به امید زمستان سیاه ننشینیم
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
وابسته کردن مذاکرات به بحران انرژی اروپا و آمریکا شرطبندی روی اسب بازنده است
همه ناظران بر این عقیدهاند که احیای برجام، قریبالوقوع است. اما به نظر میرسد این عقیدهی تحلیلگران، هنوز برخی را قانع نکرده است. هنوز برخی معتقدند میشود مذاکرات را اندکی طولانیتر کرد تا بلکه بتوان امتیازات بیشتری از اروپا و آمریکا دریافت کرد. نخ تسبیح چنین استدلالهایی نیز این است که اروپا و آمریکا با بحران انرژی روبهرو هستند و چنانچه مذاکرات اندکی طولانیتر شود و به پائیز کشیده شود، آنها مجبور خواهند شد برای استفاده از منابع انرژی ایران، جدیتر پای مذاکره بیایند و امتیازات بیشتری به ایران بدهند. اخیرا نیز حسینشریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، در نوشتهای پیشنهاد کرده «بهتر است ایران کار مذاکرات را به بعد از انتخابات نوامبر موکول کند تا غرب تحت فشار بحران انرژی، مجبور شود امتیازات جدیدتری به ایران بدهد.» در مقابل برخی معتقدند بحران انرژی آنقدری نیست که ایران بخواهد به خاطرش احیای برجام را به تعویق بیندازد و علاوه بر این، گذر زمان میتواند عوامل مخرب دیگری را علیه برجام فعال کند. سوال این است؛ استدلالهای مرتبط با بحران انرژی غرب که در سخنان محمد مرندی مشاور تیم مذاکرهکننده هستهای تحت عنوان «زمستان در راه است» مطرح شده، تا چه اندازه واقعبینانه است؟ نمیتوان به این سوال پاسخ آری یا خیر داد. واقعیت این است که بحران انرژی در اروپا و آمریکا جدی است، اما راهحل عبور از این بحران، آنقدرها هم به ایران مرتبط نیست که آنها بخواهند بر سر آن امتیازاتی کلیدی به ایران بدهند. در حال حاضر، بزرگترین مشکل اروپا، قیمت بالای گاز طبیعی به واسطه بحران اوکراین است. قیمت گاز طبیعی در اروپا نسبت به قیمت آن در طول 10 سال گذشته، 10 برابر شده است. این افزایش قیمت گاز، بر صنایع و مصرفکنندگان خانگی اثر منفی میگذارد. یکی از دلایل این افزایش قیمت، مختل شدن جریان گاز از روسیه و اوکراین به اروپاست. یکی دیگر از دلایل، خارج شدن بسیاری از نیروگاههای هستهای اروپا از مدار است. اما ایران و برجام چطور میتواند این مشکل را حل کند؟ واقعیت این است که ایران در موقعیتی نیست که بتواند به اروپا گاز صادر کند. ایران در حال حاضر، حتی قادر نیست از تامین کامل نیاز گاز در داخل مطمئن باشد. سالها عدم سرمایهگذاری روی میادین گازی باعث شده که ایران مجبور باشد در فصل سرما از ترکمنستان گاز وارد کند. حال چطور قابل تصور است در جایگاهی قرار بگیرد که اروپاییها مجبور شوند برای گرمکردن خانههایشان و چرخاندن چرخ صنعتشان، دست به دامن ایران شوند؟! البته ممکن است بعد از اجرای برجام و وارد شدن نفت ایران به بازارهای جهانی، اندکی از تنشهای بازار انرژی کاسته شود، اما باز هم ایران در شرایطی قرار ندارد که بتواند به عنوان یک تامینکنندهی مطمئن گاز برای اروپا، مطرح باشد. اروپاییها در حال حاضر برای کم کردن وابستگی خود به گاز روسیه، به سمت منابع جایگزین نظیر، آذربایجان، قطر و الجزایر رفتهاند و به موازات آن سعی میکنند استفاده از منابع دیگر انرژی، نظیر انرژی خورشیدی و زغالسنگ را افزایش دهند و اتفاقا به نسبت نیز موفق بودهاند. بنابراین میتوان گفت که برجام در نهایت، اندکتاثیری، آنهم در کوتاهمدت، بر بازار انرژی جهان میگذارد، اما لزوما نیاز اساسی اروپا به گاز را مرتفع نمیکند. حال این سوال پیش میآید که چرا همه از زمستان صحبت میکنند؟ صحبت از زمستان است؛ چون احتمال میرود با آغاز فصل زمستان، درگیریها در اوکراین بار دیگر تشدید شود. روسها سال گذشته نیز حمله خود به اوکراین را در فصل زمستان پی گرفتند. چراکه بسیاری از سرزمینهای حائل بین شرق اوکراین و مرکز اوکراین، پر از زمینهای پوشیده از گل و لای است و این زمینها، در فصل تابستان، برای عبور تانک و ادوات نظامی روسی مناسب نیست. اما در فصل زمستان، این زمینها یخ میزنند و عبور آسانتر میشود. چرا ناپلئون در فصل زمستان از روسیه شکست خورد؟ چرا هیتلر در فصل زمستان از روسیه شکست خورد؟ بنابراین میتوان گفت که زمستان امسال، میتواند یک زمستان امنیتی دیگر برای اروپا باشد و اگر روسیه شیر گاز را به روی اروپا ببندد، این قاره با بحرانی اقتصادی-امنیتی مواجه خواهد شد و در چنین شرایطی بههیچوجه تمایل نخواهد داشت که پرونده برجام همچنان باز بماند. بنابراین به نظر میرسد که اولویت اروپا برای حل پرونده هستهای قبل از زمستان، یک اولویت امنیتی است و لزوما ربطی به بحران انرژی ندارد. چه اینکه جوزپبورل روز گذشته اعلام کرده، اگر تابستان تمام شود و برجام احیا نشود، کار بسیار دشوار خواهد شد. کوتاه سخن اینکه، وابسته کردن مذاکرات برجام به بحران انرژی اروپا و آمریکا، به این امید که در زمستان پیشرو بتوان از آنها امتیاز گرفت، شرطبندی روی اسب بازنده است. در حال حاضر قیمت نفت در بازارهای جهانی به قبل از آغاز جنگ اوکراین بازگشته است. قیمت بنزین در آمریکا نیز برای هفتههای متوالی، سیر نزولی یافته است. معنایش این است که آمریکاییها در نهایت برای این مشکل، راهحلهایی خواهند یافت. کسانی که سخن از «زمستان در راه است» به میان میآورند، سمت دیگر ماجرا را نمیبینند. ظاهرا توجه ندارند که تا چند ماه دیگر، چنانچه برجام احیا نشود، فرصت بیشتری در اختیار عوامل مخل احیای برجام قرار خواهد گرفت. نکته دیگر اینکه، اگر برجام تا هفتههای آینده احیا نشود، دولت آمریکا درگیر انتخابات میاندورهای کنگره خواهد شد و در شرایط حساسی که این انتخابات بر فضای سیاسی آمریکا حاکم میکند، بعید است که دولت بایدن به احیای برجام به عنوان یک اولویت بنگرد و حتی ممکن است رسیدگی به برجام را به بعد از انتخابات موکول کند. چراکه مطرح کردن برجام در آمریکا، آنهم در آن بازهزمانی، بنزین ریختن بر آتش دعواهای سیاسی در آمریکا است. اگر طرفین نسبت به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا، نظر مساعد دارند، زمان احیای برجام همین حالاست. گذران وقت و به پیشواز تحولاتی ناشناخته رفتن، بندبازی روی طناب سست است؛ تحولاتی که میتواند در این جهان درهمتنیده و بههمپیوسته، هر آن، هر آنچه که رشته شده بود را پنبه کرده، موانعی جدید با ماهیتهایی جدید و با شرکت بازیگرانی جدید، پیش روی احیای برجام قرار دهد.