سیر نزولی انتشارات علمی و فرهنگی از اعتراض کارکنان تا تعطیلی بخش کودکونوجوان
نفسهای به شماره افتاده ناشر
انتشارات علمی و فرهنگی دهههاست که در بازار نشر ایران مشغول فعالیت است. این انتشارات سالها پیش از ادغام دو نشرِ قَدَر دیگر پا به عرصهی نشر کتاب گذاشته است؛ مؤسسهی انتشارات فرانکلین و بنگاه ترجمه و نشر کتاب ایران، اما این نشر با پیشینهای غنی، این روزها نفساش به شماره افتاده است. کتابفروشی این انتشارات در کریمخان بیش از یکسال تعطیل بود و علت آن را انبارگردانی عنوان کرده بودند.
وقتی به وبسایت نشر مراجعه میکنیم تا ببینیم آخرین کتاب این نشر کی منتشر شده، با صفحهای سیاه مواجه میشویم که پیغام این صفحه به حالت تعلیق درآمده، بالا میآید. صفحهی اینستاگرام این انتشارات هم از تیرماه بهروزرسانی نشده است. صفحات مجازی کتابفروشیهای این انتشارات در کریمخان و انقلاب از دو سال پیش بهروز نشدهاند این درحالیاست که تبلیغات در دنیای امروز حرف اول را برای فروش میزند، ولی انگار مسئولان این نشر به تنها چیزی که اهمیت نمیدهند فروش کتاب است؛ آن هم مجموعهای که تنها کالایش برای فروش کتاب است.
اینکه میگوییم انتشارات علمی و فرهنگی، میراثی قوی در دست دارد بهخاطر دو انتشارات بزرگی است که سالها پیش در آن ادغام شدند. یکی از پایههای انتشارات علمی و فرهنگی، انتشارات فرانکلین است که در زمان فعالیتش یکی از پرشکوهترین ناشران ایران بود.
همایون صنعتیزاده، فرانکلین را در اوایل دههی 1350 راه انداخت و طی چند سال آن را به تشکیلاتی تبدیل کرد که اثری ماندگار در صنعت نشر ایران گذاشت و بعد از آن صنعتیزاده به این فکر افتاد که با ارزان کردن کتاب، تیراژ آن را بالا ببرد از همین جا ایدهی کتابهای جیبی به ذهنش رسید و سازمان کتابهای جیبی را به مؤسسه فرانکلین اضافه کرد، این شد که تیراژ کتاب در آن زمان که جمعیت ایران یکسوم حالا هم نبود به پنج تا 20 هزار نسخه رسید. بعد از آن صنعتیزاده چاپخانهای راه انداخت که بهزعم خودش در خاورمیانه نظیر نداشت. این انتشارات از سال 1332 از 1356 بیش از 10 هزار جلد کتاب منتشر کرد؛ ازجمله کتابهای مهمی چون «از صبا تا نیما» و«دایرةالمعارف مصاحب». اما عمر این نشر بزرگ به بعد از انقلاب قد نداد و یکسال قبل از انقلاب این انتشارات به سازمان آموزشی نومرز تغییر نام داد، بعد از انقلاب به شرکت انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی تغییر نام داد و درنهایت در سال 1372 در نشر علمی و فرهنگی ادغام شد.
اما ستون دیگر انتشارات علمی و فرهنگی، بر بنگاه ترجمه و نشر کتاب بنا شده است. این نشر را احسان یارشاطر راه انداخت و چهرههایی چون عبدالحسین زرینکوب، ایرج افشار، پرویز ناتلخانلری، سعید نفیسی، محمدعلی جمالزاده، داریوش آشوری و بسیاری دیگر کتابهایشان را در این انتشارات منتشر کردند. این انتشارات بعد از انقلاب با تغییراتی تحت سرپرستی بنیاد علوی قرار گرفت و در سال 1359 سازمانی وابسته به بنیاد علوی و بنیاد مستضعفان شد. درنهایت این دو نشر دیرپای ایران بعد از سالها در 29 فروردینماه 1363 با تصویب قانون تبدیل مرکز انتشارات علمی و فرهنگی از صورت یک «مرکز وابسته» به «شرکت دولتی وابسته» در این انتشارات ادغام شدند.
تغییر مداوم مدیران
در سال 1379، 51 درصد از سهام نشر علمی و فرهنگی در اختیار سازمان تأمین اجتماعی و 49 درصد در اختیار وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار گرفت و از سال 1381 تاکنون بهصورت یک شرکت غیردولتی اداره میشود. انتشارات علمی و فرهنگی که با پیشینهی دو نشر قدیمی شکل گرفته است و کتابهای ارزندهی آن ناشران را در اختیار داشت، از سال 1380 تصمیم گرفت با هدف توسعه و گسترش فعالیتهای اجرایی سه شرکت مجزا و وابسته را بهنامهای «شرکت چاپ و نشر کتیبه»، «شرکت بازرگانی کتاب گستر» و «شرکت فرهنگفیلم تهران» به زیرمجموعهی خود بیاورد و انتظار میرفت این انتشارات با پیشینهای که داشت، بتواند خود را بالا بکشد اما این اتفاق نیفتاد و طی سالهای گذشته حاشیههای این انتشارات کم نبوده و همچنان هم ادامه دارد.
