| کد مطلب: ۴۱۶۹

از حکمرانی من انتقاد کنید

از حکمرانی من انتقاد کنید

به مناسبت میلاد باسعادت امیرالمؤمنین علی (ع)

به مناسبت میلاد باسعادت امیرالمؤمنین علی (ع)

SOROOSH HADI

هادی سروش

استاد فقه و فلسفه حوزه علمیه قم

حکمرانی امیرالمؤمنین‌(ع) قابل شگفتی و توجه است. بهترین سند برای بهره بردن از حکومت‌داری و حکمرانی ایشان، نهج‌البلاغه است. با توجه به نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین‌(ع) بر خلاف همه حکمرانان عرصه سیاست که از رعایای خود تبعیت و اطاعت محض می‌خواهند، اطاعت کورکورانه و بی‌چون چرا مطالبه نمی‌کند. در نامه سی‌ام نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین‌(ع) به‌صراحت اعلام می‌کنند: «برای تبعیت و اطاعت کردن باید نشانه‌های واضحی بر حقانیت و موفقیت آن وجود داشته باشد و نتیجه‌دهی نسبت به آن دیده شود.» این یک نمونه از تفکر امیرالمؤمنین‌(ع) است.
امیرالمؤمنین‌(ع) در حکمرانی خود از همه شهروندان - و نه‌فقط از نخبگان یا از افراد موفق - مطالبه نظرخواهی و حتی مطالبه نقد کرده و می‌فرمایند: «اگر نقدی دارید بیان کنید.» این هم از شگفتی‌های حکمرانی ایشان است که طبق نامه پنجاه‌وهفت نهج‌البلاغه که به عموم مردم کوفه است، به‌صراحت بیان فرموده‌اند که «عملکرد و نحوه حکمرانی من را رصد کنید. اگر عملکرد من را مناسب و مثبت می‌بینید، کمک کنید و اگر جایی موردنقد است، انتقاد کنید.» به تعبیر استاد مطهری؛ «به من انتقاد و اعتراض کنید تا من جبران کنم.»
امیرالمؤمنین‌(ع) این شگفتی را به‌وجود می‌آورد و اطاعت محض نمی‌خواهد تا دنیای سیاست را در مدار حق و رشد قرار دهد. در خطبه 216 نهج‌البلاغه، امیرالمؤمنین‌(ع) می‌فرمایند: «هم من و هم شما، نسبت به دیگری عبد هستیم و رب همه ما خداوند متعال است. در میان انسان‌ها کسی حالت ربوبیت و خداوندگاری ندارد.» ایشان در همین خطبه با اینکه صاحب کمالات علمی مافوق تصور است اما متواضعانه می‌فرمایند: «من خودم را در مرحله‌ای نمی‎بینم که از مشاوره‌ها در مسیر عدالت که یک حکمران را می‌تواند کمک کند، بی‌نیاز باشم.» در نتیجه، امیرالمؤمنین‌(ع) اطاعت مطلق تعریف نمی‌کند و در فضای حکمرانی در مورد اطاعت کردن، در جای‌جای نهج‎البلاغه مطالب قابل‌توجهی را مطرح می‌فرمایند.
امیرالمؤمنین‌(ع) یکی از اشکالاتی که بر حکمرانی بنی‌امیه و به‌ویژه معاویه در خطبه پنجاه‌و‌یکم نهج‌البلاغه مطرح کرده‌اند این است که چرا معاویه راه آگاهی مردم را بسته است؟ این ایراد امام علی(ع) از اینجا بود که می‌دیدند راهکار ظاهری آنان برای حکمرانی این بود که مردم را در بی‌خبری قرار می‌دادند و اجازه آگاه و دانا شدن را از مردم گرفته بودند.
در کتاب‌های تاریخی آمده که معاویه پس از بروز علائم از دنیا رفتنش، توصیه‌ای به یزید (فرزندش) می‌کند و می‌گوید: «من این مردم را (مردم شام) تحت اخلاقیات خاصی تربیت کردم و رشد دادم. بعد از من، اجازه نده این مردم با افراد دیگری مرتبط شوند و از آثار، رفتار دیگران مطلع شده و به آگاهی‌شان افزوده شود و اخلاق‌شان عوض شود.»
این وصیت معاویه به فرزندش، تائید خطبه پنجاه‌ویکم نهج‌البلاغه است که فرمود: «معاویه همه منافذ اطلاعاتی، آگاهی‌رسانی، دانش‌اندوزی و آنچه باعث رشد علم و آگاهی جامعه و مردم می‌شد را مسدود می‌کردند.» امیرالمؤمنین‌(ع) در حکمرانی خود درست نقطه مقابل این روش معاویه عمل می‌کردند و عملکرد خود را در معرض دید مردم قرار می‌دادند و به تعبیر امروزی عملکرد خود را رسانه‌ای کرده و اندیشمندان، نخبگان و حتی مردم معمولی را دعوت می‌کردند که بدانند، نظر دهند و نکات مثبت را برای رشد جامعه بیان کنند.
این نحوه حکمرانی امیرالمؤمنین‌(ع) شگفت‌آفرین و راهگشا برای هر حکومتی است. حکومت‌ها اعم از حکومت دینی، غیردینی و حتی حکومت لائیک اگر این دستورات و روش‌های امیرالمؤمنین را سرلوحه حکمرانی خود قرار دهند، قطعاً از یک حکمرانی مثبت و خوب بهره‌مند می‌شوند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی