بررسی ایمنی ورقهای فولادی در بدنه خودروهای ایرانی
آیا ایمنی خودروهای ایرانی تنها به ضخامت ورقهای مورد استفاده مربوط میشود یا مشکل جای دیگری است؟ در این مقاله به میزان تأثیرگذاری ضخامت ورقهای فولادی در میزان
آیا ایمنی خودروهای ایرانی تنها به ضخامت ورقهای مورد استفاده مربوط میشود یا مشکل جای دیگری است؟ در این مقاله به میزان تأثیرگذاری ضخامت ورقهای فولادی در میزان ایمنی خودروهای داخلی میپردازیم و به این پرسش پاسخ میدهیم که آیا با افزایش ضخامت ورقهای مورد استفاده در بدنه خودروهای ایرانی، ایمنی این خودروها بهتر میشود یا نه؟
محصولات فولادی بهویژه انواع ورقها مانند ورق سیاه، ورق گالوانیزه و ورق روغنی بخش عمدهای از موتور، بدنه و اسکلت خودروها را تشکیل میدهند. از اینرو میتوان گفت که یکی از عوامل مؤثر بر کیفیت خودرو به کیفیت ورقهای فولادی استفاده شده بستگی خواهد داشت؛ اما همه این مسئله به ضخامت ورق مربوط نمیشود. در ادامه به بررسی این نکات میپردازیم.
کدام ورقها و چرا؟
ورقهای فولادی به دلیل جوشپذیری، مقاومت بالا، انعطافپذیری عالی و قیمت مناسب یکی از پرمصرفترین محصولات برای بدنه خودروها محسوب میشود. فایبرگلاس، تیتانیوم، ورق آلومینیوم، ورق منیزیم و بدنه کربن، فولادهای کم آلیاژ مستحکم (HSLA) و فولادهای استحکام بالای پیشرفته (AHSS) ازجمله مصالح نوینی هستند که در خودروسازیهای معروف مورد استفاده قرار میگیرند؛ اما در ایران به دلیل عدم دسترسی به تکنولوژی تولید این محصولات و نیاز به واردات، تنها از ورقهای فولادی کششی استفاده میشود که از استحکام پایینی برخوردار هستند. بهطور معمول ورقهای سیاه و گالوانیزه و ضدزنگ برای ساخت بدنه، بخشهای زیر خودرو و شاسی، اگزوز، موتور و سقف در خودروهای ایرانی بیشترین کاربرد را دارند. هرچند اکثر فعالان بازار آهن میدانند ورق گالوانیزه و ورق سیاه چیست ولی بهطورکلی ورق سیاه به ورقهای نورد گرم میگویند که پایه ورق گالوانیزه و روغنی نیز محسوب میشود.
این خودروها با بهترین ورق فولادی هم ایمن نمیشوند
ازجمله تولیدکنندگان مطرح ورق خودرو در ایران میتوان به ورق گالوانیزه و ورق سیاه گیلان ، فولاد مبارکه، فولاد اکسین خوزستان، فولاد کاویان، فولاد تاراز و شرکت ورق خودرو شهرکرد اشاره کرد.
یکی از بزرگترین مشکلات تولیدکنندگان ورق خودرو در ایران عدم دسترسی خواسته یا ناخواسته به تکنولوژی روز مورداستفاده در خودروسازی جهان است. این فاصله با تولیدکنندگان جهانی ورق خودرو، یکی از عوامل کیفیت پایین خودروهای ایرانی به شمار میرود اما همه ماجرا نیست. طنز تلخ موجود مربوط به این موضوع است که حتی اگر بهترین ورقهای فولادی هم در خودروهای داخلی استفاده شود، صنعت خودروسازی ایرانی به دلیل عدم توجه به طراحی آئرودینامیک، عدم رعایت اصول مهندسی در طراحی اسکلت و کیفیت ساخت پایین نمیتواند خود را به ایمنی بالای خودروهای شرکتهای بزرگ نزدیک کند. برای بهبود صنعت خودرو به بازسازی کلی زیرساختها، جلوگیری از تولید و عرضه خودرو قبل از انتشار نتایج استاندارد ایمنی، دگرگونی در نحوه نگرش، خارج کردن انحصار از بازار و رقابتی کردن صنعت نیاز داریم که متأسفانه سود کلان برای برخی، مانع از انجام این موارد میشود. سؤال بزرگ این است که آیا خودروهایی مانند پراید و تمام زیرمجموعههای آن نظیر ساینا و کوئیک و همچنین پژو میتوانند استانداردهای امروزی را پاس کنند وقتی که خود پراید نتوانسته استانداردهای ایمنی دهه 80 میلادی را پاس کند و از همان زمان ناایمن اعلام شده است و همچنین پژو که براساس استاندارد دهه 90 میلادی تولید شده است.
تأثیر ضخامت ورق در ایمنی خودروهای داخلی
نازک بودن بدنه خودرو و عدم تحمل ضربه در ورقهای مورد استفاده یکی از بزرگترین انتقادات به خودروهای ایرانی به شمار میرود. در شرایطی که تست تصادف هیچ یک از خودروهای داخلی ارائه نشده است و شفافیتی در نحوه کنترل کیفیت تولید وجود ندارد، سعی میکنیم به بهترین پاسخ در این زمینه برسیم.
در ابتدا باید عنوان کنیم که ضخامت استاندارد در خودروهای امروزی دنیا بین 0.6 الی 0.8 میلیمتر است. البته در خودروهای خاص مانند خودروهای ذرهای از ورقهای با ضخامت بیشتر مانند ورق سیاه 3 میل الی بیشتر نیز استفاده میکنند. با توجه به مقایسه ضخامت بدنه خودروهای اکنون و گذشته میتوان نتیجه گرفت که کاهش ضخامت بدنه بهمنظور کاهش وزن خودرو، کاهش مصرف سوخت و کاهش آلایندهها و همچنین افزایش ایمنی پیاده و سرنشینها از استانداردهای خودروسازی جهان محسوب میشود. چیزی که استناد به آن خودروسازان داخلی را آگاهانه به گمراهی کشانده است. چراکه ایران خودرو، سایپا و سایر خودروسازان داخلی به این نکته دقت نمیکنند که خودروسازان جهان برای جبران کاهش ضخامت از فولادهای پراستحکام و کم آلیاژ برای افزایش استحکام بدنه استفاده میکنند؛ بنابراین میتوان گفت با فرض بر اینکه ورقهای مورد استفاده در خودروهای ایرانی همان 0.7 میلیمتر اعلامی است، آنچه در تولید خودروهای ایرانی مدنظر قرار نمیگیرد میزان و نوع آلیاژ ورقها و کیفیت تولید آنها است. این اختلاف کیفیت ورق در مقایسه ورق خودروهای وارداتی و شرکتهای ایرانی در ضخامتهای برابر کاملاً قابل لمس است.
بنابراین افزایش استحکام و ایمنی خودرو تنها از طریق افزایش ضخامت بدنه خودرو میسر نمیشود بلکه کیفیت تولید، نوع و جنس فولاد مصرفی نیز تأثیرگذار است. مورد دیگر که باید مورد بررسی قرار گیرد تأثیر ایمنی شاسی و اسکلت اصلی خودرو و نحوه طراحی آن در خودروهای ایرانی برای مقاومت در تصادفات است؛ بنابراین علاوه بر کیفیت ورقهای فولادی، نحوه طراحی و قرارگیری قطعات بدنه در کنار هم و کیفیت اجرا در جوشکاری، قالب دهی و غیره ازجمله موارد مهمی هستند که تضمینکننده ایمنی خودروها به شمار میروند.
جفای خودروسازان داخلی بر مشتری
با توجه به اینکه بهطور متوسط 1 تن فولاد در خودروهای داخلی استفاده میشود و با توجه به قیمت فولاد، تنها 2 درصد از قیمت خودرو به مقاطع فولادی استفاده شده در خودرو مربوط میشود؛ اما همین بخش کوچک تأثیر زیادی بر ایمنی و جان افراد دارد که حتی با این هزینه اندک هم خودروسازان راضی به بهبود کیفیت ساخت بدنه خودروهای خود نمیشوند و حتی در برخی موارد، کلاف بندی خودروهای داخلی هم با استفاده از ورق کششی قدیمی انجام میشود.
سخن پایانی
درگذشته تصور میشد بالا بردن ضخامت بدنه خودرو به ایمنی بالاتر منجر میشود اما در حال حاضر مشخص شده است که بدنه ضخیم، وزن و نیروی بیشتری را در هنگام تصادف به سرنشینان وارد میکند. به این ترتیب این خودروسازان به دنبال تولید فولادهای سبکتر ولی مستحکمتر رفتند و در طراحی آئرودینامیک خودرو نقاط شکست و ضربهگیر را لحاظ کردند. بر همین اساس در خودروهای خارجی نزدیک به 30 نوع گرید فولادی استفاده میشود درحالیکه این میزان در خودروهای ایرانی به 7 الی 8 نوع گرید خلاصه میشود. به این علت که دولتها در اغلب کشورهای پیشرفته دنیا بدون انحصارطلبی، استانداردهای سختگیرانه و جدیدی برای نظارت بر ساخت و میزان ایمنی خودروها تعریف نمودند تا باعث بهبود کیفیت خودروها برای مردمان خود شوند.