روز ملی سینما هنوز باشکوه نیست هرچند امید به بهبود است
در انتظار سینمای وفاق
روز ملی سینماست اما روزگار سینما چیزی جز روایت یک تراژدی نیست. هنوز سینما سرد و یخزده است و سوگوار گیشههای کساد و یخزده که نمیتوان با جشنی تقویمی به شادی و سورش نشست.
سالهاست که این روز بهجای آنکه بهانهای برای جشن و سور باشد تا از شکوه و شکوفایی سینما بگوییم، مجبوریم سوگنامه بنویسیم و از حسرت سینمایی که دوست داشتیم و سینمایی که میرفتیم، بگوییم. روز ملی سینما را باید در پیوند با سینمای مردمی سنجید، به این معنا که وقتی چیزی ملی میشود که آحاد مردم با آن پیوند قلبی و عملی برقرار کنند.
اما نه مردم ما دلودماغ سینمارفتن دارند، نه سینماگران ما به این پردهجادویی دلخوشند. در این وضعیت بغرنج تاریخی شاید مهمترین پرسشی که باید در روز ملی سینما به آن اندیشید، این است که آیا زور سینما به تراژدی روزگار میرسد. آیا سینما در چنین وضعی میتواند امکانی برای تخیل خلاق و رهاییبخش باشد و به عبور از بحران کمک کند یا خود بهمثابه بخشی از همین بحران، دچار انسداد و استیصال شده و توان اثربخشیاش را از دست داده است.
برای فهم این معنا و درک اینکه سینمای ایران امروز در ۲۱شهریورماه سال ۱۴۰۲ که روز ملی سینماست در کجای تاریخ خود ایستاده است، آنچه مهم است وضعیت سینما در تاریختقویمی نیست، در تقدیرتاریخی خویش است و اینکه اکنون سینما در چه میزانسنی از تاریخ قرار گرفته و چطور خود را دکوپاژ میکند. سینمای ما برای آنکه روز و روزگارش خوش شود، نه دلخوش نوستالوژیها که محتاج استراتژیهای شکوفاگر است.
سینمایی که در سیاست مسدود شده
امسال اما روز ملی سینما در میانه انتقال قدرت و تغییر دولت قرار گرفته و چشمهای سینماگران به این امید نشسته تا شاید قصهای از دلخوشیها هرچند اندک را در مدیریت و سیاستگذاریهای سینمایی شاهد باشد تا حاصلش را بر پرده سینما و رضایت مخاطب ببیند؛ تا حال سینما باز خوب شود، نه روز سینما که روزگار سینما به شکوه و شوکتاش برگردد. سالهاست که ما اهل قلم و نقد از ابتذال و انسداد در سینما گفتیم و روز ملی سینما را بهانهای کردیم برای بیان درد آن. از ورشکستگی سینما و دلشکستگی سینما گفتیم، نوشتیم و فریاد زدیم.
حالا که وزارت فرهنگ در آستانه روز ملی سینما در حال پوست انداختن و انتخاب مدیران تازه و سیاستهای جدید است، معتقدیم که بهترین تبریکی که میتوان به سینما داد تمهید و تدبیری راهگشاست برای عبور سینما از بحرانی که به بحری طویل تبدیل شده است. سینمای ایران در حالی به بیستوسومین سال از برگزاری «روز ملی سینما» رسیده که ملتهبترین و تراژیکترین رابطه سینما و سیاست در دو سال اخیر را تجربه کرده است؛ چنانکه میتوان از بحران مضاعف در سینمای ایران سخن گفت؛ بحرانی که عملاً سینمای ایران را بهمحاق برده و حالا دیگر مسئله شکست فیلمها در گیشه یا تزریق پول و پولشویی در اقتصاد سینما نیست، درواقع سینما نه نسبت به مسائل درونگروهی خودش که اساساً در موجودیت، هویت و مشروعیت خود سینما به چالش کشیده شد، چنانکه برخی از مرگ سینمای ایران سخن گفتند.حالا با آمدن دولت جدید، به تغییر سیاستها و گشایش و برونرفت از بحرانها امید بسته است.
این روند را باید تغییر داد و قطار سینما را به ریل و مسیر درست خود برگرداند. تولید بهسمت رکود رفته و با این ایستبازرسیها و اتفاقاتی که مدیریت نمیشود، چشمها از سرمایهگذاریهای تازه در سینما ترسیده و ذرهبینانداختنهای ناتمام و نیتخوانیها، اهالی این هنر را مضطرب و نگران و امیدها را کمرنگ و بیرنگ کرده است. دولت وفاق باید سینما را از این کابوسها نجات دهد و فانوس امید را روشن کند ولی روزگار سینما مثل سالنهایش تاریک خواهد ماند.کاش سیاستگذاران و مدیران تازهای که میآیند، سینماشناسی کنند و با تغییر و تحولاتی امیدبخش، امید را به سینمای در حال احتضار و بیمار برگردانند. تا روزگار سینما سیاه است، روز سینما تاریک است.
پاسداشت فرهنگی روز سینما
امسال بنا به گفته محمدمهدی عسگرپور، رئیس هیئتمدیره خانه سینما آیینی با عنوان «پاسداشت فرهنگی روز سینما» برگزار میشود. به گفته او، از آنجا که سینما میتواند به عنوان الگویی تاثیرگذار و اجتماعی در ترویج پیوند بین مردم و فرهنگ و همدلی نقش پررنگ در جامعه ایفا کند، خانه سینما جشن امسال خانه را به همراه مردم و اهالی سینما برگزار میکند.
محمدمهدی عسگرپور درخصوص برگزاری این مراسم گفت: از آنجا که امکان برگزارى جشن به روال چندسالگذشته وجود نداشت و اینکه در یک شب و در یک سالن و در قالب جشن خانه سینما و به میزبانی خانه سینما پذیرای اهالی فرهنگ و سینما و دوستدارانشان باشیم؛ اما با هماندیشی دوستان به این نتیجه رسیدیم که امسال روز سینما را، به یک روز ختم نکرده؛ بلکه در یک هفته فرهنگی با حضور اهالی سینما در مکانهای فرهنگی این رویداد را برگزار کرده و ارزشهای سینمای ایران را به مردم معرفی کنیم.
این امکان همواره برای خانه سینما وجود دارد تا بهترینهای خود را همچون تمام کشورهایی که سینما دارند، معرفی کرده و تقدیر کند، اما حضور بیواسطه در میان دوستداران سینما و طرح مسائل اصلی دغدغهای است که ما را به سمت برگزاری پاسداشت هفته فرهنگی روز سینما سوق داد. به اعتقاد عسگرپور، باید به گفتوگو بنشینیم و از طرفی فرصتی فراهم شود تا جامعه و مدیران دولتی و حاکمیتی نکات اهالی سینما را بیپرده و مستقیم بشنوند. باتوجه به اهمیت سینما و ارتباط آن با فرهنگ و جامعه هیئت رئیسه خانه سینما تصمیم گرفتند با همکاری بیش از 10 مرکز فرهنگی و انتشاراتی یک رویداد فراگیر و گسترده از 19 تا 25 شهریورماه بهمدت یکهفته برگزار کند.
هدف از برپایی این رویداد پاسداشت جنبههای هنری، ادبی، اجتماعی و مردمی سینماست که در سالهای اخیر مهجور مانده است. ازجمله برنامههای این ایام نمایش چهارمجموعه 30 دقیقهای از سکانس برگزیده سینمای ایران در چهار دهه اخیر است. همچنین سه مجموعه 30 دقیقهای از انونسهای برتر سینمای ایران و یک مجموعه 30 دقیقهای از فیلمهای مستند. رونمایی از کتابهای سینمایی، جشن امضای کتاب، رونمایی و نمایش از اسناد موسیقی فیلم، پنلهای تخصصی و نشستهای کارشناسی با سینماگران است. ازجمله برنامههای این پاسداشت روز ملی سینماست. واقعیت این است که پاسداشت روز ملی سینما، نه با تمهیدات آیینی که با تدابیری راهبردی ممکن است و منجر به رشد و توسعه میشود. باید در کنار آیینهای پاسداشت، آییننامههایی کارساز هم تدوین کرد تا بتوان ارزش فرهنگی، هنری و اجتماعی سینما را پاسداشت.
سینما و خروج از انزوای جهانی
دکتر سیدعباس صالحی در مراسم معارفهاش بر این مسئله تاکید کرد: «دولت چهاردهم دو رسالت بزرگ دارد که اگر بتواند گامهای جدی در این مسیر بردارد، به توفیق نزدیک شده است. اولین رسالت آن «ملی» است که راهکارش وفاق است و بعدی، مبارزه با انزوای ایران که در سطح بینالملل مطرح است و وزارت فرهنگ و ارشاد میتواند نقش پیشگام را در این مسیر داشته باشد.» تحقق این سخن در ساحت سینما این است که ابتدا شکاف بین سینما و دولت کم شود و این جز با کاهش تصدیگری دولت در حوزه سینما ممکن نیست.
اگر قرار باشد سینما ملی شود قطعاً این هدف از مسیر دولتی بودن سینما نمیگذرد. تقویت و حمایت از اصناف سینمایی میتواند سیاستی راهبردی و راهگشاه در این مسیر باشد تا در دولت وفاق به سینمای ملی نزدیک شویم و چهبسا بتوان «سینمای وفاق» را نام دیگر سینمای ملی گذاشت. بیاعتمادی بین سینماگران و دولتمردان، حفره بزرگی ایجاد کرده که چرخه سینما را در ساختار و وضعیت موجود با دستاندازها و سقوط همراه میکند.
تا این شکاف و فاصله کم نشود، نمیتوان چیزی بر سینمای ایران افزود. صالحی از وفاق بین دولت و ملت بهعنوان مهمترین ضله گفتمان وفاق گفته و تاکید کرده: «مسائل مهمی در این بخش هست که وزارت فرهنگ بهدلیل حوزههایی که با آن سروکار دارد، شامل حوزههای فرهنگ و هنر و رسانه و دین، میتواند در این زمینه نقش مهمی داشته باشد چراکه بخش وسیعی از نخبگان کشور میتوانند پل ارتباطی بین دولت و ملت باشند و این اقشار با وزارت فرهنگ و ارشاد مرتبط هستند.
آنان در ارتباطی خوب میتوانند یک انسجام درونی با حاکمیت و ملت شکل بدهند.» برای رسیدن به این هدف در سینما باید ابتدا بیاعتمادی سینماگران به سیاستگذاران و مدیران دولتی را کم کرد و اولین گام در این مسیر حل مشکلات قضایی سینماگرانی است که ممنوعالکار یا محبوس شدهاند. براساس سخنان علیرضا حسینی، عضو هیئترئیسه و نماینده کمیته حقوقی و قضایی خانه سینما، پروندههای قضایی باز سینماگران کمتر از ۳۰ نفر است. حلوفصل همین پروندهها میتواند نخستین گام و البته گام خوبی در جهت رسیدن به سینمای وفاق باشد. همین اتفاق میتواند مهمترین هدیه روز سینما برای سینماگران باشد.