مسئولیت بزرگ کامالا هریس
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

با توجه به کهولت سن جو بایدن، نقش معاون رئیسجمهور آمریکا پررنگتر خواهد شد؟
کاهش محبوبیت جو بایدن 79 ساله، رئیسجمهور آمریکا و همچنین نگرانیها درباره سلامت او برای ادامه اداره کشور در دور بعدی انتخابات، باعث شده تا کمرنگ بودن نقش کامالا هریس، معاون بایدن در پیشبرد اهداف دولت بیشتر مشخص شود. با اینکه یکی از دلایل موفقیت بایدن در انتخابات، همراه شدن هریس به عنوان معاونش بود، اما پس از تحویل گرفتن دولت، عملا اثرگذاری ویژهای از هریس دیده نشده است. با نزدیک شدن به انتخابات میاندورهای مجلس نمایندگان آمریکا، نگرانیها و گمانهزنیها از باخت دموکراتها نیز شدت گرفته است. در تاریخ آمریکا، اینکه یک معاون در دوران خدمتش مجبور شود پست خود را کنار بگذارد و وظایف ریاستجمهوری را برعهده بگیرد، امری غیرعادی نیست. در میان 15 معاونی که به مقام ریاستجمهوری رسیدهاند 8 نفر از آنها با مرگ رئیسجمهور و یک نفر که جرالد فورد باشد با استعفای ریاست جمهوری به این مقام رسیدهاند.اهمیت شکلگیری روابط بینالملل
تنها چند ماه پس از سوگند خوردن دوایت آیزنهاور به عنوان رئیسجمهور در سال 1953، معاونش ریچارد نیکسون دستور نامتعارفی دریافت کرد. آیزنهاور که در 62 سالگی به ریاستجمهوری رسیده بود، روزی 4 پاکت سیگار میکشید که میتوانست مشکل قلبی جدی را در پی داشته باشد. چند سال پیش از آن در جنگ جهانی دوم فرمانده عالی نیروهای متفقین بود. در آن زمان با حادثهای روبهرو شد که بسیار نگران و مضطربش کرده بود. اینکه دیده بود پس از مرگ ناگهانی فرانکلین روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا، معاونش هری ترومن، آمادگی جانشینی روزولت را ندارد. همان زمان بود که آیزنهاور اهمیت آموزش معاونان رئیسجمهورها را برای مقام ریاستجمهوری درک کرده بود. نیکسون قبل از اینکه با کمپین انتخاباتی آیزنهاور همراه شود، تجربه 6 سال نمایندگی در کنگره آمریکا و سناتوری کالیفرنیا را داشت. آیزنهاور خیلی از نیکسون خوشش نمیآمد. شناختی از نیکسون نداشت اما مسئولیتهای بسیاری را روی دوشش میگذاشت. مسئولیتهایی مانند فرستادن معاون رئیسجمهور و همسرش، پت، به سفری دور آسیا و خاورمیانه که 68 روز طول کشید. پاییز 1953، خانواده نیکسون به ژاپن، کره، فیلیپین، تایلند، هند، پاکستان، ایران و لیبی سفر کردند؛ این اولین فرصت برای معاون رئیسجمهور بود تا همبستگی شخصی خود با رهبران خارجی را پایهریزی کند. آموزش بزرگی برای دیپلماسی و کشورداری که برای نیکسون خیلی کارایی پیدا کرد. بازخوردهای خوبی را هم در پی داشت؛ مجله لایف در گزارشی پرشور نوشت که نیکسون در این سفر خود را به عنوان سیاستمداری بانفوذ به اثبات رساند.
بیتجربهگی هریس در مسئولیتهای اجرایی
جفری فرانک که دو کتاب درباره رئیسجمهورها و معاونانشان نوشته در یادداشتی در نیویورکتایمز مینویسد، کامالا هریس قبل از ورود به کاخ سفید، اولین دوره سناتوری خود را از ایالت کالیفرنیا در مجلس نمایندگان آمریکا میگذراند. هریس هنوز تجربیات گستردهای در این زمینه نداشت و تا آن زمان هیچ مسئولیت سخت و قابل توجهی را بر عهده نگرفته بود که میتوانست تخصصاش را گستردهتر کند؛ آن هم به گونهای که مورد توجه آمریکاییها قرار بگیرد و از آن تقدیر کنند. البته بماند که در دوران مدرنیته، سفر 68 روزه برای هر معاون رئیسجمهوری خندهدار است. وقتی که کامالا هریس به سمت معاونت ریاستجمهوری رسید، مثل هر فرد دیگری که برای پست و مقامی انتخاب میشود، باید دوره آموزشهای ضمن خدمت را میگذراند. این آموزشها بیشتر شامل مسائل مربوط به مهاجرت و حق رای بودند. اما در 18 ماه گذشته، هریس هیچ پیشرفت قابل توجهی در هدایت و رهبری کشور از خود نشان نداده است. سفرهای او گاهی موفقیتآمیز بودهاند و گاهی نه. مثل سخنرانیهای تندش هنگام سفر به آمریکای مرکزی درباره مهاجران در سال گذشته که گفت به آمریکا «نیایید» و از آن طرف سفر موفقیتآمیز هیئت نمایندگان آمریکا برای دیدار با رئیسجمهور جدید امارات و هدایت تیمی که شامل آنتونی بلینکن و وزیر دفاع لوید آستین بود. با اینکه رئیسجمهورهای پیشین با معاونانشان همکاریهای اساسی داشتند و برای عمیقتر کردن تجربیات آنها تلاش کردند، اما بایدن و هریس یا نتوانستهاند یا به چنین تحولی مشابه علاقهای ندارند. اگر از بیرون نگاه کنیم، شواهد کمی وجود دارد که نشان دهد کاخ سفید بایدن، ضرورتی را که ژنرال آیزنهاور برای تقویت و آمادگی نقش کسی که ممکن است هر لحظه مقام ریاستجمهوری را به دست بگیرد احساس میکرد را ندارند. اعلام مثبت شدن تست کرونای جو بایدن در هفته گذشته تاکیدی بود بر نیاز شفاف و کنونی برای این رهبر 79 ساله تا برای دستیاران و بهویژه خانم هریس راههایی را پیدا کند تا به جای اینکه صرفا یک شریک سیاسی باشند که به بایدن کمک کنند، رای بیاورد، بتوانند شریک واقعی بایدن برای اداره کشور باشند. مساله این نیست که باید رفتاری منصفانه در قبال هریس داشت یا او را به سطحی ارتقا داد که بقیه معاونان رئیسجمهورهای آمریکا رسیده بودند. آمریکاییها حق دارند بدانند و ببینند که یک معاون رئیسجمهور دارند که مورد اعتماد کاخ سفید و مقامات دولتی است و اگر زمانی اتفاقی برای رئیسجمهور بیفتد، میتواند در جایگاهش قرار بگیرد.
آمریکاییها شناخت گستردهای از هریس ندارند
اما تاکنون برعکس آن را مشاهده کردهایم. خود هریس که در هیچ مشکل اساسی به چهره مردمی موفقی تبدیل نشد، کاهش محبوبیت بایدن هم قطعا گریبانش را گرفته. پس از تصمیم دادگاه عالی برای لغو حکم پرونده «رو در برابر وید» که بر اثر آن سقط جنین غیرقانونی شد، هریس با انرژی کامل برای انتقاد از جمهوریخواهان به سفرهای متعددی رفت که مجله پولیتیکو سخنرانیهای هریس را با این تیتر که آنها «چگونه جرات میکنند» توصیف کرد. اما این سفرها به خودی خود، تاکیدی است بر محدود بودن نقش سیاسی هریس. وظیفه اصلی معاون رئیسجمهور این نیست که بخواهد نشان دهد در صورت لزوم، توانایی به دست گرفتن ریاستجمهوری را دارد یا به آمریکاییها دلایلی ارائه دهد که در صورت نیاز کشور برای جانشینی رئیسجمهور، او رهبری عملگرا خواهد بود، بلکه وظیفه اصلی و بنیادی معاون، تحریک پایگاه دموکراتیک است. تاریخچه اغلب متلاطم روابط میان رئیسجمهورها و معاونان آنها، چه روزولت و هنری والاس باشند یا کمی جلوتر جورج بوش پدر و دان کویل، آموزنده خواهد بود؛ نهتنها به عنوان مدلی موفق برای کشورداری بلکه به خاطر اهمیت حیاتی داشتن فرد شماره دوی با مهارت و آماده. اینکه خانم هریس در حرفه سیاسی خود گیر افتاده، برای هر کسی که نگرانی نسبت به ثبات و ادامه کار بخش اجرایی دولت دارد، مسالهدار شده. هیچ رئیسجمهوری در آمریکا تولد 80 سالگیاش را در زمان زمامداریاش جشن نگرفته که بایدن در 20 نوامبر میگیرد. در میان 15 معاون رئیسجمهوری که مسند ریاستجمهوری را به دست گرفتند، 8 نفر پس از مرگ رئیسجمهور روی کار آمدند (4 نفر دیگر بعدها انتخاب شدند). این موضوع به معاونت ریاستجمهوری وزنهای سنگین و مشخص میدهد؛ حتی اگر نامزد ریاستجمهوری و معاونش، تصاویری از شور و نشاط میانسالی باشد مانند جیمی کارتر و والتر ماندیل در سال 1976 یا بیل کلینتون و ال گور در 1992.
