| کد مطلب: ۶۷۷

دموکراســــــی نظامیان

دموکراســــــی نظامیان

روزنامه هم‌میهن ، منتشر کننده آخرین و بروزترین اخبار داخلی و خارجی.

چگونه دخالت ارتش ساختار سیاسی برزیل را به چالش کشیده است؟

گروه بین ‌الملل:

ژائر بولسونارو در انتخابات 2018 ریاست‌‌جمهوری برزیل پیروز شد و از آن زمان تعداد زیادی نظامیان سابق را به مناصب مهم حکومتی گماشته است. فایننشیال‌‌تایمز نوشت، حالا که موقعیت بولسونارو با تهدید مواجه شده او از نوعی دخالت ارتش در سیاست برزیل حرف می‌‌زند. در ماه ژوئن او مدعی شد نیروهای مسلح «تصمیم‌‌های بیهوده» دادگاه عالی و یا کنگره را قبول نخواهند کرد. این اظهارات بولسونارو پس از آن مطرح شد که چندین پرونده جنایی علیه او و خانواده‌اش در عالی‌‌ترین دادگاه برزیل کلید خورد. این تحقیقات می‌‌تواند منجر به استیضاح بولسونارو شود. اما این تنها موردی نیست که رئیس‌جمهور تلاش می‌‌کند تا از ارتش برای مقابله با مخالفان خود استفاده کند. زمانی که ویروس کرونا در آوریل و می‌‌ سرتاسر برزیل را در نوردید، بولسونارو در یک راهپیمایی نزدیک پایگاه‌‌های نظامی حاضر شد؛ جایی که هواداران افراطی او خواستار دخالت مسلحانه برای برکناری فرمانداران، قضات و قانونگذاران شدند. در هفته‌‌های پیش‌رو، رقابت تنگاتنگ بین دو نامزد اصلی انتخابات برزیل (بولسونارو و لولا) احتمالا بالا می‌‌گیرد. نتایج برخی نظرسنجی‌‌ها حاکی است که میزان محبوبیت بولسونارو نسبت به لولا تقریبا ۲۰ درصد کاهش یافته است. لولا تقریبا یک‌سال‌ونیم را به دلیل محکومیت با اختلاس در زندان سپری کرد، حکمی که بعدها لغو شد، با این حال چهره نسبتا محبوبی در میان مردم برزیل باقی مانده است. دولت بولسونارو در تلاش برای شروع کمپین انتخاباتی وی به طور فزاینده‌‌ای به هزینه‌‌های اجتماعی از جمله کمک‌‌های نقدی به حوزه‌‌های انتخابیه خاص متوسل شده است. وی همچنین حملات بی‌اساس خود به سیستم رای‌گیری الکترونیکی کشور را شدت داده و در مورد پذیرش شکست در انتخابات، تردید ایجاد کرده است.

آیا برزیل دموکراسی است؟

برزیل یک دموکراسی با سیستم حکومتی ریاست‌جمهوری و فدرال است. قانون اساسی فعلی آن از آزادی‌‌های مدنی به شدت حمایت می‌‌کند. همچنین بسیاری از حقوق مدنی نظیر حق اشتغال، مراقبت از کودکان و مراقبت‌‌های بهداشتی در قانون اساسی برزیل تضمین شده است. دراین کشور قوه قضائیه، رسانه و بانک مرکزی مستقل است. برزیل از سال 1985 و پس از دهه‌‌ها دیکتاتوری تاکنون، همواره شاهد انتقال مسالمت‌‌آمیز قدرت بوده است. با این حال، دموکراسی برزیل با تشدید سیاست دوقطبی، روی کار آمدن یک دولت مرکزی ضعیف و از بین رفتن اعتماد عمومی به طبقه حاکم به چالش کشیده شده است. دولت‌‌های متوالی برای حفظ قانون و نظم در سراسر سرزمین‌‌ وسیع برزیل، به‌‌ویژه بخش‌‌هایی از آمازون و فاولا (زاغه‌‌های وسیع اطراف برخی از شهرهای برزیل)، تلاش بسیار کرده‌‌اند. اما در برخی موارد، پلیس و سرویس‌‌های امنیتی حضور مستمری در آن مناطق ندارند و کنترل را به گروه‌‌های غیرقانونی واگذار می‌‌کنند و به این ترتیب اعتماد به قدرت دولت دموکراتیک، در این مناطق تضعیف شده است. فساد نیز یک مشکل دائمی در عرصه سیاسی برزیل است. برقراری عدالت در این کشور به دلیل اصلاحیه قانون اساسی که به هر پرونده‌‌ای اجازه می‌‌دهد تا در دیوان عالی کشور و سیستم قضایی دوباره رسیدگی شود و بار سیستم قضایی کشور را سنگین کند، به شدت کند شده است. «عملیات کارواش» بین سال‌‌های 2014 تا 2019 تحقیقی بود که فساد را در شرکت نفت دولتی پتروباس و شرکت‌‌های پیمانکاری افشا کرد. دادستانی به ریاست قاضی سرجیو مورو، رئیس‌جمهور سابق برزیل، لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا (لولا) را به دلیل پذیرش خدمات از شرکت‌‌های دخیل در این رسوایی زندانی کرد. این قضیه باعث از بین رفتن اعتماد عمومی به حزب کارگران لولا داسیلوا شد؛ حزبی که در اوایل دهه 2000 وعده شکل پاک‌‌تری از سیاست‌‌ورزی را به مردم برزیل داده بود. این اقدام همچنین شکاف و سوء‌‌ظن را نسبت به سیستم قضایی و به تبع آن نهادهای دموکراتیک برزیل بیشتر کرد. بعدها مشخص شد که مورو که برای مدت کوتاهی از او به عنوان یک قهرمان یاد می‌‌شد، بعداً با دادستانی که پرونده را بررسی می‌‌کند، ارتباط برقرار کرده است. این اقدام، همراه با تصمیم او برای پیوستن کوتاه‌مدت به دولت رئیس‌‌جمهور ژائیر بولسونارو به عنوان وزیر دادگستری، شهرت او را به عنوان یک حقوقدان لکه‌‌دار کرد. می‌‌توان گفت که انتخاب ژائیر بولسونارو به عنوان رئیس‌‌جمهوری برزیل در سال 2018 نتیجه ناامیدی عمومی بود که با واسطه این رسوایی‌‌های سیاسی مداوم و تغییرات عمیق‌‌تر در سیستم تاریخی و سیال برزیل بود. رای‌دهندگان ترجیح دادند از یک فرد خارج از سیستم نظیر بولسونارو که قدرتمند بود حمایت کنند و به نوعی از شیوه پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌‌جمهوری آمریکا تقلید کنند. با این حال، در دوران بولسونارو، که یک افسر سابق ارتش برزیل بود، قطبی‌‌شدن در عرصه‌‌ی سیاست برزیل بسیار بیشتر شد.

برزیل چه نوع دموکراسی است؟

برزیل دارای سیستم ریاست‌جمهوری به سبک ایالات متحده است که قدرت بین قوه مجریه (رئیس‌جمهور)، قوه مقننه (کنگره) و قوه قضائیه (به ریاست دادگاه عالی) تقسیم شده است. کنگره ملی دارای دو مجلس است؛ مجلس نمایندگان که اعضای آن برای دوره‌‌های چهارساله انتخاب می‌‌شوند و مجلس سنا با اعضایی که برای دوره‌‌های هشت‌ساله انتخاب می‌‌شوند. مانند ایالات متحده، ایالت‌‌های جداگانه برزیل دارای استقلال قابل توجهی هستند. 24 حزب سیاسی در کنگره برزیل حضور دارند، اما حتی بزرگترین احزاب سنتی نیز تمایل به غیرشفاف بودن دارند. این امر منجر شده که معاملات پشت‌‌پرده سیاسی در برزیل بسیار باشد، چراکه احزاب کوچک وعده حمایت از احزاب بزرگتر را در ازای دریافت مشوق‌‌هایی در معاملاتی می‌‌دهند که فراتر از نظارت شهروندان عادی انجام می‌‌شود. این امر موجب فساد شده و پاسخگویی به رای‌‌دهندگان برزیلی را دچار خدشه می‌‌کند. با این حال، تأکید بر ائتلاف‌‌ سیاسی، به محدود کردن افراط در قدرت ریاست‌جمهوری کمک می‌‌کند. رؤسای جمهور هر چهار سال یک‌بار انتخاب می‌‌شوند و محدودیت دوران ریاست‌‌جمهوری در برزیل، دو دوره است. در دور دوم، دو نامزد باقی‌‌مانده معمولاً مجبور می‌‌شوند خود را با احزاب مختلف همسو کنند تا ائتلاف‌‌های حکومتی تشکیل دهند و توانایی آن‌‌ها برای اعمال نظرشان از طریق قانون را محدود کنند.

دموکراسی مشارکتی در برزیل

در دهه 1990، برخی از شهرهای برزیل به دلیل تلاش برای ارائه دموکراسی مشارکتی بیشتر شهرت یافتند. هدف این بود که شهروندان کنترل مستقیم تصمیم‌‌گیری و تخصیص بودجه در دولت را در اختیار داشته باشند. پورتو آلگره، مرکز ایالت ریو گراند دو سول، از سال 1991 تا 2004 یک جنبش تحسین‌برانگیز را برای ارائه بودجه مشارکتی رهبری کرد. شهردار بودجه شهر را شفاف کرده و به دید عموم گذاشت. او به گروه‌‌های مردمی و مدنی اجازه داد تا در مورد نحوه خرج کردن بودجه شهر تصمیم بگیرند و شهرهای دیگر برزیل نیز از این روش پیروی کردند. با این حال، این آزمایش هرگز در مرحله اجرا به سطح فدرال نرسید. چراکه عرصه سیاسی در سطح فدرال، هنوز تحت سلطه ائتلاف‌‌هایی است که توسط کارفرمایان سیاسی اداره می‌‌شوند.

دموکراسی نژادی در برزیل

بسیاری از برزیلی‌‌ها ادعا می‌‌کنند که این کشور از نژادپرستی قابل توجهی رنج نمی‌‌برد. آنها مدعی هستند که هیچ تبعیضی علیه غیرسفیدپوستان وجود ندارد و این کشور از یک «دموکراسی نژادی» با ترکیبی از فرهنگ‌‌ها و نژادها برخوردار است. اما این کشور میراث ماندگاری از نژادپرستی دارد. این کشور یکی از آخرین کشورهای جهان بود که برده‌داری را لغو کرد و ساختار طبقاتی آن به وضوح براساس نژاد پایه‌‌ریزی شده است. این مساله در استانداردهای زندگی و در بخش‌‌هایی مانند آموزش نمود دارد. مدارسی در برزیل که به جمعیت آفریقایی‌تبار خدمات می‌‌دهند به طور قابل‌توجهی فقیرتر از مدارسی هستند که به سایر جوامع خدمات می‌‌دهند. سیاستمداران برزیلی که نژاد آفریقایی یا بومی داشته باشند نیز بسیار کم هستند. البته برخی استثناها نیز وجود دارد؛ به طور مثال سناتور سابق و وزیر محیط زیست، مارینا اوسمارینا داسیلوا واز دلیما یکی از این استثناها است. با این حال، هیچ حزب آفریقایی‌‌تباری در برزیل وجود ندارد. حتی سازمان‌‌های کارگری، مانند حزب کمونیست، نتوانسته‌‌اند بعد نژادی شکاف طبقاتی در کشور این را منعکس کنند. ارتش برزیل احتمالاً نژادی‌‌ترین نهاد این کشور است که نسبت بیشتری از افراد آفریقایی و بومی‌‌تبار در آن حضور دارند. در همین حال، رئیس‌‌جمهور بولسونارو قبل و بعد از انتخابات ریاست‌‌جمهوری برزیل، اظهارات نژادپرستانه‌‌ای را علیه جمعیت‌‌های آفریقایی و بومی برزیل ایراد کرده که احتمالاً از این اظهارات برای انرژی دادن به حامیان خود استفاده می‌‌کند. با این حال، بولسونارو برای اولین‌‌بار همیلتون مورائو را که نژاد بومی دارد و از افسران سابق ارتش برزیل است را به عنوان معاون خود منصوب کرد.

