اعتیاد رفتاری
اعتیاد به شرایطی گفته میشود که فرد به استفاده از یک ماده یا انجام یک رفتار وابسته شود و آن را تکرار کند و قطع آن کار برایش ناگوار و آزاردهنده باشد.
اعتیاد به شرایطی گفته میشود که فرد به استفاده از یک ماده یا انجام یک رفتار وابسته شود و آن را تکرار کند و قطع آن کار برایش ناگوار و آزاردهنده باشد. اگر از این زاویه نگاه کنیم، رفتار رسمی در برابر اعتراضات همیشه به یک صورت و تکراری است، گویی هیچ راهحل دیگری برای مواجهه با نوع مشکلات ندارند و به استفاده از این روش وابسته شدهاند. رفتاری که پایانبندی آن با صدور احکام زندان است و عدهای هم در حاشیه، شعار «تندتر و تندترش کن» میدهند.
اجازه دهید همین ابتدا توضیح داده شود که نه مواجهه انتظامی و نه حتی مواجهه حقوقی را نمیتوان تخطئه کرد، بهشرطی که همه آنها در چارچوب قانون و قابل دفاع باشند، ولی مسئله این است که پدیده سیاسی و اعتراضی، راهحل سیاسی دارد. هر راهحل دیگری، مثل جمع کردن آشغال زیر فرش است و بهزودی دوباره رو خواهد آمد. تاکنون حتی یک بار هم دیده نشده است که برای مشکلات سیاسی که در همه جوامع کموبیش هست و در نهایت هم راهحل سیاسی چاره آن است، در ایران دنبال راهحل غیرانتظامی یا دادگاهی باشند. این وضعیت به نوعی نشان میدهد که ساختار حل مسئله در ایران محدود به این دو ابزار است؛ دو ابزاری که اتفاقا کاربرد محدودی در حل مسائل ریشهای دارند؛ دو ابزاری که مرتبط با رویکرد امنیتی-انتظامی هستند. این یعنی با نوعی اعتیاد رفتاری مواجه هستیم که اگر این رفتار را کنار بگذارند دچار بحران و مشکل میشوند، درحالیکه میتوان روشهای تفاهمی موثرتر، آرامتر و پایدارتری را برای حل مشکلات انتخاب کرد.
گزارش امروز هممیهن درباره احکام صادره علیه دانشجویان معترض که در جریان اخیر بازداشت یا دادگاهی شدهاند، نشان میدهد که استفاده از شیوههای جایگزین حل مسئله همچنان متروک و مغفول است. کاربرد این ابزار بهصورت دست و دلبازانه بسیار خطرناک است. از یکسو وابستگی ساختار را به این شیوه تشدید میکند و از سوی دیگر بدبینی را نزد جامعه و دوستان و خانوادههای این افراد افزایش میدهد. برگزاری چنین دادگاههایی که وکیل در آنها نیست، طبعا به علت خواست و اراده آزاد متهم نیست، بلکه به دلایل گوناگون دیگر صورت میگیرد؛ یا ضعف اعتبار حقوقی اتهامات و احکام صادره، جملگی موجب میشود که بدبینی و فاصله جامعه با عوامل این برخوردها بیش از پیش افزایش پیدا کند و اتفاقا به جای حل مسئله، آن را غیرقابل حلتر نماید. پیشنهاد مشخص این است که رفتار گذشته را فعلا مسکوت بگذارید و یک بار آزمایش کنید، زیان نخواهید کرد، حداقل از زیان تکرار رفتارهای گذشته بیشتر نیست، شیوه دیگری را برای مواجهه با اعتراضات در پیش بگیرید و کل احکام صادره (بهجز مواردی که شاکی خصوصی دارند) را مشمول گذشت کنید و راه جدیدی را برای حل اعتراضات و جلب توافق مردم تجربه کنید.
امکان ندارد که با تکرار گذشته مشکلی حل شود، تکرار راهحلهای گذشته به همین جایی میرسد که فعلا رسیدهایم.