بعد از برکناری مسعود کوثری در سال 1398، انتصاب نادره رضایی به سمت مدیرعاملی این انتشارات، حاشیههایی را به همراه داشت. انتقادات در آن زمان بیشتر بر این محور بود که نادره رضایی، مجری مراسمهای ستاد انتخاباتی حسن روحانی بوده و در سمتهای قبلیاش هیچ تجربه و تخصص ویژهای برای اینکه مدیر این انتشارات باشد نداشته است. با فروکش انتقادات رضایی این فرصت را یافت تا برنامههایش را اعلام کند و گفت، برای اینکه این انتشارات بتواند حضور بهتر و فعالتر نسبت به قبل داشته باشد باید یکسری تغییرات، نوآوریها و تغییر رویکرد داشته باشد. او در این راه سعی کرد که این انتشارات را وارد نشر الکترونیک کند و اعلام کرد که در حوزه کتابهای صوتی هم برنامههایی دارند. اما عمر مدیریت رضایی بر این انتشارات دو سال بیشتر دوام نداشت و بعد از او محسن تقیانی ششماه سرپرست این انتشارات بود تا درنهایت قاسم صفایینژاد بهعنوان مدیرعامل این نشر قدیمی انتخاب شد.
اما نشر علمی و فرهنگی با وجود قدمت دیرینهاش این روزها دوباره دچار مشکلات زیادی شده است؛ یکی از مشکلات همیشگی این نشر، مشکلات مالی است که این موضوع میتواند به خاطر وابستگی مالی انتشارات به سازمان تأمین اجتماعی باشد که با خبر قطع چاپ این دفترچهها که این انتشارات آنها را چاپ میکرد، صاحبان این نشر بیش از همه متضرر شدند. قاسم صفایینژاد، مدیرعامل این انتشارات در اردیبهشتماه سال جاری در مصاحبهای به بدهیهای انباشته شده و قدیمی این نشر اذعان کرده و گفته بود: «در بین مؤلفین و مترجمین بیش از 8 سال، تامینکنندگان 5 سال و افراد قطع همکاریشده 3 سال بدهیهایی باقی مانده بود، همگی تسویه شدند.»
اعتراض کارکنان
اما این روزها خبر دیگری درباره انتشارات علمی و فرهنگی منتشر شده است که تعطیلی فروشگاه و نیمهتعطیل شدن چاپخانه، مشکلات پخش و توزیع و نارضایتی کارکنان بهدلیل حقوق نگرفتن، برخی از مشکلاتی هستند که این انتشارات و کارکنانش با آن درگیر هستند.
کارکنان این انتشارات از بهتعویقافتادن حقوقشان خبر دادهاند و بعضی از آنها از اول سال 1403 هیچ حقوقی نگرفتهاند؛ حتی عدهای که بهخاطر مشکلات مالی از این مجموعه جدا شدهاند هنوز حقوقشان را نگرفتهاند.
انصافنیوز گزارش داده است که اخیراً جمعی از کارکنان شرکت انتشارات علمی و فرهنگی و شرکتهای تابعه، نامهای سرگشاده به مدیرعامل سازمان تأمین اجتماعی با موضوع نابودی و ورشکستگی انتشارات علمی و فرهنگی و راهحل آن نوشتهاند و نامهی دیگری راجع به اثرات نامطلوب مدیریت قاسم صفایینژاد در این انتشارات نوشته شده است. در برخی از بندهای این نامه به اخراج و بازخرید پرسنل کارآمد، پرداخت مضاعف مالیات و بیمه، تعطیلی شرکتهای تابعه، اجارهی ساختمانها به شرکتهای تابعه، فروش تمام منابع ارزشی انتشارات، تعطیلی بخش کودک و نوجوان انتشارات و مجلهی پرندهی آبی اشاره شده است.
بهنظر میرسد که انتشارات علمی و فرهنگی این روزها فرسنگها از روزهای اوجش فاصله دارد، شاید دلیل این موضوع را بتوان مدیران ناکارآمدی دانست که از دل این مجموعه یا حتی دنیای نشر نیامدهاند و به این انتشارات بیشتر به چشم یک بنگاه اقتصادی مینگرند. این انتشارات که میراث فرانکلین و بنگاه ترجمه و نشر کتاب را دارد، امروز به جایی رسیده که پشتپا به گذشته زده است.