احمد بیات کارشناس بورس: مشکل بورس بیاعتمادی است
احمد بیات کارشناس بورس در گفتوگو با هممیهن عنوان کرده علاوه بر ناترازی در انرژی، عواملی مانند قیمتگذاری دستوری که با وضعیت بازار همخوانی ندارد نیز در تضعیف بورس تاثیر داشته است.

احمد بیات کارشناس بورس در گفتوگو با هممیهن عنوان کرده علاوه بر ناترازی در انرژی، عواملی مانند قیمتگذاری دستوری که با وضعیت بازار همخوانی ندارد نیز در تضعیف بورس تاثیر داشته است. او گفته آن چیزی که بورس را دچار چالش کرده بیاعتمادی بازار است و سرمایهگذاران هر لحظه ترس از ریزش دارند؛ درحالیکه قیمتها ارزنده است و با کاهش قابل توجه قیمت سهام شرکتها همخوانی ندارد. بیات گفته دولت باید به بازار و مؤلفههای اثرگذار بر آن اعتماد کند و اقتصاد بخش خصوصی را جدیتر بگیرد.
قبول دارید که با وجود ناترازی انرژی نباید از بورس هم انتظار سود داشت؟
مطلبی که آقای حسینی مطرح کرده درست است اما فقط این عامل نیست که بورس را تضعیف کرده است، به عنوان نمونه یک عامل دیگر بحث قیمتگذاری دستوری است که ربطی هم به ناترازی انرژی ندارد. وقتی برای شرکتها قیمت تعیین میکنند و آنها را مجبور میکنند که به آن قیمت محصول خود را بفروشند و قیمتی هم که تعیین شده با وضعیت بازار همخوانی ندارد طبیعتاً میتواند در تضعیف بورس تاثیرگذار باشد.
همچنین میتوان به وضعیت ارز، شرایط سیاسی و محدودیتهای صادراتی نیز اشاره کرد که بر روند بورس تاثیر منفی میگذارد و در این میان ناترازی انرژی هم تاثیرگذار بوده است. مثلاً وقتی یک کارخانه سیمان مشکل برق یا گاز دارد قطعاً بر تولید آن تاثیر میگذارد. در بورس کالا هم دیدیم که عرضه سیمان پایین آمد و عرضه کم باعث خواهد شد فروش شرکت پایین بیاید؛ هرچند کم شدن عرضه باعث افزایش قیمت آن محصول خواهد شد اما قطعاً در کاهش فروش شرکت نیز تاثیر خواهد داشت، این روند را در صنایع دیگر نیز میتوان دید.
به نظر شما مهمترین عاملی که بورس را دچار چالش کرده چیست؟
آن چیزی که بسیار پررنگ است بیاعتمادی بازار است؛ شرایط بهگونهای است که سرمایهگذاران هر لحظه ترس از ریزش دارند درحالی که واقعیتهای بنیادی بازار نشان میدهد که قیمتها ارزنده است و با وجود همه این مشکلاتی که وجود دارد با کاهش قابل توجه قیمت سهام شرکتها همخوانی ندارد. انتظار افزایش قیمت سهام در بورس از سال ۱۴۰۱ به بعد وجود دارد ولی بیاعتمادی باعث شده هرگاه بازار مانند این مدت کمی رشد میکند سرمایهگذاران از ترس اینکه دوباره بازار برگردد شروع به شناسایی سودهای کوچک میکنند که باعث میشود در خیلی از روزها بازار بورس قرمز باشد.
به نظر من عمدهترین مشکل بیاعتمادی است که بخش زیادی از آن ناشی از اتفاقات دو سه ماه اخیر مانند جنگ و حوادث پس از آن و دیگر عوامل سیاسی است و بخشی نیز تحت تاثیر سیاستها و دخالتها است که دولت ایجاد میکند که البته در گذشته این دخالتها بیشتر بوده اما میتوان گفت در شش ماه اخیر اینگونه دخالتها کمتر شده و شاید همین باعث شده تا رشدهای کوتاهمدت نسبتاً خوبی را ببینیم. اما در مجموع من عامل اصلی را بیاعتمادی میدانم.
دولت چه باید بکند تا اعتماد به بورس برگردد؟
اگر بخواهم از زاویه دید دولت به بازار نگاه کنم، به نظر من دولت نباید به فکر راهکارهای کوتاهمدت باشد، شاید یک یا دو هفته احساس کنند که اتفاقی رخ داده ولی تاثیر آن ناچیز است. دولت هم باید به بازار و مؤلفههای اثرگذار بر آن اعتماد کند و اقتصاد بخش خصوصی را جدیتر بگیرد و به تولید به معنی واقعی آن اهمیت بدهد. اگر این نکات در سیاستگذاریها دیده شود در بلندمدت اثر خود را بر بازار خواهد گذاشت. دولت در بخش سیاست داخلی باید به سیاستهای پولی و سیاستهای مالی توجه ویژهای، آن هم با زاویه نگاه حمایت از تولید داشته باشد.
بخش سیاست خارجی نیز طبیعتاً اثرگذار است و اگر تحریم داشته باشیم و هر روز بیشتر شود قطعاً فشار آن به اقتصاد بیشتر میشود که نتیجه آن را در بورس میبینیم. باید مسائلمان را با دنیا حل کنیم. اتفاقاتی که بعد از جنگ رخ داد نشان میدهد که به نظر من دولت مسیر منطقی را پیش میبرد. بههرحال امور سیاست داخلی و سیاست خارجی به هم پیوسته هستند و از هم جدا نیستند و آن چیزی که از دولت انتظار میرود این است که مشکلات را حل کند تا در بلندمدت نیز شاهد روند صعودی بورس باشیم.