ایران، اتحادیه عرب و بازی منافع
شیلا سیفالدینی دکتری روابط بینالملل عربستان با دعوت از سوریه برای شرکت در اجلاس اتحادیه عرب بهرغم موانعی که در این مسیر وجود داشت، راه را برای آشتی و همراه

شیلا سیفالدینی
دکتری روابط بینالملل
عربستان با دعوت از سوریه برای شرکت در اجلاس اتحادیه عرب بهرغم موانعی که در این مسیر وجود داشت، راه را برای آشتی و همراهی بیشتری با دنیای عرب هموار کرد. هرچند در ابتدا کشورهایی مانند قطر، کویت، مصر و مراکش، ناخشنودی خود را از پذیرفتن بیچونوچرای سوریه در اتحادیه عرب نشان دادند و این مهم را منوط به پذیرش شروطی از طرف سوریه کرده بودند.
«نقشه راه بینالمللی» و طرح پیشنهادی ملک عبدالله اردن به بایدن در مورد سوریه که از دوسال پیش در سال ۲۰۲۱ کلید خورده بود؛ سرآغاز و مقدمهای برای پذیرش این کشور در جهان عرب پس از بحران هشتساله میتوانست قلمداد شود. در آن مقطع نمیتوان منکر چراغ سبز آمریکا به اردن و دعوت از سوریه به جهان عرب شد. بهدلیل هراس از نفوذ ایران و موقعیت ژئوپلیتیکی سوریه برای اسرائیل و رقابت با روسیه که در سوریه پایگاههای نظامی دارد.
از طرفی پس از وقوع زلزله سوریه و ارسال کمکهای بشردوستانه کشورهای مختلف خصوصاً کشورهای عربی به اینکشور راه تعامل هموارتر شد؛ و این واقعه مقدمهای برای گفتوگو و پذیرش این کشور در سطح منطقهای را بیشتر فراهم آورد.
در این میان، باید به تحریمهای آمریکا و مشخصاً قانون سزار هم توجه داشت. تحریمهای سزار که در سال ۲۰۱۹ تصویب و ۱۷ ژوئن ۲۰۲۰ علیه سوریه اجرا شد، در مقایسه با تحریمهای گذشته بهمراتب فراگیرتر است و به اعمال تحریمهای ثانویه علیه متحدان دولت سوریه میپردازد و علاوه بر دولتها، شرکتها و افرادی که بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم به دولت سوریه کمکهای مالی و نظامی و یا در حوزههای نفت و گاز و هواپیماهای نظامی و ساختوساز این کشور فعالیت نمایند را تحت تحریم قرار میدهد.
بنابراین طبیعی است قطر که متحد استراتژیک خارج از ناتویی آمریکاست و با فشار عربستان به پذیرش سوریه در اتحادیه عرب رضایت داده است؛ با توجه به قانون سزار نگران روابط با متحد قدرتمند بینالمللی خود باشد که با آن روابط تجاری گستردهای دارد و پایگاههای امریکایی در خاک قطر مستقر هستند. همانطور که عربستان نیز چنین دغدغهای را دارد. عربستان از دعوت اسد به اتحادیه عرب به مثابه اهرمی در مقابل واشنگتن و امتیازگیری از بایدن استفاده نمود. این کشور در پی متوازنسازی روابط خود با شرق و غرب و با دنبال کردن اهداف اقتصادی در سند ۲۰۳۰، خواهان منطقهای بیتنش با استفاده از پتانسیل انرژی و نفوذ خود در اوپک و سایر کشورهای عربی است.
چنانچه توافق با ایران در همین راستا قابل تعریف است؛ اگرچه بنسلمانی که ضمن توافق با ایران، اتحاد دنیای عرب را در نظر داشته و«اسد» که از تفکر پانعربیسم در نشست جده سخن گفت و هر دو از عدم دخالت دیگر کشورها در «امور عربی» در بیانیه پایانی نشست جده میگویند و در محکومیت اسرائیل در قبال حمله نظامی احتمالی به ایران سکوت مینمایند، نشانگر این گزاره است که هنوز همگرایی بین امور عرب و منطقهای و مشخصاً ایران ایجاد نشده است.
عربستان با درکی واقعگرایانه از وقایع منطقه پس از زمینهسازی و جلب اعتماد دیگر کشورهای منطقه و با بهحداقل رسیدن صادرات نفت ایران پس از تحریمها، قدم در راه عادیسازی روابط با اسرائیل نهاده است؛ شرطی که از قبل عربستان برای عادیسازی با اسرائیل مطرح کرده بود (پیشنهاد تقسیم دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل). اما اخیراً صحبت از ائتلاف نظامی با آمریکا و خواهان برگشت آمریکا و از سرگیری قراردادهای نظامی دوره ترامپ نیز شده است. چنانچه بارها از آمریکا خواسته که از هستهای شدن کشورش نیز پشتیبانی کند و یکی از شروط عربستان برای عادیسازی روابط با اسرائیل همین حق داشتن برنامه صلحآمیز اتمی، و دیگر شروط، گسترش تجارت، گسترش مناسبات دفاعی با آمریکا و عدم ارتباط قتل خاشقچی به بنسلمان میباشد.
سپهر روابط بینالملل عرصه بدهبستانهای سیاسی است. سوریه هم نیاز به بازسازی پس از جنگ و زلزله و جذب سرمایههای خارجی دارد؛ بشار اسد عملگرا و فرصتشمار نیز از فرصت پیشآمده بهدرستی بهرهبرداری خواهد نمود؛ فرصتی که زلزله برای اسد فراهم کرده و اجازه ششماههای (مشمول قانون سزار و تحریم ثانویه نمیشود) که آمریکا به دیگر کشورها برای کمک به این کشور آسیبدیده و جنگزده داده است.
اینکه تا چه حد طرح دوکشوری عربستان در مورد فلسطین، مورد قبول اسرائیل باشد و یا آمریکا قانون سزار را علیه سوریه بیش از ۶ ماه کمرنگ سازد، به وقایع بینالمللی و پذیرش و انعطاف اسرائیل و دوری از مواضع افراطی کابینه جدید و فاصله گرفتن اسد از گروههای مقاومت و احترام به مطالبات مردم کشورش باز میگردد.
اما آنچه از شروط چهارگانه عربستان مشخص است، این بار ناپیدایی مسئله فلسطین در مقدمه است؛ برای عادیسازی با اسرائیل، دیگر متحد استراتژیک و البته مهم آمریکا، عربستان مانند هر بازیگر عقلانی در صحنه بینالملل، ابتدا به منافع خود اندیشیده است.