آمریکا بهدنبال اثبات خود در خاورمیانه است
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

گفته میشود که دولت بایدن به دنبال تشدید درگیریها در منطقه نیست و تنها به دنبال محافظت از منافع آمریکاست. اما در عمل شاهد حملات هوایی هفته گذشته آمریکا به مناطقی در شرق سوریه هستیم که در پاسخ به حملات گروههای مورد حمایت ایران در ۱۵ اوت اتفاق افتاده است. حسن لاسجردی، کارشناس مسائل منطقه، این حمله را در شرایط کنونی اینگونه تفسیر میکند که «آمریکا میخواهد بگوید من دست برتر را در منطقه دارم. با این کار هم به جمهوریخواهان پاس گل میدهد و اینطور پیام میدهد که من در عین حال که با ایران مذاکره میکنم، رفتار سخت هم دارم، هم اینکه به اسرائیل نشان بدهد من به نفع شما و بحث امنیتی اقداماتی انجام میدهم که در نهایت به نفع شماست. اما مجموع این رفتارها به معنای این است که آمریکا نیز به امضای برجام میل دارد.»
در شرایط کنونی که مذاکرات هستهای ایران در مرحله نهایی قرار گرفته است، آیا حمله اخیر آمریکا به تاسیسات شرق سوریه میتواند بر احیای برجام اثر منفی داشته باشد؟
ایران و آمریکا در منطقه غرب آسیا در حال رقابت تنگاتنگ هستند و منافع مختلفی دارند، لذا این رقابت در نماهای مختلف خود را نشان میدهد. امکان دارد این رقابتها در مذاکرات رودررو، حمله نظامی، مذاکرات مخفیانه یا حتی در بعضی موارد نیز به شکل همکاری باشد. بنابراین، در قالب رقابت، بهویژه آنجایی که شکل رقابتها حیثیتی میشود یا سطح آن بالا میرود، نمودهای مختلفی از رقابت ایجاد میشود. در جهان ارتباطات امروزی، رقابت فقط یک صحنه یا رو ندارد. برای نمونه در منطقه خاورمیانه، ما با آمریکاییها مذاکره میکنیم و در سوریه با همدیگر نزاع نظامی داریم. امکان دارد در جاهایی دیگر گفتوگو و جای دیگر به همدیگر در سازمان ملل رای بدهیم. این نمونههای مختلفی است که نشان میدهد این رقابتها هنوز وجود دارد، اما اینکه کدامیک از اینها بر دیگری غلبه کند، به نظام دیپلماسی کشورها مرتبط است.
با این توضیحات و با توجه به تلاشهای اسرائیل برای برهم زدن توافق ایران و آمریکا و همچنین اقدامات نظامی در سوریه، نسبت به آینده برجام امیدوار هستید؟
در اتفاقات و حوادث سیاسی، عنوانی به نام «مداخلهجویی» داریم. یک اتفاق بزرگی در حال رخ دادن است و بازیگران مختلفی در آن منفعت دارند. به خاطر اینکه بخشی از این منفعتها را برای خودشان کسب کنند مداخله و خود را به موضوع وارد میکنند. در بحثهای مربوط به موضوع ایران و آمریکا نیز اسرائیلیها چنین بازیای دارند. یعنی مثلاً فرض کنید موقعی که ما با آمریکاییها شدیداً مشکل داریم و این اختلاف به اوج میرسد، تلاش دارند مداخلههای خود را افزایش دهند. وقتی هم بر سر میز گفتوگو و مذاکرات مینشینیم، تلاش میکنند که از انواع و اقسام سیاستها استفاده کنند تا اختلافات موجود پررنگ شود. به عبارتی یکجا تلاش میکنند تهاجمی عمل کنند، در جای دیگر با تبلیغات رسانهای یا با بمبگذاری و یک انفجار، تلاش میکنند در روند مذاکرات سنگاندازی کنند. بنابراین عناصر مداخلهگر در تحولات بین روابط کشورها همیشه نقشآفرینی میکنند. به ویژه در رابطه میان ایران و آمریکا که حساسیت زیادی وجود دارد. تلاشها بر این است که گروهها، افراد و حتی کشورهایی که به نزدیکی دو کشور علاقهمند نیستند، نقشآفرینی منفی کنند. فکر میکنم در این فضا، اسرائیلیها ظاهراً نشان دادهاند که این نقش منفی خیلی پررنگ ایفاء شود.
