| کد مطلب: ۳۸۹۱۲

احسان فدایی کارشناس صنعت لوازم خانگی:باید واردات و تولید را هماهنگ کنیم

ممنوعیت ورود لوازم خانگی از اتفاقاتی است که بر بازار این محصولات در کشور تاثیر زیادی گذاشته است.

احسان فدایی کارشناس صنعت لوازم خانگی:باید واردات و تولید را  هماهنگ کنیم

ممنوعیت ورود لوازم خانگی از اتفاقاتی است که بر بازار این محصولات در کشور تاثیر زیادی گذاشته است. احسان فدایی، کارشناس صنعت لوازم خانگی در گفت‌وگو با «هم‌میهن» بر این نکته تاکید کرده که ما باید این را بپذیریم که ممنوعیت واردات و محدودیت‌های تحریم، باعث شد دفاتر بسیاری از شرکت‌های خارجی تعطیل شود و سرمایه‌گذاری آنان متوقف شود و بازاری بدون رقابت را برای سرمایه‌گذار داخلی ایجاد کرد اما برای ادامه حیات باید با صنایع دیگر کشورها ارتباط داشته باشیم. او گفته غیررقابتی شدن باعث می‌شود فضا برای فعال صنعتی داخلی خاکستری و کدر شود و ندانند از کجا ضربه می‌خورند. فدایی عنوان کرد که اگر واردات قانونی، با برنامه و با اعمال تعرفه‌های مشخص باشد، می‌تواند با تولید داخلی تعادل ایجاد کند.

‌حذف قانون ممنوعیت واردات لوازم خانگی چه تاثیری بر روند بازار دارد؟

این موضوع در برنامه ششم توسعه بوده است، سال گذشته از مردادماه این بحث مطرح بود که مدت زمان این قانون پایان یافته و ممنوعیت به پایان رسیده است که گویا الحاقیه‌ای به آن اضافه شد و تاکنون ادامه داشته است اما با توجه به اینکه ممنوعیت در برنامه ششم توسعه بوده ولی در برنامه هفتم چنین مصوبه‌ای وجود ندارد.بخش زیادی از صنایع ما و در بیشتر کشورهای جهان به صورت مونتاژ است تا صرفه اقتصادی داشته باشد، و آن را نمی‌توان تولید نامید. امروز فعال صنعتی بخش زیادی از قطعات را وارد می‌کند و نوسان نرخ ارز و گمرک و تحریم‌ها بر آن تاثیر زیادی دارد.

به‌هرحال ما باید این را بپذیریم که این ممنوعیت واردات و محدودیت‌های تحریم، باعث شد دفاتر بسیاری از شرکت‌های خارجی تعطیل شود و سرمایه‌گذاری آنان متوقف شود و همه اینها دست به دست هم داد و اتفاقی را رقم زد که به نفع فعال داخلی بود و بازاری بدون رقابت را برای آنها ایجاد کرد. اما دیر یا زود باید این اتفاق رخ دهد و برای ادامه حیات باید با صنایع دیگر کشورها ارتباط داشته باشیم و به کنوانسیون‌های بین‌المللی بپیوندیم، باید این گونه قوانین را محدود کنیم و اگر گستردگی تجارت اتفاق بیفتد بین کشورها تعرفه‌های ترجیحی اعمال می‌شود و در این شرایط نمی‌توان فضا را به گونه‌ای مدیریت کرد که فقط به نفع شرکت‌های داخلی باشد.

شرکت‌های داخلی از فرصت‌هایی که به آنها داده شده باید بهترین استفاده را بکنند و این را نیز پیش چشم خود داشته باشند که این محدودیت‌ها تمام خواهد شد و مجبور هستند در یک بازار رقابتی قرار بگیرند. قاعدتاً در این بازار مزیت‌های رقابت هست که همه چیز را تعیین می‌کند و چاره‌ای جز این نیز وجود ندارد. امروز شرایط ۱۰  شرکت اصلی و برند معتبر در حوزه لوازم خانگی کشور به صورتی است که اگر درهای واردات نیز باز شود و برندهای معتبر خارجی وارد شوند، برای آنها اتفاق بدی نخواهد افتاد چراکه زیرساخت‌های خوبی را دارند و آماده کرده‌اند و سهم خوبی از بازار داخلی را به خود اختصاص داده‌اند و حتی شبکه توزیع آنها بسیار خوب فعالیت می‌کند.

اما مجموعه بیشتری از شرکت‌ها و فعالان صنعتی که تولید آنها مقیاس اقتصادی ندارد و عملاً دچار رسوب سرمایه شده‌اند، قطعاً حذف خواهند شد و اتفاقاً بهتر است که این اتفاق رخ دهد چراکه عملاً آنها با یارانه و حمایت‌های بیجای گلخانه‌ای سرپا مانده‌اند و بعد از آن یک فضای خوبی بین مجموعه‌های پرقدرت ایجاد می‌شود و می‌توانند با یکدیگر در یک شرایط رقابتی برابر ادامه فعالیت بدهند.

‌تعرفه‌گذاری برای کالاهای وارداتی چه تاثیری خواهد داشت؟

در همه جای دنیا بحث تعرفه وجود دارد که نمونه بزرگ آن جنگ تعرفه‌ای است که رئیس‌جمهور آمریکا با اتحادیه اروپا و چین به راه انداخته است. تعرفه‌ها هستند که در بازار جهانی حرف اول را می‌زنند. ما نباید درهای کشور را ببندیم چراکه نتیجه آن را دیدیم. ما مانند کره شمالی نیستیم که بگوییم یک قلم کالای خارجی نیز نمی‌تواند از مرز وارد شود، اتفاقاً بستر قاچاق سازمان‌یافته در کشور فراهم است و بازار نیز از آن استقبال می‌کند و حجم زیادی از منابع مالی را به خود اختصاص می‌دهد، به خصوص اینکه در حوزه پولشویی نیز می‌توان از آن استفاده کرد و از طرف دیگر فضای تحریمی کشور نیز دست دلالان و کاسبان تحریم را باز کرده تا عملاً هیچ عزم و حتی توانی برای مقابله با قاچاق وجود نداشته باشد.

در این شرایط، ممنوعیت‌ها صرفاً فضای رقابت را برای تولید‌کننده و فعال صنعتی داخلی خاکستری و کدر می‌کند و عملاً آنها دیگر رقیب خود را نمی‌بینند و نمی‌دانند از کجا ضربه می‌خورند، و رقیب نیز به هر شکلی آن‌هم بدون تعرفه و حقوق گمرکی و با بالاترین سطح رقابت وارد بازار می‌شود و تولیدکننده داخلی را از گردونه خارج می‌کند؛ پس چه بهتر که ما نیز با همان سبک و سیاق نظام تعرفه‌ها وارد شویم.

وقتی  واردات به صورت قانونی صورت بگیرد، شرکت‌های تولیدکننده خارجی باید دفاتر خود را ثبت کنند و به صورت رسمی فعالیت کنند و در این شرایط تمام ذینفعان از دولت گرفته تا واردکننده و فعال صنعتی و مصرف‌کننده و شبکه توزیع، منفعت خود را به صورت منطقی خواهند برد. وقتی دهه هشتاد تا نیمه‌های دهه نود را مرور می‌کنیم، می‌بینیم که دقیقاً این اتفاق رخ داده بود. وقتی حقوق واردکننده قانونی باشد، شاید در مقایسه با بحث قاچاقی که رخ می‌دهد سهم کمتری را بگیرد. این را نباید فراموش کرد که در قاچاق بحث از دست رفتن فضای بازار وجود دارد اما اگر به صورت رسمی و شرکتی کالا وارد شود حجم انبوه و به اصطلاح تیراژ بالا می‌تواند سود کم را جبران کند و سود قابل قبولی را نصیب واردکننده رسمی کند. 

‌چگونه می‌توان امنیت سرمایه‌دار داخلی را تضمین کرد؟

حذف ممنوعیت واردات، مسیر اشتباهی است، در زمانی این ممنوعیت واردات مطرح می‌شود که بحث مذاکرات ایران و آمریکا وجود دارد، زمانی که مذاکرات انجام شود و مناسبات ما با کشورهای دنیا مثبت شود و تحریم‌ها از بین برود و زمانی که بتوانیم از این فضای ایجادشده، امنیت سرمایه‌گذار داخلی و حتی خارجی را فراهم کنیم، سرمایه‌گذار داخلی ما می‌تواند با مشارکت برندها و شرکت‌های معتبر دنیا تولیدات خوب و مشترکی را انجام دهند. کشور ایران با توجه به موقعیت خاص منطقه‌ای که دارد قبل از تحریم‌های دور دوم در حال تبدیل شدن به هاب منطقه بود و متاسفانه بعد از تحریم‌های ترامپ این امکان را از دست دادیم و این امکان برای کشورهای رده سوم خاورمیانه فراهم شد.

اگر ممنوعیت واردات در یک فضای درست برداشته شود اتفاقاً می‌تواند یک فضای رقابتی ایجاد کند و فرصت رشد برندهای داخلی را ایجاد می‌کند و کیفیت بالا خواهد رفت؛ اینگونه می‌توانیم بازارهای منطقه و جهانی را به دست بگیریم. چین نیز از همین فضا استفاده می‌کند و محلی برای تولید و توزیع تکنولوژی کشورهای دیگر شده است؛ چراکه نیروی کار فراوان و ارزان دارد و برای تقویت اقتصاد خود از سیاست‌های مختلف تعرفه‌ای استفاده می‌کند.

تا به امروز به حد کفایت از سرمایه‌های نقدی و غیرنقدی کشور برای فعالان صنعتی استفاده کرده‌ایم، آن مجموعه‌ها توانسته‌اند خود را به حدی برسانند که نیازهای داخلی را پاسخگو باشند و سهمی از بازار را برای خود کنند اما همچنان باید به آنها مشوق داد،این مشوق‌ها مثلاً می‌تواند در مشارکت شرکت‌های دانش‌بنیان باشد و یا تخفیفات تعرفه‌ای برای صادرات و واردات مثل کمک به واردات قطعات اولیه و یا کم کردن قوانین و مقررات دست و پاگیر به آنها تعلق بگیرد.

نیازی نیست حجم عظیمی از شرکت‌های بی‌فایده که صرفاً به عنوان پر کردن روزمه برخی مدیران ایجاد شد و سرمایه کشور در آنجا رسوب شد را حمایت کنیم تا فقط حفظ شوند. قاعدتاً شرکت‌هایی که تا امروز نتوانسته‌اند خود را حفظ کنند بهتر است که حذف شوند و این قانون بازار رقابتی دنیا است و اگر هر چه زودتر جلوی آن گرفته شود کمتر به سرمایه‌های ملی و مردم آسیب زده می‌شود.

‌آیا  تولید داخل توانست نیازها را بر طرف کند؟

یک نکته را نباید فراموش کرد، ما از بین ۱۳۲۲ مجوزی که مجموعه وزارت صمت برای صنعت لوازم خانگی در ۱۰ سال اخیر صادر کرد، بالغ بر ۹۵ درصد آنها عملاً تولیدشان مقیاس اقتصادی نداشت؛ یعنی آنقدر کوچک هستند و ظرفیت محدودی دارند و به اصطلاح تاب‌آوری پایینی دارند که نه‌تنها نمی‌توانند محصول خوبی را ارائه کنند تا مشتری داخلی را جذب کنند بلکه حتی در هزینه‌های روزمره و جاری خود مانده‌اند و باعث شده آرام آرام حداقل سهمی که در بازار داشتند را نیز از دست دادند و یک برند و محصول هرچقدر سهم کوچکتری از کیک بازار داشته باشد، مجبور است خدمات پس از فروش و آپشن‌های محصول را حذف کند و در نهایت رضایت مشتری کاهش پیدا کرده و از گردونه رقابت حذف می‌شود. اما برندهای بزرگی که از بازار لوازم خانگی کشور سهم دارند به دلیل فروش بالاتر و تاب‌آوری بیشتر، قاعدتاً میزان رضایت از آنها نه صددرصد بلکه زیاد خواهد بود.

‌می‌توان تعادلی بین واردات لوازم خانگی و تولید داخل ایجاد کرد؟

قطعاً می‌شود چون سابقه آن را در دهه‌های قبل نیز داریم، اگر واردات قانونی و شرکتی و هدفمند و با برنامه و همچنین با اعمال تعرفه‌های مشخص باشد، می‌تواند در یک سبد مشخص ورود پیدا کند و از آن طرف، فعال صنعتی داخلی می‌داند در کجاها خلأ وجود دارد  و در کجاها می‌تواند بیشتر ورود پیدا کند و در کجا برای او مزیت رقابتی وجود دارد؛ در حقیقت با چشم باز رقابت می‌کند اما در فضایی که واردات به صورت عظیم و سازمان‌یافته و غیرقانونی و قاچاق است، فعال اقصادی در یک فضای مه‌آلود با رقیبی که اصلاً نمی‌بیند مبارزه می‌کند که بسیار خطرناک است و فعال صنعتی به جای تمرکز بر کار خود باید با مجموعه‌ای که نمی‌بیند درگیر شود. اگر در یک مکانسیم کاملاً تعریف شده و هدفمند و واقع‌بینانه نسبت به ظرفیت و نیاز داخل و شرایط بین‌الملل، واردات و تولید را هماهنگ کنیم می‌توانیم به این صنعت کمک کنیم.

به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید

دیدگاه

ویژه اقتصاد
آخرین اخبار