آداب پاسخگویی
واکنش شورای اطلاع رسانی دولت به سرمقاله دیروز و پاسخ هم میهن
واکنش شورای اطلاع رسانی دولت به سرمقاله دیروز و پاسخ هم میهن
به دنبال سرمقاله دیروز هممیهن با عنوان «خدا رحم کرد» از سوی دولت محترم پاسخی ارسال شد که عینا در همین ستون تقدیم میشود. لازم میدانیم که توصیه کنیم خوانندگان و نویسندگان محترم پاسخ، حتما توضیحات تکمیلی روزنامه هممیهن را نیز ملاحظه و سپس داوری نمایند.
بار کج به منزل نمیرسد
روزنامه هممیهن در سرمقاله شماره روز چهارشنبه 23 آذر 1401 در یادداشتی با عنوان «خدا رحم کرد» مطالبی را منتشر کرده است که انتظار میرود وفق ماده ۲۳ قانون مطبوعات این توضیحات در همان صفحه و ستون منتشر شود:
1-سرمقاله «خدا رحم کرد» مملو از اطلاعات و گزارههای غلط و بهتبع آن استنتاجات مخدوش است. ابتدا یکبار این گزارهها را مرور کنیم. ادعا شده است که این جمله از آقای رئیسی که «خدا رحم کرد من رئیسجمهور نشدم که دلار بشود ۵۰۰۰ تومان» مربوط به انتخابات ریاستجمهوری اخیر است. درحالیکه این گزاره غلط است و ایشان این مطلب را در مراسم روز دانشجو سال 1397 و در مقام تعریض به خط تبلیغی علیه خود در انتخابات 1396 بیان کرد. در انتخابات 96 جریان رقیب اینطور تبلیغ میکرد که در صورت پیروزی دکتر رئیسی، قیمت دلار به 5 هزار تومان افزایش مییابد. جهت اطلاع ستوننویس محترم، روزی که رئیسجمهور این تعبیر کنایی را مطرح کرد (17 آذر 1397) قیمت دلار از 3700 تومان در خرداد 1396 به 11 هزار و 500 تومان رسیده بود، یعنی 210درصد افزایش قیمت ظرف یکسالونیم. این در حالی است که با همین محاسبه قیمت ارز در بازار آزاد در یک سال و نیم اخیر، 40 درصد افزایش یافته است. مجدداً و جهت یادآوری، دلاری که دولت یازدهم در سال 92 در کانال سه هزار تومان تحویل گرفته بود، شهریور 1400 و در زمان آغاز به کار کابینه، در کانال 27 هزار تومان یعنی با نزدیک به 630 درصد
افزایش تحویل داد. (البته در مقطع مهر 1399، قیمت دلار به عدد 31800 تومان نیز رسید).
2-یکی دیگر از گزارههای غلط موجود در نوشته، مربوط به وضعیت دو وزیر عهدهدار اجرای تولید یک میلیون مسکن و ایجاد یک میلیون شغل، و بیان این ادعا است که غیرممکن بودن این دو وعده تقدیر کنار رفتن آنها را رقم زد. اولاً علت کنارهگیری وزیر فقید راه و شهرسازی حداقل در زمان کنونی که مهندس قاسمی به رحمت ایزدی پیوسته است، بر هر صاحب خردی روشن است. آن مرحوم تا توان داشت در خدمت مردم بود و زمانی از دولت جدا شد که دیگر امکان فعالیتهای جاری از او سلب شده بود، بنابراین جدایی او ارتباطی به برنامه دولت در حوزه مسکن نداشت؛ اگرچه آقای عباس عبدی که اغلب سرمقالههای روزنامه هممیهن به قلم ایشان است، در روز استعفای مرحوم قاسمی پیشداوری کرد و نوشت دولت با این تغییر خلف وعده(؟!) در مسکن را تقصیر بیماری وزیر مستعفی خواهد انداخت. همچنین برخلاف آنچه در یادداشت آمده است استعفای وزیر سابق رفاه نیز ارتباطی به عملکرد او در زمینه اشتغال نداشت چراکه دولت از برنامه خود در بحث ایجاد یک میلیون شغل در سال جلوتر است و براساس اطلاعات سامانه جامع رصد اشتغال، در شش ماه ابتدایی سال جاری تعداد ۶۵۶ هزار و ۱۶۲ مورد اشتغال جدید در کل کشور به ثبت رسیده
است.
3-اما درباره تورم و سایر شاخصهای اقتصادی؛ وقتی در یک تحلیل با انقطاع کامل از شرایطی که دولت در آن تحویل گرفته شد، بهمقطع کنونی پرش میشود، معنای آن خارج شدن بحث از فضای کارشناسی و انتخاب روش استادیومی است. دولت کنونی کشور را در شرایطی تحویل گرفت که شاخصهای اقتصادی در بدترین وضعیت ممکن (در بعضی از شاخصها حتی بدتر از دوره پس از جنگ تحمیلی) بود. تورم 59درصدی (براساس گزارش بانک مرکزی)، میانگین نرخ رشد اقتصادیِ نزدیک به صفر در دهه 90، نرخ نگرانکننده تشکیل سرمایه ثابت (چهار سال متوالی نزدیک به صفر و منفی)، کاهش درآمد سرانه و یکسوم کوچکتر شدن سفره مردم (میانگین)، افزایش افراد در خط فقر مطلق و فقر نسبی، و در کنار این شاخصها، سیاستهای مخرّب اقتصادی مانند استمرار ارز ترجیحی، استقراض از بانک مرکزی و رشد شدید پایه پولی، فروش سنگین اوراق و ایجاد تعهدات بالا برای آینده، و کسری بودجه حدود 450 هزار میلیارد تومانی سال 1400، تنها بخشهایی از آنومی اقتصادی کشور در شهریور 1400 بود.
دولت سیزدهم با این مختصات کشور را تحویل گرفت و در همه این موارد با وجود استمرار فشار خارجی، شاخصها بهبود یافت. تورم از حدود 60 درصد به 44 درصد رسید و رشد اقتصادی به بالاتر از 4درصد. سیاست مخرّب ارز ترجیحی با جلب اعتماد مردم و تدبیر دولت برای جبران افزایش هزینههای ناشی از انجام آن (یارانههای 300 و 400 هزار تومانی) حذف شد. آنهم درحالیکه در دولت قبل و با حذف ارز برخی کالاها هیچ جبرانی برای مردم در نظر گرفته نمیشد و مهمترین بخش اصلاح ارز ترجیحی یعنی کالاهای اساسی نیز دستنخورده برای دولت کنونی باقی گذاشته شد. همین اصلاح و قطع رانت و منافع ناشی از ارز ترجیحی در دارو نیز همزمان با بالا آوردن طرح مهم دارویار اجرایی شد. همچنین در سیاستهای پولی بازنگری اساسی شد و برای انضباط مالی بانکها و کنترل ترازنامه اقدامات اساسی صورت گرفت.
4-نکته قابل توجه دیگر که یک نویسنده منصف به سادگی از آن نمیگذرد، شرایط زمینهای برخی التهابات از جمله التهابات اخیر ارزی است. اغتشاشات دوماهه و ایجاد احساس بیثباتی و افزایش عدم قطعیت، تأثیر مخرّبی در فضای اقتصادی و سرمایهگذاری کشور ایجاد کرد. پیوند جریان آشوب و ایرانستیزان برای لطمه زدن به زندگی مردم و اقتصاد کشور جزو عوامل قطعی در التهابات اقتصادی است که نویسنده محترم هیچ اشارهای به این عامل بنیادین و تقبیح حداقلی جریان آشوب و ضدزندگی در متن خود نداشته است.
5-رئیسجمهور محترم همچنان که بارها تأکید کرده است به عهدهای خود با مردم وفادار است؛ دولت نیز مطالبه و پرسشگری را حق عمومی از جمله حق رسانهها میداند و خود را در قبال آنها پاسخگو میداند. راه نقد حتی برای افراد و جریانهایی که جزو عوامل یا همراهان رسیدن اقتصاد کشور به نقاط پرخطر و آسیبپذیر کردن زندگی و معیشت مردم هستند، مسدود نیست، اما انتظار منطقی این است که نقدونظر حداقل براساس دادهها و اطلاعات صحیح انجام شود چراکه بار کج به منزل نمیرسد.
توضیحات هممیهن:
از اینکه دولت محترم دستور دادهاند که به انتقادات رسانهها پاسخ داده شود و سریع هم داده شود، باید استقبال کرد. چون از دو حال خارج نیست. یا نقد روزنامه درست و مطابق واقع است که انتظار میرود دولت محترم پذیرفته و نسبت به تغییر رویکرد خود اقدام کند، یا آنکه نقد روزنامه نامربوط و به قول نویسنده پاسخ بار کج است که قطعا به منزل نخواهد رسید و مخاطبان نیز متوجه بیاعتباری ادعاهای روزنامه خواهند شد و این به سود استدلالهای دولت و علیه منتقدان است. پس در هر دو صورت برای دولت نفع دارد. نیازی هم به ارجاع دادن به ماده 23 قانون مطبوعات نیست، چون ما از انتشار جوابیهها کاملا استقبال میکنیم. ولی پاسخگویی آدابی دارد که باید رعایت شود. این آداب چیست؟ نوشته ارسالی دولت را در زیر نقد میکنیم، تا معلوم میشود که کدام ادب پاسخگویی رعایت نشده است. همچنین با این جمله پایانی نوشته فوق موافقیم که: «انتظار منطقی این است که نقدونظر حداقل براساس دادهها و اطلاعات صحیح انجام شود، چراکه بار کج به منزل نمیرسد.» این نوشته 5 بند دارد که به ترتیب پاسخ داده میشود:
1-اولین عنصر ادب پاسخگویی این است که متن خوب خوانده شود. در سرمقاله اشاره نشده است که این گزاره آقای رئیسی مربوط به انتخابات اخیر است. اتفاقا نفی هم شده است. ابتدا نوشتهایم که این جمله تبلیغاتی آقای رئیسی پیش از انتخابات ریاستجمهوری درباره انتخابات سال 96 است و ذکر کردیم که از باب مطایبه بیان شده است. خوب هنگامی که متن به این روشنی را نمیخوانید، نتیجه این میشود که یک بند مفصل در توضیح این بنویسید که مربوط به انتخابات اخیر نبوده است، و وقت خود و خواننده تلف شود.
