| کد مطلب: ۲۸۵۹

جای آقای دعایی خالی

این روزها در محافل خبرنگاران صحبت از خانم‌ها و آقایان بازیگری می‌شود که کفش آهنین به‌پا کرده‌اند و دنبال کار هنرمندانی هستند که دستگیر شده‌اند.

حسین رضوی

روزنامه‌نگار

این روزها در محافل خبرنگاران صحبت از خانم‌ها و آقایان بازیگری می‌شود که کفش آهنین به‌پا کرده‌اند و دنبال کار هنرمندانی هستند که دستگیر شده‌اند. می‌روند و پشت در اتاق‌های مسئولان می‌نشینند و تا اطلاعی کسب نکنند که دل خانواده‌ای را آرام کند از پای نمی‌نشینند. گاهی تلاش آنها منجر به آزادی با وثیقه می‌شود و گاهی هم البته نتیجه نمی‌دهد، اما حداقل این حاصل را دارد که از چند و چون پرونده مطلع می‌شوند و خبری برای خانواده بازداشت‌شده‌ها می‌آورند. بازداشت‌شده‌ها هم حتما دل‌شان گرم می‌شود که کسی پیگیر کارشان هست. همین کار را ورزشکاران مشهور برای همکاران خود که گرفتار شده‌اند می‌کنند. تیغ ورزشکاران و به‌خصوص فوتبالیست‌ها گویا کمی تیزتر است و ورزشکاران بازداشت‌شده معمولا زودتر به قید وثیقه آزاد می‌شوند. دم هر دو دسته این کوشندگان نیک‌نهاد گرم باد. فکر می‌کردم که اگر آقای دعایی ما زنده بود، الان بدون هیچ درنگی و بدون اینکه بهانه‌ای بیاورد که گرفتارم و بیمار و دستم به جایی بند نیست، صبح و شبش را اگر لازم بود پشت در اتاق هر کسی که گمان می‌کرد کاری از او برای روزنامه‌نگاران و خبرنگاران بازداشت‌شده برمی‌آید سپری می‌کرد. اینطور آدمی بود آقای دعایی. برای هیچ کاری کسی را نمی‌فرستاد. خودش می‌رفت و نگران اینکه مجبور باشد ساعت‌ها معطل شود، نبود. حتما اگر او هم بود، در مورد همه نتیجه نمی‌گرفت. اما هم اطلاع کسب می‌کرد و هم این حس را منتقل می‌کرد که خبرنگاران هم ریش‌سفید و علاقه‌مندی دارند. همینطوری یاد آقای دعایی افتادم. منظورم به شخص خاصی نیست. روح مرد مهربان شاد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی