دوباره ایران، دوباره ایران
چرا و چگونه امید نسل جوان به یأس گرایید؟

چرا و چگونه امید نسل جوان به یأس گرایید؟
محمدجواد مظفر
ناشر و فعال فرهنگی
هربار که کلیپ زیبای آهنگ «دوباره ایران» با صدای حجت اشرفزاده به همراه شور و عشق جوانان در جریان کمپین انتخاباتی حسن روحانی را میبینم، بیاختیار اشک از چشمانم جاری میشود. (از خوانندگان این نوشته تقاضا میکنم یکبار هم که شده آن کلیپ را ببینید و با دقت شور و هیجان دختران و پسران حاضر در آن مراسم را ملاحظه کنید.) و روحم پر میکشد به خاطره سالن میلاد در سال ۸۸.
در آن روز سیدمحمد خاتمی شال سبز را که یک رأیاولی آورده بود، به گردن میرحسین موسوی انداخت. شور و هیجان جمعیت جوان حاضر در سالن با آهنگ و صدای جادویی زندهیاد شجریان که «همراه شو عزیز، تنها نمان به در، این درد مشترک، هرگز جدا جدا درمان نمیشود» قابل وصف نیست.
شنیده بودم که هنرمند عزیز حجت اشرفزاده گفته است کاری میکنم تا آهنگ دوباره ایران، به سرود ملی جوانان تبدیل شود و جای آهنگ مرغ سحر را بگیرد.
چه کسی و چه کسانی امیدهای چند نسل از جامعه ایران در انتخاباتهای 76، ۸۰، ۸۸، ۹۲ و ۹۶ را که صادقانه دل به صندوق رأی بسته و تحقق خواستههایشان را از طریق صندوق رأی دنبال میکردند، مأیوس و ناامید کرد؟ چه کسانی با ایجاد هر ۹ روز یک بحران در دولت اصلاحات و برخورد با مردمی که در سال ۸۸ آرایشان را طلب میکردند، به ایجاد یأس عمومی مدد رساندند؟ چه کسانی با برنامهریزی برای بدنام کردن دولت روحانی، در جهت تحقق ساختار یکدست، مردم و خصوصاً جوانان این مرز و بوم را از صندوق رأی دلزده کردند؟
جوانانی که با شور و عشق «دوباره ایران، دوباره ایران» را با جان و دل میخواندند و تحول را در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و از طریق مراجعه به آراء عمومی در پای صندوقهای رأی میدیدند، آیا عاملان ایجاد شرایط امروز که در شعارهای معترضان و در بستری از نارضایتی عمومی شکل گرفته و سر داده میشود، مستحق محاکمه و مجازات هستند یا جوانانی که مأیوس و سرخورده، آینده خود را پایمال شده میبینند و مشاهده میکنند جماعتی بیاعتنا به رأی و نظر مردم، به بیراهه میروند؟ آنان تا چه زمانی میخواهند اعتراض به شرایطی را که خود عامل بهوجود آوردن آن هستند و شعارهایی که جوانان سر میدهند و مدافعان وضع موجود آنها را هنجارشکن میدانند، به دیگران نسبت دهند؟
البته، مردم، خصوصاً جوانان عزیز نیز باید بدانند که: این درد مشترک، هرگز جدا جدا درمان نمیشود. مسئولان نیز بدانند که «دوباره ایران» باید محور و مبنای سیاستگذاریها و تصمیمگیریها قرار گیرد.