| کد مطلب: ۴۵۸۰

اعتراف به تورم انتظاری

در واکنش به اظهارات رئیس‌کل بانک مرکزی درخصوص ارز

در واکنش به اظهارات رئیس‌کل بانک مرکزی درخصوص ارز

نرخ ارز می‌تازد و سیاست‌های بانک مرکزی هرچه باشد، بر تاختن آن چندان اثرگذار نیست. حتی افتتاح مرکز مبادله ارز و طلای ایران و کشف قیمت‌ها نیز نتوانست سرعت‌گیر برای سرعت بدون مکث روند صعودی نرخ ارز و به‌تبع آن سکه و طلا باشد. هرچند روز گذشته بر تابلوی صرافی‌ها قیمت 45هزار تومانی دلار آمریکایی ثبت شده بود اما درحقیقت با این قیمت، فروشی در کار نبود و هر دلار آمریکایی در کانال 50هزار تومانی فروخته می‌شد. سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران بازار ارز و سکه به خوبی می‌دانند تمام تلاش‌های آنها برای عادی جلوه دادن بازارهای مالی بی‌ثمر است حتی اگر پشت تربیون بارها این مسئله را فریاد بزنند و رسانه‌های وابسته‌ به آنها نیز این موفقیت‌های کاذب را به‌صورت درشت تیتر حمایتی بزنند. در اثبات آن، کافی‌است به اظهارات رئیس کل بانک مرکزی درباره کنترل بازار ارز اکتفا کرد. محمدرضا فرزین دراین‌باره اعلام کرد: «چیزی که بازار را به‌هم ریخته، تورم انتظاری است که کنترل آن برای ما سخت است زیرا نرخ آن از سایت‌هایی با اهداف خاص نشأت گرفته است.» باید در ابتدا به شجاعت آقای رئیس‌کل تبریک گفت که به این صراحت از انتظار تورمی سخن گفت و مهم‌تر اینکه از مسئولیت‌های واگذارشده به خودش شانه خالی کرده است و تلویحا بیان می‌کند در افزایش نرخ ارز، سکه و... سهمی ندارد. گویا او فراموش کرده که چرا به بانک مرکزی آمده و چرا بر کرسی آن تکیه داده است؟
حال سوال این است که در ایجاد انتظار تورمی رئیس جدید، چه سهمی دارد؟ و آیا سیاست‌ها و برنامه‌های او در کاهش حجم نقدینگی می‌تواند موثر باشد؟ روزی که فرزین به بانک مرکزی آمد، هشتم دی‌ماه و نرخ دلار 40هزار و 959تومان بود و درست کمتر از دوماه این رقم به کانال 50هزار تومانی رسیده است. او در این مدت نتوانست روند صعودی قیمت ارز را کنترل کند و هیچ‌کدام از سیاست‌گذاری‌های او نیز در مهار نرخ ارز مثمرثمر نبود. حال اظهارات او درباره افزایش نرخ ارز منوط به این است که در افزایش نرخ ارز تقصیری ندارد و بخش سیاسی حکومت و دولت مقصر است که با اقدامات خود مردم را نسبت به آینده بدبین و تورم انتظاری ایجاد کرده‌اند. ازسوی دیگر طبق داده‌های اعلام شده از سوی وزیر اقتصاد با استناد به داده‌های بانک مرکزی، نقدینگی دی‌ماه 1401 برابر با 6 هزار و 36 هزار میلیارد تومان محاسبه شده و 2/2درصد نسبت به آذرماه امسال بیشتر شده است. این افزایش به لحاظ مقداری برابر با 130 هزار و 700 میلیارد تومان بوده است. بررسی رشد ماهانه نقدینگی در این ماه نشان می‌دهد، در این مقطع 5/0واحد درصد سرعت رشد این شاخص مهم تورم‌ساز، بیشتر از ماه قبل شده است. بدون تردید رشد نقدینگی به‌عنوان یکی از مهمترین متغیر‌ها در اقتصاد کلان، متغیری تورم‌ساز است. بررسی روند سهم حجم پول از کل حجم نقدینگی نشان می‌دهد، در سال 1399 این سهم در بالاترین حد خود نسبت به هشت سال گذشته قرار داشته است، بدین معنی که مردم کمتر از همیشه ترجیح داده‌اند تا پول خود را در حساب‌های مدت‌دار بانکی قرار دهند. بر این اساس می‌توان بیان کرد که تورم انتظاری در جامعه ایران بسیار بالا رفته است. متاسفانه در حال حاضر امیدها برای بهبود وضعیت اقتصادی از دست رفته است و با توجه به افزایش نقدینگی در کنار رشد بی‌وقفه بازارهای مالی، انتظارات تورمی بیش از همیشه بروز و ظهور خواهد کرد. ماحصل وضعیت کنونی، افزایش نرخ تورم و تورم انتظاری به دلیل تحریم‌ها و سیاست‌های اشتباه در حوزه دیپلماسی و اقتصادی است. در این میان نه‌تنها تحقق کاهش آهنگ رشد نقدینگی به 30 درصد محقق نمی‌شود بلکه این رشد به بیش از 40 درصد نیز خواهد رسید که می‌توان به انحطاط اقتصادی منجر شود.موضوعی که مورد توجه بسیاری از اقتصاددانان است.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی