| کد مطلب: ۴۲۲

فرزند فاشیسم

فرزند فاشیسم

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

چند هفته پیش ائتلاف دولت ماریو دراگی،‌ نخست‌وزیر ایتالیا فروپاشید. دولتی که با اتحاد احزاب مختلف سیاسی در پارلمان این کشور تشکیل شده بود. پس از 18 ماه، احزاب راست‌گرای افراطی پارلمان، زمانی که دیدند نتیجه نظرسنجی‌ها عملکرد بهتر آنها را نسبت به گذشته نشان می‌دهد، تصمیم گرفتند نمایش قدرت بیشتری داشته باشند. آنها در جریان مخالفت با تصویب لوایح اصلاحی پیشنهادی از سوی دراگی، فرصت را برای برگزاری انتخابات زودهنگام مناسب دیدند؛ فرصتی که بازگشت راست‌های افراطی به صدر قدرت در ایتالیا از زمان جنگ جهانی دوم را در پی خواهد داشت. حزب «برادران ایتالیا» رهبر ائتلاف احزاب راست افراطی‌ است که جورجیا ملونی آن را هدایت می‌کند. این حزب که در سال 2018 تنها 4% درصد رای داشت، از زمانی که به مخالف اصلی ائتلاف دولت تکنوکرات ماریو دراگی تبدیل شد، میزان حمایت‌هایش در نظرسنجی‌ها 20درصد افزایش پیدا کرد. به همین ترتیب ائتلاف احزاب راست‌های افراطی که شامل آراء احزاب لیگ و فورزا ایتالیا نیز می‌شود، می‌تواند با کسب حدودا 50درصد آراء در انتخابات 25 سپتامبر پیروز شود. سقوط دولت دراگی برای خیلی‌ها شوکه‌کننده بود چون ایتالیا هیچ‌وقت در فصل تابستان کمپین انتخاباتی برگزار نکرده است. فصل سفر و تفریح که سیاست، آخرین مشکلی است که پس ذهن ایتالیایی‌ها قرار می‌گیرد.

ملونی سیاستمداری رک و صریح به نظر می‌رسد؛ زنی که در خانواده‌ای از طبقه کارگر در گارباتلای روم بزرگ شده، حالا از شمال تا جنوب ایتالیا را سفر می‌کند تا بتواند با مردم از نزدیک ارتباط برقرار کند؛ کسی که از 15 سالگی وارد عرصه سیاست و به چهره‌ای آشنا تبدیل شده که طرفدارانش با او احساس صمیمیت می‌کنند. از نظر برخی، ملونی شخصیتی کاریزماتیک دارد که به توهم‌ها دامن نمی‌زند. ملونی آدم باجراتی است و حرف‌های خوبی می‌زند اما حفظ این روند مساله‌ای متفاوت است. نتایج نظرسنجی‌های صورت گرفته پس از سقوط دولت ماریو دراگی، از تمایل بیشتر رای‌دهندگان به سمت احزاب راست افراطی و ملونی خبر می‌دهند.‌ آنجلا جفریدا، خبرنگار ایتالیایی گاردین در روم در پادکست این روزنامه درباره ملونی می‌گوید: «مردم او را دوست دارند چون آدمی به نظر می‌رسد که رفتار و دیدگاه‌های قاطعانه‌ای دارد.» ملونی در سخنرانی‌هایش تاکید کرده که مردم می‌دانند ما دقیقا چه می‌خواهیم و چه می‌گوییم: «ما هر روز ایده‌هایمان را تغییر نمی‌دهیم و مردم می‌توانند به ما اعتماد کنند.»

جورجیو ملونی کیست؟

جورجیو ملونی سال 1977 به دنیا آمد. 15 ساله بود که عضو شاخه جوانان جنبش نئوفاشیستی جامعه ایتالیا یا MSI شد که علیه ترور چپ‌های افراطی آن زمان در ایتالیا موضع داشت. او بعدها هدایت شاخه دانش‌آموزان راست افراطی ائتلاف ملی را برعهده گرفت. سال 2006 برای ورود به مجلس نمایندگان پارلمان ایتالیا رای آورد و 2 سال پس از آن به جوان‌ترین وزیر ایتالیا تبدیل شد. در 31 سالگی نیز به عنوان وزیر سیاست جوانان در دولت برلوسکونی انتخاب شد. ملونی 10 سال پیش، حزب برادران ایتالیا را بنا نهاد و از سال 2014 رهبری آن را برعهده گرفت. سال 2020 ریاست حزب اصلاح‌طلبان و محافظه‌کاران اروپایی یا ECR را برعهده گرفت که شامل حزب راست‌گرا و محافظه‌کار قانون و عدالت لهستان ( Pis) نیز می‌شد. آلبا سیدرا، روزنامه‌نگار اسپانیایی که سال‌ها درباره راست‌های افراطی ایتالیایی تحقیق کرده می‌نویسد: «اگر ملونی تاکنون توانسته در ایتالیا به این نقطه برسد به خاطر آن عده‌ای است که می‌خواهند عیب و ایرادهایش را ماست‌مالی کنند؛ از رسانه‌ها گرفته که اصرار دارند سالوینی و ملونی را راست میانه خطاب کنند تا برلوسکونی و گریلینی که او را به قدرت رساندند و حزب سردرگم چپ میانه که او را دست‌کم گرفتند و مشروعیت دادند.» به گفته سیدرا، «ملونی، به طور ناگهانی از ناکجاآباد ظاهر نشد. او سال‌هاست که خود را برای نخست‌وزیر شدن آماده کرده است.»

ملونی چه برنامه‌هایی دارد؟

بخش بزرگی از زندگی سیاسی ملونی به عنوان عضوی از پارلمان و یک مقام حزبی گذشته است. او برای پیش‌برد کمپین انتخاباتی خود با شعار پوپولیستی «ایتالیا و اول مردم ایتالیا» برنامه‌ریزی کرده است. طرفدار افزایش مزایای دریافتی خانواده‌ها، کاهش بوروکراسی اروپایی، کاهش مالیات، ممنوعیت مهاجرت و مخالف سقط جنین است. او در اظهارات خود بیان کرده که دوباره می‌خواهد درباره پیمان‌نامه‌های اتحادیه اروپا و عضویت ایتالیا در منطقه یورو مذاکره کند. در مورد مسائل مربوط به سیاست خارجی و اقتصاد، این وزیر آموزش‌دیده زبان‌های خارجی نسبتا بی‌تجربه است.

رهبر دوآتشه

«اگر قرار است به آتش ختم شود، پس همه باید با هم بسوزیم.» جورجیا ملونی، سال 2021 زندگی‌نامه خود را با این فراخوان عجیب آغاز کرد تا عملا از سبک ملال‌آوری که اکثر سیاستمداران از آن پیروی می‌کنند، اجتناب کند. حزب ملونی نمادی از ستوان‌های شکست‌خورده رژیم موسولینی است که برای توصیف خود از «نئوفاشیسم» استفاده می‌کند. این حزب به ندرت یک قدرت سیاسی به شمار می‌رفت. اما دو ماه پس از انتشار خاطرات پرفروش ملونی، برای اولین بار در صدر نظرسنجی‌ها قرار گرفت. انتخابات پیش‌رو می‌تواند راهی برای به قدرت رسیدن حزب «برادران ایتالیا» باشد تا یکی از بزرگترین اقتصاد منطقه یورو را هدایت کنند. اما این انتخاب برای اروپا و خود ایتالیا تحول بزرگی خواهد بود. ملونی، ترس از افول تمدن را خیلی ماهرانه با داستان‌های عامیانه‌ای درباره رابطه‌اش با خانواده، خدا و ایتالیا گره می‌زند. با فرهنگ پاپ آشناست و در اظهارات خود علاقه‌مند است به جی.‌آر.‌آر. تولکین، نویسنده کتاب ارباب حلقه‌ها ارجاع دهد و خود را به عنوان سیاستمداری به شدت فروتن نشان می‌دهد. ملونی اخیرا در گفت‌وگویی با یک شبکه تلویزیونی گفت که امانوئل مکرون اکثریت را در پارلمان از دست داده، تضعیف شده و اولاف شولتز، صدراعظم آلمان هم اعتماد به نفس کافی ندارد. به اعتقاد ملونی، شولتز به اندازه آنگلا مرکل، صدراعظم پیشین آلمان قدرت ندارد و این همان جایی است که ملونی وارد می‌شود.

ظهور راست‌های افراطی

ملونی از زمانی که به چهره شناخته‌تری تبدیل شد، لحن لطیف‌تری به خود گرفت. اما موفقیت حزب تنها به خاطر این موضوع نبود. آنها از تجزیه مرزهای میان راست میانه سنتی و یاغی‌های راست افراطی سود بردند که در سراسر غرب اروپا و آمریکا در جریانند. اگر می‌خواهید بدانید آینده دنیا چه شکلی خواهد شد،‌ ایتالیا بهترین کشور برای بررسی است. این اولین باری نیست که ایتالیا در این زمینه پیشرو می‌شود. نخبگان ایتالیایی معمولا برای پیدا کردن الگوهای ملی به خارج از کشور نگاه می‌کنند. ایتالیا البته اولین کشوری بود که به تصرف فاشیست‌ها درآمد و 100 سال پیش به دست موسولینی افتاد. اگر این تجربه نشان می‌دهد که چگونه دفاع از لیبرال‌دموکراسی می‌تواند فرو بریزد، ایتالیا می‌تواند در ادامه راه نشان دهد که چقدر این مقوله قابلیت تغییر دارد. ایتالیا بعد از دوران جنگ در پایه‌گذاری دموکراسی مسیحی پیش‌قدم بود؛ ملغمه‌ای از میانه‌روها که شامل محافظه‌کاران و اکثرا نیروهای چپ‌گرا بود و میزبان تعداد بی‌شماری از ابتکارات آنها. پایان جنگ سرد، شاید گویاترین پیش‌بینی از آینده ایتالیا را به همراه داشت: بعد از سقوط کامل احزاب حاکم در ایتالیا، دستگاه سیاسی کشور خیلی زود به تصرف سیلویو برلوسکونی درآمد؛ میلیاردری که خود را به عنوان یک فرد بیرونی و مخالف سیستم نشان می‌داد. برلوسکونی سپس از پلتفرم رسانه‌ای خود برای به دست آوردن پایگاهی از حامیان وفادارش استفاده کرد. «برادران ایتالیا» هم بعدها به این منظومه اضافه شدند. حزبی که از هر نظر عادی به نظر می‌رسید: مانند دیگر احزاب راست افراطی سراسر اروپا، از یک اصل فاشیستی و همکاری با دشمن منشعب شده و برای مدت‌های طولانی در حاشیه سیاست‌های ملی قرار داشته است. در سال‌های 1990، زمانی که برلوسکونی روی کار بود، نئوفاشیست‌‌ها اجازه داشتند تا نقش‌های کوچکی را در دولت بر عهده بگیرند. با این حال در سال‌های اخیر، حزب ملونی‌ در میان راست‌گراها به نیرویی پیشرو تبدیل شده است. ملونی بارها تاکید کرده که «برادران ایتالیا» حزبی فاشیستی نیست. اما واشنگتن‌پست می‌نویسد که آنقدر هم غیرفاشیستی نیست. همانند دیگر نئوفاشیست‌های اروپا، «برادران ایتالیا» هم مهاجران را تحقیر و بر دیدگاه‌های تنگ‌نظرانه و منزوی درباره هویت ملی تکیه می‌کنند. ملونی به برخی از بازماندگان موسولینی به عنوان متحدان اصلی‌اش اشاره می‌کند و از همان نمادی استفاده می‌کند که زمانی به‌وسیله وارثان سیاست‌های موسولینی به کار گرفته می‌شد. ملونی توانسته خونسردی خود را در برابر انتقادهای تند گروه‌های سیاسی چپ‌گرا حفظ کند. معتقد است که مخالفانش از موفقیت‌های او مستأصل شده‌اند.‌ اینکه او را به موسولینی، هیتلر یا پوتین ربط می‌دهند برایش مسخره‌ است. در یک گفت‌وگوی تلویزیونی به منتقدانش گفت که نگاهی به فرانسه و آلمان بیندازند؛ جایی که احزاب پوپولیست راست افراطی عملکرد موفقی داشته‌اند و هیچ‌کس آن را به یک رسوایی تبدیل نکرد: «پس چرا باید این موضوع در ایتالیا متفاوت باشد؟» اشاره ملونی به حزب آلترناتیو آلمان یا AfD است که در انتخابات فدرالی 2021 تنها 10درصد آراء را به خود اختصاص دادند.

حال ایتالیا چطور است؟

ایتالیا کشوری است به شدت بدهکار، چندپاره و از لحاظ سیاسی بی‌ثبات. در میان مشکلات این کشور می‌توان به آمار بالای بیکاری، دستمزدهایی که از 20 سال پیش تاکنون افزایش پیدا نکرده‌اند، مهاجرت جوانان ایتالیایی برای پیدا کردن موقعیت‌های شغلی بهتر و کاهش نرخ بارداری به دلیل عدم امنیت مالی اشاره کرد. با اینکه تمرکز حزب بر کاهش مالیات است و گفت‌وگوهای آنها حول محور حمایت از کسب‌وکارها می‌چرخد، ضعف اقتصادی بومی ایتالیا مساله‌ای مهم به شمار می‌رود. همه‌گیری کرونا هم باعث شدت گرفتن مشکلات اقتصادی شد اما این مشکلات از قبل و سال‌هاست که وجود دارند. نمودار رشد اقتصادی ایتالیا در دو دهه گذشته خطی کاملا صاف بوده و بدهکاری‌های بسیار بالای مردم جلوی تلاش‌ها برای احیای ثروت کشور را گرفته است. ‌در این فضای افولی، پیام «برادران ایتالیا» این است که می‌توان با طرد مهاجران و دفاع از سنت خانواده به رستگاری ملی رسید.‌ امروزه خشونت‌های خیابانی نئوفاشیست‌ها بسیار کمتر از سال‌های 1970 و خیلی کمتر از دهه 20 میلادی است. اما با این حال روی کار آمدن راست‌گرایان افراطی که به صراحت خود را وارثان سنت فاشیسم می‌دانند، تحولی هشداردهنده‌ است؛ تحولی که دیگر محدود به ایتالیا نمی‌شود و کل اروپا را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

رابطه راست‌های افراطی با پوتین

یکی از ویژگی‌های احزاب راست‌گرای ایتالیا ارتباط نزدیک‌شان با ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه است؛ چه به شکل رابطه مستقیم یا در برخی موارد به شکل سرمایه‌گذاری. سالوینی، رهبر حزب لیگ چند سال پیش پوتین را یکی از بهترین رئیس‌جمهورهای تاریخ خوانده بود و برلوسکونی زمانی، دوستی خوبی با پوتین داشت که نمی‌دانیم این رابطه امروز در چه سطحی قرار دارد. ملونی در دوران دولت دراگی خیلی هوشمندانه عمل کرد و گفتمان ساختاری را با دراگی پیش برد. از اوکراین (فرستادن نیروهای نظامی به اوکراین و افزایش بودجه نظامی) نیز حمایت کرد. آشفتگی‌های شرایط سیاسی ایتالیا قابل انکار نیست اما این کشور سومین اقتصاد بزرگ در اتحادیه اروپا و یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان است. ایتالیایی‌ها با بی‌ثباتی سیاسی غریبه نیستند و دولت‌های مختلفی را تجربه کرده‌اند؛ تجربه‌ای که با احزاب راست افراطی در دولت شروع شد سپس به دولت چپ میانه رسید تا همین اواخر که دولت تکنوکرات دراگی روی کار بود. حالا هم احتمال پیروزی راست‌های افراطی قوت بیشتری پیدا کرده است. سال‌هاست که هشدار روی کار آمدن احزاب راست افراطی در ایتالیا وجود دارد اما در عمل هیچ‌وقت نتوانستند قدرت را به دست بگیرند. خبرنگار گاردین می‌گوید تا زمانی که چپ‌گراها نتوانند ائتلاف قدرتمندی از مخالفان راست‌گرایان را تشکیل دهند (چون سیستم دولت ایتالیا فعلا اینگونه عمل می‌کند) احتمال پیروزی راست‌گرایان در انتخابات 25 سپتامبر بیشتر می‌شود. اگر چپ‌گرایان بتوانند متحد شوند، می‌توانند دوباره در صدر قدرت قرار بگیرند. برخی معتقدند دراگی دوباره می‌تواند به قدرت برگردد اما احتمال اینکه رای‌دهندگان بخواهند دولت او را به خاطر بی‌مسئولیتی در استعفا و سقوط دولت تنبیه کنند زیاد است و آنها این انتقام را در صندوق‌های رای نشان می‌دهند. ملونی در واقع تلاش کرده نشان دهد که چپ‌گراها در دوران زمامداری‌شان فرصت‌های بسیاری داشتند و اشتباهات بسیاری مرتکب شدند. همانطور که فاصله چپ‌گراها از مردم بیشتر شد، ملونی فرصت را مناسب دید تا این جایگاه خالی را پر کند. نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند حزب چپ میانه دموکراتیک با کمی اختلاف بعد از حزب «برادران ایتالیا» قرار دارد اما هنوز ائتلافی را تشکیل نداده است. به گزارش گاردین، کارلو مورلی که پیش‌تر از طرفداران چپ‌گراها بوده و حالا با حزب «برادران ایتالیا» همراه شده می‌گوید: «ایتالیایی‌ها تغییری رادیکال و تاریخی می‌خواهند و این تغییر باید از طریق یک روند دموکراتیک انجام شود. به نظرم ملونی درست‌ترین آدم برای این تغییر است».

ملونی چه تغییراتی می‌خواهد ایجاد کند؟

برقراری امینت از اولویت‌های حزب «برادران ایتالیا»ست. امنیت به معنی توجه بیشتر به ممنوعیت ورود مهاجران غیرقانونی است که اکثرا از شمال آفریقا به چندین بندر ایتالیا از جمله سیسیلی و کالابریا با قایق سفر می‌کنند. ملونی در سخنرانی‌هایش بارها از این شرایط انتقاد کرده اما راه‌حل خاصی برای آن ارائه نداده است. او می‌داند که می‌خواهد ورود مهاجران را ممنوع کند و فکر می‌کند این کار را با بهتر کردن شرایط زندگی مهاجران در کشورهای خود می‌تواند انجام دهد؛ به گونه‌ای که حتی فکر مهاجرت هم به سرشان نزند. او عقاید تندی نسبت به مسائل اجتماعی دارد. چند ماه پیش در تجمعی در حمایت از حزب Vox شرکت کرد؛ حزب راست‌گرای دیگری در ماربلای اسپانیا. ملونی به عنوان رئیس اصلاح‌طلبان و محافظه‌کاران اروپایی توانسته حزب «برادران ایتالیا» را به عنوان قهرمان محافظه‌کار وطن‌پرستی بازسازی کند. فرانچسکو گیبیلی، نویسنده کتاب «جورجیو ملونی:‌ انقلاب محافظه‌کاران» می‌گوید که این موضوع به پیشرفت حزب کمک کرده است.

نئوفاشیست‌ها از چه زمانی روی کار آمدند؟

سال 2017 زمانی که راست‌های افراطی در لادیس‌پولی، شهری ساحلی نزدیک روم به زمامداری دولت 20 ساله و چپ‌گرا پایان دادند اولویت‌شان،‌ نام‌گذاری میدانی به نام جورجیو آلمیرانته، وزیر دولت دیکتاتوری موسولینی و بنیان‌گذار جنبش نئوفاشیستی جنبش اجتماعی ایتالیا بود. ملونی حالا طرفداران بسیاری در لادیس‌پولی دارد که به دنبال پیروزی او در انتخابات آینده هستند. در منطقه Via della Scorfa نزدیک به پارلمان ایتالیا در بافت تاریخی شهر، یک لوح سنگی و یک حلقه گل خشک‌شده برای یادبود آلبرتو مارکزی، مبارز مقاومت ضد فاشیسم نصب شده که به دست نیروهای اس‌اس آلمانی در سال 1944 در فاجعه کشتار 335 نفر از شهروندان و سیاستمداران در غار آدریاتین اعدام شد. این یادبود سمت چپ یک طاق پهنی است که به سمت ساختمان زردرنگ می‌رود. دقیقا سمت راست ورودی یک لوح پلکسی‌گلاس کوچک‌تر و با مفهومی کاملا متناقض نصب شده که نشان می‌دهد اینجا پایگاه مرکزی حزب نئوفاشیست Fratelli d'Italia یا برادران ایتالیاست. احزاب نئوفاشیست از سال 1946 در این ساختمان حضور داشته‌اند که شامل جنبش اجتماعی ایتالیا، ائتلاف ملی و حالا «برادران ایتالیا» که نام آن از اولین مصرع سرود ملی ایتالیا گرفته شده است. جورجیا ملونی همچنان دفتر کار خود را در این ساختمان تاریخی که زمانی مقر طرفداران رهبر پیشین فاشیست، بنیتو موسولینی بوده، نگه داشته است. ملونی می‌گوید که رابطه ناگسستنی‌ای با تاریخ دارد. او در مصاحبه‌هایش اعلام کرده که موسولینی دیکتاتوری بود با شخصیتی پیچیده. بسیاری از ایتالیایی‌ها حتی الان هم فکر می‌کنند زمان موسولینی همه‌چیز هم بد نبوده. ملونی به طور شفاف خود را از فاشیسم جدا نکرده است. در زندگی‌نامه‌اش می‌نویسد می‌داند هدایت میدانی پر شده از مین‌های سیاسی را برعهده دارد: «ما فرزندان تاریخ‌مان هستیم. تمام تاریخ. همانطور که بقیه دولت‌ها هستند. مسیر پیچیده‌ای را پیموده‌ایم، پیچیده‌تر از آن چیزی که خیلی‌ها می‌خواهند نشان دهند.» ملونی در خاطراتش می‌نویسد این تصویر را که او یک رهبر حماسی فاشیستی است، رد می‌کند اما با این حال وقتی که در مقر حزب خود نشست خبری برگزار می‌کند، نمادی از فاشیسم همیشه در معرض دید قرار می‌گیرد که همان لوگوی برادران ایتالیاست؛ تصویری از شعله‌ای خاص در رنگ‌های ملی ایتالیا، شعله‌ای ابدی که از لحاظ استعاری بر گور موسولینی می‌سوزد. ملونی معتقد است که برای هیچ‌چیزی در زندگی‌اش نیازی به عذرخواهی ندارد: «از بین 3 تا مصاحبه تلفنی در 2تای آن نباید از سیاست کنونی چیزی بگویم اما باید درباره تاریخ صحبت کنم. فکر نمی‌کنم این درست باشد». پاییز گذشته، در مرحله مقدماتی کمپین انتخاباتی‌اش، جورجیا ملونی اطلاعیه غیررسمی را به احزاب مختلف فرستاد تا از آنها بخواهد از بیانیه‌های تند و شدید بپرهیزند، از ارجاع دادن به فاشیسم و مهم‌تر از همه از سلام رومی، خودداری کنند؛ سلامی که در آن دست راست صاف به سمت جلو بالا می‌رود که شبیه سلام هیتلر یا نازی‌هاست. سیاستمداری که به زودی ممکن است نخست‌وزیر شود می‌خواهد حزب را از حواشی سیاسی دور کند و آن را از راست افراطی به راست میانه تبدیل کند. ملونی می‌خواهد تغییراتی در حزب ایجاد کند و با تشکیل ائتلافی با دیگر احزاب راست افراطی، به قهرمان وطن‌پرستی تبدیل شود که به چشم طبقه متوسط می‌آید؛ ائتلافی با ماتئو سالوینی رهبر حزب لیگ و سیلویو برلوسکونی، رهبر حزب فورزا ایتالیا. انتخابات ایتالیا در دورانی انجام می‌شود که تمام کشورهای دنیا برای مقابله با تغییر اقلیم و تبعات ناشی از جنگ روسیه نیاز به رهبری قوی دارند. حال باید دید که رای‌‌دهندگان ایتالیایی چه نقشی در آینده سیاسی جهان بازی خواهند کرد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی