دعوت غیرمنتظره
از عجایب اتفاقات این ایام، یکی دعوت آقای محمود احمدینژاد به کنفرانسها و جلسات محیطزیستی خارج از کشور بود. یکبار ایشان به کنفرانسی با موضوع آب به گواتمالا دعوت شده بودند و بار دیگر همین اواخر به کنفرانسی درباره تلاش همگانی برای احیای محیطزیست. اهمیت و اعتبار این کنفرانسها و دانشگاه مجارستانی که از ایشان دعوت کرده بود تا در آنجا سخنرانی کند، موضوع این یادداشت نیست. افراد دیگری هستند که با دقت صحت و اعتبار این کنفرانسها و جلسات و مراجع دعوتکننده را مورد جستوجو و کنکاش قرار میدهند و نتیجه را هم در فضای مجازی منتشر میکنند.
اما چرا دعوت از رئیسجمهور اسبق کشورمان به این کنفرانسها عجیب مینماید؟ آقای احمدینژاد از افرادی هستند که در دوره مسئولیت خود حفاظت از محیطزیست را مانعی برای توسعه میدیدند و بر همین اساس، مضایق بزرگی را برای محیطزیست ایران به وجود آوردند. میزان تخریبی که در دوره تصدی دولت ایشان گریبانگیر محیطزیست ایران شد، مانند آنچه بر میراث فرهنگی و سازمان اسناد و موزهها، در طرح بیهوده تمرکززدایی رفت، آشکار نشده است. در زمان ایشان، هزاران حلقه چاه عمیق غیرقانونی با مجوزهای دولتی در اطراف دریاچه ارومیه حفر شد که نتیجهاش را امروز میبینیم. دریاچه ارومیه به کاسه شکستهای تبدیل شد که دیگر هیچگاه آب را به میزان سابق در درون خود نگه نخواهد داشت.
دولتهای بعدی و قبلی هم عملکرد چندان درخشانتری از دولت آقای احمدینژاد نداشتند. اساساً دولتمردان ما به محیط زیست و حفاظت از آن به مثابه مقولهای لوکس و زاید و برای زینت شعارهایشان نگاه میکنند. کمتر مدیر و مسئولی را میتوانید پیدا کنید که اهمیت محیطزیست و حفاظت از آن و توسعه متقارن و پایدار را درک کرده باشد. در تمام ادوار مجلس، شاهد آن بودهایم که اکثریت نمایندگان بهجای پافشاری بر حفظ محیط طبیعی و تاریخی و میراث طبیعی و فرهنگی حوزه انتخابیهشان، به هر وسیله تلاش میکردند که صنعت، کارخانه و پالایشگاهی را در آن منطقه افتتاح کنند. کسی را به یاد ندارم که برای حفظ محیطزیست حوزه انتخابیهاش سخنرانی مهمی کرده یا برای جلوگیری از راه افتادن کارخانهای آلاینده و فعالیت معدن و پالایشگاهی که شیرازه طبیعت منطقه را نابود میکند، تلاشی کرده باشد.
ظاهراً و براساس تجربه سالهای پیشین باید گفت، تلقی عامه دولتمردان از محیطزیست این است که مرفهان بیدرد و آدمهای دردسرساز و ناراحت بهدنبال طرح اینگونه مسائل هستند وگرنه زندگی چند گوزن، گربه وحشی و غزال در برابر احداث یک کارخانه و جاده و ساخت مجتمع مسکونی چندهزار واحدی چه اهمیتی دارد؟
رفاه و اشتغال را در مقابل حیات گونهها و حفاظت از زیستگاهها قرار میدهند و به این وسیله تلاش میکنند نظر مردم را هم جلب کنند. اما حیات وحش و محیطزیست ایران - که روزگاری از تنوع و سرزندگی مثالزدنی بوده است - چونان روحی است در کالبد سرزمین مادری. از بین رفتن اکوسیستمها به نابودی تدریجی آبها، گسترش بیابانها، فرونشست زمینها، توفانهای شن و نمک، گرمتر شدن هوا، مهاجرتهای عظیم و غیرقابل کنترل و انباشت مشکلات در نواحی شهری و شمالی کشور خواهد شد.
ازسویدیگر همین محیطزیست و حیاتوحش ایران میتواند پیشرانه توسعهای متقارن، پاکیزه، پایدار و انسانمحور باشد. ایران با بهکارگیری ظرفیت عظیمی که در صنعت گردشگری دارد و چونان گوهری ناپیدا و کشف نشده برای جهانیان است، میتواند بهسرعت سرمایه قابلتوجهی را برای توسعه گردآورد. هر طرح دیگری که برخلاف طبیعت و محیطزیست ایران باشد، کوتاهمدت خواهد بود و اثرات منفی آن چنان است که نسلهای بعدی را درگیر عوارض آن خواهد کرد. چنانکه عملکرد دولت نهم و دهم مشکلاتی را برای کشور پدید آورد که حل آنها غیرممکن است یا نیاز به زمانی بسیار طولانی دارد.
دعوت از آقای احمدینژاد به کنفرانسهای آب و محیطزیست نباید بهمثابه مهر تایید بر طبیعتدوستی و تفکر محیطزیستی ایشان باشد، اگرچه شخصاً آرزو میکنم که ایشان اهمیت این مقولات را دریافته باشند.