2-در مورد علت کنار رفتن دو وزیر نیز صریحا نوشتهایم، «برکنار یا مستعفی شدهاند». ولی نکته این است که نوشتهاید علت استعفای وزیر سابق رفاه، به عملکرد او در زمینه اشتغال ربطی نداشته، بلکه از نظر ایجاد شغل حتی از برنامه هم جلوتر هستید! خوب اگر وزیری آمد که عملکرد موفقی در حوزه اصلی کار خود داشته، چرا استعفا داده؟ چرا علت استعفایش را توضیح نمیدهید؟ بهعلاوه لطفا یاد بگیریم که با اعداد و ارقام بازی نکنیم. آمار اشتغال روشن و گواه است و بسیار عقبتر از وعدههای دولت است. در این باره براساس آمار رسمی مرکز آمار تاکنون دو گزارش و سرمقاله روشن نوشتهایم و عملکردها حدود 30درصد وعدهها بوده است. لطفا به آن مقالات و سرمقاله رجوع کنید. پس ادب دوم پاسخگویی، سخن گفتن مستند است. بهعلاوه خوب بود پاسخ میدادید که آیا وزیر جدید راه و شهرسازی رسما درباره وعده ساخت یک میلیون واحد مسکونی تجدیدنظر کرد یا خیر؟
3-درباره اینکه چه چیزی تحویل گرفتهاید، ما بحثی نداریم، این دولت است که باید متوجه میبود چه چیزی تحویل میگیرد و وعدههای خود را برهمان اساس میداد. همه میدانستند که این وعدهها شدنی نیست، جز کسانی که وعده میدادند. شما مسئول وعدههای خود هستید و نه عملکرد مدیران قبلی. درباره نرخ تورم نیز با عددسازی کاری از پیش نمیرود. تورم سال گذشته و تورم سالانه روشن است و قاطی کردن تورم نقطه به نقطه با موارد دیگر دردی را درمان نمیکند. کافی است که به آمار رسمی بانک مرکزی و مرکز آمار مراجعه کنید. تورمهای نقطهبهنقطه را فعلا کنار بگذارید، چون دردی را دوا نمیکند. به همان آمار سالانه مراجعه کنید، تورم امسال بدتر از گذشته یا در همان اندازه خواهد شد. پس لطفا درباره اینکه چه تحویل گرفتهاید توضیح ندهید، که همه بهتر میدانند که وضع چه بوده است. مسئله اصلی تحقق وعدههای شماست.
البته در همین سرمقاله هممیهن به درستی پیشبینی شده بود که در پاسخ به انتقادات میگویید که تقصیر دولتهای قبل است.
4-درباره شرایط زمینهای نیز عین همین استدلال را هر دولتی میکند. مثل اعتراضات دی 96 و آبان 98، که موجب مشکلاتی در ارز وتورم شد که شما بدون توجه به آن شرایط زمینهای؛ تقصیر دولت قبل میاندازید. التهابات و اعتراضات اخیر، از جمله موضوعاتی است که دولت موظف بوده برای رخ ندادن آنها برنامهریزی میکرد نه اینکه مصوبهای مبهم (که هیچکس امروز مسئولیت آن را به عهده نمیگیرد و 17 سال مسکوت مانده بود) را از داخل کشوی میز درآورده و به اجرا بگذارد و کشور را ملتهب کند، و حالا بگوید اینها عوامل زمینهای است. عوامل زمینهای مثل زلزله است که خارج از اراده دولتهاست. پیشگیری از اعتراضات و پیشبینی آن وظیفه دولت بوده است که نهتنها انجام نداده که با سیاست نادرست خود آن را محقق هم کرده است.
5-از بند آخر جوابیه هم تشکر میشود و این به معنای آن است که آقای رئیسجمهور همچنان بر ساخت یک میلیون خانه در سال متعهد هستند و این ناقض سخنان وزیر جدید راه و شهرسازی است.
مجددا از اصل پاسخگویی و سرعت آن تشکر میشود و همچنان از آن استقبال میکنیم.
از اینکه نویسنده سرمقاله را گمانهزنی کردید سپاسگزاریم ولی سرمقاله نام ندارد و فارغ از اینکه نویسنده آن کیست، که حتما کسی هست، بیانگر موضع تحلیلی روزنامه است.
*گزارش مربوط به آمار اشتغال در تاریخ 13/09/1401 با عنوان «تناقض آماری آقای وزیر» و گزارش مربوط به عملکرد نهضت ملی مسکن در تاریخ 16/09/1401 با عنوان «نهضت شکستخورده» منتشر شده است.