| کد مطلب: ۱۳۱۳

فقط خـدا می‌تواند مرا برکنار کنـد

فقط خـدا می‌تواند مرا برکنار کنـد

نگرانی‌ها از شکست احتمالی ژائیر بولسونارو در انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل بالا گرفته است

نگرانی‌ها از شکست احتمالی ژائیر بولسونارو در انتخابات ریاست‌جمهوری برزیل بالا گرفته است

در یک صبح ماه آگوست، دو ماه پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری، فلاویو بیرنباخ، قاضی پیشین برزیلی در حیاط دانشکده حقوق در دانشگاه سائوپائولو ایستاد تا برای مردم سخنرانی کند. او دقیقا 45سال پیش در همین‌جا ایستاده بود و رفیقش، گوفردو تِلِس، نامه‌ای را برای مردم خواند که در آن از حاکمان نظامی برزیل درخواست می‌کرد دست از دیکتاتوری بردارند؛ سخنانی که در روزنامه‌های سراسر کشور منتشر و در تاریخ برزیل ماندگار شد. آنها سرآغاز دموکراسی را در این کشور رقم زدند. حالا اما به‌نظر می‌رسد که همه آن دستاوردها در خطر از دست رفتن قرار دارد. اکنون، بیرنباخ 82ساله دوباره در این مکان تاریخی روی صحنه رفته است تا پیام جدیدی را برای مردم بخواند. صدای او در حیاط دانشگاه طنین‌انداز می‌شود: «ما در حال تجربه کردن لحظه خطرناکی هستیم. حملاتِ بی‌اساس و اثبات‌نشده نه فقط سیستم رای‌دهی ما، بلکه دموکراسی‌ای که به سختی برای آن جنگیدیم را نیز به خطر انداخته است.» به گزارش اشپیگل، تقریبا هزار نفر از جمله اساتید، دانشجویان، وزرای سابق، وکلا و هنرمندان در آنجا جمع شده‌اند. نقطه اتحاد آنها، خشم مشترکی است که نسبت به رئیس‌جمهوری دارند که چهار سال گذشته، جز تحقیر نهادهای دموکراتیک برزیل، کاری نکرده است و حالا سخنانش در مورد شکست در انتخابات، بیرنباخ و بسیاری دیگر را به یاد هجوم ششم ژانویه 2021 به ساختمان کنگره در واشنگتن دی‌سی می‌اندازد. بیرنباخ نامی از ژائیر بولسونارو، رئیس‌جمهور برزیل نمی‌برد اما همه به خوبی می‌دانند که منظور او چه کسی است: «در برزیل امروز جایی برای توهمات کودتا وجود ندارد. دوران دیکتاتوری و شکنجه گذشته است.»

حالا کمتر از یک هفته به مهم‌ترین انتخابات ریاست‌جمهوری پس از دوران دیکتاتوری نظامی در این کشور مانده و جامعه مدنی نگران و اصول اساسی در خطر است و این سوال پابرجاست که برزیلی‌ها می‌خواهند در چه نوع کشوری زندگی کنند. آیا رای آنها به تضعیف بزرگ‌ترین دموکراسی آمریکای لاتین منتهی می‌شود یا «نه» بزرگی به بولسونارو خواهد بود؟ رقابت میان بولسونارو، رئیس‌جمهور فعلی با داسیلوا، رئیس‌جمهور پیشین است که گرچه درگیر اتهامات فساد شد، اما بار دیگر شانس خود را برای پیروزی در انتخابات می‌آزماید. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که داسیلوا پیشتاز است و اگر در دور اول انتخابات پیروز نشود، در دور دوم برنده خواهد بود. اما مساله اصلی بسیاری از برزیلی‌ها این نیست. سوال آنها این است که اگر بولسونارو شکست بخورد، چه واکنشی نشان خواهد داد. آیا شکست در صندوق رای را می‌پذیرد یا تصمیم می‌گیرد با طرفدارانش، کشور را به هرج و مرج بکشاند؟ بسیاری نگرانند آنچه ممکن است در برزیل اتفاق بیفتد، بدتر از چیزی باشد که واشنگتن تجربه کرد.

بولسونارو مانند ترامپ ماه‌ها تلاش کرده تا اعتماد به سیستم رای‌گیری را در برزیل از بین ببرد. تمرکز اصلی او روی دستگاه‌های رای‌گیری بوده که در اواسط دهه 1990 جایگزین برگه‌های کاغذی مستعد تقلب شد. گرچه این دستگاه‌ها به اینترنت متصل نیستند، بولسونارو اصرار دارد این دستگاه‌ها در برابر هکرها آسیب‌پذیرند. او هیچ مدرکی برای حرف‌هایش ندارد اما بسیاری از برزیلی‌ها خریدار مزخرفاتی هستند که او می‌فروشد. بولسونارو در جریان یکی از سخنرانی‌هایش در مقابل میلیون‌ها نفر گفت که به نتایج انتخابات احترام می‌گذارد گرچه آن را به عادلانه بودن یا نبودن انتخابات موکول کرد.

برخی دیگر از نظرسنجی‌هایی که در کانال‌های رسانه‌ای رئیس‌جمهور منتشر می‌شوند، پیروزی قاطع بولسونارو را پیش‌بینی می‌کنند و همین به تردیدها در مورد ماشین‌های رای‌گیری می‌افزاید. بنابراین اگر حامیان او با نتیجه‌ای متفاوت در انتخابات مواجه شوند، غافلگیر خواهند شد و برای آنها یک توضیح وجود خواهد داشت: تقلب در انتخابات. سوال این است که آن وقت چه اتفاقی خواهد افتاد؟ هیچ‌کس نمی‌داند که اگر رای‌دهندگان تندروی برزیلی واقعا به کنگره ملی یا دادگاه عالی انتخابات یورش ببرند، پرسنل امنیتی چه واکنشی نشان خواهند داد. افسران پلیسی که از این نهادها محافظت می‌کنند، معمولا از حامیان بولسونارو هستند و مشخص نیست اگر رئیس‌جمهور ادعا کند انتخابات از او دزدیده شده، افسران پلیس، طرف چه کسی را خواهند گرفت. موضع ارتش هم برای بسیاری جای سوال دارد، زیرا بولسونارو، ژنرال‌های زیادی را در پست‌های کلیدی دستگاه دولتی منصوب کرده است. فرماندهان نظامی در این‌باره سکوت کرده‌اند و برزیل در فضایی از عدم اطمینان قرار گرفته است.

کشور بیمار

حال این کشور، غم‌انگیز است. حدود 33 میلیون برزیلی در حال حاضر با ناامنی غذایی روبه‌رو هستند، چون قیمت مواد غذایی هر هفته در حال افزایش است. علاوه بر این، میلیون‌ها شغل در این کشور در نتیجه همه‌گیری ویروس کرونا از بین رفته است و پاکسازی جنگل‌های بارانی آمازون همچنان سرعت می‌گیرد، چراکه رژیم بولسونارو به‌طور سیستماتیک بودجه سازمان‌های نظارت بر محیط زیست را کاهش داده است. در وزارت آموزش و پرورش، انجیلی‌های مرتجع مسئول ایجاد برنامه درسی مدارس دولتی هستند و دانشگاه‌ها و مدارس هنرهای زیبا که مکان‌هایی برای تفکر انتقادی‌اند، از بودجه‌های دولتی محروم هستند. بولسونارو آنها را متهم می‌کند که کانون‌های کمونیسم هستند. علاوه بر اینها، نفرتی در حال رشد است که شکاف‌های عمیقی را در میان بسیاری از خانواده‌های برزیلی ایجاد کرده و رقبای سیاسی را به دشمن تبدیل می‌کند و به طور فزاینده‌ای منجر به خشونت‌های مرگبار می‌شود. خصوصا اینکه با احکامی که بولسونارو صادر کرده، دسترسی شهروندان به سلاح‌های گرم، ساده‌تر شده است. شرایط طوری شده که حتی لولا هم که عاشق حضور در جمعیت است، در مکان‌هایی بسته و تحت نظارت دقیق می‌رود.

میشل تِمِر، رئیس‌جمهور پیشین برزیل در اظهارنظری به اشپیگل گفته است: «ما رئیس‌جمهوری می‌خواهیم که بتواند کشور را آرام کند؛ کسی که بتواند از شدت بحث‌ها بکاهد و قایق کشور را پس از چهار سال بحران، به سوی آب‌های آرام هدایت کند.»

سوال این است که آیا لولا می‌تواند آن شخص باشد؟ هزاران نفر از افرادی که روز یکشنبه در اواخر جولای برای دیدار با بولسونارو به یک میدان ورزشی در ریو دوژانیرو آمده بودند، به این سوال پاسخ منفی دادند. آنها پیراهن‌های زردی بر تن داشتند که روی آن نوشته شده بود: «خدا، وطن، خانواده، آزادی». یکی روی صحنه فریاد می‌زند: «آنهایی که به خدا ایمان دارند، دستان‌شان را بالا بیاورند.» حضار به نشانه تایید فریاد می‌زنند و دست‌ها بالا می‌آید. او بار دیگر روی صحنه فریاد می‌زند: «یک تشویق جانانه برای عیسی!». سپس آهنگی پخش می‌شود که بولسونارو را به عنوان رهبری خداترس می‌ستاید. جمعیت هم با هم آواز می‌خوانند.

این کشور به خاطر داشتن تجربه دیکتاتوری، ابراز مواضع دست راستی در آن تابو به حساب می‌آمد. تا زمانی که دیلما روسوف، رئیس‌جمهور که به خاطر فساد عزل شد و خشم نسبت به رهبری سیاسی به جنبشی تبدیل شد که نیروهای مردمی را پشت‌سر بولسونارو جمع کرد و حالا آنها اینجا در کارزار بولسونارو جمع شده‌اند. بولسونارو با پیراهن سفیدی روی صحنه حاضرشد و شروع کرد به تعریف داستان گفت‌وگویی که سال‌ها پیش داشته است. او می‌گوید یک شب که در هتل خوابش نبرده بود، بلند شده و با مردی که پشت میز پذیرش نشسته بود، شروع به صحبت کرده است: «او از من پرسید چرا به اینجا آمدی؟ گفتم دارم برای رئیس‌جمهور شدن می‌جنگم. هردوی ما خنده‌مان گرفت. به او گفتم به نظرت کدام محتمل‌تر است؟ اینکه تو این هتل را بخری یا من رئیس‌جمهور شوم؟ آن مرد هم گفت، اینکه من این هتل را بخرم.» حالا بولسونارو به طرفدارانش می‌گوید که این رویا به حقیقت پیوست. اما بولسونارو به خوبی می‌داند که برای چهار سالی که رئیس‌جمهور بوده، به جز داستان تعریف کردن، باید حرف‌های بیشتری برای گفتن داشته باشد. به همین دلیل او چند پروژه زیرساختی بزرگ را مورد بحث قرار می‌دهد و به نرخ قتل اشاره می‌کند که اندکی کاهش یافته است. اما بیش از همه او روی بسته رفاهی چند میلیاردی تمرکز می‌کند که اخیرا در کنگره ارائه شده است. قرار است که حدود 20 میلیون خانواده نیازمند، تا پایان سال هر ماه معادل 100 یورو دریافت کنند و کوپن‌هایی را هم به کپسول‌های گاز برای پخت‌وپز بدهد. او اعلام می‌کند که اگر دوباره انتخاب شود، این برنامه‌ها را ادامه خواهد داد.

خدا سرنوشت کشور را بر عهده او گذاشته

بولسونارو به مخاطبانش می‌گوید دوره ریاست‌جمهوری سختی را پشت سر گذاشته است. در طول این چهار سال، یک بیماری همه‌گیر، یک خشکسالی و اخیرا هم یک جنگ در اوکراین رخ داده است. علاوه بر این، او شکایت می‌کند که دادگاه عالی بارها احکام او را کنار گذاشته است. او حالا در این حضور در کارزار انتخاباتی با عصبانیت فریاد می‌زند که «این ناشنوایان» باید برای آخرین بار صدای مردم‌شان را بشنوند که تقلب در انتخابات را تحمل نمی‌کنند. از بلندگوها صدای ریتمیک رژه سربازان به گوش می‌رسد. صدای بلند بولسونارو بلند است که می‌گوید: «ارتش من» می‌خواهد یک‌بار دیگر در سپتامبر در دویستمین سالگرد استقلال برزیل تظاهرات کند. بولسونارو فریاد می‌زند: «هیچ‌وقت یک کمونیست روی صندلی من نخواهد نشست». او تماشاگران را به شور می‌آورد و می‌گوید: «قسم می‌خورم که جانم را برای آزادی خواهم داد.»

پیش از بولسونارو، همسرش میشل نیز 10دقیقه‌ای صحبت کرد. بانوی اول برزیل که در لباس یقه بلند و سبز براق خود، شبیه شخصیتی از سریال آمریکایی «داستان ندیمه» شده بود، خطاب به جمعیت گفت که هر سه‌شنبه پس از آنکه کار شوهرش تمام می‌شود، پشت میز کار او می‌نشیند و دعا می‌خواند. میشل می‌گوید که خدا سرنوشت برزیل را بر عهده بولسونارو گذاشته و این سرنوشت محقق خواهد شد. این همان حرفی است که همیشه بولسونارو به شکل دیگری می‌زند: «فقط خدا می‌تواند مرا برکنار کند». او با این سخنان و شرکت در راهپیمایی‌هایی موسوم به «راهپیمایی‌هایی برای عیسی» و بازدید از کلیساها، سعی می‌کند ماموریت خود را ماموریتی مقدس نشان دهد؛ این اقدام با توجه به قانون اساسی که جدایی کامل دین از دولت را الزام کرده، سوالاتی را برانگیخته است. دامرس آلوز، کشیشِ زنِ 58 ساله که تا چندی پیش مسئولیت وزارت زنان، خانواده و حقوق بشر را بر عهده داشت و اکنون برای کرسی در سنا مبارزه می‌کند، می‌گوید که جدایی دین از دولت، «ریاکاری» است: «من نمی‌توانم وقتی وارد دفترم می‌شوم، عیسی را بیرون کنم. او درون من زندگی می‌کند.»

آلوز می‌گوید که «دماسنج حمایت»، خیابان و محبتی است که از سوی مردم دریافت می‌کند. او می‌گوید که نمی‌توان به نظرسنجی‌های عمومی اعتماد کرد و به همین دلیل است که بولسونارو خواهان شمارش شفاف آرا است.

رافائل آزودو، دانشمند کامپیوتر است که ریاست بخش فناوری دادگاه انتخابات در برزیلیا را بر عهده دارد. او داستانی را از انتخابات سال 2018 تعریف می‌کند که بولسونارو برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد امنیت دستگاه‌های رای‌گیری از آنجا بازدید کرده بود. آزودو می‌گوید که با استفاده از یکی از همین دستگاه‌ها به او نشان دادم که آنها چطور کار می‌کنند. بولسونارو در نهایت چند سوال می‌پرسد و پاسخ آنها را می‌گیرد. آزودو می‌گوید دست آخر از او پرسیدم که شک او برطرف شده؟ و بولسونارو سرش را به نشانه تایید تکان می‌دهد و می‌گوید که رای‌دهندگان اکنون باید در مورد امنیت رای‌گیری متقاعد شوند.

آندره سینگر، دانشمند علوم سیاسی می‌گوید اقدامات بولسونارو کاملا از واقعیت جدا شده است. سینگر معتقد است که او درست مانند دونالد ترامپ و ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان، واقعیت خود را خلق کرده است؛ واقعیتی که در آن، بولسونارو خود را جنگجویی در برابر سیستمی که در مقابل او و پیروانش قرار دارد، نشان می‌دهد. سینگر 64ساله که پشت میز کوچکش در دفتر کارش در قلب سائوپائولو نشسته، می‌گوید هدف اولی بولسونارو نابودی سیستم است: «این تنها چیزی است که بولسونارو می‌داند: حمله، درگیری و هرج‌ومرج، جایی است که او می‌تواند دائما به عنوان منجی ظاهر شود.»

خب که چی؟

در دوران همه‌گیری، بولسونارو کرونا را «آنفلوآنزای سبک» توصیف کرد و افرادی که ماسک می‌زدند را «نوچه» نامید. او داروی مالاریا را برای درمان کووید-19 توصیه کرد. بعدها، او در خرید واکسن‌های جدید mRNA تردید کرد و شکست خود را این‌گونه توجیه کرد که نمی‌خواسته با زدن این واکسن‌ها به تمساح تبدیل شود! بولسونارو بعدها نیز ادعا کرد که این واکسن‌ها خطر ابتلا به ایدز را افزایش می‌دهد. آمار رسمی نشان می‌دهد که در این مدت حدود 700 هزار نفر در برزیل بر اثر کرونا جان خود را از دست داده‌اند. در ماه آوریل که خبرنگاری از او در مورد تعداد مرگ و میرها در برزیل که به طور غیرعادی بالا بودند، پرسید، بولسونارو پاسخ داد: «خب که چی؟»

برزیلی‌ها بارها با اعتراضاتی، مخالفت خود را با او نشان دادند اما هر بار اعتراض‌ها فروکش کرد و هیچ اتفاقی نیفتاد.

اینکه اعتراضات در برزیل به جایی نکشید، بخشی از آن به این علت است که بولسونارو وفاداران خود را در پست‌های حساس دولتی تثبیت کرده است. خاصه دو نفر در مواقع لزوم به داد بولسونارو رسیده‌اند. یکی آگوستو آراس، دادستان کل که هرگونه تحقیقات علیه بولسونارو را سرکوب می‌کند و دیگری آرتور لیرا، رئیس مجلس نمایندگان که فرایند استیضاح را مسدود کرده است. آرتور لیرا 130 درخواست استیضاح را خنثی کرده و هیچ‌یک از این درخواست‌ها را دنبال نکرده است. لیرا و 300 نماینده دیگر در پارلمان برزیل عضو گروهی هستند به نام «سنترائو». این گروه هیچ ایدئولوژی سیاسی‌ای را دنبال نمی‌کنند و اساسا بدون حمایت آنها هیچ دولتی نمی‌تواند در برزیل حکومت کند. سیاستمدارانی مانند لیرا آنجا هستند تا اکثریتی را ایجاد کنند و البته مزایای زیادی را هم برای این لطف دریافت می‌کنند. لیرا و هم‌دستانش هستند که به بودجه وزارتخانه‌های مختلف دسترسی پیدا می‌کنند و تصمیم می‌گیرند که کدام سیاستمدار برای چه هدفی، چند میلیون دلار دریافت کند. منتقدان از این عمل به عنوان بزرگ‌ترین ماشین فساد در تمام دوران یاد می‌کنند. بولسونارو پیشتر متعهد شده بود که با این وضعیت مقابله کند اما حالا از آنها به نفع خود استفاده می‌کند. بسیاری از برزیلی‌ها هم باور ندارند که بولسونارو در مورد رشوه‌خواری و این فسادها جدی باشد. آنها بسیار خشمگین هستند و سوال این است که این خشم را چگونه هدایت خواهند کرد؟ آیا مردم خشمگین برزیل، حمایت خود را پشت سر مردی می‌گذارند که بولسونارو او را «خلافکار سابق» می‌نامد؟ داسیلوا 19 ماه را پشت میله‌های زندان گذراند. بازرسان فساد، او را متهم کردند و گفتند که در دوران ریاست‌جمهوری‌اش، هدایایی از شرکت‌های ساختمانی از جمله یک ساختمان سه طبقه در یکی از شهرهای ساحلی در نزدیکی سائوپائولو دریافت کرده است. در مبارزات انتخاباتی سال 2018، حتی زمانی که لولا در زندان بود و اجازه شرکت در مبارزات انتخاباتی را نداشت، در نظرسنجی‌ها پیشتاز بود. زمانی که لولا از زندان آزاد شد، ماه‌ها بود که بولسونارو در دفتر ریاست‌جمهوری نشسته بود. بعدها با افشای فایل‌هایی صوتی مشخص شد قاضی‌ای که لولا را مجرم شناخته بود، با بازرسان فساد، توطئه کرده و این حکم مغرضانه را صادر کرده بود. در نتیجه تمامی تحقیقات و کیفرخواست علیه رئیس‌جمهور پیشین به حالت تعلیق درآمد. لولا در سال‌های پایانی دیکتاتوری در برزیل، در تاسیس حزب کارگر مشارکت داشت و زمانی که برزیلی‌ها او را در سال 2002 به عنوان رئیس‌جمهور برگزیدند، دورانی طلایی در برزیل آغاز شد. اقتصاد این کشور رونق گرفت. او حالا در کارزار خود می‌گوید که در زمان او طبقات کارگر حتی زنان نظافتچی پول کافی برای سفر با هواپیما را به‌دست آوردند. حالا سوال برخی از مردم برزیل این است که اگر لولا دوباره انتخاب شود، می‌تواند باعث رونق دیگری در تاریخ این کشور شود؟ اگر او فرصت دیگری به دست بیاورد، مشکلش نه فقط دست‌و پنجه نرم کردن با خزانه‌های دولتی تقریبا خالی است، بلکه باید با میلیون‌ها نفر از حامیان بولسونارو روبه‌رو شود که باور دارند او انتخابات را از آنها دزدیده است. اگر بولسونارو در انتخابات شکست بخورد، بعید است به سادگی تسلیم شود و نیز بعید است که طرفدارانش نیز به این سادگی پراکنده شوند.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی