بدترشدن وضعیت پس از حمله خارجی
۶۰ درصد عراقیها ۲۰ سال پس از سقوط دیکتاتور در نظرسنجی گالوپ اعلام کردند:
60 درصد عراقیها 20 سال پس از سقوط دیکتاتور در نظرسنجی گالوپ اعلام کردند:
20 سال از حمله آمریکا به عراق و سرنگونی صدام حسین میگذرد و در این بیست سال عراق یا درگیر جنگ داخلی و برآمدن داعش بوده و یا درگیری گروههای سیاسی برای تصاحب قدرت. در سالهای ابتدایی پس از سقوط صدام مقابله با حملات تروریستی القاعده دغدغه اصلی امنیتی در عراق بود و پس از آن نیز با بر آمدن داعش، جنگ با این دولت خودخوانده اولویت نخست کشور بود. در این میان دولت و خدمات اجتماعی نهادهای دولتی از هم فروپاشید و ابتداییترین نیازهای اجتماعی نظیر تامین آب و برق و بهداشت و حتی جمعآوری زباله به موضوعات اصلی مردم عادی بدل شد. این در حالی است که قدرتگیری صدام در زمان حاکمیت حزب بعث نیز بر اصلاحات اجتماعی که او رقم زد، متکی بود. در جامعه عشیرهای عراق صدام پس از ملی کردن صنایع نفتی، بر نوسازی روستاها، مکانیزاسیون وسیع کشاورزی و توزیع زمین میان کشاورزان تمرکز کرد. بعثیها تعاونیهای کشاورزی تأسیس کردند و دولت در سالهای 1975-1974 هزینههای توسعه کشاورزی را دو برابر کرد و زمینهای کشاورزی رایگان به کشاورزان داد. عراق تحت دیکتاتوری صدام طی سالها خدمات اجتماعی گستردهای به مردم ارائه میکرد که در بین کشورهای خاورمیانه بیسابقه بود. در زمان او خدمات بهداشتی رایگان برای همه فراهم شد و عراق یکی از مدرنترین سیستمهای مراقبتهای بهداشتی را در خاورمیانه ایجاد کرد و این دلیلی برای اعطای جایزه از سوی یونسکو به صدام بود. او کمپین ملی سوادآموزی و کمپین آموزش اجباری رایگان را در عراق تأسیس و مدیریت کرد. با سقوط بغداد در سال 2003 و تاسیس دولت انتقالی توسط آمریکاییها، اپوزیسیون عراق که عمدتاً از تبعید در اروپا و ایران وارد کشور شدند، در نخستین اقدامات خود با تکیه بر حضور ارتش آمریکا، ارتش را منحل کردند و دست به بعثیزدایی گسترده در ادارات دولتی زدند که پایه مشکلات کنونی در عراق شد.
حال مؤسسه بینالمللی گالوپ یک سازمان نظرسنجی غیرانتفاعی جهانی در آستانه بیستمین سالگرد سرنگونی صدام حسین در عراق نظرسنجی رودررو را در تمامی ۱۸ استان عراق انجام داده است. جامعه آماری این نظرسنجی که از سراسر کشور بوده، متشکل از ۲۰۲۴ فرد بزرگسال است. در این نظرسنجی سوالات متعددی درباره وضعیت این کشور در زمان صدام حسین و بعد از او شده است.
نخستین نظرسنجی درباره وضعیت فعلی عراق در مقایسه با پیش از حمله آمریکا سال (2003) است.۶۰ درصد پاسخدهندگان گفتهاند که عراق امروز در مقایسه با سال 2003 در وضعیت بدتری قرار دارد، درحالیکه ۴۰ درصد گفتهاند که وضعیت بهبود یافته است. 54 درصد از 60 درصدی که از این وضعیت ناراضی هستند، مسلمانان سنی هستند.
همچنین بسیاری از عراقیها در مورد انگیزههای واقعی آغاز جنگ تردید دارند. خروجی این نظرسنجی در مورد این انگیزهها چنین است؛ حدود ۵۱ درصد از مردم عراق معتقدند که ایالات متحده برای سرقت منابع عراق به آن کشور حمله کرده است. در همین حال، ۲۹ درصد از افراد شرکتکننده در نظرسنجی معتقدند که هدف از این تهاجم، سرنگونی رژیم صدام حسین بوده است. دلایل دیگر، مانند خدمت به منافع پیمانکاران دفاعی ایالات متحده، مبارزه با تروریسم و آوردن دموکراسی به عراق، گزینههای با محبوبیت کمتری بودند.
ایالات متحده باید فورا خارج شود
براساس این نظرسنجی، عراقیها در مورد آینده مشارکت ایالات متحده در کشورشان اختلافنظر دارند. تعداد سربازان ایالات متحده در اوج افزایش در سال ۲۰۰۷ به حدود ۱۷۰ هزار نفر رسید و امروز تقریباً ۲۵۰۰ سرباز در این کشور حضور دارند. پاسخدهندگانی که در بخش جنوبی عراق زندگی میکنند، طرفدار خروج فوری ایالات متحده هستند، درحالیکه پاسخدهندگان در بخش شمالی، از جمله اقلیم کردستان عراق، معتقدند که سطحی از حضور ایالات متحده ضروری است. 47 درصد از پاسخدهندگان معتقدند ایالات متحده باید فورا از عراق خارج شود. 17 درصد معتقدند آمریکا تا زمانی که نیروهای امنیتی دیگر به آنها نیاز نداشته باشند، باید بمانند و 13 درصد معتقدندآمریکا باید بماند. اما 12 درصد حامی طرح خروج هستند. این در حالی است که حدود ۷۵ درصد از شیعیان عراقی مشارکتکننده در نظرسنجی، ورود نیروهای ائتلاف آمریکایی را بد میدانند. آنها از روسیه بهعنوان یک متحد سیاسی و امنیتی حمایت میکنند. با توجه به روابط نزدیک تهران و مسکو، این موضوع در یک منطقه ناآرام عجیب نیست. با این حال آمریکا از نظر سیاسی و امنیتی همچنان پرطرفدار است، البته به جز میان شیعیان عراق. در مجموع پاسخدهندگان بعد از آمریکا، به ترتیب کشورهای روسیه، چین، ترکیه و ایران را بهعنوان شرکای سیاسی و امنیتی خود ترجیح میدهند.
اقتصاد با چین آری با آمریکا خیر
نکته مهم اینکه پاسخدهندگان در مورد شرکای اقتصادی عراق معتقدند کشور چین را به کشور آمریکا ترجیح میدهند. چین با 39 درصد، آمریکا با 27درصد، ترکیه و روسیه هر کدام با 13 درصد و ایران با 8 درصد بهعنوان شریک اقتصادی انتخاب شدهاند.
موضوع دیگر بحث مهاجرت جوانان این کشور است. ۴۷ درصد از عراقیهای حاضر در نظرسنجی میخواهند بمانند و کشوری جدید بسازند، اما ۲۵ درصد یا یک نفر از هر چهار پاسخدهنده، میخواهند کشور را ترک کنند. اما خروجی نظرسنجی براساس سن، نشان میدهد تقریباً یک نفر از هر سه نفر عراقی بین سنین ۱۸ تا ۲۴ سال میخواهند از کشور بروند؛ که خود اعتراضی سنگین در برابر طبقه سیاسی این کشور و مشکلات دیرپای فساد است.
سوال بعدی درباره نقش آمریکا در عراق است. براساس خروجی این نظرسنجی در تمامی ابعاد سیاسی، امنیتی و سیاسی پاسخدهندگان خواهان مشارکت کمتر آمریکا هستند. میزان مشارکت پایین در حوزه سیاست 62درصد، در حوزه اقتصاد 57 درصد و در حوزه امنیت 51 درصد است.
مداخلات خارجی نتیجهبخش نیست
قاسم محبعلی، کارشناس مسائل خاورمیانه درباره نتایج نظرسنجی گالوپ از وضعیت عراق به هممیهن گفت: «عراق کشوری بود که اشغال شد و به هم ریخت و آن چیزی که آمریکاییها بهعنوان ساختار جدید در آن ایجاد کردند با شرایط اجتماعی و تاریخی و فرهنگی آن خیلی تناسب ندارد. عراق کشور قبیلهای، مذهبی و طائفهای است و در آن دموکراسی جوابگو نیست. تصور آمریکاییها در مورد عراق خیلی ساده بود و مانند کشور آلمان نبود که بعد از جنگ جهانی دوم دموکراسی درباره آن پاسخگو باشد.» او با بیان اینکه وضعیت اقتصادی و امنیتی عراق در دوران صدام وضعیت مناسبتری داشت و از آرامش برخوردار بود، تصریح کرد: «البته بعد از صدام حقوق مردم، توسعه سیاسی و آزادی اجتماعی وضعیت بهتری یافت.» کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به اینکه همواره مداخلات خارجی هزینههای زیادی ایجاد میکند و تغییرات باید از داخل کشور انجام شود، تاکید کرد: «اگر صدام حسین با مردم خود به توافق و تفاهم میرسید، وضعیت بهتری در این کشور ایجاد شده بود. اگر در ایران تجربه اتفاق افتاده در عراق و سایر حکومتها مورد توجه قرار نگیرد و رابطه مردم و حکومت اصلاح نشود تا مردم خواسته خود را به صورت قانونی مطالبه کنند، ممکن است وضعیتی مناسب با آنچه در عراق و لیبی رخ داد، برای ایران نیز رقم بخورد.» محبعلی معتقد است که هر کشوری که در امورات کلی کشور دیگر مداخله میکند، به دنبال منافع خود است و هرگز با مداخله یک کشور ساختار و اصلاحات ساختاری بهطور طبیعی در کشور دیگر اتفاق نمیافتد. هیچ انقلاب و مداخلات خارجی تجربه مفیدی ایجاد نکرده است. همه انقلابها از جمله انقلاب الجزایر، لیبی و اکتبر بیش از آنکه منجر به رشد و توسعه شود، تخریبکننده بودهاند. تحولات باید از داخل کشور ایجاد شود همانند آنچه درکشورهای آسیای شرقی رخ داد و حکومت با مردم به تفاهم رسید.»