تاریخچه دموکراسی در برزیل

ارتش برزیل در طول تاریخ خود نقش پیشرو در دولت این کشور داشته است. برزیل استقلال خود از پرتغال را، از طریق یک سلسله مبارزات نظامی توسط شاهزاده پرتغالی، پدرو اول، که امپراتوری برزیل را در 7 سپتامبر 1822 تأسیس کرد، به دست آورد. امپراتوری یک سلطنت مشروطه با پارلمان انتخابی بود. اما این امپراتوری فقط تا سال 1889 دوام آورد و با یک کودتای نظامی، اولین جمهوری را در برزیل تأسیس کرد. در این دوره غیردموکراتیک، سیاست تحت سلطه منافع زمین‌‌داران قدرتمند بود. ارتش قدرتمندترین نهاد کشور بود و به سرکوب بسیاری از شورش‌‌ها کمک کرد. در سال 1930، یک انقلاب منجر شد رئیس‌جمهور گتولیو وارگاس، به قدرت برسد. وارگاس به عنوان یک رهبر شبه‌فاشیست با الهام از بنیتو موسولینی در ایتالیا بر جمهوری دوم و سوم حکومت می‌‌کرد تا اینکه در سال 1945 توسط ارتش سرنگون شد. انتخابات جدیدی برگزار شد و جمهوری چهارم با یک قانون اساسی جدید اعلام موجودیت کرد. اما جمهوری چهارم دوره‌‌ای به همان اندازه پرفراز و نشیب در تاریخ برزیل داشت. وارگاس همچنان یک چهره با نفوذ باقی ماند و در دهه 1950، قبل از اینکه به خودش شلیک کند، مجددا در انتخابات پیروز شد. رهبران ارتش به طور مستمر در امور دولت مداخله می‌‌کردند. در کودتای نظامی سال 1964 بار دیگر دیکتاتوری نظامی را در برزیل برقرار شد. ارتش کودتا را یک عملیات ضدکمونیستی برای حفظ امنیت ملی توصیف کرد. اما این کودتا 21 سال دیکتاتوری به دنبال داشت. در این دوره کنگره ملی منحل شد، انتخابات به حالت تعلیق درآمد، رسانه‌‌ها سانسور و مخالفان ممنوع از انتقاد شدند. مخالفان رژیم، از جمله رئیس‌جمهور آینده برزیل، دیلما روسوف، زندانی و شکنجه یا مجبور به تبعید شدند. گمان می‌‌رود که در آن زمان، صدها نفر به قتل رسیده‌‌اند. ارتش همچنین در این دوره نقش عمده‌‌ای در توسعه اقتصادی ایفا کرد و بانک‌‌های توسعه و صنایع بزرگ دولتی مانند امبرائر و پتروناس را ایجاد کرد و پایتخت جدید این کشور، برازیلیا، را ساخت. ارتش همچنین با ایجاد موانعی نظیر تعرفه بالا و حمایت از صنایع مورد نظر خودش، روند صنعتی شدن برزیل را به سمت یک اقتصاد عمدتا بسته برد. در حالی که بسیاری از شرکت‌‌ها بعداً به طور جزئی یا کامل خصوصی شدند اما اقتصاد برزیل به طور نسبی هنور بسته باقی مانده است. بسیاری از فرماندهان ارتش به وعده خود مبنی بر احیای دولت غیرنظامی برزیل اعتقاد داشتند و از آنجایی که آرژانتین، پرو و ​​اروگوئه همگی پس از حکومت‌‌های نظامی به دموکراسی بازگشتند، ارتش برزیل هم بازگشت به دموکراسی را آغاز کرد. این امر با اعلام جمهوری ششم یا «جمهوری جدید» در سال 1985 به اوج خود رسید. اما انتقال به دموکراسی به کندی انجام شد و ارتش نقش نظارتی را همچنان در اختیار داشت و تمایل داشت که شرایط خروجش از قدرت را خودش دیکته کند. هدف ارتش از این کار این بود که از پاسخگویی در مورد جنایاتی که در گذشته مرتکب شده، بگریزد. ارتش انتخاب اولین رئیس‌جمهور را تحت نظر خود داشت و برخلاف آرژانتین یا شیلی، توانست اطمینان حاصل کند که هیچ‌‌گاه کمیسیون حقیقت و آشتی در‌‌باره فعالیت‌‌هایش در دورانی که قدرت را به دست داشت، تحقیق و تفحص نکند. اینطور شد که ارتش برزیل همچنان اعتبار خود را حفظ کرد اما برای مثال در آرژانتین، پس از گذار این کشور به دموکراسی، ارتش این کشور مسئول کشتار 10 هزار نفر معرفی شد و اعتبارش را از دست داد. نفوذ ارتش در دولت برزیل، هنوز هم ادامه داشته و قوی است و ارتش در حوزه‌‌هایی نظیر عملیات‌‌های پلیسی، در مناطقی که پلیس محلی چندان قدرتی ندارد، فعال است. ارتش برزیل همچنین محافظت از آمازون را برعهده دارد و مسئولیت جلوگیری از قطع غیرقانونی درختان و سایر فعالیت‌‌‌‌های غیرقانونی در این منطقه را نیز برعهده دارد. با این حال و با توجه به نفوذ زیاد ارتش دربرزیل، پس از سال 1985، هنوز تهدید جدی برای یک کودتای نظامی جدید در برزیل وجود نداشته است. فرناندو آفونسو کولور دی ملو اولین رئیس‌جمهور «جمهوری جدید» بود که مستقیماً با رای مردم انتخاب شد و از سال 1990 تا 1992 در قدرت باقی ماند، اما کنگره ملی روند استیضاح او را آغاز کرد که منجر به استعفای کولور دی ملو شد. او در حال حاضر سناتور است. جانشین وی، معاون سابق رئیس‌جمهور، ایتامار فرانکو، بر همه‌پرسی سال 1993 در مورد شکل حکومت برزیل نظارت داشت که در آن سیستم ریاست‌‌‌جمهوری به عنوان سیستم حاکم بر برزیل انتخاب شد. فرناندو هنریکه کاردوسو اولین رئیس‌جمهور «جمهوری جدید» بود که از سال 1995 تا 2002 دوباره انتخاب شد. اولین مبارزه انتخاباتی او، در رقابت با لولا داسیلوا، همچنان بزرگترین پیروزی در انتخابات آزاد ریاست‌‌‌‌‌‌‌‌جمهوری برزیل به شمار می‌‌رود. دومین پیروزی او مقابل لولا در سال 1998 تقریباً به همان اندازه چشمگیر بود. دولت او ابتکاراتی را برای رسیدگی به شکاف فقیر و غنی آغاز کرد، اما او در دوره دوم ریاست‌‌جمهوری او به دلیل مشکلات اقتصادی و انتقاد از خصوصی‌‌سازی دارایی‌‌های دولتی، حمایت مردمی را از دست داد. به نظر می‌‌رسید که انتخاب لولا در سال 2002 برای مدت کوتاهی تهدیدی برای نظام سیاسی برزیل باشد. لولا فردی با حداقل تحصیلات و رهبر سابق اتحادیه بود و بسیاری در حوزه صنعت و سیاست سنتی از او می‌‌ترسیدند. اما او به سرعت وارد عمل شد و بدهی عمومی کشور به طلبکاران بین‌‌المللی را جبران کرد و سرمایه‌‌گذاری بین‌‌المللی را نیز افزایش داد. در دوران ریاست‌جمهوری لولا که از سال 2003 تا 2010 ادامه داشت، برنامه‌‌های سرمایه‌‌گذاری زیادی برای رسیدگی به گرسنگی، فقر شدید و مسائل مسکن انجام شد. در ماه مه سال 2010، برنامه جهانی غذای سازمان ملل متحد به لولا عنوان «قهرمان جهان در مبارزه با گرسنگی» را اعطا کرد. حدود 20 میلیون برزیلی در دوران ریاست‌‌‌‌‌‌جمهوری او از فقر رها شده و به طبقه متوسط ملحق شدند. بعدها، دیلما روسف جانشین لولا شد و به نمایندگی از حزب کارگران به عنوان اولین رئیس‌‌‌‌جمهور زن برزیل انتخاب شد. او از سال 2011 تا زمان استیضاح و برکناری‌‌اش در ماه اوت 2016 این سمت را برعهده داشت. روسوف که در دوران دیکتاتوری نظامی عضو یک گروه چریکی مارکسیست بود، مالیات بر انرژی و مواد غذایی را حذف کرد و در طول دوره اول ریاست‌‌جمهوری خود از محبوبیت بالایی برخوردار شد. در دوره دوم ریاست‌جمهوری روسو، بیکاری و تورم، به سرعت کاهش یافت، تا اینکه در سال 2015، روسوف به تخلف از قانون بودجه متهم شد. پس از اعتراضات گسترده در سراسر برزیل، او استیضاح و محکوم شد و معاونش از حزبی میانه‌‌رو جانشین او شد. ژائیر بولسونارو سپس در سال 2018 به عنوان رئیس‌‌‌جمهور انتخاب شد. او یک ائتلاف انتخاباتی بزرگ ایجاد کرد که نزدیک به جنبش عظیم اوانجلیکای برزیل بود و در صنعت تولید گوشت گاو و حمایت از حمل اسلحه لابی‌‌های قدرتمندی داشت. اوانجلیکاهای برزیل از خشم ملی‌‌گرایان مردمی علیه «مداخله» حامیان محیط‌‌زیست در نحوه مدیریت آمازون، بیشترین استفاده را به نفع بولسونارو صورت دادند. بولسونارو پیوسته از کارنامه دولت نظامی و همچنین آشکارا نفوذ نظامی در ایالت را ترویج می‌‌کند. او یک افسر ارتش را به معاونت ریاست‌‌جمهوری و یک افسر ارتش به نام ژنرال ادواردو پازولوتو را برای مقابله با همه‌گیری کووید-19 منصوب کرده است. بولسونارو همچنین تعداد افسران نظامی سابق و فعلی در دولت را به سطحی رسانده است که از زمان دیکتاتوری سابقه نداشته است. نگران‌‌کننده‌‌تر اینکه بولسونارو مکرراً مشروعیت سیستم انتخاباتی برزیل را زیر سؤال برده و تهدید کرده است که در صورت شکست در انتخابات اکتبر 2022 از ارتش برای محافظت از قدرت خود استفاده خواهد کرد. در دهه 1990، برزیل یک سیستم رای‌‌گیری کاملا الکترونیکی را به اجرا گذاشت. در این سیستم هیچ برگه رای کاغذی وجود ندارد و هیچ چیزی بر روی کاغذ ثبت نمی‌‌شود بنابراین ادعاهای بولسونارو مبنی بر آسیب‌‌پذیر بودن این سیستم در مقابل تقلب، اثبات‌‌پذیرتر شده است. دیوان عالی حکم داد که نمی‌‌توان یک بایگانی کاغذی را دوباره به سیستم رأی‌‌دهی افزود، اما این رای دوباره به بولسونارو اجازه داد تا مدعی شود «دولت پنهان» دقیقاً مانند ترامپ در انتخابات ایالات متحده در سال 2020، علیه او کار می‌‌کند. حتی دونالد ترامپ جونیور، پسر رئیس‌جمهوری سابق آمریکا، در راهپیمایی‌‌های طرفدار بولسونارو در برزیل شرکت کرده است.

آیا برزیل دیکتاتوری است؟

برزیل یک حکومت استبدادی نیست. اگرچه این کشور یک رئیس‌‌جمهور مستبد دارد که توسط نهادهای دموکراتیک تحت کنترل است. بولسونارو برای تبدیل شدن به یک خودکامه، نه‌تنها باید مشروعیت انتخاباتی را که در آن شکست خورده انکار کند، بلکه باید راهی برای خنثی کردن مخالفان بیابد. این امر در یک کشور فدرال بزرگ که دولت‌‌هایی را در 26 ایالت و یک ناحیه فدرال خود انتخاب کرده است و یک سیستم قضایی مستقل دارد، دشوار خواهد بود. در واقع، بزرگترین ایالت‌‌های صنعتی برزیل توسط احزاب مخالف بولسونارو اداره می‌‌شوند. با این حال، درست مانند ایالات متحده، دموکراسی برزیل با یک مشکل جدی روبه‌رو است، زیرا در ارائه چهره‌‌های تازه و ایده‌‌های جدید ناتوان است. نامزدهای برزیل برای انتخابات 2022 چندان توانمند نیستند. لولا در اواخر دهه هفتاد زندگی خود به سر می‌‌برد و متهم به فساد است و به عنوان نماینده تشکیلات فساد برزیل شناخته می‌‌شود. بولسونارو، در اواخر دهه شصت عمرش، مظهر پوپولیستی است که قطبی شدن سیاست برزیل را سرعت بخشیده است. بولسونارو، کار ویژه سیاسی خود را تا حد زیادی از دونالد ترامپ الگوبرداری کرده است. در این فضا، روی کار آمدن یک رهبری جدید در برزیل با چالش مواجه است. هیچ کاندیدای پیشرو جدیدی که به وضوح قابل شناسایی باشد وجود ندارد. مانند بسیاری از کشورهای دیگر، این عدم بازسازی‌‌ افکار عمومی و بی‌‌اعتمادی شهروندان برزیلی به نخبگان حاکم، شاید بزرگترین تهدید برای قدرت و پویایی دموکراسی برزیل باشد.

دیدگاه
آخرین اخبار
پربازدیدها
وبگردی