ناجـی ناکام
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
برخی تحلیل گران، میخائیل گورباچف را عامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی می دانند، اما اودر واقع آخرین تیر ترکش حزب کمونیست شوروی بود که برای حفظ امپراتوری شوراها از کمان رها شد . گورباچف هنگامی زمام امور اتحاد شوروی را به دست گرفت که علائم بحرانی خردکننده در تمام شئون اداره امپراتوری در افق نمایان شده بود. گورباچف به قصد و انگیزه غلبه بر این بحران ها و نجات اتحاد شوروی از خطر فروپاشی، به رهبری حزب کمونیست رسید اما در آن برهه، دیگر کارازکار گذشته بود و فروپاشی به عنوان «سرنوشت محتوم» امپراتوری شوروی در انتظار آن نشسته بود. عوامل فروپاشی اتحاد شوروی به اندازه کافی در طول 30سال مورد تحلیل و بررسی پژوهشگران قرار گرفته است و در اینجا فقط به دونکته اساسی آن اشاره می شود. عامل مهم در
فروپاشی نظام شوروی، آغاز انقلاب در صنعت ارتباطی و استفاده از فناوری انفورماتیک در زمینه های مختلف بود. نظام بسته شوروی امکان تطبیق خود با این تحول تازه را نداشت. در اتحاد شوروی کشور به صورت کاملا محرمانه اداره می شد. به عبارت واضح تر، نه فقط توده مردم از آنچه در کشور می گذشت به کلی بی اطلاع بودند بلکه بدنه آماس کرده و غول پیکر بروکراسی حاکم بر کشور نیز صرفا به عنوان پیچ و مهره های یک دستگاه عظیم، مورد استفاده قرار می گرفتند و حق اطلاع از
اسناد و مدارک و نوع کار سایر دوایر دولتی نداشتند. صنعت انفورماتیک این مرزها را درهم شکست و نوعی شبکه ارتباطی در مجتمع های صنعتی و اداری پدید آورد که پنهان داشتن اطلاعات معمول از کارکنان آنها ممکن نبود. در دنیای غرب که «گردش آزاد اطلاعات» به عنوان یک ارزش و فضیلت سیاسی به حساب می آمد، گسترش صنعت انفورماتیک با استقبال مواجه شد و به روند توسعه، سرعتی بی سابقه بخشید. اتحاد شوروی به عنوان رقیب «دنیای سرمایه داری» که می کوشید خود را در حوزه های علمی، صنعتی، نظامی و اقتصادی موفق تر از رقیب نشان دهد، در به کارگیری صنعت انفورماتیک با مشکلی بنیادی مواجه شد. نظام شوروی اگر به استفاده از
فناوری انفورماتیک روی خوش نشان نمی داد و آن را نادیده می گرفت، از رقیب به شدت عقب می افتاد و نهایتا مغلوب آن می شد. به کارگیری فناوری انفورماتیک هم با نظام سیاسی کاملا بسته و تصمیم گیری های یکسره مخفی و محرمانه در تمام سطوح همخوانی نداشت، بنابراین سطحی از باز شدن جامعه را طلب می کرد. گورباچف با برنامه پرستروئیکای خود درصدد باز کردن تدریجی نظام سیاسی شوروی برآمد اما با هر گامی در این جهت، حاکمیت مطلقه حزب کمونیست بر تمام شئون جامعه شوروی، ترک تازه ای بر می داشت و به سمت فروپاشی نزدیک
تر می شد. عامل دیگر در فروپاشی شوروی، مسابقه تسلیحاتی بی سابقه ای بود که رونالد ریگان، رئیس جمهور آمریکا بر رقیب کمونیست خود تحمیل کرد. اقتصاد دولتی اتحاد شوروی بنیه چندان قدرتمندی نداشت به خصوص در دوران سلطه استالین عمدتا از طریق استثمارکشنده میلیون ها ناراضی تبعید شده به گولاک، دست به انباشت سرمایه می زد. ریگان با ابتکار جنگستارگان که برنامه دفاعموشکی بیسابقهای را بهاجرا میگذاشت، دولت شوروی را در تنگنای اقتصادی شدیدی قرار داد بهطوریکه اگر اتحاد شوروی درصدد برمی آمد که با آمریکا وارد مسابقه تسلیحاتی در حوزه دفاع موشکی شود، تمام سرمایهاش صرف این رقابت میشد، از اداره دیگر بخشهای جامعه باز میماند و اگر در این زمینه سرمایهگذاری نمیکرد، باز هم از رقیب قدرتمند خود در
حوزه نظامی عقب میافتاد و درنهایت مغلوب آن میشد. گورباچف که این مشکلات را میشناخت نهایت تلاش خود را بهکار گرفت تا هم اتحاد شوروی و نظام کمونیستی آن را سرپا نگه دارد و هم زمینه را برای تطبیق شرایط کشورش با پدیدهای جدید فراهم آورد. چنین کاری در مقطع زمامداری او اما عملا ناممکن بود بهخصوص اینکه حضور اشغالگرانه ارتشسرخ در افغانستان، هزینههای اقتصادی و نظامی سنگینی را برای شوروی بههمراه داشت. گورباچف برای کاهش هزینهها، ارتشسرخ را از افغانستان فرا خواند اما بلافاصله پس از آن زلزله شدید ارمنستان، میلیاردها هزینه بهدوش دولت گورباچف گذاشت. گورباچف زلزله ارمنستان را یکی از دلایل ناکامی خود معرفی کرد اما درواقع تناقضاتی که از چنددهه قبلتر نظام شوروی را همچون تارعنکبوت گرفتار خود کرده بود، شانسی برای موفقیت او باقی نگذاشت. ازاینرو، گورباچف را با هیچ حسابی نمیتوان عامل فروپاشی شوروی دانست. او بهعنوان ناجی شوروی در رأس حزب کمونیست قرار گرفت اما عمق مشکلات و گرفتاریها بسیار بیش از آن بود که تلاش و تقلای او چارهساز باشد.
به کانال تلگرام هم میهن بپیوندید