مقاومت و اقتصاد
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
ایرانیها از موضع ضعف اقتصادی مذاکره نمیکنند
اقتصادی که 3/4درصد در سال گذشته رشد کرده، این دیدگاه هاوکیش* را که« فشار حداکثری» ایران را تسلیم میکند، زیر سوال میبرد. 25 آگوست، بلومبرگ مقالهای منتشر کرد با این عنوان که «اقتصاد بیمار، تهران را برای مذاکرات احیای برجام تحت فشار قرار داده است»؛ این شاید خلاصهای از دیدگاههای مخالف درباره مذاکرات احیای برجام باشد. از آنسو منتقدان دولت بایدن با این دیدگاه که اقتصاد ایران در حال غرق شدن است، در حال تلاش هستند که به دولت آمریکا فشار بیاورند که برای دستیابی به راهکارهای دیپلماتیک در حل بحران هستهای، منتظر ایران ضعیفتر برای گرفتن امتیاز بیشتر باشد. در واقع همین دیدگاه هم باعث شد که دونالد ترامپ، رئیسجمهور قبلی آمریکا در سال 2018 از توافق هستهای خارج شود و در انتظار سقوط اقتصاد ایران بماند. در حالی که بعد از سه سال هنوز این اتفاق نیفتاده و ایران به تکمیل چرخه هستهای خود بسیار نزدیک شده است و این نشاندهنده عمق شکست این استراتژی فکری است. سال گذشته، اقتصاد ایران 3/4درصد رشد کرد. هم صندوق بینالمللی پول و هم بانک جهانی، رشد حدود 3 درصدی را در سالهای آینده برای اقتصاد ایران پیشبینی میکنند. از سال 2012 تحت فشار تحریمها رشد اقتصادی ایران، بدون احتساب نفت که بیشتر بخش خدمات را تشکیل میدهد، 9/2درصد رشد کرده است. یک کارشناس ایرانی در بنیاد دفاع از دموکراسی (FDD) - سازمانی که مخالف احیای برجام و حل صلحآمیز پرونده هستهای ایران است- رشد اقتصاد ایران را در دوره تحریمها «اثرگذار» توصیف کرده است. ستایشهایی از این دست که به نظر میرسد روشی هوشمندانه برای احیای برجام و در نتیجه کاهش تحریمهاست. در مقابل اما تصریح شده که «هرچند وجوه مسدودشده ایران که حدود 100میلیارد دلار تخمین زده میشود، میتواند رشد اقتصادی کوتاهمدتی را ایجاد کند، اما به نفع مردم عادی ایران نخواهد بود. همانطور که تحریمها به نفع گروههایی از ذینفعان و جنگهای نیابتی است.» اگر تحریمها برای فشار حداکثری به معیشت ایرانیان با هدف اعتراضات خیابانی طراحی نشده بود، چنین نگرانیهایی قابل لمس بود. حتی ترامپ زمانی که برای راهاندازی کمپین فشار حداکثری علیه زندگی روزانه ایرانیان به خود میبالید، به نظر در فشار علیه ایران صریحتر بود. اما اطلاعات جدید از درآمد و هزینه خانوارهای ایرانی در پایان سال 1400 نشان میدهد که این استراتژی که تاکید میکند، منابع مالی داده شده به ایران به مردم عادی نخواهد رسید، هم رد شده است. در سال گذشته، درآمد سرانه ایرانیها بیش از سه برابر سریعتر از سرانه تولید ناخالص داخلی افزایش یافته است. براساس اطلاعات مرکز آمار ایران، درآمدها در سال گذشته به میزان قابل توجهی از تورم بالاتر قرار گرفت. در حالی که نرخ تورم سال گذشته 42 درصد ثبت شده که دوبرابر میانگین نرخ تورم در دهه گذشته محسوب میشود، با این حال درآمدها و هزینهها با حاشیه قابل توجهی از تورم سبقت گرفت و به حدود 53 درصد افزایش یافت. در نتیجه، با تعدیل تورم، درآمدها در سطح ملی 5/11درصد، در مناطق شهری 1/12و در مناطق روستایی 7 درصد افزایش یافت. همچنین هزینه واقعی سرانه هم با نرخهای مشابه افزایشی نشان میدهد. بنابراین روشن است که این ادعا که پولهای بلوکهشده برجامی به نفع مردم عادی ایران نخواهد بود، بیشتر یک سوءتفاهم است که کارکرد اقتصاد ایران را به درستی درک نکرده است. محافظهکارانی که میدانند اقتصاد ایران با وجود تحریمها چطور کار میکند، هم در دوران رئیسجمهوری حسن روحانی -رئیسجمهور میانهرو- در سالهای 2013 تا 2017 و هم امروز در دوره ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی- رئیسجمهور محافظهکار- برای دستیابی به یک توافق بازنگریشده، مخالف هستند. البته حتما با یک سال افزایش درآمد، بهبود وضعیت اقتصادی در اقتصاد ایران حاصل نمیشود. چراکه آثار بحران اقتصادی تحمیلشده به یک خانواده معمولی ایرانی در دهه بعدی ادامه مییابد و به این زودی تمام نمیشود. تحریمهای آمریکا و افزایش آن در سال 2021، باعث شده که سرانه هزینههای واقعی ایرانیان همچنان 11 درصد کمتر از سطح قبل از تشدید تحریمها در سال 2010 باشد. اما آیا این موضوع باعث رفع تردید ایران برای دستیابی به یک توافق نهایی که در مراحل نهایی خود است، میشود؟ حتی با وجود تاثیر مثبت اخبار برجامی بر بخشهایی از اقتصاد ایران، برخی از محافظهکاران در ایران از دولت ابراهیم رئیسی خواستهاند که با توجه به افزایش تقاضای اروپا برای نفت در زمستان پیش رو، که با تحریمهای غرب علیه روسیه تشدید شده، هرگونه توافق را به تعویق بیندازند. انتظار این است که زمستان پیش رو نارضایتی اروپاییها را بیشتر کرده و موضع آنها در مورد هر نوع توافق با ایران تلطیف شود. اما برای کشوری که بیش از یک دهه است که تحریمها را تحمل کرده، سادهانگارانه است که بگوییم به این سادگی از اصول استراتژیک خود برمیگردد. بنابراین اخبار مثبت اقتصادی به احتمال زیاد دلیل اصلی فشار بر دولت رئیسی است که توافق را به تاخیر بیندازد. دولت رئیسی بهتر است که رشد اقتصادی سال قبل را دلیلی برای مقاومت در برابر توافق احتمالی که اکنون روی میز است، در نظر نگیرد. دولت رئیسی برای دستیابی به رشد 8 درصدی سالانه در دوره اول ریاستجمهوری و ایجاد یک میلیون شغل و ساخت یک میلیون مسکن، نیاز به منابع بیشتری برای سرمایهگذاری دارد. همانطور که اخیرا توضیح دادم، براساس گزارشها، 9 ماه پس از روی کار آمدن دولت رئیسی، میزان اشتغال کمتر از سال پیش گزارش شده که این موضوع به وضوح نشان میدهد بدون دسترسی به بازار جهانی، تقاضای داخلی نمیتواند رشد اقتصادی چهار پنج درصدی را حمایت کند. کمبود منابع سرمایهگذاری بحرانیترین مساله پیش روی دولت رئیسی است. طی سه سال گذشته، میزان سرمایهگذاری ثابت حدود 13 درصد از تولید ناخالص داخلی ثبت شده است که 25 درصد پایینتر از دهه 1990 است. طبیعتا این میزان کفایت سرمایه نهتنها شرایط فعلی، بلکه رشدهای بالاتر را حمایت نخواهد کرد. ضمن اینکه برای حفظ توان تولید نفت و گاز به حجم سرمایهگذاری نزدیک به یکسوم از تولید ناخالص داخلی در شرایط کنونی نیاز است. در همین حال، ایالات متحده آمریکا هم باید همین شرایط ثبات اقتصادی در ایران را دلیلی برای خوشبینی درباره دستیابی به توافق پایدار در نظر بگیرد، چه آنکه محافظهکارانی که حالا در ایران به قدرت رسیدهاند، همانهایی هستند که به دولت روحانی درباره توافق هستهای 2015 انتقاد میکردند. آنها میگفتند که روحانی پیش از آنکه اقتصاد ایران، خود را با تحریمها تطبیق دهد، از موضع ضعف توافق را پذیرفته است. حال آنکه دولت رئیسی با وجود هزینههای هنگفت تلاش کرده که زمانی وارد مذاکره شود که به اندازه کافی مستاصل باشد. رئیسی وعده داده که معیشت مردم را به توافق هستهای گره نزند؛ هرچند به نظر میرسد که چنین امکانی وجود ندارد که اقتصاد ایران بهتر از این در شرایط تحریمی عمل کند، با این حال ایران نیاز دارد از اهداف استراتژیک خود برای به چالش کشیدن هژمونی آمریکا در منطقه برای رفع تحریمها دست بردارد. از سویی واشنگتن هم باید توانایی ایران را در تثبیت خود با وجود فشار تحریمها ببیند و این موضوع را فرصتی برای دستیابی به یک توافق هستهای پایدار با دولت محافظهکار ایران قرار دهد. در نهایت برخلاف استدلال رایج، ایران در حالی که موضع خصمانه خود را با ایالات متحده حفظ میکند، به توانایی خود برای مقاومت در مقابل فشار حداکثری اطمینان دارد و در نتیجه دلایل کمتری برای احیای مفاد توافق برجام دارد. هاوکیش: اصطلاحی در اقتصاد است که برای توصیف سیاستهای مالی انقباضی از سوی بانکهای مرکزی بهکار گرفته میشود.