| کد مطلب: ۴۸۹

شاعر و سیاست‌مدار

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

درباره هوشنگ ابتهاج که شاعر بود، اما مرد سیاست هم بود...

نشسته‌ام به در نگاه می‌کنم دریچه آه می‌کشد تو از کدام راه می‌رسی؟ خیال دیدنت چه دلپذیر بود جوانی‌ام درین امید پیر شد نیامدی و دیر شد… از مرگ پیرمردی که بیش از 90 سال عمر داشت، همه شگفت‌زده شده‌ایم. انگار هوشنگ ابتهاج نباید می‌مرد. گاهی به خطا انتظار داریم کسانی نمیرند. این انتظار عجیب ناشی از نقشی است که آنها در یک دوره بازی می‌کنند. روزگاری قهرمانان سیاسی چنین بودند. دکتر محمد مصدق پیر بود اما هیچ‌کس در نیمه دهه 40 انتظار مرگ او را نداشت. در آن روزها مردان سیاست، پناهگاه روحی مردم بودند. الهام‌بخش همه بودند ازجمله شاعران. اما امروز انگار اهل هنر الهام‌بخش‌اند. مردم انتظار مرگ هنرمندان بزرگ را ندارند. خبر وفات غم‌انگیز هوشنگ ابتهاج آمد، درحالی‌که هنوز داغ محمدرضا شجریان فراموش نشده است. با مرگ‌شان ستونی را از زیر سقف لرزان دوران ما برداشته‌اند و با فقدان خود به همه حس تنهایی و ترس می‌دهند. هوشنگ ابتهاج شاعر بود، اما مرد سیاست هم بود. محمدرضا شجریان هم، چنین بود. کم‌و‌بیش مواضع آنها با بسیاری از اهل سیاست امروزی مشابهت داشت. اما چه‌چیز آنها را متفاوت می‌کرد؟ شعر کوتاهی که در ابتدای این متن آمده، ممکن است به‌ظاهر عاشقانه باشد، اما در بطن خود شاید در حسرت فرشته آزادی است. فرشته‌ای که جان شاعر به لب آمد، اما از در درنیامد. آنها در سایه روشن عشق و سیاست به جهان اجتماعی نگریستند. کلام شاعر زایندگی خود را در ابهام میان عشق و میدان قدرت جست‌وجو می‌کند. ابتهاج همیشه همین ابتهاج نبود. روزی روزگاری این مردان سیاست بودند که الهام‌بخش شاعران بودند. آن روزها، ابتهاج با زبان ابهام سخن نمی‌گفت. کلام او صراحت داشت و گاهی کلماتش ترور می‌کرد و خشم و انتقام می‌زائید. در سال 1331 می‌سراید: با تمام خشم خویش با تمام نفرت دیوانه‌وار خویش می‌کشم فریاد: ای جلاد! امروز هنرمندان و اهل سیاست هر دو در یک کویر تشنه زمین را می‌کنند. در افق امیدی نیست. اما هنرمندان در سودای برآمدن چشمه عشق‌اند، و اهل سیاست در انتظار انفجار عظیمی از نفرت و خشم. ابتهاج در این چند دهه دیگر از کلام سیاسی الهام نگرفت. کلام او نیز الهام‌بخش اهل سیاست نبود. اما رقابتی در جریان است. مرد سیاسی فضا را فشرده خشمی عظیم می‌داند، هرازچندی با پرتاب شعله‌ای چندوچون فضا را آزمون می‌کند. شاعر اما فضا را تشنه قطره‌ای عشق و دوستی یافته‌، پس قطره‌ای می‌افشاند. من خیال می‌کنم دور، دور شاعران است. خوب است اهل سیاست از شاعران الهام بگیرند.
دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی