نسخه ۳ گانه تغییرات در رسانه ملی
سه گام ضروری برای بازگرداندن اعتماد به رسانه ملی: از پذیرش ریزش مخاطب تا تحول در ژانر خبری و بازتاب واقعی جامعه؛ آیا صداوسیما آماده تغییر است؟

به گزارش هممیهن آنلاین و به نقل از آرمان ملی دکتر مجید رضائیان در گفت و گو گفت: رسانهها امروزه بهعنوان مهمترین ابزار ارتباطی جوامع نقش مهمی در انتقال اخبار و اطلاعات به مردم را ایفا میکنند و در این میان هر رسانهای که بتواند در این مسیر صاقانهتر، شفافتر و آزادانه و بدون روتوش با جامعه در ارتباط باشد بیبش از سایرین خواهد توانست اعتماد جامعه را کسب کند. این در حالی است که نزدیک به دو دهه است با تولد نسل جدیدی از رسانهها در قالب شبکههای اجتماعی که نسبت به رسانههای دیداری، شنیداری، و مکتوب مزیت بیشتر دارند و آن هم در لحظه در دسترس بودن و بدون محدودیت بودن است نسل قبلی رسانهها تحت تاثیر این رسانههای نوین دیگر از بازدهیهای سابق خود برخوردار نیستند و ناگزیر از رقابت با سایر رسانهها برای ماندن و حذف نشدن هستند.
در چنین شرایطی شاهدیم که همه رسانهها در تلاش هستند تا سهگانه شفافیت صداقت و آزادی اطلاعات را رعایت کنند. هر چند که در برخی جوامع این رویه دگرگونه است و برخی رسانهها کاملا بر خلاف این رویه عمل میکنند. با این حال آنچه باعث میشود که یک رسانه بتواند در جامعهای اثرگذار ظاهر شود میزان صحت اخبار و اعتماد عمومی به آن رسانه است. به بیان دیگر مردم باید بتوانند اخبار منشر شده از آن رسانه را باور کنند و این باورپذیری و جامعهپذیری نیازمند گذر زمان و عملکرد درست و مطلوب رسانه است. لذا هر اندازه که این عملکرد مطلوبتر باشد اعتماد بیشتر جامعه را فراهم میآورد و در نهایت تاثیرگذاری خود را بالاتر میبرد. اما بالعکس هر اندازه که عملکرد و رویکرد یک رسانه برای جامعه باورپذیر نباشد و جامعه آن را نپذیرد در بلندمدت نه تنها تاثیرگذاری خود را از دست خواهد داد و مردم دیگر بدان رسانه استناد نخواهند کرد بلکه مرجعیت رسانه نیز اینگونه از دست خواهند رفت و جامعه به رسانههای دیگر استناد خواهند کرد. در همین مسیر در جامعه ایران نیز این رویه پی گرفته میشود و صداوسیما به عوان رسانهای فراگیر باید چنین نقشی را ایفا کند. اما کافی است روند عملکردی صداوسیما را طی مقطع پیش از جنگ 12 روزه و پس از جنگ مروری کنیم تا متوجه شویم هیچ نوع تغییری در نوع رویکردها، سیاستها، برنامهها و بعضا حتی مهمانان صورت نگرفته است و آنچه امروز در قالب همبستگی ملی و انسجام اجتماعی مطرح میشود هنوز در صداوسیما که خود را رسانهملی میخواند بروز و ظهور نکرده است.
لزوم اصلاح در صداوسیما
جنگ 12 روزه ایران و رژیم صهیونیستی و مقاومت مقدس ایران دستاوردهای بسیاری داشت و یکی از مهمترین این دستاوردها همبستگی و انسجامی بود که حول محور ایران ایجاد شد و حال این انتظار میرود که این همبستگی در همه حوزهها متبلور شده و تجلی یابد. کما اینکه تجلی آن را میتوان در حوزههای مختلف در حل مشکلات جامعه و تحقق مطالبات آنها دید. اما به طور مشخص در حوزه رسانه انتظار این است که صداوسیما بهعنوان رسانهای که بهرغم ریزش مخاطبان؛ همچنان دنبالکنندگان خاص خود را دارد بتواند با تغییراتی در رویکردها و سیاستهای حاکم به جای اینکه تریبون یک جریان خاص شود منعکسکننده مواضع و رویکردهای سلایق مختلف در جامعه باشد. آن زمان خواهد بود که مرجعیت رسانهای که رفته باز خواهد گشت و به واقع بهعنوان رسانهملی قلمداد خواهد شد. شاید خیریتی که در اتفاقات اخیر بود این باشد که مدیران به خود آیند و تغییرات اساسی را در صداوسیما کلید بزنند. تغییراتی در افراد، رویکردها و برنامهها. اینکه بخواهیم همواره از یک تفکر، کارشناسانی تکراری از همان تفکر و برنامههای تکراری پیرامون همان تفکر بسازیم نه تنها نوآوری نیست بلکه عقبگرد و پس رفت است. اینکه برای باز نشان دادن مقطعی فضا از چند چهره دگراندیش هم بهعنوان کارشنای دعوت به عمل آید نیز چاره کار نیست. بلکه باید طرحی نو در انداخت و تغییراتی بنیادین که برای صداوسیما از نان شب نیز واجبتر است انجام داد. مهمترین اقدامی که باید صورت پذیرد خارج نمودن صداوسیما از نگاههای بسته و یکسویه یک جریان خاص است که صداوسیما را همچون ملک پدری خود میپندارد که هر کاری بخواهد در آن انجام دهد. چه اینکه از درون این تفکر نیز اظهارنظری که جامعه را آغل خواند یا توئیت اخیر مصطفی شهبازی مجری تندرو برنامه پاورقی که با نام بردن برخی از فعالان سیاسی و دعوت آنها به صداوسیما به عبارتی منت نهاده است، در میآید. لذا به جای هزینهتراشی باید به سمت ایجاد مزیت رفت و این مهم حاصل نمیشود مگر با تغییرات گسترده. مسئولان ارشد کشور نیز باید بیتفاوت از این مساله نگذرند و تصیمات مهمی درباب این تغییرات در صداوسیما در مسیر ملی شدن این رسانه اتخاذ کنند.
سهگانه تغییر
مجید رضائیان، استاد دانشگاه و در خصوص لزوم تغییرات در رسانهها اظهار داشت: اولین مسالهای که در عرصه جامعهشناسی به یک تغییر دست پیدا میکنید و در مورد آن بحث میشود پذیرش واقعیتهای بیرونی است. وقتی واقعیت بیرونی را بپذیرید سراغ تغییر میروید ولو اینکه پذیرش یک ناکامی در کار رسانه باشد. اولین ضرورت تغییر برای رسانههای ما در ایران این است که مخاطب از آنها فاصله گرفته است. وقتی به صداوسیما مراجعه میکنید مشخص است که با ریزش مخاطبان مواجهه شده است. پس ریزش مخاطبان باعث میشود که شما امری را به نام تغییر بپذیرید مجید رضائیان گفت: اصل دوم که تغییر را در رویکردهای رسانهها و در راس آنها صداوسیما الزامی میکند این است که بپذیرید امروز کار رسانه باید بر ژانر روزنامهنگاری تحلیلی متمرکز شود. الان همه گوشی به دست هستند و هیچکس دنبال WHAT نیست. الان همه دنبال دو عنصر چگونگی و چرایی هستند که به آنها عناصر داینامیک روزنامهنگاری میگوییم. امروز ژانر روزنامهنگاری تحلیلی در دنیا حرف اول را میزند. تعقیب رویدادی که رخ داده را رسانههای معتبر و حرفهای انجام میدهند. الان پرینت مدیا و رسانههای چاپی همه بر بستر وب آنچه که عرضه میکنند بهعنوان یک امر معتبر در شبکههای اجتماعی وایرال میشود چرا که میگویند حتما بر روی آن کار کارشناسی صورت گرفته است. این پژوهشگر خانم ژورنالیسم افزود: ما باید در صداوسیما شاهد مجلههای خبری قوی، گفتوگوهای قوی و گزارشهای قوی و به اصطلاح تعقیبهای خبری باشیم. رضائیان ادامه داد: اصل سوم در بحث تغییر نیز این است که باید جامعه را با همه ابعاد آن ببینیم که اسمش را «اصل مغایر» میگذاریم. ما اقشار مختلف در جامعه داریم و مردم مطالبات مختلفی در ابعاد مختلف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، ارزشی، سیاسی از حاکمیت و رسانه مربوط به حکومت دارند. وی ادامه داد: مردم اگر مطالباتشان و نیازهایشان را در رسانه نبینند طبیعتا اعتماد هم از بین میرود. لذا باید به اصل «پذیرش دیگری» توجه کرد. معتقدم اگر این سه را در نظر بگیریم اساسا رسانه در داخل کشور مورد اعتماد مردم قرار میگیرد و در آن صورت مرجعیت رسانه نیز هرگز خارج از ایران نخواهد رفت و رسانههای داخلی مرجعیت قوی پیدا میکنند. صداوسیما هم باید در این مسیر حرکت کند و قبول کند که ناکام است و با ریزش مخاطب مواجه است پذیرش این واقعیت؛ درهای تازهای را میگشاید.