| کد مطلب: ۴۱۵۵۱

فرصتی برای نفت/نظرخواهی روزنامه هم‌میهن از کارشناسان درباره راه‌های بهره بردن از فضای ایجادشده پس از جنگ

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا روز سه‌شنبه در شبکه تروث سوشال نوشت: «چین اکنون می‌تواند از ایران نفت بخرد. باعث افتخار بزرگ من بود که این را ممکن کردم. اکنون چین می‌تواند از ایران نفت بخرد و امیدوارم از آمریکا هم نفت زیادی بخرد.»

فرصتی برای نفت/نظرخواهی روزنامه هم‌میهن از کارشناسان درباره راه‌های بهره بردن از فضای ایجادشده پس از جنگ

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا روز سه‌شنبه در شبکه تروث سوشال نوشت: «چین اکنون می‌تواند از ایران نفت بخرد. باعث افتخار بزرگ من بود که این را ممکن کردم. اکنون چین می‌تواند از ایران نفت بخرد و امیدوارم از آمریکا هم نفت زیادی بخرد.»

نتیجه این کاهش تحریم‌ را می‌توان فروش آزادانه نفت دانست، درحال‌حاضر ایران با دور زدن تحریم‌ها نفت به فروش می‌رساند و هزینه بالایی بابت این موضوع می‌پردازد که درنهایت با برداشته شدن تحریم‌ها برای فروش نفت به چین، میزان سود ایران ناشی از فروش نفت افزایش خواهد یافت. 

این اظهارات ترامپ و نامزد شدن او برای جایزه صلح نوبل باعث شده که بار دیگر نگاه‌ها به سمت‌وسوی احتمال کاهش یا تغییر تحریم‌های نفتی ایران جلب شود که این موضوع می‌تواند تاثیر مثبت و بسزایی بر اقتصاد ایران در میان‌مدت داشته باشد. در اصل، کاهش تحریم‌ها باعث می‌شود که مسیر کسب درآمد ایران از حوزه نفتی، هموارتر شود؛ چراکه چین جزو بزرگ‌ترین خریداران نفت ایران است.

اگر صحبت‌های ترامپ براساس واقعیت باشد و تنها نوشته‌ای در شبکه‌های اجتماعی نباشد، می‌توان انتظار داشت که چین پس از بررسی‌های لازم و تایید این خبر، با آزادی عمل بیشتر از ایران نفت خواهد خرید، این بدان‌معناست که به‌مرور میزان درآمدهای حوزه نفتی ایران افزایش خواهد یافت. البته این موضوع به‌معنای گشایش نفتی در کوتاه‌مدت نیست و باید تاثیر این موضوع را در بلندمدت بررسی کرد که آیا فروش نفت و نوع مبادلات ادامه خواهد یافت یا خیر؟

برخی از فعالان سیاسی عقیده دارند، باتوجه به اینکه ترامپ نامزد جایزه صلح نوبل شده است، این امکان وجود دارد که به‌مرور تحریم‌های نفتی علیه ایران کاهش یابد که این موضوع باعث می‌شود ایران با شرایط شفاف‌تر و هزینه‌هایی به‌مراتب کمتر به مشتریان اصلی خود به‌ویژه چین صادر کند.

این سناریو می‌تواند به کشورهایی چون عربستان سعودی و روسیه نیز فشار مضاعف وارد کند تا این کشور در سیاست های فروش خود بازنگری کنند؛ زیرا یک رقیب جدی پا به میدان می‌گذارد و این موضوع می‌تواند اقتصاد و درآمدهای نفتی این کشورها را تحت‌تاثیر قرار دهد. 

برخی از منابع اعلام کرده اند که درحال‌حاضر ایران حدود 120 میلیون بشکه نفت فروخته نشده دارد که بخش عظیمی از آن در نزدیکی بنادر چین، بخشی از بنادر سنگاپور و مالزی و مابقی آن در نزدیکی دریای عمان قرار دارند که حذف تحریم‌های ثانویه ترامپ در خصوص فروش نفت ایران انتظار می‌رود که در میان‌مدت حدود 7 میلیارد دلار درآمد نصیب ایران شود.

البته باید توجه داشت که این رقم قطعی نیست و ممکن است خرید چین بسیار کمتر باشد؛ اما نکته قابل‌توجه اینجاست که با کاهش تحریم‌ها برای فروش نفت به چین ایران دیگر با معضل پرداخت هزینه های اضافی برای دور زدن تحریم‌ها روبه رو نخواهد بود. البته با توجه به میزان تولید نفت توسط ایران بعید است که حدود 120 میلیون بشکه نفت فروخته نشده روی آب وجود داشته باشد و احتمالاً این عدد بسیار کمتر است و میزان فروش نیز کمتر خواهد بود.

همچنین مبالغ فروش نفت در صورت رفع بن‌بست مالی نیز می‌تواند به‌صورت ارز وارد کشور شود؛ تا به‌امروز و به‌واسطه تحریم‌ها برخی از مبالغ فروش نفت به‌صورت تهاتر بود و همین موضوع باعث شد که سود چندانی ناشی از فروش نفت به کشور نرسد. 

بخش عمده‌ای از کسری بودجه ایران مربوط به نفت است. در اصل  دولت بخش مهمی از منابع عمومی خود را در بودجه ۱۴۰۴ به صادرات نفت وابسته کرده است. کاهش قیمت جهانی، کسری بودجه را تشدید و فشار برای تأمین مالی از منابع پرریسک مانند استقراض یا پول‌پاشی را افزایش می‌دهد.

علاوه بر ایجاد کسری بودجه سنگین‌تر کاهش قیمت نفت و افزایش تولید آن منجر به کاهش منابع ارزی دولت، به‌معنای فشار بر بازار ارز و احتمال جهش نرخ دلار است؛ موضوعی که می‌تواند دوباره تورم را به مدار صعودی بازگرداند. با این حال درحالی‌که کشور‌هایی مانند عربستان، روسیه، امارات و قزاقستان در حال افزایش تولید و صادرات هستند، سهم ایران از بازار نفت جهان هرروز کوچک‌تر می‌شود.

افزایش تولید نفت توسط اوپک‌پلاس در شرایط کنونی، نشان می‌دهد که نمی‌توان آینده اقتصاد ایران را بر پایه نفت طراحی کرد. نه بازار جهانی قابل‌پیش‌بینی است، نه موانع صادراتی ایران به این زودی رفع می‌شوند. در چنین وضعیتی، تکرار شوک‌های نفتی می‌تواند بار دیگر آسیب‌پذیری ساختار اقتصادی کشور را به رخ بکشد.

از سوی دیگر، با این شرایط اوپک پلاس نمی‌توان انتظار افزایش درآمدهای بسیار قابل‌توجهی از درآمدهای نفتی ایران داشت؛ چراکه میزان تولید نفت به‌صورت قابل‌توجهی افزایش یافته است. حال در چنین شرایطی با کاهش تحریم‌های نفتی میان ایران و چین، این کشور یا سایر کشورها به راحتی می‌توانند خرید نفت را از ایران انجام دهند. 

این نکته نیز قابل‌توجه است که در صورت برداشته نشدن تحریم‌ها ممکن است شرایط فروش نفت ایران کمی سخت‌تر شود؛ چراکه میزان تولیدکنندگان نفت اوپک افزایش یافته است و این موضوع می‌تواند در بلندمدت برای اقتصاد ایران خطرآفرین باشد. 

اگر تحریم‌ها برداشته شود و فروش نفت ایران به چین به صورت سهل و با سرعت بالا انجام شود، می‌توان انتظار داشت که کسری بودجه کشور در میان‌مدت کاهش یابد؛ چراکه بخش عمده‌ای از بودجه کشور وابسته به نفت است و فروش نفت می‌تواند شرایط بودجه‌ای کشور را سهل کند.

چین بزرگ‌ترین مشتری ایران

با وجود فشار تحریم‌های بین‌المللی، چین همچنان بزرگ‌ترین خریدار نفت ایران به حساب می‌آید و براساس آخرین برآوردها، بیش از ۹۰ درصد نفت صادراتی ایران به این کشور می‌رسند. علاوه بر چین، برخی کشورهای منطقه ازجمله امارات‌متحده عربی و تعدادی از شرکت‌های خصوصی در جنوب آسیا نیز از طریق مسیرهای غیرمستقیم اقدام به خرید نفت ایران کرده‌اند.

در حال حاضر و با صحبت‌های ترامپ به‌نظر می‌رسد که به‌زودی و به‌طور رسمی، تحریم‌های نفتی میان ایران و چین برداشته می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود که صادرات تا حدودی افزایش یابد؛ اما نکته قابل‌توجه اینجاست که با افزایش صادرات درآمدهای ایران چندبرابر خواهد شد، زیرا موانع صادراتی و تحریم‌ها برداشته می‌شود و ارز حاصله، مستقیم به کشور می‌رسد.

درحال حاضر ایران با دور زدن تحریم‌ها از مسیرهای مختلف، نفت به چین صادر می‌کند؛ اما داده‌های منتشرشده نشان می‌دهد که درآمد حاصل از این صادرات چندان قابل‌توجه نیست چراکه هزینه‌های بسیاری صرف دور زدن تحریم‌ها و سالم رساندن نفت به کشور مبدأ می‌شود و در این بین واسطه‌ها سود بسیار خوبی به‌دست می‌آورند.

روز سه‌شنبه ترامپ اعلام کرد که تحریم‌های نفتی میان ایران و چین برداشته می‌شود و همین موضوع بارقه امیدی روشن کرد که به مرور درآمدهای نفتی ایران افزایش خواهد یافت و در میان‌مدت می‌توان امیدوار بود که کسری بودجه کشور نیز تا حدودی کاهشی شود. حال باید صبور بود و دید، تا چه میزان این صحبت‌های ترامپ صحیح است و آیا در کوتاه‌مدت این تحریم‌ها برداشته خواهد شد یا خیر؟

قدم نخست مذاکره!

نیمه فروردین‌ماه بود که رئیس‌جمهوری آمریکا در شبکه اجتماعی خود اعلام کرد که قرار است مذاکرات میان ایران و آمریکا آغاز شود و این مذاکرات از آخرین روزهای فروردین‌ماه آغاز شد و حتی بازارها نسبت به این موضوع واکنش مثبت نشان دادند و شاهد سودسازی در بازارهای مالی بودیم. قیمت طلا و سکه به‌صورت قابل‌توجهی کاهش یافت و در مقابل، بورس صعود خوبی داشت؛ اما این مذاکرات با شروع جنگ میان ایران و اسرئیل به نقطه پایان رسید و امیدها برای مذاکرات از بین رفت.

با تجربه این شرایط روز گذشته با صحبت های ترامپ درخصوص تحریم‌ها بار دیگر بارقه های امید برای گشایش در پرونده تحریم‌های نفتی ایران ایجاد شد. تحلیلگران حوزه انرژی و سیاست معتقدند، یکی از اصلی‌ترین مطالبات تیم مذاکره‌کننده ایرانی، تلاش برای رفع محدودیت‌ها و موانع صادرات نفت به چین بوده است؛ کشوری که تقریباً ۹۰ درصد نفت صادراتی ایران از مسیر رسمی یا غیررسمی یا همان دورزدن تحریم‌ها راهی آن می‌شود.

رفع تحریم‌های نفتی علیه ایران می‌تواند فرآیندهای اداری و لجستیکی صادرات را به میزان قابل‌توجهی تسهیل کند و نهایتاً، سودآوری فروش نفت ایران را به‌صورت قابل‌توجهی افزایش دهد. به بیان دیگر، حذف ریسک‌های ناشی از تحریم باعث کاهش هزینه‌های جانبی همانند بیمه حمل‌ونقل، همچنین بازگشت ارز حاصل از فروش می‌شود، این موضوع در شرایطی که کشور با کاهش منابع ارزی و فشارهای تورمی روبه‌رو است، می‌تواند تا حدودی آینده اقتصاد را تضمین کند. 

رفع تحریم‌ها و تسهیل صادرات نفتی مستلزم سازوکارهای شفاف مالی و بانکی، تثبیت روابط سیاسی و جلب اعتماد سرمایه‌گذاران بین‌المللی است؛ امری که تحقق آن نیازمند استمرار گفت‌وگوهای سازنده میان تهران و آمریکا خواهد بود.

تصمیم چین زمان‌بر است

محمدرضا اکبری، کارشناس اقتصاد بین‌الملل در گفت‌وگو با «هم‌میهن» اظهار کرد: واقعیت این است که اظهارات ترامپ را، جدا از شخصیت غیرقابل پیش‌بینی و رفتارهای متناقض او، نمی‌توان به سادگی تحلیل یا براساس آن پیش‌بینی روشنی ارائه کرد.

ترامپ بارها نشان داده که تصمیمات و موضع‌گیری‌هایش همیشه با یک الگوی خاص و قابل حدس، پیش نمی‌رود و همین مسئله باعث می‌شود در کوتاه‌مدت، اظهارنظر درباره پیامدهای حرف‌های او کمی دشوار باشد. حتی اگر این سخنان را در نظر بگیریم، باید توجه داشته باشیم که طرف مقابل یعنی دولت چین نیز برای بررسی، تحلیل و تصمیم‌گیری پیرامون این مسئله به زمان نیاز دارد.

او افزود: اگر چنین حرف‌هایی در حد یک پاداش نمادین یا امتیاز برای پذیرش پیشنهاد آتش‌بس از سوی آمریکا مطرح باشد، تأثیر قابل‌توجهی روی اقتصاد ما نخواهد داشت. چون این‌قبیل پیشنهادها، مخصوصاً زمانی که از سوی ترامپ یا هر مقام آمریکایی دیگری در برهه حساس مطرح می‌شود، ممکن است خیلی زود تغییر کند یا حتی تکذیب شود. بنابراین در کوتاه‌مدت نمی‌توان روی چنین وعده‌هایی به‌عنوان یک دستاورد یا نقطه تغییر برای اقتصاد کشور حساب کرد.

این کارشناس اقتصاد بین‌الملل توضیح داد: اینجا تفاوت اصلی ایجاد می‌شود. اگر چنین سخنانی معنای تعلیق یا برداشتن برخی از تحریم‌ها را داشته باشد، شرایط به‌طرز محسوسی فرق می‌کند. در این صورت ایران می‌تواند مثل دوره قبل از تحریم‌های آمریکا، با طرف‌های چینی قراردادهای جدیدی منعقد کند و سیستم‌ها و فرآیندهای دریافت پول حاصل از فروش نفت را دوباره تعریف و احیا کند.

درواقع در یک بازه میان‌مدت، کشور آمادگی پیدا می‌کند تا برنامه‌ریزی اقتصادی دقیق‌تری داشته باشد و اقدامات اجرایی مؤثرتری در زمینه صادرات و تأمین ارز حاصل از نفت به اجرا بگذارد.

او تشریح کرد: در کوتاه‌مدت، شاید طی چندروز آینده مشخص شود این تغییرات چقدر می‌تواند واقعی باشد و ایران چه‌میزان قرارداد می‌تواند امضاء کند؛ اما پتانسیل اصلی در کالاهای اساسی، مواد واسطه‌ای و عمدتاً حوزه نفت، گاز و پتروشیمی است، جایی که فناوری روز و تکنولوژی صنعتی از خارج کشور برایمان مهم است. اگر امکان نقل‌وانتقال مالی و قراردادهای رسمی فراهم شود، دست ایران برای تامین نیازهای فنی و مواد اولیه بسیار بازتر خواهد شد و بسیاری از پروژه‌های راکد یا نیمه‌تمام تولیدی می‌توانند دوباره فعال شوند.

اکبری ادامه داد: اگر شرایط برداشتن محدودیت‌ها یا تعلیق تحریم‌ها به‌صورت بلندمدت مهیا شود، ما نیازمند یک بازنگری جدی در سیاست‌های صنعتی و تولیدی کشور هستیم. بسیاری از پروژه‌هایی که به خاطر کمبود منابع یا نبود تجهیزات و فناوری متوقف مانده‌اند، باید مجدداً ارزیابی و براساس شرایط روز کشور بازطراحی شوند. همین‌طور، لازم است رویکردها و زیرساخت‌های اقتصادی برای جذب سرمایه‌گذاری و مدیریت منابع ارزی جدید مورد بازبینی و به‌روزرسانی قرار گیرد.

این کارشناس اقتصاد بین‌الملل درنهایت گفت: باتوجه به اینکه این اظهارنظرها بلافاصله پس از بحث آتش‌بس مطرح می‌شود، لازم است صبوری و احتیاط پیشه کنیم تا روشن شود درخواست‌های بعدی آمریکا از ایران چه خواهد بود و این خواسته‌ها در چه‌حدی قابلیت اجرایی‌شدن دارند. بنابراین تا زمانی که شفافیت لازم حاصل نشود، هیچ وعده یا سخنی را نباید قطعی فرض کرد؛ نه در حوزه اقتصادی، نه در حوزه سیاست خارجی.

فروش نفت وابسته به شرایط سیاسی

آلبرت بغزیان، اقتصاددان و استاد دانشگاه تهران در گفت‌وگو با «هم‌میهن» درخصوص کاهش تحریم‌های نفتی گفت: پیش از این، ما مجبور بودیم برای فروش نفت، هزینه‌های سنگینی بابت دور زدن تحریم‌ها پرداخت کنیم؛ گاهی تا ۴۰ درصد از کل عایدی حاصل از نفت صرف واسطه‌گری، ریسک مبادلاتی و پنهان نگه‌داشتن تراکنش‌ها می‌شد. بنابراین با بازشدن مجاری رسمی و حذف این هزینه‌ها، درآمد نفتی خالص دولت بسیار بیشتر خواهد شد.

این کارشناس اقتصادی توضیح داد: فرآیند انتقال منابع درآمدی حاصل از فروش نفت، عمدتاً از طریق مجاری غیررسمی و غیرقانونی صورت می‌گرفت. دلال‌ها، صراف‌ها و واسطه‌های مرتبط با شبکه‌های مالی غیررسمی، درصد قابل‌توجهی را به‌عنوان کارمزد برمی‌داشتند.

در بسیاری از مواقع، دولت شاید فقط به نیمی از درآمد اسمی نفت دست پیدا می‌کرد و آن هم با تأخیر چندین‌ماهه. اگر شرایط فعلی بدون بازگشت تحریم ادامه یابد، امکان دریافت پول نفت از طریق مجاری رسمی و قانونی فراهم می‌شود که هم درآمد بیشتری نصیب کشور می‌کند، هم نقدینگی حاصل با سهولت و سرعت بالاتری به کشور بازمی‌گردد.

او افزود: اگر درآمد نفتی با هزینه کمتر و سرعت بیشتر در اختیار دولت قرار گیرد، قطعاً کسری بودجه کاهش خواهد یافت و دولت امکان تخصیص بهتر و بیشتری به واردات کالاهای اساسی و تجهیزات فناورانه، به‌ویژه موارد تحریمی، خواهد داشت. این مسئله هم می‌تواند فشارهای ارزی را کاهش دهد، هم موجب افزایش نرخ رشد اقتصادی شود. به‌طورکل، کاهش محدودیت‌های نفتی تأثیر قابل‌توجهی بر تقویت ظرفیت‌های اقتصادی و توسعه‌ای کشور دارد.

بغزیان درنهایت گفت: میزان پایداری این شرایط بیش از هر چیز وابسته به تصمیمات سیاسی و ثبات روابط خارجی است. هنوز نمی‌توان با قطعیت گفت که این وضعیت تا چه زمانی ادامه خواهد داشت یا آیا امکان بازگشت تحریم‌ها طی ماه‌های آینده وجود دارد یا خیر. روند کنونی اگر تثبیت شود، درآمد نفتی بیشتری نصیب کشور خواهد شد و استمرار خواهد یافت. اما هرگونه بی‌ثباتی سیاسی یا بازگشت به دوره تحریم می‌تواند این دستاورد‌ها را دوباره با چالش مواجه کند.

جهش درآمد نفتی بعید است!

سیدحمید حسینی، کارشناس اقتصادی نیز در گفت‌وگو با «هم‌مهین» اظهار کرد: واقعیت این است که خریداران بزرگ، خصوصاً شرکت‌های پالایشی چینی، همیشه با هراس و احتیاط شدید نفت ایران را خریداری می‌کنند. یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های آن‌ها، ترس از هدف قرار گرفتن توسط تحریم‌های آمریکا و افزایش هزینه‌های جانبی، مثل بیمه و حمل‌ونقل است. این موضوع برای ما هم هزینه‌های جدی به همراه دارد؛ چون برای جلب رضایت این شرکت‌ها ناچاریم امتیازاتی بدهیم یا هزینه‌های سنگینی پرداخت کنیم.

او افزود: اگر واقعاً صحبت‌هایی که به گوش می‌رسد، جدی و به مرحله اجرا نزدیک باشند و آمریکا امتیاز داده باشد، دستاورد ایران بزرگ ارزیابی می‌شود. چون تقریباً ۸۹ درصد صادرات نفت ما روانه چین می‌شود و چین، به‌عنوان منبع اصلی درآمدی، نقش کلیدی دارد. با این حال، هنوز رفع تحریم‌ها به‌شکل رسمی اعلام نشده و فضای ابهام همچنان پررنگ است؛ اما اقتصادی‌ترین مطالبه ما همین برداشته‌شدن تحریم‌های نفتی است که اگر تحقق یابد، تاثیر بسزایی خواهد داشت.

این کارشناس حوزه انرژی تاکید کرد: چند نکته باید موردتوجه قرار بگیرد. اول اینکه حتی در دوران اوج صادرات نیز تمام پول حاصل از فروش نفت به‌طور کامل وارد کشور نمی‌شود و بخشی از آن به‌دلایل فنی یا ریسک‌های نقل‌وانتقال، بلوکه می‌ماند.

دوم این‌که، بخش مهمی از این نفت جنبه نقدی ندارد؛ معمولاً تریدرها بخش عمده صادرات را مدیریت می‌کنند و مقدار فروش بالفعل با عددهای اسمی، متفاوت است. در شرایط فعلی، صادرات پایدار و قابل‌اتکایی نداریم و عمدتاً باید ابتدا بارگیری شود و بعد برای فروش مذاکره انجام گیرد.

او ادامه داد: الان بازار جهانی نفت با مازاد عرضه روبه‌رو است. طبق برخی آمارها، بیش از دو میلیون و 200هزار بشکه نفت اضافی در بازار وجود دارد. این مسئله باعث می‌شود تقاضا برای نفت ایران همیشه در معرض تهدید باشد. در مقاطعی که بحران‌هایی مثل تنش‌های نظامی بین ایران و آمریکا یا بحث بستن تنگه هرمز مطرح شده، شاهد سقوط ناگهانی قیمت‌ها بوده‌ایم. همین چندوقت پیش قیمت نفت از حدود ۸۰ دلار به زیر ۷۹ دلار ریزش داشت.

حسینی گفت: درباره فروش با ارزهای دیجیتال یا معاملات در نقاطی مثل روی دریا، صحت این اخبار محل تردید جدی است. در عمل، فضای شفاف و امنی برای چنین روش‌هایی وجود ندارد و بیشتر در حد شایعه یا فضاسازی رسانه‌ای است و واقعاً در تأمین ارز برای کشور تاثیری محسوس ندارد.

رشد صادرات به چین البته ظرفیت‌هایی دارد، ولی این بستگی به چند عامل دارد؛ ازجمله ظرفیت پالایش چین برای جذب بیشتر نفت ایران، ساختار پرداخت‌ها و البته ثبات بازار جهانی. در کوتاه‌مدت بعید است که بتوان انتظار جهش درآمدی بزرگی داشت.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه اقتصاد
پربازدیدترین
آخرین اخبار