| کد مطلب: ۱۰۳

تحقیر جمهور

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

کودک فرض کردن ایرانیان در اینترنت امر تازه‏‌ای نیست

اواخر هفته گذشته بسیاری از فعالان مجازی از اقدام تازه دولت برآشفتند. موضوع این بود که اپراتورهای تقریبا انحصاری اینترنت همراه در ایران، تنظیمات جست‏وجوگرهای اصلی را چنان تغییر دادند که سطح استفاده همه ایرانیان در حد کودکان و نوجوانان زیر ۱۵سال شد. فارغ از پیامدهای فنی و اجرایی که این مداخله دولتی برای کاربران به همراه خواهد داشت و کارشناسان ارتباطات درباره آن سخن گفته‏‌اند و خواهند گفت؛ مساله مهم‌تر، آشکارشدن نوع نگاه جریان حاکم به مجموعه آحاد ملت است. نگاهی که در آن، فرد ایرانی نه شهروندانی ذی‏‌حق که اطفال صغیر و فاقد توان تصمیم‏‌گیری و بینش گزینش‏‌گری شناخته می‌‏شوند. این، نگاهی است که البته در حوزه‏‌های مختلف فرهنگ، هنر و جامعه دیده می‏‌شود. ممیزی فیلم‏‌ها و کتاب‏‌ها و برخورد با مطبوعات و نهادهای مدنی، همواره براین‏‌مبنا توجیه می‌‏شود که عرضه آزادانه و «رها شدن» آنها از قید مداخله دولت و حکومت، منجر به افساد و اضرار خلق می‌‏شود. این نگاه در مقوله موسوم به «حجاب و عفاف» هم حاکم است. در آنجا نیز، فرض بر این است که بدون مداخله نهاد دولت و حکومت و آزاد ماندن جامعه، عموم مردم (به‏‌ویژه زنان) فاقد بینش و آگاهی لازم برای انتخاب پوشش و سبک زندگی خود هستند. البته، در اینجا تناقضی جدی هم خودنمایی می‏‌کند و آن اینکه، دختران خردسال برای ازدواج و برعهده گرفتن مسئولیت خانواده و تربیت نسل آینده، واجد صلاحیت شناخته می‌‏شوند و انواع تبلیغات و مشوق‏‌ها و حتی تهدیدها به‌‏کار گرفته می‌‏شود تا دختران هرچه زودتر به «خانه بخت» بروند؛ اما در همان حال، همان دختران خردسال و حتی مادران و خواهران بزرگسال آنها، صلاحیت لازم برای انتخاب پوشش و آرایش و فعالیت‏‌های اجتماعی و ورزشی خود (همچون دوچرخه‏‌سواری، رفتن به ورزشگاه و...) را ندارند. این نگاه بالابه‌‏پایین و «کودک‏‌انگار»، در عرصه سیاست نیز به‌‏شکلی آشکار، خود را در مکانیزم بررسی صلاحیت کاندیداها و تنگ کردن دایره انتخاب شهروندان بروز و ظهور می‌‏دهد. در روز انتخابات و پای صندوق‌‏های رای نیز، شهروندان گرچه نسبت به روزهای دیگر بسیار ارج‌‏وقرب دارند و کرامت می‏‌کنند اما در عمل، افرادی فاقد بصیرت تلقی می‌‏شوند که شایسته نیست هر گزینه‌‏ای برای انتخاب، پیش روی آنان قرار گیرد. البته، این تحقیر و کوچک‏‌شماری رای‌‏دهندگان، همزمان با تحقیر و کوچک‌‏شماری رای‏‌گیرندگان (کاندیداها) نیز همراه است. بسیاری از چهره‏‌های شاخص و برجسته کشور که سال‌‏ها در مناصب مختلف اجرایی، تقنینی، دانشگاهی و سیاسی مسئولیت داشته‏‌اند و نیز جوانان تحصیل‏‌کرده و آشنا به تحولات روز ایران و جهان، در هر دوره ردصلاحیت می‌‏شوند؛ آن‏‌هم توسط افرادی که در شرایط برابر، عموما از نظر علمی و عملی در حوزه سیاست، بسیار پایین‏‌تر از آنان قرار می‏‌گیرند. با چنین سوابقی است که می‏‌توان گفت آنچه امروز در حوزه اینترنت رخ می‏‌دهد و گام‏‌به‏‌گام پیش می‌‏آید، اتفاق تازه‏‌ای نیست. کوچک‌‏شمردن ملت و تحقیر جمهوریت، روندی است که در همه سال‏‌های پس از انقلاب از سوی طیف متنوع نیروهای راست (اقتدارگرا، محافظه‌‏کار، سنت‏گرا و بنیادگرا) در حوزه‌‏های گوناگون زیست حقیقی شهروندان، ساری و جاری بوده است و اینک، زیست مجازی آنان را نیز دربرگرفته است. تفاوت تنها آنجاست که موتورهای جست‏‌وجو و فضای اینترنت، معیارهای کمی و عددی و شفاف را درک می‌‏کنند و درنتیجه، مداخله هم در همین حوزه، ناچار از حدی شفافیت و کمی‌‏گرایی است. چنین است که چون دستور «جست‏‌وجوی امن» (Safe Search) صادر شود که لفظی کش‌دار است و در حالت کلی و در فضای حقیقی، از سوی سخنرانان و سخن‌گویان و نظریه‌‏پردازان هم‌سو قابلیت توجیه دارد؛ در فضای مجازی، سریع و صریح به امر واقع ترجمه می‌‏شود: «فرقی نمی‌‏کند چندساله باشید؛ با این دست‌‏کاری در گوگل، تنها به محتوایی دسترسی دارید که یک کودک زیر پانزده‌‏سال دارد.» این دستور صریح، در سایر موارد (از انتخابات تا فیلم و کتاب و...) هم عملا وجود داشته است؛ تنها با این تفاوت که آن دستورها و ممیزی‌‏ها و حذف‏‌ها، چنین ترجمه کمی پیدا نمی‌‏کرد و راه را برای توجیهات ماورایی و داستان‏سرایی‌‏های آن‌چنانی باز می‌‏گذاشت.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی