هیچکس خواهان جنگ نیست
آخرین خبرهای داخلی و خارجی
سفر اخیر نانسیپلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، بهطور پیشبینیشدهای خشم چین را برانگیخت، چین با نمایش قدرت خود از طریق برخی تمرینهای نظامی به این سفر پاسخ داد. دو سوال مهم در اینجا این است که چرا پلوسی در وهله اول به تایوان رفت و چرا پکن به استقرار ناوگان خود اهمیت میدهد؟ سوال اول بسیار جالبتر است، اما اهمیت کمتری دارد. ما دقیقا نمیدانیم چرا او از تایوان بازدید کرد. برخی ادعا میکنند که او به دلیل مخالفت طولانیمدتش با نقض حقوق بشر چین که ریشه در پایگاه رای او در حوزه انتخاباتی او که اتباع چینی زیادی در آن زندگی میکنند، دارد و تصمیم گرفته به تایوان برود. دیگران ادعا میکنند که او احساس میکند اگر جمهوریخواهان مجلس نمایندگان را در نوامبر پس بگیرند، چیزی برای از دست دادن وجود ندارد. برخی گزارشها میگویند که او در مخالفت با دولت بایدن به تایوان رفت، در حالی که برخی دیگر میگویند پلوسی در واقع در هماهنگی با دولت بایدن به تایوان رفته است. یک استدلال این است که دولت بایدن فکر میکند که دیدار تحریکآمیز شخصی که به لحاظ فنی در دولت آمریکا حضور ندارد، موضوعی است که برای چین قابل اغماض است و حتی ممکن است که چینیها را در مذاکرات آمریکا و چین به حرکت درآورده و نشان دهد که آمریکا از قاطعیت لازم برخوردار است. هرکدام از این تحلیلها هم که درست باشند، باز هم سفر پلوسی به تایوان با واکنش بسیار سخت اما نسبتاً بیاهمیت چین مواجه شد. تعداد زیادی از کشتیها و هواپیماها مقدار زیادی مهمات شلیک کردند که هیچیک به تایوان یا کشتی متخاصم اصابت نکرد. این پاسخ نشان داد که چین در واقع دارای نیروی دریایی است. اما این نکته باز هم نشان نمیدهد که اگر پکن، برای مثال، یک موشک شلیکشده از طرف یک زیردریایی آمریکایی را سرنگون کند، چگونه توازن قوا ممکن است تغییر کند. پکن هشدارهای مکرری در مورد تایوان صادر کرده است، اما با گذشت زمان چنین هشدارهایی معنای خود را از دست میدهند. بنابراین چینیها از سفر پلوسی استفاده کردند تا حجم هشدار را به طرز چشمگیری افزایش دهند. اندازه نیروی نمایش دادهشده و ابراز خشم چین حسی از آخرالزمان و شبح قدرت چین را ایجاد میکند و نشاندهنده مقاصد پکن، در صورتی است که آمریکا این کشور را تحریک کند. همچنین این واکنش، این حس را در بین آمریکاییها ایجاد کرد- چه معقول و چه غیرمنطقی- که چین نیرویی است که ممکن است نتوان مهارش کرد. این نوع از واکنش برای پکن، ریسک زیادی نداشت، چون اگر نمیتوانست هیچیک از این پیامها را به طرف مقابل مخابره کند، حداقل چیزی هم از دست نمیدهد. مهمتر از آن این است که چین چندین کانال ارتباطی را که کشورش را به ایالات متحده وصل میکرد، مسدود کرده و باعث شد واشنگتن از بسته شدن این کانالها شکایت کند. بنابراین چینیها هم متوجه شدند که دولت آمریکا به باز بودن این کانالها نیاز دارد؛ این اصلا مساله کوچکی نیست. صادرات ستون فقرات اقتصاد چین است. با وجود تمام تنشها بین ایالات متحده و چین، ایالات متحده بیش از 17 درصد از صادرات چین را خریداری میکند و این آمریکا را به بزرگترین خریدار کالاهای چینی تبدیل میکند. چین در میانهی یک بحران اقتصادی قابل توجه است؛ بحرانی که با اقدامات تهاجمی فزاینده علیه مقاماتی که به راحتی چیزی را نمیپذیرند همراه است و در این میان چین مجبور است برای یافتن مشتریان جدید به شدت تلاش کند. شیجینپینگ، رئیسجمهوری چین با چالشهایی درباره نحوه رهبری خود مواجه است و این چالشها ممکن است در آینده و در زمان برگزاری کنگره حزب در ماه نوامبر خودشان را نشان دهند. شی به سادگی نمیتواند ریسک جدایی قابل توجه از ایالات متحده را بپذیرد. او هیچ اهرمی علیه اقتصاد آمریکا ندارد. از سوی دیگر، ایالات متحده حداقل دو اهرم فشار دارد؛ نخست کاهش واردات و تحت فشار گذاشتن چین در استفاده از دلار در معاملاتش. چین آگاه است که خط اول هر طرح جنگی با آمریکا، استفاده این کشور از اهرم تحریمهای اقتصادی است و اکنون زمان بدی است که چین بخواهد خود را با تحریمهای اقتصادی آمریکا مواجه کند و شی جینپینگ نیز قبل از نشست کنگره حزب در ماه نوامبر به هیچ عنوان چنین خطری را به جان نخواهد خرید. البته این درست است که جنگ بر سر تایوان میتواند تمرکز جمعیت چین را از مشکلات اقتصادیشان منحرف کند. چینیها میهنپرست هستند و بنابراین ممکن است به خوبی آماده پذیرش سختیهای جنگ باشند و مطمئناً این امکان وجود دارد که آنها مانورهای نظامی شی را نشانه قدرت کشورشان بدانند. مشکل اینجاست که هیچ تضمینی برای پیروزی چین وجود ندارد. چین میتواند به تایوان حمله کند، با پاسخ آمریکا مواجه شود و در اولین نبردها پیروز شود، اما در نهایت این جنگ را ببازد. تاکنون اقدامات چین در سواحل تایوان بسیار با دقت و حسابشده بوده تا آمریکا را به واکنش تحریک و وادار به اعمال تحریم اقتصادی نکند. ایالات متحده حتی یک آزمایش موشکی از قبل برنامهریزی شده را لغو کرده است تا خشم چین بیشتر نشود. یا پلوسی خودش تصمیم گرفته به تایوان برود و یا دولت آمریکا از او خواسته است این کار را انجام دهد. چین هم در مقابل واکنش خود را صورت داده است. اما جنگ چین با ایالات متحده بر سر تایوان، خطر اختلال جدی اقتصادی و شکست احتمالی پکن را به همراه دارد. آیا چین همه این خطرها را صرفا برای تسلط بر جزیرهای که برای خارج کردن آمریکا از دریای چین جنوبی، اهمیت کمی دارد، به جان خواهد خرید؟ ممکن است این اتفاق بیفتد، اما به نظر نمیرسد که اشتهای چین برای خطر زیاد باشد. اشتهای آمریکا هم برای ورود یه یک درگیری اینچنینی زیاد نیست. ترجمه: آریا صدیقی