درباره اتفاقات زاهدان
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.
در کوران اعتراضات پس از مرگ مهسا، بهیکباره خبر درگیریهای بسیار تأسفآور زاهدان شنیده شد که طی آن تعداد زیادی از هموطنان کشته شدند و مجروح و خسارات فراوانی هم به اموال عمومی مردم وارد شد. جالب اینکه دستگاههای تبلیغاتی دو طرف نیز بدون اطلاعات لازم، شروع به تحلیل کردند. مخالفان گفتند که این اتفاقات برای بهحاشیهراندن اعتراضات از سوی حکومت ایجاد شده است، طرفداران وضع موجود نیز گفتند که دشمنان ایران مجموعهای از تحرکات را طراحی کردهاند تا کشور را به آشوب بکشانند و این یکی از آنها است. درحالیکه هر دو در اشتباه بودند. گزارش امروز هممیهن درباره این حوادث تأسفبار نشان میدهد که ماجرا بیش از هر چیز محصول ناکارآمدی مدیران استانی و نیز مدیریت عمومی نادرست کشور در مواجهه با رویدادهایی است که در آغاز چندان مهم به نظر نمیآیند؛ اتفاقاتی که شاید در یک جای دیگر رخ میداد، عوارضی نمیداشت، ولی با توجه به فضای عمومی بلوچستان باید اقدامات فوری و پیشگیرانه انجام میشد و در ادامه نیز از طریق گفتوگو و اطلاعرسانی درست و نه یکسویه
ماجرا مدیریت میشد.
هنگامی که یک قتل رخ میدهد، در جامعهای که قتل مفهوم طایفی و قبیلهای هم دارد، باید رسیدگی به آن با سرعت در دستور کار قرار گیرد که ظاهرا در این کار تاخیر میشود. سپس اینکه یک فرمانده انتظامی در فضای عمومی متهم به تجاوز به دختری میشود که حدس میزنند در ماجرای قتل حضور داشته یا از آن خبر دارد، فارغ از اینکه این اتهام درست باشد یا نادرست، باید به سرعت با برکناری موقت وی و ورود دادستان و پزشکیقانونی و دادگاه، ماجرا را مدیریت کرد که این کار هم نشده است و هنوز هم معلوم نیست که چه رفتاری با آن فرمانده شده است. پس از این مرحله باید با ریشسفیدان و بزرگان قوم وارد تعامل و گفتوگو میشدند و اراده قطعی رسیدن به حقیقت و عدالت را نشان میدادند و با همکاری آنان محیط را کنترل میکردند که چنین هم نشد. پس از این مرحله، باید در مواجهه با اعتراضات خویشتنداری حداکثری میشد تا کار به چنین رخداد فاجعهباری نرسد که این کار هم نشده است. تغییر مدیران در این موارد بسیار مهم و اثربخش است و نشانهای از وجود اراده برای رسیدگی است. ولی مشکل این استان فراتر از این موارد است. اینکه یک منطقه تا این حد دچار التهاب باشد که یک خبر دروغ یا راست (تجاوز به آن دختر) بتواند جامعه را به چنین نقطهای برساند، ذاتا قابل ایراد است و باید به حل این مساله پرداخت. یکی از ریشههای آن میتواند کمبود مشارکت نیروهای بومی در اداره امور استان و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی باشد که فقدان چنین مشارکتی و نابرابری نوعی بیاعتمادی را دامن میزند.
در هر حال واقعه زاهدان نشان داد که همچنان در مدیریت بحران، رویکرد امنیتی و انتظامی، بر رویکردهای مدیریتی و سیاسی تقدم دارد و نظام رسانهای نیز به جای آنکه این آتش را خاموش کند، به آن میدمد. نکته دیگر این که شاید از مخالفان انتظار نداشته باشیم که بیطرفانه و مسئولانه تحلیل کنند ولی فراموش نکنید که تحلیلهای سطحی و متوهمانه و بیارزش در رسانه رسمی بیش از اینکه مردم را تحت تاثیر قرار دهد، موجب اشتباه مسئولین میشود.