لزوم ارتباط عمیق رئیسجمهور با معاونش
ضعف و سستی ریاستجمهوری مدرن را تحتالشعاع قرار داده است. در پایان سال سوم، زمامداری سراغ روزولت آمد، اما آن موقع زمان جنگ بود و به ندرت در عموم درباره آن صحبت میشد. رونالد ریگان 70 ساله آن را لمس کرد که بهوسیله یک ضارب در مارچ 1981 مورد اصابت گلوله قرار گرفت و زخمی شد. آیزنهاور هم در سپتامبر 1955 زمانی که رئیسجمهور 64 ساله بود دچار حمله قلبی شدیدی شد. مرگ و میر همیشه پس ذهن آیزنهاور قرار گرفته بود. سال 1954، همانطور که به شرکت دوباره در انتخابات فکر میکرد در دفترچه خاطراتش نوشت: «احتمال از پای درآمدن یک مرد 70 ساله تحت فشار از مردی 50 ساله بیشتر است» و مهمتر از همه مساله پیچیدگی و شدت روزافزون مشکلاتی که در برابر رئیسجمهور برای پیدا کردن راهحل قرار میگیرند بیشتر شده است. هریس را نباید به خاطر کمتجربگی نسبیاش در مسائل ملی و بینالمللی شماتت کرد. زمانی که بایدن او را به عنوان معاونش برگزید، کمتر از 4 سال بود که در مجلس سنا فعالیت میکرد. بایدن هم با این آگاهی این کار را کرد که هریس هیچوقت نقش اجرایی در دولت نداشته است. از آگوست 2020 که بایدن هریس را به عنوان معاونش انتخاب کرد، همه متوجه شدند که با بایدن و مقامات دولتی مهم، ارتباطات نسبتا سطحی دارد. اینکه هریس تنها امسال چند شام خصوصی با بایدن داشته مسئله کمی نیست. بعد از اولین ناهار با بلینکن در فوریه 2021، همانطور که گزارشها نشان میدهند هریس انتظار داشت این ناهارها ادامهدار باشند؛ همانند ناهارهای بایدن، زمانی که معاون بود با هیلاری کلینتون، وزیر کشور. چنین تعاملاتی مرسوم بوده است؛ مثلا در اواخر دهه 1950، زمانی که نیکسون معاون شده بود، با وزیر کشور، جان فاستر دالس رابطه خانوادگی برقرار کرده بود. ناهارهای مرتب هریس و بلینکن دیگر رخ ندادند (با اینکه هر دو نفر با هم دیدار کردند، تلفنی با هم صحبت کردند و برخوردهای مرتب و تعاملات منظم داشتهاند). در کتاب جدیدی که بهوسیله دو خبرنگار نیویورکتایمز منتشر شده، جاناتان مارتین و الکساندر برنز با نام «این نیز نخواهد گذشت: ترامپ، بایدن و مبارزه برای آینده آمریکا» عمیقا پرتره تحکمآمیز رابطه بایدن و هریس یا عدم وجود رابطهای میان آنها نشان داده میشود.
هریس عاملی برای پیروزی بایدن بود
در این کتاب آمده که چگونه مشاوران بایدن میخواستند به ضعفهای هریس به نفع منافع فوری سیاسی بایدن بپردازند و دیدند که ارزش اصلی هریس در کمک کردن به بایدن برای پیروزی در انتخابات 2020 برمیگردد. او یک انتخاب تاریخی بود و اولین آمریکایی- آسیایی بود که به عنوان معاون رئیسجمهور خدمت میکرد. هنگامی که بایدن میخواست رئیسجمهور شود، بیشتر روی تشکیل ائتلافی چند نژادی متمرکز بود و به دنبال تشکیل کابینهای از سیاستمدارانی با نژادهای مختلف. هریس معمولا هدف داستانهای منفی بوده است- از بینظمی و ترک کارکنان دفترش گرفته تا دلخوری از اینکه وقتی وارد اتاق میشد کارکنان کاخ سفید از جایشان بلند نمیشدند. حتی احساس راحتی نکردن در برخی گفتوگوهای رسانهای قابل مشاهده بود. او همچنین همانند بسیاری از زنان و افراد رنگینپوست با استانداردهای دوگانهای در آنچه دیده یا قضاوت میشد، روبهرو بود؛ آن هم زمانی که اولین نفر در آن حرفه بود. هریس همچنین اولین معاون رئیسجمهوری نیست که از وظایف حرفهایاش که شامل ریاست بر سنا و شمارش رایهای الکتورال خسته و ناامید میشود. لیندون جانسون که زمانی رهبر قدرتمند و متلکگوی اکثریت سنا و معاون جان.اف.کندی بود حس عدم تعلق میکرد. بایدن خودش در 8 سالی که معاون رئیسجمهور بود به خاطر نزدیکی ستایشآمیزش با باراک اوباما در برابر تلاشهای کاخ سفید برای کنترلش مقاومت کرد. اما جانسون و بایدن کهنهکاران واشنگتن هستند، معاونان ریگان و بوش هم همینطور. هریس اما در سیاست خارجی و درگیریهای داخلی واشنگتن تازهکار بود.
آینده نامعلوم دموکراتها در انتخابات
امروزه علاوه بر سن و سال و سلامت بایدن نامزد شدن دوبارهاش برای انتخابات به موضوعی برای بحث تبدیل شده است. در 6 ماه گذشته، با کاهش شدید محبوبیت بایدن، بسیاری از استراتژیستهای دموکراتیک و مقاماتی که نسبت به مهارت او به عنوان رهبری ماندگار و نامزد انتخاباتی آینده شک و شبههای دارند، بعضیها از بایدن میخواهند که کنارهگیری کند، هر چه زودتر باشد بهتر. در دورانی که تورم بیسابقه، تیراندازیهای گسترده و پاندمی مزمن برقرار است، بسیاری از دموکراتها به انتخابات میاندورهای نوامبر با وحشت نگاه میکنند. این خبر بدی برای هریس است که عملکرد ضعیفش به عنوان نامزد ریاستجمهوری در سال 2019 باعث شد قبل از گردهمایی همحزبیهایش در ایالت آیوا از رقابت در انتخابات کنارهگیری کند. اظهارات بایدن مبنی بر اینکه دوباره نامزد انتخابات میشود به نظر میرسد باعث تشویق رقبایش شده است. غیبت هریس در به انجام رساندن مسئولیتهای اجرایی دولت و نیز به عنوان کسی که میتواند مدیریت بحران و قانونگذاری را شکل دهد، او را به عنوان جانشینی نسبتا ضعیف نشان داده است. اگر هریس تجربیات متنوع و متقاعدکنندهای را از دوران خدمتش در کاخ سفید ارائه دهد که برگ برندهای در رقابتهای مقدماتی حزب دموکراتها برای نامزدی ریاستجمهوری محسوب شود، میتواند انتخاب مشخصتر و قاطعانهتری برای رایدهندگان باشد، چیزی که دموکراتها، همانند بقیه آمریکاییها از آن سود میبرند. به هر حال کمپین ریاستجمهوری 2024 به طور غیرمعمول زشت و پر از مشاجرات آشنا بر سر مسائل مناقشهبرانگیز و به همراه جمهوریخواهانی است که بدون هیچ شرم و خجالتی دروغهای دونالد ترامپ را درباره اعتبار انتخابات 2020 تکرار میکنند. در واقع شاهد به چالش کشیدن اعتبار دموکراسی آمریکایی خواهیم بود. با توجه به اینکه دولت بایدن در محاصره سطح جدیدی از دشمنان داخلی قرار گرفته و بیش از 2 سال تا انتخابات ریاستجمهوری بعدی باقی مانده، بایدن نهتنها باید شور و هیجان و اهداف جدیدی را به حزبش تزریق کند بلکه باید یک تعهد فوری را نسبت به حزب و مردم کشورش برآورده کند و آن گسترش فوری آموزش و اختیارات معاونش است.