میثم رادپور کارشناس اقتصادی درباره آثار تحولات اخیر بر بازار ارز میگوید:
تورم مخربتر از ترور
با وجود اینکه تحولات اخیر در منطقه منجر به نگرانی بسیاری از مردم شد و قیمت دلار هم تا حدی افزایش یافت اما میثم رادپور، کارشناس اقتصادی معتقد است که نگرانیها از تورم فزاینده در فضای کسبوکار و اقتصاد کلان مخربتر از اخبار تحولات اخیر است.
با وجود اینکه تحولات اخیر در منطقه منجر به نگرانی بسیاری از مردم شد و قیمت دلار هم تا حدی افزایش یافت اما میثم رادپور، کارشناس اقتصادی معتقد است که نگرانیها از تورم فزاینده در فضای کسبوکار و اقتصاد کلان مخربتر از اخبار تحولات اخیر است.
به گفته او، تورم 50 درصدی، ماحصل تمام سیاستهای غلطی است که ایران در سالهای قبل اتخاذ کرده است و اخباری که اکنون از منطقه به دست میرسد، بیشتر از این تورم در فضای کسبوکار مخرب تلقی نمیشوند. رادپور بیان میکند: اینکه یک رخداد سیاسی اتفاق افتاده است، نمیتواند محل بحث باشد مگر اینکه بخواهیم از نظر بلندمدت به تاثیر آن نگاه کنیم زیرا تاثیرات لحظهای، از بین میروند و بازار دوباره به روال قبلی بازمیگردد. حتی در خود ایران هم این شرایط که بر اقتصاد کلان کشور سایه انداخته است، بیسابقه است چراکه ما هرگز تورم 50 درصدی نداشتهایم.
به نظر شما تحولات یک ماه اخیر در منطقه چه تاثیری بر بازار ارز ایران داشته است؟
اگر بخواهم بهتر توضیح دهم، اتفاقات اخیر، دو نوع آثار بر اقتصاد ایران خواهد داشت؛ یک مدل آثار کوتاهمدت و دیگری آثار بلندمدت است. در واقع، هر رخداد سیاسی از این جنس که رخ میدهد به دو نحو بر بازار کشور تاثیر میگذارد. مدل تاثیر کوتاهمدت این است که تقاضا افزایش مییابد و دلار گرانتر میشود. بازاریها ریسک میکنند چراکه درگیریها شدت میگیرد و ریسک زیاد منجر میشود همه رفتار هیجانی نشان دهند. از سال ۱۳۹۲ به بعد، وضعیت ارزی در ایران بسیار فجیع بوده است و دلیل آن هم افزایش این قبیل ریسکها تلقی میشود.
البته، تحریمها و مشکلاتی که آمریکا برای ایران درست کرد هم بیتاثیر نیست. سیاستگذاری در ایران برای مقابله با آثار تحریمها، سیاستهای نادرست در پیش میگیرد و خود مواجهه سیاستگذار با تحریم، باعث ایجاد مشکلاتی دیگر در کشور میشود. تعبیر بلندمدت آثار رخدادها این است که سیاستگذار برای حل مشکل تحریم، تمهیداتی انجام میدهد که خود آن تمهیدات هم باعث مشکل در فضای کسب و کار میشود. در نهایت، تولید به رکود میافتد و رکود تولید خودش عامل افزایش قیمت ارز است.
تاثیر مستقیمتر تحولات اخیر و به خصوص ترور رهبر حزبالله چیست؟
اینکه یک رخداد سیاسی اتفاق افتاده است، نمیتواند محل بحث باشد مگر اینکه بخواهیم از نظر بلندمدت به تاثیر آن نگاه کنیم زیرا تاثیرات لحظهای، از بین میروند و بازار دوباره به روال قبلی بازمیگردد. حتی در خود ایران هم این شرایط که بر اقتصاد کلان کشور سایه انداخته است، بیسابقه است چراکه ما هرگز تورم 50 درصدی نداشتهایم. اگر شما به زمانی بازگردید که رئیسجمهور، آقای خاتمی بودند و حتی در دوران آقای احمدینژاد 50 درصد تورم وجود نداشته است.
همین که تورم در کشور تا 50 درصد رشد کرده، نشان میدهد که وضعیت اقتصاد کلان ایران بسیار بد است و باید تدبیری برای رفع و رجوع آن داشت. زیرا همانطور که تورم 50 درصدی انعکاس یک اقتصاد است که خوب کار نمیکند، خودش منجر به بد کار کردن اقتصاد نیز میشود. آثار رکود تورمی در اقتصاد ایران کاملاً محسوس و مشهود است و میزان تولید مدام در کاهش تنزل است. صحبت کارشناسان نیز همین است. متاسفانه، هرگز مشکلات خود را حل نکردهایم و نمونه آن هم مسئله ایران با دنیاست. بانک مرکزی به دلیل وجود تحریمها، مشکلات زیادی دارد و نمیتوانیم مثل بقیه دنیا مراودات پولی و مالی داشته باشیم.
اثر تحولات اخیر بیشتر است یا تورم و تحریم؟
تولید کاهش یافته است زیرا تحریمها، باعث کاهش ارز میشود. برخی سیاستها دولت ایران را بیاعتبار کرده است. صاحبان کسبوکارها به دولت و قول و قرارهایش به چشم تردید نگاه میکنند و مطمئن نیستند که دولت ایران حتماً پای تعهداتی که به آنها داده است میماند. نگاه کشورهای خارجی و شرکتهای خارجی به فعالان اقتصادی نیز همین است. زیرا فعالان اقتصادی در دنیا نمیدانند که حتی اگر فعال اقتصادی در ایران بخواهد به تعهدات خود عمل کند هم آیا سازوکاری برای اینکه بتواند بر سر عهد خود با آنها بماند وجود دارد یا اینکه نه. به همین دلیل هم ترجیح میدهد به جای همکاری با ایران، با کشوری همکاری کند که این همه مشکل نداشته باشد. بنابراین به همین دلیل است که میگوییم تنها همین حادثه تلخ اخیر نیست که بر اقتصاد سیاسی ایران سایه انداخته است. مجموعهای از مشکلات گوناگون منجر شده که وضعیت اقتصادی کشور اکنون با این حالت نااطمینانی مواجه شود.
بنابراین در ارزیابی قیمت ارز هیچ چیز مهمتر از تورم 50 درصدی نیست. این 50 درصد تورم که شاهد آن هستیم، فرایندی از همه رخدادهای سیاسی و واکنش ایران به این رخدادهاست. هیچ چیز مهمتر از تورم 50 درصدی نیست و قیمت ارز در یک دوره مشخص زمانی افزایش مییابد. در اقتصاد ایران مسائل سیاسی، نمیتوانند خطرناکتر از تورم باشند و ریسک فعالیت اقتصادی را بیش از میزان تورم موجود در کشور افزایش دهند. بنابراین زمانی که با جهش ارزی مواجه میشویم نمیتوانیم توضیح دهیم که دقیقاً علت افزایش نرخ ارز، تورم بوده یا اینکه اخبار منجر به افزایش قیمت ارز شدهاند.
پس چرا برخی کارشناسان توضیح دادند که ممکن است این اخبار منجر به ناآرامی در بازار شود؟
البته اگر بازار احتمال دهد که قرار است جنگ صورت بگیرد، این احتمال بر بازار بیش از تورم تاثیر میگذارد اما تنها در این حالت است که اثر اخبار در بازار بیش از تورم خواهد بود. اگر قرار باشد جنگی رخ دهد و آمریکا درگیر جنگ با ایران شود، این رخدادها بر کشور ایران تاثیرات سوء زیادی دارد چراکه قدرت اقتصادی دنیا قرار است با ایران بجنگد. به نظر من ایران نمیخواهد وارد جنگ شود و به همین دلیل میگویم تورم اثری به مراتب خطرناکتر دارد. اینطور که تحولات در بازار نشان میدهد، خود فعالان بازار هم نگران وقوع جنگ نیستند.