تکرار به جای امیدآفرینی
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
حاشیهای بر نشست خبری رئیسجمهوری
مصاحبۀ مطبوعاتی سیدابراهیم رئیسی چه نکتۀ تازهای در برداشت یا از کدامیک از سیاستهای جاری رفع ابهام کرد؟ در واقع آقای رئیسی در مصاحبۀ مطبوعاتی خود، به عملکرد دولتش در یک سال گذشته پرداخت و مواضع معمول خود را در برابر مسائل داخلی و خارجی کشور تکرار کرد. آیا تشریح عملکرد دولت و تکرار مواضع پیشین، نیاز به مصاحبۀ مطبوعاتی داشت؟ ظاهراً رؤسای دولتها در ایران قرارشان این است که به مناسبت هفتۀ دولت در برابر جمعی از خبرنگاران داخلی و خارجی قرار گیرند و ضمن ایراد یک نطقِ پیش از دستور طولانی، به پرسشهای برخی از خبرنگاران پاسخ دهند. بنابراین، انجام مصاحبۀ مطبوعاتی توسط رؤسای قوۀ مجریه در «هفتۀ دولت» به عادت تبدیل شده است. عادت هم چیزی نیست که بتوان از آن ستایش به عمل آورد یا مذمتش کرد. در بدترین حالت امری است بیهوده و در کشور ما بدبختانه بیهودگی گویا امری عادی است! سالیان درازی است که رؤسای دولتها در مصاحبههای مطبوعاتی خود میکوشند تا کارنامۀ خود را موفق نشان دهند، از وضعیت کشور تصویری رو به پیشرفت ترسیم کنند و مردم را نسبت به آینده امیدوار سازند، اما همۀ این امور را با تکرار مواضع معمول خود و بدون ارائۀ چشماندازی از تغییر و تحول معنادار در عملکرد و برنامههای دولت خود، دنبال میکنند. به همین علت نیز امیدِ موردنظر آنها در جامعه پدید نمیآید و اقشار مختلف مردم را اندک تکانی نمیدهد. احساس امید به آینده، مهمترین وجه پایداری و نشاط و پیشرفت در جوامع بشری است. چندین دهه است که «امید به آینده» در جامعۀ ما دچار بحران شده و با گذشت زمان، نومیدی در بخشی از اعماق جامعه چنان ریشه دوانده است که فقط با ارائۀ ابتکارات بسیار چشمگیر و تکاندهنده میتوان روند آن را معکوس و یا متوقف کرد. متأسفانه بسیاری از دستگاههای رسمی، بهشدت مخالف طرح این موضوع در فضای عمومی هستند. آنها اصرار دارند تا جامعۀ ایرانی به طور یکپارچه به صورت اجتماعی فعال، پرنشاط و امیدوار به آینده بدون هرگونه یأس و انفعال و سرخوردگی و پژمردگی و افسردگی نشان داده شود. در این جهت آنها حتی از بهکارگیری لحن دستوری و تحکمآمیز و تهدید به برخورد امنیتی با مطرحکنندگان این آسیبها نیز دریغ نمیکنند. این نوع انکار یا نادیدهانگاری آسیبهای اجتماعی، به طور قطع به جای آنکه بخشی از راهحل غلبه بر مشکلات باشد، خود بخش بزرگی از مشکل است. پنهان کردن مشکلات و آسیبهای اجتماعی یا کتمان آنها، مانند مخفی کردن زباله در زیر فرش است و دیر یا زود بوی ناخوشایند آن جایی برای پنهانکاری و کتمان باقی نمیگذارد. نمونهای از عمق نومیدی در جامعۀ ایران را میتوان در گفتوگو با سیل جوانان و تحصیلکردگانی که برای مهاجرت، در صفِ صدور ویزای سفارتخانههای خارجی به انتظار نشستهاند، به روشنی مشاهده کرد. اینکه آیا این میزان از نومیدی، موجه و متناسب با شرایط عینی کشور است یک بحث است و اصل وجود این سطح و عمق از نومیدی بحثی دیگر. متأسفانه مسئولان دولت آقای رئیسی، گویی نه فقط این قشر وسیع را نمیشناسند، بلکه با علایق و سلایق و مؤلفههای امیدآفرین در نزد آنها نیز به کلی بیگانهاند. مسئولان پنداری فقط تمام حواسشان به نیروهای حامی خودشان است. امید و نشاط حامیان خود را امید و نشاط تمام اقشار کشور و رضایت آنان را رضایت عموم مردم تصور میکنند و به همین دلیل نیز کمترین کوششی در جهت ایجاد امید و احساس رضایت برای دیگر اقشار جامعه به خرج نمیدهند. مصاحبۀ مطبوعاتی آقای رئیسی نیز از این قاعدۀ کلی مستثنی نبود. او مواضع همیشگی و کلیشهشدۀ خود را تکرار کرد و نکتۀ روشنی که پیامآور امیدی برای گشایش در فضای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و سیاست خارجی کشور باشد، در صحبتهایش شنیده نشد. آقای رئیسی حتی از وعدۀ احیای سریع برجام نیز طفره رفت و آن را به تحقق اموری خارج از حوزۀ اختیاراتِ رسمی طرفهای مذاکره در وین مشروط دانست. او همچنین برخلاف نخستین مصاحبۀ مطبوعاتیاش در مقام ریاست جمهوری که احتمال دیدار با جو بایدن رئیسجمهور آمریکا را با تکواژۀ «نه» رد کرد، اینبار به صورت تفصیلی و اکید هرگونه دیدار و تماس با آقای بایدن را منتفی دانست. شاید هواداران دولت، مشتاق شنیدن همین مواضع از زبان آقای رئیسی باشند، اما دیگر گروههای اجتماعی از تکرار این بحثها ملول و افسرده شده و راه خودشان را به تاحت میروند.