من دور از دخترانم در ورزشگاه
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
میتوان درک کرد دلیل محدودیتها، جدید بودن این اتفاق بوده است
من از زمان جوانی، به صورت مستمر به مدت دو دهه به استادیوم میرفتم، اما خیلی وقت بود که هم به دلیل مشغله و هم به دلیل مطالبه دخترانم برای ورود به استادیوم، برای تماشای فوتبال نرفته بودم. برای بازی استقلال-مس کرمان به این دلیل برای تماشای بازی رفتم که امکان حضور دخترانم فراهم شده بود، بعد از دو دهه دوباره به استادیوم آزادی رفتم. فضا بسیار عالی بود، هیچ مشکل و نارساییای برای اینکه حتی کسانی را با دیدگاههای تنگنظرانه بتواند غضبناک کند، وجود نداشت. همه چیز عادی بود، مردم در کنار هم نشستند و بازی را دیدند. البته فکر میکنم که هنوز جا دارد که به وضعیت استاندارد دراینباره برسیم. مثلا لزومی ندارد وقتی من با دخترانم به استادیوم میروم، آنها آن سر استادیوم بنشینند و من آن طرف استادیوم و موقع برگشت برای پیدا کردن همدیگر به مشکل بخوریم. حالا که گفته میشود زیرساختهای ورود زنان به استادیومها فراهمشده، این مسائل هم باید حل شود. این محدودیت 500 نفری برای ورود زنان، یعنی چی؟! البته من شنیدم که زنانی که بیرون ورزشگاه مانده بودند هم توانستند وارد شوند. من خودم در وزارت کشور در زمان آقای خاتمی مسئولیت داشتم، شاید بتوانم درک کنم که احتمالا دلیل این ورود محدود زنان به استادیوم چیست. بالاخره اتفاق جدیدی در حال وقوع است و مدعیان مخالفی دارد، بنابراین شاید مسئولان خواستهاند به صورت پایلوت این اتفاق صورت بگیرد تا جوانب امر را ببینند و رفتهرفته تعداد تماشاگران زن را زیاد کنند. به خاطر همین میگویم میتوانم درک کنم اما به این شرط که در این نقطه متوقف نشود و هفته به هفته، تعداد زنان تماشاگر زیاد شود. من گمان میکنم اگر این امکانات فراهم شود، در تهران به صورت متوسط چهار یا پنج هزار زن، برای تماشای هر بازی لیگ برتر به صورت مستمر راهی استادیوم آزادی شوند. زیرساختهای این موضوع هم وجود دارد. ما در بعضی از شهرستانها مثل اصفهان، تبریز و اهواز، استادیومهای مدرن داریم و در این استادیومها به سرعت میشود بخشهایی برای حضور زنان فراهم کرد. باید این مطالبه را پیگیری کرد تا به سرعت وضعیت استانداردی داشته باشیم. من در زمانی که در وزارت کشور دولت خاتمی بودم، یعنی اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80، مطالبه ورود زنان به ورزشگاه به این صورت وجود نداشت. در سالهای 83 یا 84، تازه فیلم آفساید منتشر و مطالبه بین زنان هم شروع شده بود و هیچوقت آن موقع ماجرا جدی نشد. اما وزارت کشور همان موقع با ورود زنان به ورزشگاه موافق بود. وقتی دیروز از ورزشگاه بیرون آمدیم، دیدم دخترانم به شدت خوشحالند. همه زنانی که دیروز دیدم خوشحال بودند. کسانی که عمق مطالبه زنان برای ورود به ورزشگاهها را درک نمیکنند میگویند این مطالبه چه ضرورتی دارد؟ درحالیکه این مطالبه به لحاظ روانی و اجتماعی، یک مطالبه جدی است، چون دلیلی برای سلب آن وجود ندارد. من به عنوان یک مرد که دو دختر دارم، خوشحالیام از ورود زنان به استادیوم آزادی، کمتر از زنان نبود. مردانی هم که کنارم نشسته بودند خوشحال بودند. این اتفاق اثر بسیار مثبتی داشت. من زنان پرانرژیای دیدم که انگار از فتحالفتوح بازمیگشتند.