در حاشیه اولین اجرای ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران؛
از این ارکستر بسیار خواهیم شنید
جزئیات یک اجرای ارکسترال با ادوات و سازهای ایرانی چیست که بتواند با یک اجرا کفایت عوامل را نشان داده و رضایت مخاطبان کنسرت را فراهم آورد؟ ارکستر سازهای ایرانی باید چه صدایی بدهد تا در ارزیابی گوش شنوندگان مطلوب احساس شده و مورد رضایت واقع شود؟ رهبر ارکستر باید چه مشخصات و مختصاتی داشته باشد و در حین رهبری ارکستر چگونه باید رهبری کند که به عنوان یک رهبر مقبولیت بیابد و شایسته قلمداد شود؟ انتظارها از او چیست و بایستی پاسخگوی کدام خواسته باشد؟ نوازندگان ارکستر آیا تنها لشکر آماده به شلیک و فرمانبرداران رهبر هستند و یا مشارکت کنندگان ساخت فضای چند بعدی شنیداری؟ و به غیر از رهبری چه میزان از سونوریته ارکستر بر دوش آنان است؟ قطعات رپرتوار موسیقی ایرانی چه باشد که بهم پیوستگی انواع قطعات در حین اجرا یک کل منسجم را بسازد و از تنوع نیز برخوردار باشد؟ اجرای گستره تقریبا یکصدساله موسیقی ارکسترال ایرانی آیا باید مو به مو گذشته را یادآوری کند یا اینکه با داشتن نشانههای زیبایی اثرهنری دارای قدمت، آن را از زمان عبور بدهد و در تناسب با زمانه ارائه کند؟ چندصدایی چه جایگاهی در موسیقی ایرانی دارد و آیا همه جا لزوما باید به کار برده شود؟ رهبر ارکستر چه مقدار از تفسیر خود را از قطعه در اجرا میتواند دخیل کند؟ حد و حدود این تفسیر چیست؟ اجرای موفق یک ارکستر چه مولفههایی دارد و بر چه اساسی سنجیده میشود؟ ضمن اینکه چطور جز به جز یک ارکستر را بررسی کنیم که این بررسی موشکافانه با ستایش آن خلط نشود؟
پرسشهایی ازایندست پس از اجرای کنسرت ارکستر سازهای ایرانی جوانان ایران به رهبری آروین صداقت کیش یکبهیک و خودبهخود به ذهن متبادر میشود چراکه در مواجهه با اجرایی قرارگرفته است که نمیتواند کیفیت اجرا و لذت شنیدنش را انکار کند لذا به آنالیز شنیدهها و اجرا میپردازد که میتوان صفحات بسیاری در شناخت سنجههایی برای پاسخ به این پرسش که چه مزیت و ویژگیهایی باعث کسب رضایت نهایی از اجرای ارکستر سازهای ایرانی شده است قلم زد و نوشت و بدان پرداخت. شاید مواجهه با اجرای موسیقی ایرانی بهصورت ارکستری از سازهای ایرانی که در این سالها بهشدت فقدان آن احساس شده و تلاشهایی در راه ایجاد آن هرچند جستهگریخته، امکان ادامه نیافته و سالها تجربه زیسته با این نوع موسیقی در کنار قطعاتی که تاریخ شنیداری ما از موسیقی ایرانی را ساختهاند تأمین دلیل سادهانگارانه و برخوردی نوستالژیک با موضوع باشد که چرا در یک اجرا اینچنین موردپذیرش واقع شده است و توجهات زیادی را به خود جلب نموده. که بهخوبی هر خواننده آگاهی میداند پاسخ رضایتبخش بر تمام پرسشهای فوق را تنها در صورتی میتواند بگیرد که اتفاقی روی داده باشد. اتفاقی از جنس تولد و دمیدن امید در حوزه ارکستر سازهای ایرانی و شنیدار موسیقی ارکسترال ایرانی که گامی روبهجلو در این یک دهه و اندی گذشته است که مشتاقانه همواره چشمانتظارش بودهایم و نویدبخش روزهای روشنی برای علاقهمندان این حوزه از هنر این مرز پرگهر. چراکه آغاز محکم، اثرگذار، منسجم، شنیدنی و قوی ارکستر سازهای ایرانی به رهبری صداقتکیش نشان از آن دارد که با یک رویدادی غیرقابل گذر و فراموشی مواجهیم آنقدر که از این ارکستر بسیار خواهیم شنید.