به نظر شما هدف اصلی آمریکا از حمله به سوریه چه بود؟
از آنجا که جمهوریخواهان با توافق در قالب برجام مخالف هستند و همانگونه که به نقش اسرائیل در بحث مداخلهای اشاره کردم، هدف اصلی دولت آمریکا در شرایط کنونی میتواند این باشد که بگوید من دست برتر را در منطقه دارم. با این کار هم به جمهوریخواهان پاس گل میدهد و اینطور پیام میدهد که من در عین حال که با ایران مذاکره میکنم، رفتار سخت هم دارم، هم اینکه به اسرائیل نشان میدهد من به نفع شما و بحث امنیتی اقداماتی انجام میدهم که در نهایت به نفع شماست. در دنیای دیپلماتیک در منازعات و در رقابتها، نمونهها و نمودهای مختلفی وجود دارد. بنابراین درحالیکه دو کشور در حال مذاکره هستند، امکان دارد به یکدیگر ضربه هم بزنند، برای اینکه به طرف مقابل نشان دهند که دست برتر را دارند.
به نظر شما آیا آمریکا به دنبال توافق با ایران است؟
در برایند شکلگیری فعلی برجام، سوال شما را اینگونه پاسخ میدهم؛ یک میل وجود دارد و یک واقعیت. میل داریم که این کار انجام شود، ولی واقعیت این است که هنوز با آن چیزی که دو طرف میخواهند فاصله داریم. شاید این میل روزی غالب شود، اما در حال حاضر دو طرف تلاش میکنند تا دقایق آخر از همدیگر امتیاز بگیرند و امتیاز را به درستی بین همدیگر تقسیم کنند. یا لااقل آنچه را که میخواهند به دست بگیرند. به نظر من میل دو طرف به امضای برجام است و واقعیت نیز این است که هنوز به آن نقطه مطلوب نرسیدهاند.
در صورت گرایش دو طرف به احیای برجام، میتوان امیدوار بود که تنش در منطقه کاهش یابد؟
وقتی موضوع مهمی مثل مذاکرات یا روندهای مسالمتآمیز شکل میگیرد، به نظر من نقش آن دومینووار میشود. یعنی وقتی شما یک قرارداد همکاری امضا میکنید، این قرارداد همکاری خود را به جای دیگر مانند همکارهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی، تجارتی و چیزهای دیگر میکشاند. تجربه ما در منطقه میگوید وقتی قدرتهای بزرگ یا قدرت موثر یا کشورهای مهم در یک منطقهای، اصطلاحاً برای حل مشکلات خودشان یا روندهای مسالمتآمیز گفتگو میکنند، حتماً آن گفتوگوها اگر به نتیجه برسد، بر متغیرهای مختلفی اثرگذار خواهد بود. ما تجربه مذاکرات ایران و عربستان را در گذشتهای دور داشتهایم. وقتی ایران و عربستان به یک نقطه مشترک مثبت رسیدند، خیلی از اتفاقات و حوادث تغییر ریل داد؛ در حوزه انرژی، تحولات منطقه، مبارزه با تروریسم، گردشگری، حج یا به بحثهای مربوط به تبادل هیاتهای سیاسی، تجاری و اقتصادی و چیزهای دیگر دست یافتیم. در خصوص برجام به نظرم همینگونه است. یعنی برجام روکشی است که میتواند تحولات دیگر را به دنبال خودش بکشد.
آیا احتمال کاهش تنشها در خاورمیانه با احیای برجام وجود دارد؟
ما در عالم سیاست معمولاً از قطعیت نمیتوانیم صحبت کنیم. چون پدیدهها، پدیدههای نسبی هستند. ولی آنچه مسلم است این است که در پس گفتوگوهای مسالمتآمیز یا قراردادهایی که به صلح و امنیت کمک میکند یا کاهش تنش میآورد، منافع زیادی برای طرفهای مختلف گفتوگو وجود دارد.