فرانکشتاین بغدادی
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
چگونه ضدلیبرالیستیترین انقلاب به حاکم شدن بدترین وجوه لیبرالیسم انجامید؟
دهه پنجاه پُر بود از روشنفکرانی که میخواستند مارکسیسم را با سنتهای ملیومذهبی مخلوط کنند. ماحصل نوسان «جلال» بود یا مارکسیسم اسلامی «شریعتی» و چپگرای سفتوسختی که امامعلی را اولین مارکسیست تاریخ میدانست. گونههای التقاطی دیگری هم بودند که با هم هیچ اشتراکنظری نداشتند مگر در یک نقطه، ضدلیبرالیستی بودن. برای آنها لیبرالیسم بستری خشن و بیرحم برای رشد انواع نابرابری، تسلط سرمایه، تبعیض و خلاصه فرانکشتاینی بود که باید با آن جنگید و جنگیدند. اصلا شاید بههمینخاطر سر از چپگرایی درآوردند. خوب یا بد، آنها در راه تاسیس ضدلیبرالیستیترین کشور خاورمیانه قدم گذاشتند. کشوری علیه مصرفگرایی، فاصلهطبقاتی، تسلط سرمایه و به نفع عدالت، برابری و فرصتهای برابر فقیر و غنی. اولی، تصوری بود که از لیبرالیسم داشتند و دومی، رویاهایی در ذهن. از اولی درک درستی نداشتند و برای دومی راهکاری. پس ۴۰ و چندسال بعد، چیزی خلق کردهاند که نه فرانکشتاین مورد نفرتشان، که در بهترین حالت شبیه فرانکشتاینِ رمان «احمد سعداوی» است. فرانکشتاینی که قرار نیست فرانکشتاین باشد؛ اما در کوچهپسکوچههای بغداد از تمام شرارتهای او هم عبور میکند. اوتو یسپرسن بود که گفت: «ما زبان را شکل میدهیم و بعد او ما را». حالا در تیرماه ۱۴۰۱، تورم به جایی رسیده که برای فقیرترین دهک جامعهای با آرمان ضدطبقاتی ۶۷درصد و برای ثروتمندترین دهک ۴۹درصد است. ۵۵درصد بهترین دانشکده فنی کشور از دهک ۱۰، ۵۶درصد پزشکیاش از دهک۱۰ و ۸۱درصد ریاضیاتش از دهکهای هشت تا ده است. در سال ۱۳۹۶، دفتر مطالعات وزارت رفاه با مطالعه حدود هفتهزار نفر از دانشآموختگان دو دانشگاه شهید بهشتی و علامه طباطبایی نشان داد حدود ۶۳درصد دانشجویان شهیدبهشتی و ۶۱درصد دانشجویان علامه از سه دهک پردرآمد کشور هستند و سهم سهدهک پایین در این دو دانشگاه کمتر از ۱۱درصد برآورد شده است. براساس این گزارش، بیش از ۴۰درصد دانشجویان پردرآمدترین دهک در سال اولِ پس از دانشآموختگی شاغل شدهاند، درحالیکه این سهم برای دانشجویان دو دهک کمدرآمد معادل صفر و برای دهک سوم حدود دو درصد بوده است. این وضعیت خیلی بدتر از بدترین تصویری است که روشنفکر/مبارز دیروز و حاکم امروز از جامعه لیبرالیستی ارائه میکرد. این رسما یک «فرانکشتاین بغدادی» است. به زبان برشت، بزرگترین جهنم را طالبان بهشت روی زمین ساختند. روی فرانکشتاین بغدادی تاکید دارم چون این با پا پس زدن و با دست، بدترش را پیش کشیدن ذات خاورمیانه است. حتی در اسطورههایش (مثلا داستان دوموزی). اما درحالیکه پولسازترین رشتهها در اختیار ثروتمندترین طبقات است، گشت ارشاد سهم دهکهای پایین است. برای صحت این مدعا فقط به پراکنش حضور گشتهای ارشاد توجه کنید. دم ایستگاههای مترو، ترمینالها، پیادهروهای میادین اصلی شهر، دم سینماها یا ورزشگاهها و شاید مراکز خرید سطح ۲-۳ یا پایینتر. در واقع، همه جاهایی که محل رجوع دهکهای زیر ۶ است. تابهحال، پلمب مغازهای در مرکز سطح یک را دیدهاید؟ فرانکشتاین «مری شرلی» احساسات و قواعدی را رعایت میکرد، اما امان از فرانکشتاین روانپریشِ سعداوی. درست مثل لیبرالیسم واقعی و چیزی که ما به اسم نظام ضدلیبرالیستی تجربه میکنیم. چیزی که نه لیبرالیستی است، نه مارکسیستی، اما بدترین اجزای آنها را به عاریت گرفته است. جالب اینکه آن خفتن در دامن چپ و بیدار شدن از دنده راست هنوز هم جاری و ساری است. جواد اطاعت، عضو هیئت علمی دانشگاه شهیدبهشتی، در پژوهشی نشان داد جوابهای بیش از ۹۵درصد پاسخگویان یک جریان سیاسی به ایدههای احزاب چپ دموکراتیک نزدیک بوده و نشاندهنده گرایش سوسیالدموکرات آنهاست؛ اما در واقعیت همینها از خصوصیسازی بانکها گرفته تا موقتیسازی و بیثباتی شغلی، مقرراتزداییهای گسترده از بازار کار به زیان نیروی کار، تجاریسازی آموزش و سلامت، کوچکسازی دولت و... را در کارنامه دارند که نشان از تعلق خاطر جدی این جریان به اقتصاد بازار آزاد دارد. بیخود نبود «میزس» باور داشت بعضی وقتها، بزرگترین جریانهای مخالف لیبرالیسم اتفاقا در میان ثروتمندان و قدرتمندان به وجود میآید.