| کد مطلب: ۶۴۰

خط قرمز واقعی یا تبلیغاتی؟

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

درباره خروج سپاه از لیست تحریم‌ها در جریان مذاکرات هسته‌ای

شبکۀ خبری سی.ان.ان به نقل از مقام‌های ناشناس آمریکایی گزارش داده است که ایران در آخرین واکنش خود به پیش‌نویس توافقنامۀ احیای برجام، یکی از «خط قرمز»های خود یعنی خارج کردن نام سپاه پاسداران از «فهرست گروه‌های تروریستی» آمریکا را کنار گذاشته است. در واقع خروج نام سپاه از فهرست آمریکایی هیچ‌گاه به طور رسمی از سوی ایران به عنوان «خط قرمز» احیای برجام مطرح نشده و مقام‌های وزارت خارجه نیز بارها تأکید کرده‌اند که چنین درخواستی اساساً در دستور کار مذاکرات نبوده است. احتمالاً آنچه مقام‌های ایرانی در مذاکرات مطرح کرده‌اند، خارج شدن تمام شرکت‌های وابسته به سپاه پاسداران از شمول تحریم‌های آمریکا بوده است و طرف آمریکایی نیز این موضوع را به عنوان درخواست خروج سپاه از فهرست تروریستی تعبیر کرده و به رسانه‌ها درز داده است. در پیش‌نویس توافقنامۀ برجام گویا آمریکا پذیرفته است که بخشی از شرکت‌های وابسته به سپاه را از دایرۀ تحریم‌ها خارج سازد. احتمالاً به همین علت، ایران نیز موضوع را به طور نسبی حل‌شده دانسته و در آخرین پیشنهادهای خود به اروپا آن را مسکوت گذاشته است. با این همه، رهبران آمریکا از مدت‌ها قبل بر ارادۀ قاطع خود برای حفظ نام سپاه در فهرست سیاه خود تأکید کرده و آن را به عنوان «خط قرمز» خود به حساب آورده‌اند. به نظر می‌رسد اصل این داستان عمدتاً جنبۀ تبلیغاتی به خود گرفته باشد و مقام‌های دولت بایدن با طرح مکرر آن در رسانه‌ها در صدد برآمده‌اند تا از آن به صورت ابزاری برای «عرضۀ راحت‌تر توافقنامه» به افکار عمومی مردم آمریکا و کشورهای متحدشان در خاورمیانه استفاده کنند. واقعیت این است که آمریکا و ایران هر دو نیازمند دستیابی به توافق‌اند، اما هر کدام به دلایلی می‌کوشند تا نرمش‌ها و انعطاف‌های خود را کمرنگ نشان داده و دستاوردهای برجام را به سود خود معرفی کنند. وضعیت دولت بایدن از این جهت مشخص است. دولت بایدن در داخل آمریکا با چالش انتخاباتی حزب جمهوریخواه که بخش اصلی آن مخالف احیای برجام است، دست و پنجه نرم می‌کند. چنانچه توافقنامۀ احیای برجام در چشمِ رأی‌دهندگان آمریکایی ضعیف و نامتوازن جلوه کند، طبعاً حزب جمهوریخواه می‌تواند با تکیه بر آن، رأی مردم آمریکا را به سمت خود جذب کند و زمام کنگره را در انتخابات ماه نوامبر به دست بگیرد. در خاورمیانه به‌خصوص در اسرائیل نیز دولت بایدن بر سر ماجرای برجام با مشکلی کم‌و‌بیش مشابه روبه‌روست. در صورت نارضایتی شدید اسرائیلی‌ها از مفاد توافقنامۀ احیای برجام، این مساله می‌تواند با لحنی آشکار به رسانه‌ها کشیده شود و زمینۀ بهره‌برداری حزب جمهوریخواه از آن را در انتخابات کنگره فراهم آورد. بنا به این دلایل، دولت بایدن نسبت به نوع معرفی توافقنامه به افکار عمومی حساس است و احتمالاً به همین دلیل با تمرکز بر موضوع خارج کردن سپاه از فهرست سیاه آمریکا درصدد برآمده است تا خود را در مذاکرات سرسخت نشان دهد. برای طرف ایرانی اما موضوع از جهاتی آسان‌تر و از جهاتی بغرنج‌تر است. ایران برای عرضۀ برجام به تودۀ مردم، نه‌فقط با مشکلی مواجه نیست بلکه با استقبال آنها روبه‌روست. در این مورد تنها مشکل آن، کنایه‌های برخی نیروهای سیاسی است که مخالفت قبلی اصولگرایان با برجام را به انحاء گوناگون به رخ‌شان خواهند کشید. این اما به خودی خود، چالشی سنگین و پایدار نیست و به واقع بازتاب آن در بین بدنۀ اجتماعی اصولگرایان مسالۀ اصلی دولت است. در سال‌های گذشته اصولگرایان بخشی از سرسخت‌ترین نیروهای هوادار خود را با برانگیختن آنها علیه برجام بسیج کرده‌اند و اکنون که امضای خود را پای احیای توافقنامه می‌گذارند، باید دلیلی روشن و قاطع برای متقاعد کردن آنها در مورد این چرخش ارائه کنند. واقعیت این است که دلیل روشن و قاطعی جز اعتراف ضمنی به دور بودن از واقعیت‌ها و برخورد اشتباه با این ماجرا وجود ندارد. چنین اعتراف و اذعانی اما هم با نوع رویکرد سیاسی اصولگرایان بیگانه است و هم تندروهای حامی آنان را به جای آنکه متقاعد کند به خشم و عصیان می‌کشاند. از این رو، آنان نیز مجبورند دستاوردهای توافقنامۀ برجام را به سود خود پررنگ‌تر نشان دهند تا حامیان‌شان آرام گیرند. و اما بحث خارج کردن نام سپاه از فهرست سیاه آمریکا اگر مورد مذاکره قرار می‌گرفت و دربارۀ آن توافق می‌شد، نه فقط به زیان آمریکا نبود بلکه با توجه به ضرورت‌های این اقدام و چشم‌انداز روابط دو کشور در آینده، چه بسا بدنۀ تندروتر اصولگرایان را دچار بحران مضاعف می‌کرد. این موضوع نیاز به توضیح بیشتر دارد اما نه در این یادداشت!

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی