عاقبت انتصابات فامیلی
روزنامه هممیهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

حوالی اکتبر 2021 بود که جایاویرا، منتقد رسانهای و دوست بسیارنزدیک گوتابایا راجاپاکسه، برادر کوچکتر رئیسجمهور را به صرف شام دعوت کرد. باسیل راجاپاکسه در آن زمان وزیر اقتصاد سریلانکا بود. باسیل راجاپاکسه و جایاویرا هیچوقت به یکدیگر اعتماد نداشتند اما این سرمایهگذار رسانهای در آن مراسم شام فرصتی پیدا کرده بود تا از مردی که مسئول شرایط اقتصادی است، چند سوال مهم بپرسد. جایاویرا میگوید: «باسیل حتی نمیتوانست سادهترین سوالهای مرا پاسخ دهد. میگفت از اینور و آنور پول پیدا میکنیم که برای پرداخت بدهیهایمان کافی است». جایاویرا میگوید که همان موقع متوجه شده که باسیل از اقتصاد هیچ نمیداند. به گزارش گاردین،کمتر از 6 ماه بعد بدترین بحران اقتصادی از زمان استقلال سریلانکا در سال 1948 اتفاق افتاد. همانطور که ذخایر خزانه آب میرفت و سریلانکا دیگر نمیتوانست سوخت، مواد غذایی و دارو را وارد کشور کند، جمعیت 22 میلیونی این کشور به شدت تحت آسیب قرار گرفتند. طبق گفتههای سازمان ملل، سریلانکا با بحران بشردوستانه وخیمی روبهروست؛ خیلیها برای تامین یک وعده غذایی در روز تقلا میکنند، عملهای جراحی و درمان سرطان متوقف شدهاند، مدارس تعطیل شده و فروش بنزین با تمامشدن آن متوقف است. رانیل ویکرماسینگه، نخستوزیر سریلانکا هنگام سخنرانی خود در پارلمان اعلام کرد که اقتصاد سریلانکا کاملا سقوط کرده است. فروپاشی اقتصادی باعث به جریان افتادن حسابرسی سیاسی بیسابقهای در سریلانکا شد که تمرکز اصلی آن روی خاندان راجاپاکسه بود. از زمانی که این خانواده در سریلانکا به قدرت رسیدهاند دو دهه میگذرد. درخواست معترضان از ماه مارس تاکنون استعفای رئیسجمهور بوده است. ماهیندا راجاپاکسه، برادر رئیسجمهور که خود زمانی نخستوزیر و رئیسجمهور پیشین سریلانکا بود بار دیگر در سال 2019 به نخستوزیری رسید. او حالا به دلیل افزایش فشارها استعفا داده است. باسیل راجاپاکسه و چندین نفر دیگر از اعضای این خانواده که یا در کابینه دولت بودند یا پست سیاسی داشتند نیز استعفا دادند. طبق گفتههای شاهدانی که تمام ماجرا را از داخل کشور تماشا کردهاند، ریشه بحران سریلانکا به این خانواده برمیگردد. قدرت تا جایی متمرکز شده بود که حاکمیت سریلانکا همانند کسب و کار خانوادگی استبدادی که خود را در برابر هیچکس پاسخگو نمیدید، کشور را به ورشکستگی کشاند. با آغاز فروپاشی سریلانکا، دعواهای خانوادگی راجاپاکسه نیز به راه افتاد. رابطه ۲ برادر، گوتابایا و ماهیندا که زمانی صمیمانه بود، حالا به خاطر بقا در قدرت تلخ شده.
خشونت بیسابقه
اختلافات خانوادگی در 9 می به خیابانها کشیده شد و سریلانکا شاهد بدترین خشونتی شد که در بیش از 3 دهه گذشته بیسابقه بوده است. وزیران کابینه، سیاستمداران احزاب مخالف، دستیاران و معتمدان راجاپاکسه و آن دسته از افرادی که همچنان روابط و منافع بسیاری در رابطه با اعضای مختلف خانواده راجاپاکسه داشتند، کوچکترین برادر، باسیل راجاپاکسه را مقصر میدانستند. باسیل به استراتژیست خانواده معروف بود که مسئولیت نظارت بر این سقوط اقتصادی را برعهده داشت. باسیل قبل از آنکه وزیر اقتصاد شود یک کارگزار قدرت در سایه در پشت صحنه بود. عدهای از وزیران درباره باسیل میگویند که تاثیر استثناییای بر رئیسجمهور و کابینه دولتش داشت اما بیکفایتی خود را در اداره اقتصاد ثابت کرده بود و هشدارهای مربوط به ویرانی نظام مالی را نادیده میگرفت. اودایا گامانپیلا که از سال 2020 تا 2022 مسئولیت وزارتخانه را برعهده داشت، به دلیل انتقادهای عمومیاش از باسیل، از سمتش حذف شد. گامانپیلا میگوید: «گوتابایا نمیدانست اوضاع چقدر خراب است و ماهیندا داشت پیر میشد و در سلامت کامل نبود. او فقط یک مقام تشریفاتی بود. تمام امور را باسیل کنترل میکرد».
آغاز مشکلات اقتصادی
مشکلات اقتصادی سریلانکا خیلی قبلتر از روی کار آمدن گوتابایا شروع شد. از سال 1977 به بعد، دولتهایی که روی کار آمدند کشور را روی پایههای متزلزلی از بدهی ساختند. واردات به شدت از صادرات پیشی گرفت و شرایط رفاهی هزینهبر و پیاپی باعث افزایش کسری بودجه شدند و با وامهایی جبران میشدند که نرخ بهره بالایی داشتند. گامانپیلا میگوید: «این یک بمب ساعتی بود که در طی چندین دهه روی هم انباشته شده بود. همه چیز با پول قرضی ساخته شده، نه با پول بهدست آمده». از سال 2005 زمانی که ماهیندا رئیسجمهور شد و تسلط خانوادهاش در صحن سیاسی افزایش پیدا کرد، پول قرض گرفتن به طور گستردهای بیشتر شد؛ ابتدا برای پرداخت هزینههای سه دهه جنگ با اقلیتهای جداییطلب تامیل که سال 2009 پایان خونینی داشت و سپس برای توسعه فوقالعاده جادهها، فرودگاهها، استادیومها و شبکههای برق. تولید ناخالص داخلی از 20 میلیارد دلار به 80 میلیارد دلار رسید اما بیش از 14 میلیارد آن قرض گرفته شده بود. تمام خاندان راجاپاکسه نیز در باتلاقی از اتهامات فساد گسترده گیر افتاده بودند؛ از رشوه تا پولشویی. ماهیندا در انتخابات ریاستجمهوری سال 2014 شکست خورد اما خانوادهاش هیچ تصمیمی برای واگذار کردن قدرت نداشتند. باسیل به جرم فساد با قرار وثیقه آزاد شد و حزب سیاسی جدیدی به نام Sri Lanka Podujana Peramuna یا SLPP را راهاندازی کرد. بعد از آنکه متممی مبنی بر اینکه ماهیندا اجازه ندارد برای دوره سوم انتخابات اقدام کند، به قانون اساسی اضافه شد، تصمیم بر آن شد گوتابایا نامزد مورد نظر در انتخابات ریاستجمهوری نوامبر 2019 باشد. اما باسیل در یکی از سخنرانیهای خود با یک رسانه داخلی اعلام کرد که اگر گوتابایا پا پیش بگذارد، چون در عرصه سیاست تازهکار است، این منم که کشور را اداره خواهم کرد.
کمتجربگی در سیاست
گوتابایا مردی سختگیر، مذهبی و نظامی بود که رک و پوستکنده صحبت میکرد. برعکس برادر بزرگترش، ماهیندا، مردی کاریزماتیک بود که در درک سیاست هوش بالایی داشت. ماهیندا توانسته بود حمایت گروههای بانفوذی از روشنفکران، تاجران و دانشگاهیان را به خود جذب کند. آنها معتقد بودند که ماهیندا میتواند راه خود را از رژیم قبلی راجاپاکسه جدا کند. گوتابایا در عرصه سیاست کمتجربه بود؛ تنها سمت او در دولت ماهیندا در وزارت دفاع بود که بدون رایگیری انتخاب میشود. با وجود اتهامات جنایات جنگی علیه گوتابایا، اما به دلیل اینکه جنگ داخلی را پایان داده بود، از او تقدیر شد. از زمانی که گوتابایا به قدرت رسید، خانوادهاش نیز روی کار آمدند. نالاکا گوداهیوا، یکی از نمایندگان حزب SLPP و از حامیان گوتابایا میگوید: «او با ساز آنها میرقصید». افراد وفادار به باسیل، تصدی سمتهای کلیدی کابینه را برعهده داشتند. مثلا پیبی جایاسوندارا، کارمند اداری بود که سالها با ماهیندا و باسیل ارتباط داشت و سمت وزارت و مشاور اقتصادی رئیسجمهور را دریافت کرده بود. نماینده دیگری در پارلمان سریلانکا به روزنامه گاردین میگوید که گوتابایا هیچ تجربه سیاسی نداشت و هیچ چیزی درباره اقتصاد نمیدانست. او برای اداره اقتصاد کشور کاملا به جایاسوندارا وابسته بود که توانایی ارائه مشاوره خوب را نداشت. این جایاسوندارا بود که در سال 2019 کاهش گسترده مالیات را به گوتابایا پیشنهاد داده بود؛ اقدامی که جامعه بینالمللی علیه آن هشدار داده بود. این اقدام در نهایت باعث شد درآمد دولت در عرض 2 سال به یک هزار میلیارد روپیه برسد.
شیوع کرونا و قطع واردات
با شروع همهگیری کرونا، درآمد حاصل از گردشگری و حوالههای خارجی تمام شدند. جایاسوندارا ممنوعیت واردات را نپذیرفت و با وجود هشدار شورای پولی بانک مرکزی و انباشته شدن بازپرداخت بدهیها، قرار شد صندوق بینالمللی پول وامهای سریلانکا را از نو تعریف کند. جایاسوندارا همچنین متهم است که اطلاعات گمراهکنندهای را در اختیار رئیسجمهور گذاشته که در میان آنها میتوان به ارائه گزارش نقدینگی در اوایل سال 2021 اشاره کرد که تصویر مثبتی از خروجیهای سریلانکا نشان داده بود. پس از آنکه حزب SLPP در نهایت برنده انتخابات پارلمانی سال 2020 شد، نفوذ خانواده راجاپاکسه در دولت نیز قویتر و ماهیندا نخستوزیر شد. پسرش، نمل راجاپاکسه و شمل، بزرگترین برادر راجاپاکسه نیز وارد کابینه شدند. آسانگا آبییاگوناسکرا، یکی از نویسندگان و تحلیلگران سیاسی به روزنامه گاردین میگوید: «راجاپاکسهها کنترل تمام کشور را در درست داشتند. حکومت به شدت خودکامه، فراملیگرا و نظامی شده بود». آنها بر افزودن متممی به قانون اساسی اصرار داشتند که قدرت بیشتری را در دستان رئیسجمهور قرار میداد و به دوتابعیتیها اجازه میداد نماینده پارلمان شوند. کمی پس از آن باسیل که تابعیت آمریکایی نیز دارد، در جولای 2021، وزیر اقتصاد شد. البته عدهای در کابینه دولت معتقد بودند که باسیل پشت درهای بسته نیز به همراه جایاسوندارا به اداره اقتصاد کشور مشغول بودند.
نفوذ گسترده باسیل
برخی از وزیران میگویند که باسیل عملا خیلی سریع به مقام ریاست کابینه رسید. این باسیل بود که تصمیم میگرفت چه طرحهایی از طرف کابینه تصویب شوند. او در تمام تصمیمات بزرگ، حرف آخر را میزد. گوتابایا که در آن زمان اواسط 70 سالگیاش را سپری میکرد و از مشارکت در تصمیمگیریها عقبنشینی کرده بود هرچیزی را که باسیل جلویش میگذاشت، قبول میکرد. باسیل مخالفتهای اعضای کابینه را تحمل نمیکرد. کابینه و اعضای هیئت نظارت مالی ادعا میکردند که اطلاعات مربوط به نظام مالی این کشور نادرست و گمراهکننده است. هر وقت که اعضای کابینه درباره یک مسئله اقتصادی با باسیل صحبت میکردند، به او برمیخورد و احساس میکرد که دارند در کارش دخالت میکنند. او دائما میگفت که همهچیز خوب است. به اعتقاد گامانپیلا، باسیل هیچ درکی از اقتصاد نداشت. در این میان، اختلالاتی در بانک مرکزی سریلانکا حاکم شد. شکاف آشکاری میان باسیل و آجیت نیوارد کابرال رئیس بانک مرکزی سریلانکا در حال گسترش بود. آنها چندین ماه با یکدیگر صحبت نکردند و افزایش مشکلات اقتصادی را تقصیر یکدیگر میانداختند. بانک مرکزی به شدت پول چاپ میکرد تا کمبود بودجه خزانهداری را جبران کند که سبب شروع تورم گستردهای شده بود. گوتابایا در اقدامی دیگر ژنرالهای نظامی را برای اداره 15 وزارتخانه دولتی منصوب کرد که اقدامی مستبدانه و ناکارآمد بود. برخی از این ژنرالها در جنایات جنگی نیز دخیل بودهاند. در دوران جنگ داخلی با رهبری گوتابایا، هزینههای دفاعی سریلانکا بسیار بالا رفت. سرمایه خزانه روز به روز کمتر میشد و ممنوعیت ناگهانی کودهای شیمیایی، آسیبهای شدیدی را به بخش کشاورزی وارد کرد. اوایل سال 2022، کاملا مشخص بود که اقتصاد سریلانکا، بهویژه ذخایر ارزی آن با فاجعه بیسابقهای روبهرو شده. بدهی وامهای خارجی سریلانکا به 51 میلیارد دلار رسیده بود که 7 میلیارد آن باید همان سال پرداخت میشد. اما دلارهای سریلانکا داشت تمام میشد و دستش از بازارهای جهانی برای پول قرض گرفتن هم کوتاه شده بود. همانطور که سریلانکا برای پرداخت هزینههای واردات غذا، بنزین و دارو با چالش روبهرو شده بود و تورم روز به روز بالاتر میرفت، اعتراضات گروههای مردمی نیز آغاز شد. خاندان راجاپاکسه شوکه شده بودند که چرا خشم مردم در خیابان مستقیما آنها را هدف گرفته است. با افزایش اعتراضها، به رئیسجمهور پیشنهاد شد که اگر خودش کنار نمیرود، بقیه اعضای خانوادهاش را از عرصه سیاسی خارج کند. در اوایل ماه آوریل، گوتابایا از تمام راجاپاکسههایی که در دولت سمتی داشتند به جز ماهیندا درخواست کرد استعفا دهند. این اقدام تاثیر چندانی در کاهش خشم عمومی نداشت و گوتابایا خیلی سریع متقاعد شد که تنها راه ثبات این است که ماهیندا هم از سمت نخستوزیریاش استعفا دهد. خبرهای پشتپرده نشان میدهد که ماهیندا 3 یا 4 بار موافقت کرده استعفا دهد اما دایره داخلیاش که شامل همسر و دو پسرش هم میشد که در سیاست هم نقشی داشتند، از او میخواستند که سر جای خود بماند. این روند تا 2 هفته ادامه پیدا کرد تا جایی که خشم و ناامیدی در رابطه دو برادر بیشتر و بیشتر شد. گوتابایا و ماهیندا قبل از آن رابطهای صمیمانه داشتند و مثل پدر و پسر با یکدیگر رفتار میکردند. در جریان اعتراضات با اینکه رئیسجمهور سریلانکا دستور داده بود که پلیس به هر شکلی با معترضان برخورد کند اما رئیس پلیس در نهایت از این اقدام سر باز زد. اعتراضات تا تصرف محل اقامت نخستوزیر ادامه پیدا کرد و خانه بیش از 70 نماینده پارلمان عضو حزب SLPP و متحدان راجاپاکسه به آتش کشیده شدند و یکی از نمایندگان با ضربات شورشیان کشته شد. خیلیها معتقد بودند المانهای سیاسی که باعث سقوط دولت شدند از این فرصت برای حملهای هماهنگشده استفاده کردهاند. گوتابایا هم به نظر میرسید کنترل ارتش را از دست داده است. در آخر چنددستگی میان خاندان راجاپاکسه گسترش پیدا کرد. گاتابایا و کامال، بزرگترین برادر این خاندان در یک طرف قرار گرفتند، باسیل و ماهیندا و پسرانش در طرف دیگر. گوتابایا، اطرافیان ماهیندا را به دلیل دامن زدن به خشونتها مقصر میدانست و شمل، ماهیندا را به خاطر اینکه زودتر استعفا نداده محکوم میکرد. اطرافیان گوتابایا به گونهای توصیف میشدند که از فضای مردمی فاصله دارند و برای همین است که او هیچ تمایلی برای استعفا ندارد. تا اینکه نمایندگان پارلمان با شعار«باید به خانه بروید» او را از صحن مجلس بیرون راندند. آینده خانواده راجاپاکسه در هالهای از ابهام قرار دارد. لایحهجدیدی به منظور کاهش قدرت رئیسجمهور و همچنین ممنوعیت انتصاب دوتابعیتیها به کابینه ارائه شده است. باسیل که مقاومت شدیدی در برابر آن از خود نشان داد اما در اقدامی پیشگیرانه از پارلمان استعفا کرد. خیلیها هنوز متقاعد نشدهاند که سریلانکا برای همیشه از قفل و زنجیر حاکمیت خاندان راجاپاکسه رها شده است. به گفته کاریتا هرات، نماینده پارلمانی حزب SLPP راجاپاکسهها به این معروفند که تا نفس آخر بازی را رها نمیکنند، پس نمیتوان گفت که چه زمانی از سیاست به کلی برکنار میشوند. کاریتا هرات میگوید: «به فیلیپین نگاه کنید، بعد از 30 سال خانواده مارکو دوباره قدرت را به دست گرفتهاند. اما در حال حاضر، هیچجایی برای آنها وجود ندارد».