پیمان افضل عضو هیئت مدیره انجمن مهندسی معدنی ایران:
نیاز به وزارتخانه معادن و صنایع معدنی داریم
پیمان افضل، استادتمام دانشگاه است و عضو هیئت مدیره انجمن مهندسی معدنی ایران و عضو هیئت مدیره انجمن زمینشناسی ایران و سالها مشاور شرکتهای معدنی بوده است. او در گفتوگو با «هممیهن» از واگذاری معادن به شرکتهای خصولتی و خصوصی گلایه میکند که به دلیل تخصص نداشتن در عرصه معدن تنها به سودآوری فکر میکنند.
او همچنین ادغام وزارت صنایع و معادن با وزارت بازرگانی را اشتباه بزرگی میداند که باعث شد تولید کارایی خود را از دست بدهد. افضل معتقد است ایران نیاز به وزارت معادن و صنایع معدنی دارد تا بحثهایی مانند ایمنی و تجهیزات دوباره در اولویت قرار گیرند.
آیا عدم نظارتهای دولتی را میتوان دلیل مهم اتفاقاتی مانند معدن زغالسنگ طبس دانست؟
بهعنوان کسی که ۲۱ سال است در بخش معدن کشور فعالیت میکنم باید عرض کنم که ما باید وزارتخانه را یک مقصر بزرگ در نظر بگیریم یعنی ساختار دولتی در این حادثه بسیار تاثیر دارد. اینگونه اتفاقات نه چند سال یکبار بلکه سالیانه چندین بار این اتفاق تلخ رخ میدهد؛ منتها در بعضی از اتفاقات فقط یک یا دو نفر فوت میکنند که رسانهای نمیشود. همین چند ماه پیش در معدن شازند که یک معدن مصالح ساختمانی بود دیدیم که ریزش کرد و چند نفر کارگر کشته شدند.
موضوع اساسی در اینجا این است که یک بحث ساختاری داریم که به بیش از ۲۰ سال پیش برمیگردد یعنی این قضیه از دولت آقای احمدینژاد که بیش از اینکه افراد تخصص داشته باشند آدمهای سیاسی را وارد وزارتخانههای تخصصی کردند. موضوع دوم این بود که وزارت معادن و فلزات را ابتدا در وزارت صنایع و بعد از آن در وزارت بازرگانی ادغام کردند؛ همین باعث شد که متاسفانه بخش معدن خیلی ضعیف شود. در کنار آن دفترهای تخصصی بسیار ضعیف شدند و آدمهای متخصص در این وزارتخانه کمرنگ شدند. بعد از آن آمدند در تصحیح چارت و به اسمهای بیمسمایی مانند چابکسازی و کوچکسازی، دفترهای نظارت و ایمنی را در دولت قبل و در زمان وزارت آقای فاطمیامین به اسم ادغامسازی بستند.
در بخش دولتی سازمانی مثل ایمیدرو و یا شرکت تهیه و تولید وجود دارد که به معادن تحت پوشش نظارت میکنند اما در بخش خصوصی نظارتی وجود ندارد و بخش خصوصی هم با توجه به شرایط متاسفانه بد اقتصادی و بخشنامههایی که وزارتخانه صمت در بحث صادرات و تولید علیه تولیدکننده و صادرکننده صادر کردند به مشکل خوردند و باعث شد شرکتهای خصوصی بهخصوص در بخش زغال سنگ از موارد مهمی مانند ایمنی صرفنظر کنند برای اینکه تولید را بالا ببرند، در چنین شرایطی با عرض پوزش، باید خیلی راحت عرض کنم که جان انسان در پایینترین اولویت قرار میگیرد و وزارتخانه نیز کوچکترین نظارتی به این قضایا نداشته است.
در سال ۱۳۹۸ و در دولت حسن روحانی نیز چنین مواردی وجود داشت و آن اتفاقی که در معدن یورت رخ داد که ۴۴ نفر کشته شدند، اینها معادن بخش خصوصی هستند که مثلاً به یک صندوق بازنشستگی واگذار میشود و آنها نیز به عنوان بدهی به یک مجموعه دیگر واگذار میکنند.
تکنولوژیها در معادن زغالسنگ فرسوده است و حتی برخی از آنها برای زمان شوروی سابق است و بهروزرسانی نشده است و بعضاً نگهداری آنها فقط برای اشتغالزایی صورت گرفته است و آمار بدهند که مردم فلان منطقه کار دارند.
معادن زغالی معمولاً ضررده هستند و به جای اینکه معدن را به سمت مکانیزاسیون یا نیمهمکانیزاسیون کردن ببرند و از تجربه کشورهای پیشرفته استفاده کنند چون نیاز به سرمایه دارد این کار را نمیکنند. به عنوان مثال در سال گذشته یکی از شرکتهای بزرگ بخش خصوصی، یکی از معادن زغال سنگ متروک شمال کشور که اتفاقاً زغال گرمایی خوبی دارد را با یک شرکت متخصص در امر زغال در ایران قرارداد بست و اتفاقاً آن شرکت نیز از متخصصان بینالمللی استفاده کرد اما در نهایت پول آنها را ندادند و با وجود آنکه سیستمهای ایمنی در معدن زغال گذاشتند و حتی نقشههای معدن را نیز کشیدند اما متاسفانه به همکاری ادامه ندادند چون هزینه داشت.
شما نگاه کنید اکثر دادههای معادن زغال سنگ ما قدیمی است و خیلی از گزارشها و نقشههای آنها موجود نیست و خیلی از اطلاعات آنها بهروز نشده است. باید این اطلاعات به روز شود و مدلسازی شود تا اکتشافات درستتری انجام شود. یکی از مهمترین بحثها در اکتشافات زغال سنگ این است که به خاطر ذات زغالسنگ ما گاز زغال داریم که در اکتشاف حتماً باید اندازهگیری شود اما کدام شرکت بخش خصوصی حاضر است چنین کاری را انجام دهد درحالیکه آنها فقط و فقط به دنبال سود آنی هستند و مدیران آنها بهخصوص در شرکتهای خصولتی غیرمتخصص هستند و اینگونه هزینهها را انجام نمیدهند و متاسفانه وزارتخانه نیز هیچ نظارتی انجام نمیدهد و فقط به دنبال ارائه آمار تولید هستند.
در این خصوص چه پیشنهادی به دولت جدید دارید؟
خوشبختانه قرار است در دولت جدید معاون معدنی فعلی که واقعاً آسیب عظیمی در این سه سال زد تغییر کند و خوشبختانه قرار است معاونی جایگزین او شود که از خود معدن است اما یک شرط خیلی مهم وجود دارد و آن این است که باید ساختار اصلاح شود، ما بارها داد زدیم و گفتیم ایران یک کشور معدنی است و ایران نیاز به وزارت معادن و صنایع معدنی دارد. وقتی شما وزارت بازرگانی را در بخش تولید ادغام کردید باعث شد تا بخش مرغ و تخممرغ و ارزاق بر تولید مسلط شود چون سیاست پوپولیستی را دنبال میکنیم نه سیاست توسعهگرایی. باید سیستم تولید از این سیستم بازرگانی جدا شود تا بتواند کار خود را درست انجام دهد. کسانی که دفاتر نظارتی را در وزارتخانه تعطیل کردند باید جوابگو باشند.
آیا میتوان تحریمها و نبود تجهیزات ایمنی را در اینگونه اتفاقات دخیل دانست؟
میگویند تجهیزات ایمنی وجود ندارد، خیلی از این تجهیزات در کشور تولید میشود و مقداری از تجهیزات را نیز در کشور نداریم. سوال این است مگر ما با چین و روسیه که اتفاقاً این دو کشور سالهاست در بخش زغالسنگ فعال هستند رابطه خوبی نداریم؟ خب از آنها بخرند. تجهیزات گازسنجی که جزو تجهیزات تحریمی نیست.
نکته مهم دیگر این است که آییننامههای ساده را نیز در ایمنی رعایت نمیکنند این خاطره از یاد من نمیرود که یکی از دوستان تعریف میکرد که در بازدید از یک معدن کوچک بخش خصوصی دیده که صاحب معدن لامپ را داخل معدن زغال سنگ آورده و مانند یک سیستم خانه برقکشی کرده است و مهندس فریاد میکشید که در اینجا گاز وجود دارد و یک جرقه باعث انفجار معدن میشود. یعنی حتی گاهی آییننامهها نیز رعایت نمیشود. در معدن یورت این صحبت بود که کارگر میگفت ما بوی بد زغال را حس میکنیم و میزان گاز زغال زیاد است اما به حرف آنها گوش ندادند. باید این را در نظر داشته باشیم که جان انسانها از همه چیز مهمتر است و مدیریت خوب این است که رفاه برای مجموعه ایجاد کند و نه اینکه مواردی را حذف کند که جان انسانها را به خطر میاندازد.