصر به این نامه بود. بعدتر نام او در بیانیه‌ای دیده شد که 2047 نفر از جامعه‌شناسان امضاء کرده و در آن با اتخاذ رویکرد جامعه‌شناسی انتقادی و رهایی‌بخش، خشونت‌ها علیه مردم غزه را محکوم کرده بودند.

در این بیانیه که نام کسانی چون مایکل بوراووی و ساری حنفی به‌عنوان رؤسای سابق انجمن بین‌المللی جامعه‌شناسی نیز در آن دیده می‌شد، امضاءکنندگان، سخنان گالانت وزیر دفاع وقت اسرائیل مبنی بر اینکه «ما با حیوانات انسانی در حال جنگ هستیم و مطابق با چنین شرایطی عمل می‌کنیم» را مصداقی از «زبانی نژادپرستانه و غیرانسانی» و عملیات اسرائیل در غزه را مصداقی از «نسل‌کشی مورد حمایت بین‌المللی» قلمداد کرده بودند.

از نظر آنها «زبان غیرانسانی که توسط سران کشورها، رهبران نظامی و روزنامه‌نگاران در سراسر غرب استفاده می‌شود، به افزایش احساسات و خشونت ضدفلسطینیان و مسلمانان دامن زده است»، بنابراین شرایط کنونی اقتضا می‌کند که دانشگاهیان براساس اصول پژوهش و یادگیری انتقادی «خشونت اخیر را در چارچوب و زمینه تاریخی 75 سال اشغال استعماری شهرک‌نشین‌ها و امپراطوری اروپا» به تحلیل بنشینند.

در پایان این بیانیه نیز آمده بود: «ما از دولت‌هایمان می‌خواهیم که برای آتش‌بس فوری فشار بیاورند. این موضع از سنت جنبش حقوق مدنی، اعتراضات ضدجنگ و ضدآپارتاید در دهه‌های گذشته پیروی می‌کند.»

فلاسفه

این فقط جامعه‌شناسان نیز نبودند که نسبت به بحران غزه ابراز نگرانی کردند. قریب به 400 نفر از اساتید فلسفه در آمریکای شمالی، آمریکای جنوبی و اروپا هم که نام جودیت باتلر در میان آنها از همه مشهورتر بود، در بیانیه‌ای «که برای غلبه بر سکوت و پرهیز از مشارکت در جرم» بود، از این سخن گفتند که «برای توقف‌یافتن خشونت، باید شرایطی که خشونت را تولید می‌کند متوقف شود.» از نظر این گروه، «رفتار‌کردن به‌گونه‌ای‌که گویا تاریخ خشونت با حملات حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ آغاز شده، به‌مثابه بروز دادن بی‌تفاوتی غیرمسئولانه‌ای نسبت به تاریخ و نیز نسبت به جان‌هاست»

زیرا با توجه به اشغال 56 ساله کرانه باختری و غزه و سلب مالکیت فلسطینیان از زمین‌ها و خانه‌هایشان و رفتارهای آپارتایدی اسرائیل، راه‌حل واقعی برای تحقق «آرمان آزادسازی فلسطین و عدالت برای همه» در پایان «اشغال» نهفته است، نه حمایت نامتقارن از یک سوی این درگیری. بدین‌ترتیب امضاکنندگان خواستار  توقف حمایت کشورهای متبوع‌شان از «کشتار پیش‌رونده و به‌سرعت فزاینده» اسرائیل شده بودند.

باز هم مجادله مورخان، این‌بار به‌نفع نولته

حال در چنین دورنمایی از مخالفت‌ها با ادامه جنگ غزه، اهمیت فراخوان اخیر بیش از پیش احساس می‌شود. بیانیه هابرماس با آن درجه از اشتهار جهانی برای بسیاری از علاقه‌مندان به اندیشه او مأیوس‌کننده بود. بخشی از نظرگاه هابرماس به این مقوله البته به سابقه هموطنانش در هولوکاست بازمی‌گردد. دهه‌ها سایه آن اقدام شوم چنان بر وجدان معذب آلمانی‌ها سنگینی می‌کرد که حتی شبیه‌دانستن جنایات کمونیست‌ها در گولاگ‌ها با جنایات هیتلر در قبال یهودی‌ها، خطایی غیرقابل بخشش تلقی می‌شد.

در این زمینه کافی است به مجادله خود هابرماس با ارنست نولته بازگردیم. در آن بحث که به «مجادله مورخان» شهرت دارد، هابرماس منتقد نولته بود و می‌گفت که چنین قیاسی، یکتایی و بی‌نظیری یهودی‌کشی را مخدوش می‌کند.

این نگرش همچنان همراه هابرماس است زیرا در بیانیه آخرش نیز بر این نکته تاکید دارد: «قابل تحمل نیست که یهودیان در آلمان بار دیگر در معرض تهدیدهای جانی و بدنی قرار گیرند و از خشونت فیزیکی در خیابان‌ها بترسند. تصویر دموکراتیک جمهوری فدرال از خود، که مبتنی بر ملزومات مربوط به احترام به کرامت انسانی است، با فرهنگی سیاسی مرتبط است که باتوجه به جنایات گسترده دوران حکومت نازی، دفاع و پاسداری از هستی یهودیان و حق موجودیت اسرائیل از عناصر اصلی آن است.»

اینک اما بسیاری از هموطنان او، در این فراخوان بدین نکته اشاره می‌کنند که نسل‌کشی منتسب به اسرائیل ازقضا باتوجه به یافته‌های تحقیقات هولوکاست می‌تواند اثبات شود. بدین‌سان شاید بتوان گفت که این فراخوان چه‌بسا ناخواسته، برگی برنده به‌نفع نولته در آن مناظره تاریخی هم هست. 

دیدگاه

ویژه بیست‌و‌چهار ساعت
آخرین اخبار